گروه فرهنگی مشرق - یوسف لاوی ملقب به برنابا یکی از مؤمنان اولیه به حضرت عیسی(ع) بوده است. او در جزیرۀ قبرس زاده شد و به سبب آنکه از سبط لاوی بود برای تحصیل علوم دینی به اورشلیم آمد و کارهای مهمی را در زمان حواریون بر عهده گرفت. مسیحیان مدعی هستند که او حضرت عیسی(ع) را ندیده ولی به نظر میرسد که شأن او در تاریخ عیسویان بسیار بالاتر از اینها باشد.این مقاله سعی کرده صرفاً با استناد به اناجیل اربعه و کتب مورد قبول مسیحیان نشان دهد که برنابا شخص دوم نصارا محسوب میشده و یگانه حواری باسواد بوده که میتوانسته انجیل خداوند که شفاهآ از زبان عیسی(ع) قرائت میشده را مکتوب کند. ما در این مقال نشان خواهیم داد که یکی از منابع اصلی اناجیل اربعۀ مسیحی در واقع انجیل برنابا بوده است. به این ترتیب ملاحظه خواهیم کرد که علیه برنابا توطئهای صورت گرفته است.حتی الامکان سعی کردهایم که مطالب به زبان ساده نگارش شود تا برای مخاطبان غیرمتخصص نیز قابل استفاده باشد. در نقل قولهای عهدین، از ترجمۀ قدیم کتاب مقدس استفاده شده که چاپ نخست آن به سال 1895 میلادی در لندن بوده است.
شبهۀ تصلیب عیسی(ع)
ماجرای مصلوب نشدن حضرت عیسی(ع) ماجرای حیرت برانگیزی است که اینجانب در مقالهای دیگر آن را مفصلاً از طریق همین اناجیل اربعۀ مسیحی با چهل دلیل روشن اثبات کردهام، که امید است در کتابی که با نام تاریخ انتقادی یهود در دست نگارش دارم چاپ شود. همچنین خلاصۀ آن وجیزه در مقالۀ دیگری از اینجانب در سایت مشرق به نام نقدی بر مصائب خرافي مسیح(ع) منتشر شده است. ولکن ما در اینجا ناچار از ذکر اشارتی در این خصوص هستیم.
حضرت عیسی(ع) چند روز پس از تصلیب در جمع حواریون خود ظاهر شد و با نشان دادن دست و پای سالم خود، شبهۀ آنها را در خصوص مرگ در بالای صلیب برطرف کرد، مسئلهای که حواریون آن را باور نمیکردند (لوقا 24/ 36 تا 45). خبر پیروزی عیسی(ع) بر مکر کاهنان به سرعت در اورشلیم و فلسطین پیچید و همه دانستند که چهرۀ یهودای خائن به معجزۀ خدا، شبیه عیسی شده و کاهنان در واقع یهودا را دستگیر و مصلوب کردهاند و جزع و فزع آن مصلوب که عیسی بودن خود را انکار میکرد در واقع درست بوده است. بسیاری از مردم اورشلیم به سبب همین انکار کردنهای مصلوب بود که به عیسی(ع) کافر شدند و قتل او را مؤکداً از پیلاطس طلب کردند. اما با ظهور مجدد عیسی(ع)، مؤمنان چند روزی فرصت داشتند تا در منزل حواریون با آن حضرت تجدید بیعت کنند و از حقیقت معجزۀ عجیب خداوند باخبر شوند (اعمال 10/ 41).
اناجیل در خصوص ظهور مجدد عیسی(ع) و راز تصلیب یهودا که در این چند روز توسط آن حضرت علن شد به تکلّف افتاده و بسیار مختلف سخن گفتهاند. لکن این مسئله واضح است که حواریون قبل از ظهور عیسی(ع) در مخفیگاه هستند تا مبادا از سوی کاهنان دستگیر و کشته شوند. اما پس از ظهور عیسی(ع) ورق برمیگردد و آنها به دلیری حتی در معبد مقدس که در تصرف کاهنان است برای مردم از این معجزۀ بزرگ خدا سخن میگویند و کاهنان خشم میخورند و نمیتوانند چیزی بگویند. نهایتاً در نوبت بعد چند حواری را در خفا تأدیب میکنند تا همانطور که غمالائیل به آنها گفته بود مبادا معلوم شود که با خدا منازعه میکنند. حواریون نیز سخنان خاص عیسی(ع) به ایشان را در خصوص صبر ورزیدن در راه تبلیغ دین اجرا میکردند که اگر سیلی خوردید روی دیگر صورت را نیز بگیرید (متی 5/ 39). لهذا آنها از اینکه لایق شدهاند تا به جهت انتساب به عیسی(ع) رسوایی بکشند خرسند بودند (اعمال 5/ 34 تا 42).1
حواریون به دلیل شهرتشان در نزد مردم، تا حد زیادی از آسیب کاهنان در امان بودند. اما در خصوص سایر پیروان عیسی(ع) اینچنین نبود. روزی یکی از آن هفتاد شاگرد به نام استیفان در خصوص معجزۀ عجیب خدا در نجات عیسی(ع) از صلیب، سخن میگفت که کاهنان بر سر او تاختند و او را به بیرون شهر کشانیده سنگسارش کردند. پولس نیز در این واقعه دست داشت و در سالهای آتی همانطور که خود مکرراً اذعان کرده به شهرهای اطراف میرفت و پیروان عیسی(ع) را دستگیر کرده برای قتل به کاهنان معبد میسپرد (اعمال 8/ 3 ـ 9/ 1 و 2).
حواریون به دلیل شهرتشان در نزد مردم، تا حد زیادی از آسیب کاهنان در امان بودند. اما در خصوص سایر پیروان عیسی(ع) اینچنین نبود. روزی یکی از آن هفتاد شاگرد به نام استیفان در خصوص معجزۀ عجیب خدا در نجات عیسی(ع) از صلیب، سخن میگفت که کاهنان بر سر او تاختند و او را به بیرون شهر کشانیده سنگسارش کردند. پولس نیز در این واقعه دست داشت و در سالهای آتی همانطور که خود مکرراً اذعان کرده به شهرهای اطراف میرفت و پیروان عیسی(ع) را دستگیر کرده برای قتل به کاهنان معبد میسپرد (اعمال 8/ 3 ـ 9/ 1 و 2).
مأخذ انجیل یوحنا
همانطور که گفته شد انجیل یوحنا، نوشتۀ یوحنای حواری نیست و آن متن نیز این ادعا را برنمیتابد. نویسندۀ این انجیل به سفارش مشایخ کلیسا به نگارش حکایاتی که در سه انجیل نخست نیامده اقدام کرده است. لذا بجز مورد اطعام با پنج نان و دو ماهی (باب 6) و شفای «پسر سرهنگ رومی» (باب 4) که در دو انجیل دیگر به عنوان «غلام یوزباشی» ذکر شده است (متی 8/ 6 ـ لوقا 7/ 2) و همچنین کلیات واقعۀ تصلیب، بقیۀ ماجراها و معجزاتی که در انجیل یوحنا آمده در سه انجیل نخست مذکور نیست.
وقایع و معجزات خاصی که انجیل یوحنا ذکر میکند بجز برخی جزئیات، تماماً از انجیل برنابا اقتباس شدهاند. مواردی از قبیل:
ـ باب 2: شرکت عیسی در مجلس عروسی در قانا (برنابا، فصل 15)، و اعتراض به صرافان معبد (برنابا، 45)
ـ باب 3: خلوت با نیقودیموس (برنابا، 180 تا 192)
ـ باب 4: ملاقات با زن سامریه در کنار چاه آب (برنابا، 81 تا 83)، شفای پسر یوزباشی (برنابا، 31)
ـ باب 5: شفای بیمار در کنار حوض بیت حسدا (برنابا، 65)
ـ باب 6: پیشگویی به اینکه یکی از حواریون ابلیس است (برنابا، 19، 72، 112)
ـ باب 8: آوردن زن زانیه به نزد عیسی(ع) برای محاکمه (برنابا، 201)، و عداوت آشکار کاهنان و سنگ پرانی به سمت آن حضرت (برنابا، 208)
ـ باب 9: شفای کور مادرزاد و تفصیلات آن (برنابا، 156 و 157)
ـ باب 11: زنده کردن الیعازر پس از چهار روز که از دفن او میگذشت (برنابا، 192 و 193)
ـ باب 12: معرفی یهودا به عنوان دزد نقدینهها و کسی که مریم را به سبب استعمال عطر برای عیسی(ع) ملامت کرد (برنابا، 205)
ـ باب 13: شستن پای شاگردان و خروج بدون جلب توجه یهودا از جمع در شام آخر (برنابا، 213)
ـ ابواب 14 تا 16: بشارت دادن به آمدن فارَقلیط، رئیس این جهان که عیسی(ع) را جلال2 خواهد داد (برنابا، 96، 97، 112، 163)
ـ باب 17: دعا برای محافظت حواریون و حفظ اتحاد ایشان و خبر دادن از هلاکت یکی از آنها (برنابا، 72)
ـ باب 18: تعقیب محکوم توسط دو نفر از حواریون، بازجویی شبانه از عیسی در منزل قیافا و مذاکرات نهانی با پیلاطس (برنابا، 217)
ـ باب 19: حواری محبوب شاگردی است که در پای صلیب حضور دارد و از حضرت مریم(س) مراقبت میکند، استعمال صد رطل از عطریات به وقت دفن آن مصلوب (برنابا، 217)
ـ باب 20: ظهور عیسی در اقامتگاه مخفی حواریون (برنابا، 219)
سؤال اساسی در اینجا این است که چرا نویسندگان سه انجیل نخست از این وقایع مهم همچون شفای کور مادرزاد و زنده کردن الیعازر سخنی نگفتهاند؟ و از سوی دیگر شخص یوحنا این وقایع عدیده را از کجا آورده است اگر که او ناظر درجه اول نیست چنانگه خود اعتراف میکند؟ پاسخ ما همانطور که پیشتر اثبات شد این است که این شخص که نامش یوحنا است، انجیل خود را از روی انجیل برنابا استنساخ کرده است و بلکه هر چهار انجیل مسیحیان چنین کردهاند.
پی نوشتها:
1. مقایسه کنید با سیلی خوردن آن محکومِ مصلوب و اعتراض کردنش (یوحنا 18/ 23) و نیز سیلی خوردن پولس و دشنام دادنش (اعمال 22/ 25 ـ 23/ 2 تا 5).
2. کلمۀ «جلال» مخالف «ننگ» است و اشاره دارد به تصلیب ظاهری عیسی در اورشلیم که بدین لحاظ مردم او را از شمار گناهکاران و مجرمان دانستند (لوقا 22/ 37). مراد از این عبارت در انجیل یوحنا 16/ 14 آن است که فارقلیط یعنی همان ماشیح موعود، ننگ صلیب را از عیسی(ع) برخواهد داشت و او را به جلال واقعی آن حضرت خواهد رساند. معنای فارقلیط (پاراکلیتوس به زبان یونانیِ این انجیل) «ستوده» یا «پسندیده» است و معادل است با نام مبارک «محمد». متأسفانه نویسندۀ انجیل یوحنا این نام خاص را که در انجیل برنابا واضحاً مذکور است ترجمه کرده و بشارات به پیامبر اسلام(ص) را به گونهای مبهم ذکر نموده که فقط برخی از اهل فن میتوانند آن را رمزگشایی کنند.
محقق و نویسنده: امیر اهوارکی
محقق و نویسنده: امیر اهوارکی