به گزارش مشرق، کانال تلگرامی مطالعات راهبردی آمریکا نوشت:
رمزگشایی از بحران سوریه
پیشروی سریع و آسان تحریرالشام و تسلیم شهرهای مهم سوریه، مایه تعجب و غافلگیری است. آنچه بر این کشور میگذرد تکعاملی نیست و دفعتا رخ نداده. عوامل متعدد داخلی و خارجی زمینهساز اتفاقات امروز بودهاند.
پس از اعتراضات بهار عربی ۲۰۱۱ و سپس شورش و جنگ داخلی، دولت سوریه به اتکای اقلیت ۱۲ درصدی شیعیان علوی و با حمایت روسیه و جمهوری اسلامی ایران تاکنون دوام آورده است. شکافهای عمیق قومی و مذهبی و فقدان دولت مرکزی فراگیر و بنبست سیاسی، زمینه را برای نفوذ و دخالت قدرتهای خارجی و تروریستهای القاعده و داعش فراهم ساخت و سوریه را جولانگاه قدرتهای مختلف کرده است.
بشار اسد در جنگ داخلی به پشتوانه ایران و روسیه و به لطف اختلافات عمیق قومی و مذهبی گروههای مخالف، توانسته همچنان بر بخشی از این کشور حکومت کند اما هیچ وقت نتوانسته اقتدار پیشین خود را بازیابد یا راهحل مطمئنی برای جذب بخشی از مخالفان و حفظ وحدت سوریه ارائه دهد و کشور را از بنبست نجات دهد.
متحدان اسد یعنی روسیه و ایران هم هیچ کمکی برای خروج از این بنبست نکردند و اکثریت هشتاد درصدی مردم سوریه در بحران جدال بین دولت اسد و قدرتهای خارجی و تروریستهای القاعده و داعش و النصره، گرفتار و بلاتکلیف ماندهاند.
سیستم حکومت بشار اسد یک نظام اهل تعامل با مردم سوریه نیست و در سمت درست تاریخ نایستاده. در خارج نیز منافع متعارض کشورهای منطقه (ترکیه، روسیه، اسرائیل، آمریکا و جمهوری اسلامی) بستر پیچیده و متداخلی را برای سوریه ایجاد کرده است.
از قضای روزگار، امروز متحدان اسد یعنی ایران، روسیه و حزبالله لبنان هرکدام درگیر جنگهای مربوط به خویشند. روسیه در اوکراین گرفتار و تضعیف شده و قدرت نظامی ایران و حزبالله در جنگ با اسرائیل متمرکز و مصروف شده است.
امروز ترکیه یعنی بزرگترین و قدرتمندترین همسایه سوریه با استفاده از فرصت، بنبست موجود دولت سوریه و مشغولیت متحدان سوریه با تجهیز و حمایت جبهه تحریرالشام نقش اساسی در پیشروی آنها دارد. اردوغان مدعی است، اسد تن به مذاکره و مصالحه نداده و مسئول بنبست موجود است و تاوان خیره سریاش را پرداخت میکند.
نوعثمانیگری اردوغان با استفاده از فرصت تضعیف حزبالله و محور مقاومت؛ بعلاوه گشودن جبههی جدیدی توسط غرب در راستای تضعیف روسیه در جنگ اوکراین، مهمترین علت خارجی در جنگ سوریه است.
اسرائیل و حامیان او نیز بحران موجود سوریه را فرصتی برای حذف سوریه از محور مقاومت و محاصره و قطع ارتباط حزبالله با ایران میدانند. و منافع خود را در تداوم این بحران و سرشاخ شدن ایران و ترکیه و تضعیف قدرتهای منطقه و سوریه و حزبالله میبینند.
سالها فاصلهی سیستم حکومت اسد و مردم، بعلاوه تغییر ادبیات، اصلاح گفتمان و رفتار تحریرالشام در پیشروی بدون دردسر کنونی تاثیر زیادی داشته است. بخشی از مردم و ارتش سوریه خسته از بنبست و تجزیه کشور، به تحریرالشام دل بستهاند و به اصلاحات جولانی و شعار الیوم یومالمرحمه او امیدوارند.
حمایت فیزیکی و میدانی برای حمایت از سیستم اسد، احتمالاً بیفایده باشد مگر آنکه پاسخی امیدبخش برای بحران و بنبست موجود ارائه شود. دیپلماسی باید به دنبال این پاسخ باشد.
جمهوری اسلامی بنا به علل مختلفی از جمله روی کارآمدن ترامپ، مشکلات عدیدهی اقتصادی، ملاحظهی امنیت نیروهای اعزامی به سوریه بخصوص با توجه به شیطنت اسرائیل، عدم اعتماد به هم پیمانی روسیه و زمینگیر شدن در آنجا {بویژه اینکه به نظر می رسد ارتش سوریه عامدانه نمیجنگد}، امکان درگیری با کشورهای منطقه (اردوغان به صورت رسمی از معارضان مسلح سوری حمایت کرد) و از همه مهمتر عدم تحلیل و تضعیف توانش برای تصیماتی در زمینه قیمت بنزین و اتفاقاتِ آینده؛ احتمالاً فراتر از فعالیتهای دیپلماتیک، اقدامی نخواهد کرد.
صراحت و سرسختی مقتدی صدر در مخالفت با ورود نیروهای عراقی به جنگ سوریه و بیمیلی سکولارهای دولت عراق، شرایط دولت اسد را به شدت شکننده کرده و احتمال سقوط او را جدی ساخته. اما مسئله مهمتر این است که نه معارضان اسلامگرای تحریرالشام، نه دولت اسد و نه هیچکدام از بازیگران خارجی مثل ترکیه، روسیه، اسرائیل و... طبیعتاً منافع ملی سوریه را در نظر ندارند.
شباهت اوضاع امروز سوریه و افغانستان حیرتانگیز است. دولت سکولار افغانستان هم هیچ وقت نتوانست بر تمام افغانستان مسلط شود و اعتماد افغانها را جلب کند. با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، عرصه برای بازگشت طالبان فراهم شد. در سوریه هم ایران، عراق، حزبالله و روسیه هرکدام درگیر جنگ خویشند. اوضاع سوریه با وجود این همه بازیگر که ذکر شد بعلاوه اسرائیل، آمریکا، اوکراین و اروپا و کشورهای عربی بسیار پیچیدهتر است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.