گروه فرهنگی مشرق - در قسمت اول گزارشی ویژه تحت عنوان سناریوی "کریم آقاخان"در ایران و کشورهای اسلامی به معرفی کریم آقاخان و تشکیلات "شبکه توسعه آقاخان" پرداختیم. طبق وعده ای که داده شد، قصد داریم تا در این نوشتار،  به بیان جزییاتی از "بنیاد معماری آقاخان" و پشت پرده این تشکیلات بپردازیم.

پرده اول
"جایزه معماری آقاخان(Aga Khan Award for Architecture - AKAA)، هر سه سال یک بار از سوی "بنیاد شبکه توسعه آقاخان" به یک یا چند معمار زنده اعطا می‌گردد.این جایزه که در سال ۱۹۷۷ از سوی کریم آقاخان پایه گذاشته شد، از نظر مالی برترین جایزه معماری در جهان بشمار می‌رود.( به برنده این جایزه ۵۰۰٬۰۰۰ دلار آمریکا اهداء می‌شود).جایزه معماری آقاخان بر خلاف جایزه پریتزکر(نوبل معماری)، بر روی شیوه‌های بومی و اسلامی و راهکردهای معماری کهن و نوین در توسعه جهان سوم نیز متمرکز است.این پروژه ها در کشورهایی قرار دارند که بیشتر جمعیت آن ها را مسلمانان تشکیل می دهند".
توضیحات مذکور، اطلاعاتی است که در وب سایت این بنیاد درج شده است.اما شواهد موجود از عملکرد این مجموعه، کاملا با موارد فوق در تناقض می باشد.

در دهه 1970 میلادی خانواده ی ثروتمند آقاخان.با بودجه ای معادل یک میلیارد دلار، پروژه ای به نام  "Islamic Architecture" (معماری اسلامی) را کلید زد. این پروژه بلافاصله توسط دو دانشگاه "ام آی تی" و "هاروارد" (از پایگاه های اصلی یهودیان برای پیشبرد لیبرالیزم و سکولاریزم سیاسی اجتماعی و فرهنگی) در آمریکا پشتیبانی شد. در ظاهر این پروژه با هدف فرهنگی صورت گرفت. ولیکن سیاست اصلی در این طرح با رویکرد فرهنگی -سیاسی -اقتصادی تبیین شده بود.


در اولین گام مجله ای انگلیسی زبان به نام Mimar”" (که از نام فارسی "معمار" برداشت شده بود) با موضوع "معماری اسلامی و معماری بومی در جوامع مسلمان" در تمام دنیا منتشر شد.بنیاد آقاخان با این اقدام خود را به عنوان محققین "معماری اسلامی"  پرزانته کرد.در مرحله دوم، اساتید دیگر کشورها در دانشگاه هاروارد توسط بنیاد آقاخان جذب گردیدند. از اعضای شاخص گروه راهبردی جایزه معماری آقاخان میتوان به 3 ایرانی  به نام های فرخ درخشانی،محسن مصطفوی وفرشید موسوی و نورمن فاستر(معمار انگلیسی) اشاره کرد.این افراد هیچ کدام متخصصین معماری اسلامی و حتی معماری بومی کشورهای اسلامی نبوده اند.

1) نورمن فاستر: معمار فراماسون،در کسوت یهود و با فرم صهیونیست و مجری هویت زدایی از "حرم امن الهی"

حضور نورمن فاستر، در شورای راهبردی جایزه معماری بنیاد آقاخان، کاملا با شعارهای این بنیاد در تناقض است. این معمار "صهیونیست-فراماسون" طراح اصلی پروژه "هویت زدایی از شهر مکه" می باشد. چند سالی است که دولت سعودی در غالب "طرح توسعه مسجد الحرام" اقدام به احداث ساختمان بلندی با نام "ابراج البیت" نموده است . این روند هرچند در جهت رفاه زائرین بیت الله الحرام می باشد ولی باطنی پلید در خود جای داده است که از جمله آن می توان به حذف جمره از نماد شیطان و تبدیل آن به یک دیوار بدون هویت و ساخت برج با نمادهای معماری اُبلیسکی در حریم پیرامونی بیت الله الحرام اشاره داشت. این معماری هم اینک در سراسر اروپا و آمریکا در بسیاری از میادین اصلی شهرها به چشم می خورد. این موضوع در قرن 19 توسط فراماسون ها محقق شد. و بدین ترتیب اُبلیسک نمادی شد از قدرت عظیم فراماسونری در این قرن و این موضوع نشان دهنده عشق شدید و و پنهانی فراماسون ها به این نماد شیطانی است.



2) فرشیده موسوی: من  هیچ تجربه ای در معماری ایرانی و اسلامی ندارم

فرشیده موسوی،معمار ایرانی در شهر شیراز متولد شد و در سن 18 سالگی به عنوان دانشجوی معماری در دانشگاه داندی (Dundee) بریتانیا پذیرفته شد. وی در سن 24 سالگی و در هنگام تحصیل برای کسب مدرک کارشناسی ارشد معماری در دانشگاه هاروارد، با آلخاندرو زائرا پولو(معمار اسپانیایی) ازدواج کرد.در حال حاضر، وی استاد بخش معماری دانشگاه هاروارد است. نسبت فرشیده موسوی و معماری اسلامی در سال 1389 و در پی دعوت شهرداری تهران برای طراحی مجموعه "تهران سرای قرآن" به خوبی مشخص شد. در این سال معاون شهردار تهران تاکید کرد که: "تهران سرای قرآن" با معماری ایرانی-اسلامی ساخته خواهد شد. پس از این اظهارنظر، موسوی سریعا واکنش نشان داد و گفت: "من  هیچ تجربه ای در معماری ایرانی و اسلامی ندارم، چرا که سیزده سال است که از ایران خارج شده و هیچ ذهنیتی در خصوص این نوع معماری ندارم.من فقط می توانم تجربیاتی از معماری غربی را در اختیار مسئولان شهرداری بگذارم".

3) فرخ درخشانی: نسل معماران جوان ایرانی به دنبال حل مسئله هویت نیستند

فرخ درخشانی، فارغ التحصیل معماری از دانشگاه شهید بهشتی تهران، تحصیلات خود را در مدرسه معماری پاریس ادامه داد. او در حال حاضر مدیر جایزه معماری آقاخان است.وی در  گفتگو با یکی از رسانه های داخلی گفته است: کتابی هست با عنوان «اطلس معماری خاورمیانه» که مقاله‌ی درباره‌ی ایران در کتاب را من نوشتم. بعد از انقلاب اسلامی ایران، معمارانی که سنشان در آن موقع به حدی بود که ماندند و در ایران کار کردند به این رودربایستی افتادند که «ما باید مسئله هویت را حل کنیم.» و این باعث شد که این معماران به خود تلقین کنند که یک مسئله‌ی هویت وجود دارد و برای خود این وظیفه را قائل شدند که کار خود را در این جهت پیش ببرند که اصالت معماری خود را پیدا کنند. این منجر شد به اینکه این معماران برای رویارویی با مسائل روز در یک رودربایستی بیفتند. اما نسل جدید امروز از این رودربایستی‌ها درآمدند و به دنبال حل مسئله هویت نیستند. زیرا که خودشان را جز مردم امروز دنیا می‌دانند و با مسائل روز دنیا دارند پیش می‌روند در واقع این نکته در امتداد مسئله جهانی‌شدن پیش می‌آید و برای همین من احساس امیدواری می‌کنم که با این نسل جوان یک دوره‌ی شکوفایی به وجود بیاید.اگر در زمان قبل، دولت بود که بهترین را معرفی می‌کرد، حالا بخش خصوصی است که بهترین را معرفی می‌کند و دولت مجبور است به دنبال آن برود و این تحول اکنون دارد اجرا می‌شود.

4) محسن مصطفوی: وی اصلا دغدغه ای به نام "پیشرفت و توسعه کشورهای مسلمان" ندارد

محسن مصطفوی،معمار آمریکایی ایرانی تبار است. وی فارغ التحصیل مدرسه معماری AA لندن می باشد و هم اکنون ریاست مدرسه‌ی عالی طراحی دانشگاه هاروارد را بر عهده دارد.مصطفوی استاد برجسته ای در حوزه معماری است،ولیکن با مراجعه به سوابق این معمار،هیچگونه فعالیتی در حوزه معماری کشورهای اسلامی مشاهده نمی شود. وی تمام عمر حرفه ای خود را در انگستان و آمریکا گذرانده است و اصلا دغدغه ای به نام "پیشرفت و توسعه کشورهای مسلمان" نداشته است. مصطفوی، همسر هما فرجادی می باشد.

5) فریار جواهریان: دفاع تمام قد از جریان فراماسونری

فریار جواهریان، معمار ایرانی فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد و عضو هیئت داوری جایزه معماری آقاخان در سال 2010 می باشد. وی نیز هیچ سابقه ی اجرایی و آکادمیکی درخصوص معماری اسلامی نداشته است و همیشه اظهارنظرهای قابل تأملی درخصوص معماری بیان کرده است. برای مثال، در یکی از یادداشت های خود به تعریف و تمجید از موزه لوور می پردازد و می گوید: "اگر میتران(رئیس جمهور وقت فرانسه) بانی هرم لوور نبود، این موزه هرگز ساخته نمی شد. پروژه هرم شیشه ای موزه لوور در سال های 80 میلادی فرانسه، بسیار پیشتاز به نظر می رسید و دشمنان محافظه کار بیشماری داشت. بینش دوراندیش میتران باعث شد که آن اثر اجرا شود و اکنون هرم لوور، بعد از برج ایفل، پربیننده ترین مکان پاریس محسوب می شود".(مجله معماری و شهرسازی/شماره 97-96/پاییز و زمستان 1388/رویای بیست درصدی)

این اظهارنظر در حالی صورت گرفته است که موزه لوور، یکی از مشهورترین بناهای "فراماسونری " در دنیا می باشد. در طراحی این موزه، از مشهورترین نماد فراماسونری(هرم)استفاده شده است. علاوه بر این،Dan Brown” "در کتاب "رمز داوینچی"به کنکاش در این بنا می پردازد و اعلام می کند که در ساخت این هرم، ۶۶۶ پنجره(عدد مقدس شیطان پرستان) به کار رفته است. همچنین در کتاب "مبانی فراماسونری"، تألیف گروه تحقیقات علمی ترکیه (هارون یحیی)، از میتران، به عنوان یک "فراماسون تمام عیار" تعبیر شده است.



پرده دوم:


فرقه اسماعیلیه، علیرغم وقوع رخدادهایی چون،انقلاب اسلامی ایران و جریان های بیداری اسلامی در خاورمیانه و همچنین گسترش اسلام در اروپا و غرب،هرگز خط مشی خود را تغییر نداد.این یعنی،اسلامی که هیچگونه سبقه اجتماعی ندارد.عدالت طلب نیست،ظلم ستیز نیست؛مصداق کامل اسلام امریکایی که مشخصاتش را امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری بارها گوشزد کرده اند؛اسلام مرفهان بی درد،اسلام پذیرنده ظلم.این ها در "”Islamic Architecture آقاخان موجود است. در زمانه ای که غربی ها تمام هم و غم خود را صرف پرداختن به موضوعاتی چون انرژی،محیط زیست،تمدن،فرهنگ و معماری ،شهر و توسعه پایدار می کنند.این جماعت به تکثیر معماری بی محتوا در کشورهای مسلمان می پردازد.

در حال حاضر،این بنیاد در داخل ایران، به برگزاری سمینارهای یکروزه(با تأکید بر عضویت سخنرانان در بنیاد آقاخان) می پردازد.نکته جالب اینجاست که هزینه ای معادل "هشتصد و پنجاه هزار ریال" از شرکت کنندگان در سمینار دریافت می شود.**نکته مهم:بنابر رعایت اصول اخلاقی، اسامی افرادی که در معرفی خود از نام بنیاد آقاخان استفاده نکرده اند، و همچنین اطلاعات دیگر در این پوستر،مخدوش شده است.

پرده سوم:

از اعانه دادن "کریم آقاخان" به مسلمانان تا عکس یادگاری با شیمون پرز

"نکدت اجران"،استاد اعظم فراماسون می گوید: "چهرة صوری فراماسونری در لباس مبدّل یک سازمان اجتماعی و خیریه و برای پنهان ساختن فلسفة این سازمان ظاهر می‌شود. در حقیقت، هدف آن تحمیل نظام‌مند فلسفة خاص خود بر اعضا و همچنین جامعه است". در حقیقت، فراماسونري یک جریان روشنفکری است که کارش فقط تربیت انسان هاست، در واقع جنبۀ تخریبی آن را پنهان كرده و وانمود مي كنندکه فراماسونري یک جریان عام المنفعه و خیریه و تربیتی است... این جمعیت "نهان روش" که به صورت پنهانی نفوذ می کند، درصدد تحقق حاکمیت صهیونیزم بر جهان است. صهیونیزم بین الملل سال ها و قرن ها فعال بوده است و بسياري از تحولات را پشتیبانی می کرده است.