«ما بر روی این پرونده خیلی کار کردیم و هماهنگی های لازم را با ارتش و پلیس داشتیم. مهندس، نفر اول در لیستی بود که قصد داشتیم او را بیابیم و شین بث نقش اصلی را در بدست آوردن اطلاعات (با هر وسیله ممکن) ایفا می کرد.»

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، یحیی عبداللطیف عیاش فرزند کشاورزی مومن از اهالی روستای رافات از توابع طولکرم بود.
مطابق با اطلاعات نوشته شده توسط خودش در فرم ثبت نام مجمع مهندسین اردن، وی در تاریخی مطابق با 16 اسفند 45 شمسی به دنیا آمده است.
یحیی پیش از ورود به دبستان روخوانی قرآن را فرا گرفت و از شش سالگی تحصیلات خود را آغاز کرد و درنهایت مدرک کارشناسی او در رشته شیمی از دانشگاه بیرزیت صادر شد.
وی با بکارگیری تخصص خود در راستای مبارزه با اشغالگران قدس شریف، در مدت کوتاهی به موفقیت های چشمگیری در طراحی و ساخت مواد منفجره نائل شد و با تشکیل شاخه نظامی حماس موسوم به گردانهای شهید عزالدین قسام،  نبرد جدی خود را آغاز کرد و طی 5 سال خود را تا سطح دشمن شماره یک دولت یهودی بالا کشید و مسئولیت کشته و زخمی شدن بیش از 500 تن از صهیونیستها را عهده دار شد.
او مانند ماهی از چنگال دستگاههای امنتی عریض و طویل اسراییل می لغزید و چون شبحی، خود و همکارانش را از زیر چشم دستگاههای امنیتی اسراییل می‌رهانیده و به اهداف مورد نظرش می رساند.
یحیی هرروز گریم و پوشش خود را به نحوی تعویض می کرد که قابل شناسایی نبود و براحتی مواد منفجره را در سرزمین های اشغالی جابجا می کرد.
مهندس طی 5 سال، چونان صاعقه بر ستونهای امنیتی اشغالگران فرود آمد و تبدیل به اسطوره ای فراموش نشدنی و سرداری افسانه ای شد. به گونه ای که هنوز هم پس از گذشت سالها از ترور او، هیچ نامی در تاریخ این رژیم، ترسناکتر از یحیی عیاش نیست و سرانجام، این تیر مسموم خیانت بود که مهندس شهادت طلبان را از پای درآورد.
در نخستین ساعات روز جمعه 15 دی 1374 خبری کوتاه در جهان منتشر گردید که: یحیی عیاش فرمانده گروههای تروریست فلسطینی ترور شد.

شهید یحیی عبداللطیف عیاش

با وجود شادی اسراییلی های حاکم بر رسانه‌های خبری که در لابلای پخش اخبار کاملا مشهود بود، اما در ساعات اولیه هیچ کس خبری از چگونگی قتل مهندس نمی یافت.
تا اینکه مدتها بعد، برخی افسران امنیتی این رژیم به بازگویی گوشه هایی از تلاش های خود برای شکار مهندس پرداختند.
آنچه خواهید خواند، روایتی است مستند از زبان افسران صهیونیست که بیشترین نقش را در ترور فرمانده گردانهای عزالدین قسام داشتند.

***
رانی شکید که دوازده سال به عنوان مامور شین بث در مورد حماس تحقیق کرده است، در این باره می گوید: چون گفتن اسامی برای اسحاق رابین سخت بود، او گفت بگذارید به این آدم (یحیی عیاش) فقط «مهندس» بگوییم.
او مردی بود که ما باید تمام سعی و تلاش خود را به کار می گرفتیم تا بفهمیم او کیست و چرا این کار را می کند و چه سابقه ای دارد؟ برای همین از نیروهای امنیتی فلسطینی تقاضا کردیم تا در دستگیری یحیی عیاش به ما کمک کنند اما نشد.

رانی شکید

شین بث نیروی امنیت داخلی اسراییل و معادل اف بی آی در آمریکاست.
با شکل گیری معادله وحشت در جامعه اسراییلی که اوج آن پس از کشتار فلسطینیان در حرم ابراهیمی توسط یک یهودی تندرو به نام باروخ گلدشتایت صورت گرفت، بود، شین بث تمام سعی خود را به خرج می دهد تا از حملات انتقامی بعدی جلوگیری کند.
گیدون عزرا معاون وقت شین بث که بیشترین تحقیق را در پرونده یحیی عیاش انجام داده است، می‌گوید: «ما بر روی این پرونده خیلی کار کردیم و در این خصوص هماهنگی های لازم را با ارتش و پلیس داشتیم. مهندس، نفر اول در لیستی بود که قصد داشتیم او را بیابیم و شین بث نقش اصلی را در بدست آوردن اطلاعات (با هر وسیله ممکن) ایفا می کرد.»

گیدون عزرا

به گفته مایکل کوبی که یک بازجوی ارشد شین بث است، 500 تن از اعضای حماس در این رابطه دستگیر شدند که تقریبا 250 نفر مورد بازجویی قرار گرفتند.
با مخفی شدن یحیی، اسحاق رابین نخست وزیر وقت اسراییل، بیشترین فشار را به شین بث آورد تا او را بیابند اما نیروهای اسراییلی که از صنعت دست مهندس به هراس افتاده‌اند، نمی توانند هیچ ردی از او پیدا کنند.
 
 
اسحاق رابین

رانی شکید می‌گوید: «یحیی می دانست که زیر میکروسکوپ سرویس امنیتی قرار گرفته و شین بث خانواده او را زیر نظر دارد.
همسر او در روستا زندگی می کرد و یحیی مجبور بود زن و بچه اش را ببیند.
او هر چند وقت یکبار به آنها سر می زد و در بسیاری از موارد خصوصا در سال 94 سرویس امنیتی اسراییل تنها چند متر با او فاصله داشت. چند بار به خانه او در رفح حمله می کنند اما او دقایقی قبل فرار کرده بود.»

عکس یحیی عیاش همه جا پخش می شود اما گیدون عزرا آن را موثر نمی داند چون معتقد است یحیی هر آن چهره خود را عوض می‌کند.
 

رانی شکید: «او لباس مردم عادی عرب را می پوشید و یا مثلا چفیه عربی می انداخت یا کلاه یهودی بر سر می گذاشت. این قضیه نه تنها شین بث، بلکه نخست وزیر (اسحاق رابین) رو هم به عذاب آورده بود. در هر جلسه ای از او می پرسیدند «تکلیف مهندس چه می شود؟» و این برای او بسیار گران تمام می شد.»
شین بث تغییر روش می دهد و اقدامات شدیدتری را در دستور کار می گذارد.
در بیستم آگوست 1995 نیروهای شین بث یکی از قابل اعتمادترین همدستان مهندس را به نام «عبدالناصر عیسی» در نابلس دستگیر می کنند.
دو روز بعد، اتوبوس شماره 26 در اورشلیم منفجر شده و تعدادی زیادی کشته می شوند.
همین امر موجب می شود تا شین بث شدیدترین شنکجه ها را در رابطه با عبدالناصر بکار بگیرد تا به هر نحوی که شده اطلاعاتی از مهندس به دست بیاورند.
عیسی زیر شکنجه می گوید که تنها چند ساعت قبل از دستگیری، بمبی را برای یکی از نیروهای عزالدین قسام برده است و
همچنین می گوید که یحیی به او و دیگران یاد داده چطور بمب بسازند.
چند روز بعد، اسحاق رابین توسط یک یهودی تندرو ترور می شود و زمام امور به دست شیمون پرز می افتد و او نیز از شین بث می خواهد که هر چه زودتر یحیی را بکشند.
 
شیمون پرز

شین بث متوسل به گروه «میس رلاویم» می شود؛ گروهی که اعضای آن می دانند چطور قیافه شان را شبیه اعراب کرده تا بتوانند وارد اجتماعات آنها شوند و در آنها نفوذ کنند.
این گروه فعالیت خود را بر غزه متمرکز می کند و می فهمند که همسر یحیی باردار بوده و فرزند دوم آنها در راه است.
آنها همچنین می فهمند که او در یک آپارتمان در «بیت حانون» در نواز غزه است.
همه کمکهای یحیی از طریق یکی از دوستانش به نام اسامه حماد بود که یکی از اتاق های خانه اش را در اختیار مهندس شهادت‌طلبان قرار داده است. اما صاحب خانه، عموی اسامه یعنی کمال حماد بود.
وقتی شین بث به آدرس جدید می رسد، اسم صاحب خانه برایشان آشناست چون کمال حماد در گذشته خبرچین سطح پایین آنها بوده است.
شین بث برای اولین بار شانس آورده و کمال حماد که به پول احتیاج دارد، دوباره مزدور آنها می شود.

گیدون عزرا معتقد است: «صدها پلیس و سرباز نمی توانند کار یک خبر کوچک یا اطلاعات اندک را انجام دهند.»
حالا پس از چند سال وحشت آور برای اسراییل، شین بث در یک قدمی مهندس قرار دارد.
در دسامبر 1995 کمال حماد به شین بث می گوید که عیاش از ترس اینکه مکالماتش با خانواده ردگیری نشود، مرتبا گوشی خود را عوض می کند و شین بث نیز عملیات خود را بر پایه همین اطلاعات ترتیب می دهد.
بمبی کوچک در باطری یک گوشی موبایل قرار گرفته و ماموریت رساندن گوشی به یحیی، بر عهده کمال حماد قرار می گیرد و از او می خواهند تا تلفن خانه را هم قطع کند تا یحیی مجبور شود از گوشی استفاده کند.
کمال حماد که فکر می کرد آنها از این گوشی تنها برای شنود مکالمات مهندس استفاده می کنند، قبول کرده و موبایل را به یحیی می‌رساند.
حالا شین بث از مقر خود در خارج از غزه، منتظر است تا اولین تماس با یحیی برقرار شود.
پنجم ژانویه 1996 زنگ تلفن، یحیی عیاش را از خواب بیدار می کند.
پدرش پشت خط بود. شین بث لحظاتی بعد صدای هدف را تایید می کند و با فشار یک دکمه، بمب داخل گوشی عمل کرده و فرمانده افسانه ای گردانهای عزالدین قسام را آرام می کند.

 
یحیی عیاش در کنار پدر و مادر
 
پس از ترور یحیی عیاش برخی از مسئولان رژیم صهیونیستی به نکاتی اعتراف کردند که خواندن آنها خالی از لطف نخواهد بود:
 
«بايد خودمان را از توهم آسايش به دور كنيم و اعتقاد پيدا كنيم كه با كشته شدن عياش زيان‏هاى بزرگترى خواهيم ديد. قتل عياش سبب وارد شدن ضربه جدى به روند اجراى عمليات صلح خاورميانه شده است. آخر چطور مى‏شود كه عقاب وحشى صلح با مبارزان از جان گذشته چون عياش باهم كنار بيايند؟»
امنون الون - نويسنده يهودى

«اگر چيزى خطرناكتر از مهندس يحيى وجود داشته باشد، جنازه اوست؛ چرا كه كشته شدگان در راه هدف، خطرناكترين سلاح در دست هر ملت در حال جنگ مى‏باشند. درك اين حقيقت كه ترور عياش موجب فوران شور و هيجان جوانان فلسطينى است و اين شخص به يك سمبل مبارزه تبديل شده است، احتياج به تفكر زيادى ندارد، آنگونه كه ديديم هزاران نفر در تشييع جنازه او شركت كردند. پس چقدر تعداد مهندسين جديدى كه در اين مراسم، عزم خود را براى تداوم راهش جزم كردند و دير يا زود خود را فداى هدفشان خواهند كرد، زياد بود؟!»
اورى فنيرى - نويسنده صهيونيست

«دليلى كه سبب پيگيرى شديد صهيونيست‏ها براى ترور عياش شد، تنها انتقامجويى از خون كشته و زخمى‏هاى اسراييلى‏ها نبود و اولين و مهمترين دليل آن‏ها قبل از همه اين بود كه عياش، بنيانگذار نوع جديدى از مبارزه: يعنى انجام عمليات انتحارى در مراتب مختلف بود.»
زئيف شيف - كارشناس بخش عربى روزنامه هاآرتص

«موزه تاريخى فلسطينى‏ها تاكنون از مبارزان شهيد شده زيادى همچون يحيى عياش محافظت مى‏كند. پرونده اين شخصيت‏ها از عزالدين قسام شروع مى‏شود كه در دهه 30 توسط انگليسى‏ها ترور شد و حالا شخصيت نمونه و الگوى مبارزان حماسه آفرين آنها؛ يعنى مهندس يحيى عياش جاى دارد.»
یوسى نوربشتاين - نويسنده صهيونيست

«از ابتداى شروع جنگ بين ما و فلسطينيان هيچ شخصى مانند يحيى عياش دستش را آغشته به خون صهونيست‏ها نشان نداد.»
ايهودى يهارى - تحليلگر سياسى تلويزيون رژيم صهيونيستى
«از اينكه ديگر عياش در دنيا نيست، جداً احساس شادمانى مى‏كنم.»
افرايم سينه - وزير كابينه رژيم اشغالگر قدس

«مهندس مستحق اين كيفر بود؛ چرا كه دستانش به خون بسيارى از صهيونيست‏ها آغشته بود و امروز با ترور او، روز عيد و شادى ماست؛ هر چند كه در اين شادى با وجود همرزمان و شاگردانش نبايد افراط كرد.»
ايلى دايان - جانشين وزير خارجه كابينه رژيم اشغالگر قدس

«ديدن صحنه‏هاى تشييع جنازه عياش كه ده‏ها هزار فلسطينى در آن شركت داشتند بشارت دهنده خيرى نيستند براى افرادى كه اعتقاد دارند كينه صد ساله فلسطينيان مسلمان نسبت به صهيونيست‏ها با ترور اين مبارز از بين خواهد رفت و ما وارد مرحله تازه‏اى از صلح و ثبات خواهيم شد؛ چرا كه عياش، قهرمان ملتى است كه ميزان شجاعت و برترى قهرمانانش را باتعداد قبرهايى اندازه مى‏گيرند كه از دشمنانشان ايجاد كرده‏اند. هر چند كه در نظر ما عياش دشمن خونريزى بود كه استحقاق اعدام را داشت و عمليات ترورش در جهت اجراى اين نظر بود؛ اما اين شخص در نظر ملتش نه تنها قهرمانى مردمى در دنيا بلكه شهيدى بلندمرتبه در آخرت است! در تشييع جنازه او فقط همرزمانش در در حماس حضور نيافتند؛ بلكه همه اقشار مختلف مردم فلسطين شعار انتقام انتقام سر دادند و مردم غزه در تاريخ معاصر خود تاكنون جنازه‏اى را از نظر كثرت شركت همه گروه‏ها و بروز احساسات چنين عميق بر دوش كشور خود نديدند.»
شموئيل شينتسرل - نويسنده و ايدئولوگ صهيونيست
 
برای اطلاعات بیشتر درباره مهندس شهید یحیی عیاش و عملیات های وی به لینک های زیر مراجعه کنید.