گروه فرهنگی مشرق - شهید بهشتی: «ما زیر بار سختی ها، مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم. ما راست قامتان جاودان تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و در غیر این صورت، هیچ قدرتی نمی تواند پشت ما را خم کند.»
شهید بهشتی، این فرزند راستین امیرمؤمنان علی علیه السلام ، با آن همه تعبّد به خداوند، صفای باطن، پاکی روح و فداکاری گسترده ای که در مورد امت مسلمان داشت، دشمن سرسخت معاندان اسلام و مسلمانان بود. شهید بهشتی انسان جامع و وارسته ای بود كه به آموختن اكتفا نكرد، بلكه عمل كردن را سرلوحه كار خویش و لازمه آموختن قرار داد و قله های كمال را با دو بال علم و عمل فتح كرد و موفقیت او نیز مرهون هماهنگی بین این دو مهم بود؛ چرا كه ناهماهنگی بین علم و عمل چه بسا انسان را از رسیدن به ساحل خوشبختی محروم می سازد و در گرداب نیستی می افكند. صفحه صفحه زندگی این رادمرد فرزانه، حاكی از ایمان و ایثار و اخلاص است و بدین سبب حیات سبزش برای عصرها و نسل ها آموزنده خواهد بود.
سبک زندگی شهید بهشتی از بعد اخلاقی
امام خمینی (ره): من بیشتر از بیست سال است که آقای بهشتی را میشناسم و در این مدت، حتی ندیدم یک کلمه ازکسی غیبت کند.
ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت از خصوصیات بارز شهید بهشتی عمل به وظیفه و استقامت در مسیر خدمت بود. جمله معروف ایشان که «ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت»، بیانگر عینی مطلب است. ایشان در این مسیر در مقابل همه اتهامات و اهانتها سکوت اختیار کرد و فقط به انجام وظیفه مشغول بود و همین سرّ مظلومیت "شهید بهشتی" بود. "بنیصدر" و طرفداران او با آن همه انتشار شایعات بر علیه ایشان و تخریب شخصیتی او، نتوانستند در عزم او خللی وارد کنند و به راستی مصداق آیه شریفه «کأَنّهم بُنیانٌ مَرصُوص»بود. او دفاع از خود را با استناد به آیه کریمه «اِنَّ اللهَ یُدافِعُ عَنِ الذین آمَنُوا» به خداوند واگذاشته بود.
اسلام، مسلمان را حساس می سازد، حساس در برابر ناروائی ها و ناپاکی ها
شهید بهشتی:از زمان کودکی; یعنی هنگامی که 12 یا 13 ساله بودم، همیشه در برخورد با ناپاکی ها و ناروائی هایی که مخالف اسلام بود; حساسیت و جوش و خروشی داشتم که نمی توانستم آرام بگیرم و تحمل کنم; زیرا اسلام، مسلمان را حساس می سازد، حساس در برابر ناروائی ها و ناپاکی ها
از ظرف زمان حیات خود و از لحظه لحظه های عمر شریفشان بیشترین استفاده را می نمودند
ایشان از ظرف زمان حیات خود و از لحظه لحظه های عمر شریفشان بیشترین استفاده را می نمودند و در همه حال به یاد پروردگار متعال بودند و فعالیت های علمی، اجتماعی و حتی زندگی روزمره خود را عبادت می دانستند و از این روی حتی ثانیه های فرصتی را که خداوند در اختیار ایشان گذاشته بود از دست نداده و به غفلت نمی گذراندند.
تربیت اسلام انسان را متوکل به خدا بار می آورد
روش من در برخورد با شایعات خونسردی و بی اعتنا بودن نسبت به شایعات است چون می دانم شایعه سازی یکی از نغمه های شوم دشمنان انقلاب است و مسلم است افرادی که مسؤولیت های مؤثری در انقلاب دارند هرقدر مننصفانه تر کار کنند و هر قدر مصالح این ملت را بیشتر رعایت کنند و خود به خود هر قدر با دشمنان اسلام و کشور بیشتر درگیر بشوند در معرض این توطئه ها بیشتر قرار می گیرند . این مساله را سالهاست تجربه کرده ام، تربیت اسلام انسان را متوکل به خدا بار می آوردو انسانی که دلش با خدا پیوندی داشته باشد از این گونه شایعات کمتر نگران می شود.
بردباری و شکیبایی که اسلام از هر مسلمان انتظار دارد
ایشان در برابر شایعات ناجوانمردانه ای که متوجه ایشان بود و متاسفانه دوستان ایشان هم تحت تاثیر قرار می گرفته بودند اینگونه واکنش نشان می دهند" بعضی از دوستان هم بوسیله توطئه گران تحت تاثیر قرار می گیرند و پای آنها به این شایعه سازی ها کشانده می شود که این برای ما تعجب آور هست بخصوص که انسان در برابر این گونه چهره ها نمی خواهد حتی درشتی بگوید و واکنشی مطابق کنش آنها از خود نشان دهد،همواره سعی داشته ام و خواهم داشت که با بردباری و شکیبایی که اسلام از هر مسلمان انتظار دارد ملتزم باشم و در برابر لغزش دوستان هم به دیده عفو و اغماض بنگرم."
اسلام به ما آموخته که نسبت به دشمنان خود دروغ نگوییم، تهمت نزنیم، فحش ندهیم
شهیددکتر بهشتی: ما می توانیم داغ و کوبنده و قاطع حرف بزنیم، ولی فحش ندهیم، حرفهای زشت و تعابیر زشت در گفتارمان نداشته باشیم. و نیز می گفت: اسلام به ما آموخته که نسبت به دشمنان خود دروغ نگوییم، تهمت نزنیم، فحش ندهیم.
از ویژگی های اخلاقی او «خوش قولی» بود
از ویژگی های اخلاقی او «خوش قولی» بود؛ امکان نداشت که قولی بدهد و دیرتر سر قرار حاضر شود یا قولی بدهد و عمل نکند و از این بابت زبانزد همگان بود.
ادب در كلام لازم است، چه فرد كافر باشد چه مسلمان
به اتفاق دكتر نزديك قبرستان قدم مي زديم، مي دانستيم كه قبر ماركس هم همانجاست. گفتم اين دو تا سگ هم دارند مي روند سر قبر ماركس، فاتحه بخوانند و به دو تا سگي كه داشتند كمي دورتر مي رفتند،اشاره كردم. دكتر بلافاصله رو به من كرد و گفت: اگر ما با فكر ماركس مخالف هستيم نبايد به او توهين كنيم. ادب در كلام لازم است، چه فرد كافر باشد چه مسلمان.
اسلام با صداقت رشد مي كند نه دروغ!
گفتم :الآن بهترين موقعيت براي كمك به پيروزي انقلاب است، نيت بدي هم نداريم. آمار شهدي 15 خرداد را بالا اعلام مي كنيم، خيلي بالا، اين ننگ به رژيم هم مي چسبد! شهید دکتربهشتي بدون تعلل گفتند: با دروغ مي خواهید از اسلام دفاع كنيد؟ اسلام با صداقت رشد مي كند نه دروغ!
ديگر نمي شود پشت سرت نماز خواند
چراغ قرمز اول را كه رد كرد، شهید دکتربهشتي خيلي تحمل كردندو چيزي نگفتند. اما دومين چراغ را که رد کرد بود ایشان گفتند: اگر از اين هم بگذري ديگر نمي شود پشت سرت نماز خواند. تكرار گناه صغيره ... .
و فردی که رانندگی می کرد با حالت حق به جانبي گفت: اينها قانون طاغوت است، بايد سرپيچي كرد.شهید دکتر بهشتي با ناراحتي دست گذاشتند رو داشبورد و محكم گفتند: اينها قوانين انسانيه، عين انسانيت ... .
والله والله والله آقاي بهشتي تا اين ساعت حتي يك كلمه پشت سر شما با من صحبت نكرده است
بني صدر اولين رئيس جمهور انقلاب بود و امام نمي خواستند زياد درباره كارهاي او نظر بدهند. داشت در حضور امام از دكتر بهشتي شكايت مي كرد كه «انحصار طلب است و نمي گذارد ما كاري بكنيم و همه كار را به دست خود گرفته است». امام با ناراحتي گفتند: «اين قدر كه شما از آقاي بهشتي شكايت مي كنيد، والله والله والله آقاي بهشتي تا اين ساعت حتي يك كلمه پشت سر شما با من صحبت نكرده است.
مظهر نظم و انضباط
آقاي بهشتي مظهر نظم و انضباط بودند، وقتشناس و منظم. اين خصوصيت، جزئي از خصلت مديريتي ايشان بود كه بعدها در انقلاب اسلامي به نحوي مؤثر و مفيد آشكار شد.
همسر شهید:«مرحوم دكتر بهشتی بسیار منظم بودند. هر چند ایشان یك مرد سیاسی بودند و در جلسات زیاد شركت می كردند، چیزی كه من از وی به یاد دارم این است كه امكان نداشت دیرتر از موقع مقرر در جلسه ای حاضر شود و به هر وسیله ای كه بود در ساعت مقرر خود را به محل مورد نظر می رساندند.» شهید بهشتی می گفت: «ما تا در كارهای مان نظم نداشته باشیم، نمی توانیم كارهای مملكت را پیش ببریم.
دوستان خود را همواره به آينده اميدوار ميكردند و به آنان روحيه ميبخشيدند
دکتر حداد عادل:آقاي بهشتي دوستان خود را همواره به آينده اميدوار ميكردند و به آنان روحيه ميبخشيدند. مجلس و محضر ايشان، مجلس منفيبافي و اظهار يأس و دلسردي و دلمردگي نبود، بلكه مجلس تجديد نشاط در كار و تقويت روحيه و اراده و خوشبيني بود.شهید دکتر بهشتي همواره خلاق و مبتكر بود و معمولاً در هر ديدار يك فكر جديد به دوستان جوان خود القا ميكرد و آنان را با يك فعاليت جديد در عرصة فكر و فرهنگ و تبليغ اسلامي آشنا ميساخت.
دکتر حداد عادل: دکتر شهید بهشتي، هم خوشاخلاق بود و هم با اخلاق. گشادهرويي و مهرباني و محبت و صميميت او زبانزد بود. سعة صدر بسيار داشت. در شوراي مركزي حزب، ايشان به عنوان دبيركل، جلسات شوراي مركزي را اداره ميكردند. گاه اتفاق ميافتاد نظر خود را دربارة موضوعي اظهار ميكردند و پس از صحبتهاي موافق و مخالف رأيگيري ميشد و نظرِ مخالفِ نظرِ ايشان رأي ميآورد. من در اين گونه موارد در رفتار و طرز برخورد شهيد بهشتي دقت ميكردم و گواهي ميدهم هرگز نشد كه عكسالعملي از خود نشان دهد و به مخالفان خود طعنهاي بزند يا در رأيگيري خدشه كند و بخواهد بحث را دوباره مطرح كند و براي تصويب نظر خود كوشش مجددي بكند. در اين قبيل مواقع، او بسيار آرام و طبيعي عمل ميكرد و از اصول و ضوابط كار دستهجمعي عدول نميكرد و با رفتار خود به ما درس ميداد.
اين مرد، مردي شديداً معتقد و متعبد بود، يعني دين و شريعت را به درستي از بن دندان قبول داشت. با كمال خلوص و صميميت عامل به شرع و معتقد به دين بود. از تظاهر و رياكاري و از كارهايي كه خلاف صميميت و خلوص است شديداً رويگردان بود و از هر كسي كه داراي اين صفات بود بدش ميآمد.
چرا بروم خاطر مردم را از رادیو و تلویزیون تلخ کنم؟
آقای بهشتی از قبل از انقلاب دنبالهروی امام بود. همه هم این را خوب میدانستند و او را خوب میشناختند. چهره شاخصی بود. پنهان نبود که بعد پیدا شود، ولی وقتی سیل تهمتهای ناروا بر سرش ریخت، خیلیها باورشان شد. هر وقت هم میگفتم: «آقا! بروید در رادیو و تلویزیون، جواب تهمتها را بدهید»، میگفت: «چرا بروم خاطر مردم را از رادیو و تلویزیون تلخ کنم؟ چه بگویم؟ من درد دلم را با خدا میکنم. خدا خودش همه کارها را درست میکند.» بعد از شهادت او، دوست و دشمن گریه کردند. خیلیها آمدند و از من خواستند اگر او را در خواب دیدم، حلالیت بطلبم. من که او را میشناسم، میدانم همه را بخشیده است. او برای تعریف و تکذیب کسی کار نمیکرد، برای خدا کار میکرد و از هیچ کس نه گلایهای داشت و نه انتظاری.
هیچ حال از حق نمی گذشت
روزی یكی از دوستان ایشان در حضورش درباره بنی صدر مطالب انتقادآمیزی می گفت كه خلاف واقع بود. شهید بهشتی فورا به او اعتراض كرد و گفت: «این مطلب را من می دانم. به این صورت كه شما می گویید نیست». هیچ حال از حق نمی گذشت اگر چه به ضرر او باشد، برای من فراموش نشدنی است. چه خوب است كه مردم ما این حالات برجسته را در این رجال و شخصیت های دینی ببینند و از آنان درس زندگی اسلامی بیاموزند.
سبک زندگی شهید بهشتی از بعد ولایتمداری
قرار نیست در مشکلات از امام هزینه کنیم، ما سپر بلای اوئیم نه او سپر بلای ما
از او پیشنهاد دادند تا در برابر این اتهامات از "امام امت" تائیدیهای به نفع خود بگیرد، و ایشان در جواب این پیشنهادگفت: «قرار نیست در مشکلات از امام هزینه کنیم، ما سپر بلای اوئیم نه او سپر بلای ما».
نقش فقیه رهبر در عینیت یافتن ارزشهای اسلامی
جامعه اسلامی جامعه ای است که در آن ارزشهای اسلامی بر همه روابط اجتماعی حاکم باشد و البته نقش فقیه رهبر در عینیت یافتن ارزشهای اسلامی در جامعه از مسایل بنیادی در نظام اجتماعی اسلام است.
شهید بهشتی از دیدگاه امام خمینی (ره)
بهشتی، مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار در چشم دشمنان اسلام بود.
مراتب فضل ایشان و مراتب تفکر ایشان و مراتب تعهد ایشان برمن معلوم بود .بهشتی، یک ملت بود.
من بیشتر از بیست سال ایشان را میشناختم و برخلاف آن چه این بیانصافها در سراسر کشور تبلیغ کردند و مرگ بر بهشتی گفتند، من او را یک فرد متعهد، مجتهد، مدیر، علاقهمند به ملت، علاقهمند به اسلام و به درد بخور برای جامعه خودمان میدانستم.
شهید بهشتی از دیدگاه مقام معظم رهبری
بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد، به خاطر اینکه در دوران زندگیاش کسی به عمق و والایی شخصیت این مرد پی نبرد.شهید بهشتی واقعا یک انسان برجستهای بود در همه ابعاد.
سبک زندگی شهید بهشتی از بعد فرهنگی
معرفی مسجد و اسلام
مسجد هامبورگ را الگوی یک مسجد فعال اسلامی کردند. کتابخانه ای عظیم، بخش سمعی و بصری پیشرفته و فعال را راه اندازی نمودندو با برگزاری جلسات پرشورهمراه با بحث آزاد باعث حضور و جذب چشمگیر جوانان و نوجوانان شدند.نکته ای که ایشان بدان توجه می کردند آن بود که جلسات هفتگی با حضور تمام افراد خانواده های شرکت کننده بود در مسجد برگزار می شد، و با برنامه ریزی دقیقی که داشتند متناسب با تمام مقاطع اعم از زنان، نوجوانان، کودکان، دانشجویان جلسه برگزار می کردندو برای فرزندان آلمانیها نیز که در جلسات شرکت داشتند خودشان جلسات را اداره می کردند و با آنها آن قدر ارتباط قوی و خوبی برقرار کرده بودند که عامل شرکت خانواده شان در برنامه های مسجد شده بودند! و به همان دلیل مدارس مختلف آلمان خواهان ملاقات با ایشان و ارتباط با مسجد شده بودند. و شهید مظلوم با این کارشان یعنی معرفی مسجد و اسلام و تسلطشان به زبان آلمانی با بینشهای اسلامی توانستند دانشجویان و افراد مستعد و فطرتهای پاک و خداجو را به اسلام معطوف کنند و علی رغم همه ذهنیتهای بد آن وقت، اسلام ناب محمدی(ص) را عرضه کنند.
امام جماعت و مدير مركز اسلامي هامبورگ: شهيد بهشتي پس از مراجعت از اروپا به ايران درصدد تربيت عدهاي براي تبليغ اسلام در خارج از كشور برآمده و نهايتاً موفق شده است يك طرح 5 ساله را براي سه نفر از روحانيون جوان به اجرا در آورد. شهيد بهشتي با تنظيم يك برنامة درسي، مركب از علوم حوزه و دروسي مانند زبان خارجي و تاريخ و جغرافيا و علوم اجتماعي، دورهاي آموزشي را برنامهريزي كرده و با نظارت خود به اجرا در آورده است. شهيد بهشتي با كمك افراد خيري كه ميدانستند ، هزينة زندگي ما را نيز تأمين ميكرد. نتيجة آن آيندهنگري و آن بينش و بصيرت، پانزده سال بعد از آن برنامهريزي يك نفر از همان روحانيون جوان، جانشين خود شهيد بهشتي در همان مركز اسلامي هامبورگ ميشود.
سبک زندگی شهید بهشتی از بعد خانوادگی
لحظه ای عصبانیت بی موقع را از ایشان به یاد ندارم
همسر شهید بهشتی درباره صبور بودن ایشان می گوید: «من در طول 29 سال زندگی مشترکمان آنچه در ایشان دیدم، ملایمت و صبر ایشان بود. ایشان به قدری صبر و متانت و خونسرد بود که انسان خجالت می کشید. در سرتاسر زندگی این مردِ مبارز و باتقوا، لحظه ای عصبانیت بی موقع را از ایشان به یاد ندارم.
باید با مطالعه و بررسی و تفکر در مسایل گوناگون، انتخاب را به عهده ی خود جوان گذاشت
ایشان معتقد بودند که تک تک اعضای خانواده دارای مسؤولیت و فکر و شعور هستند و در شیوه ی زندگی حق انتخاب دارند و عقیده داشتند که اجبار در دین باعث دوری جوانان از مکتب پویای اسلام می گردد و می گفتند که باید با مطالعه و بررسی و تفکر در مسایل گوناگون، انتخاب را به عهده ی خود جوان گذاشت.
با رویی گشاده و لبخندی بر لب، با همه اعضای خانواده احوالپرسی می نمود
وی هرگز مسائل و مشکلات خارج منزل را وارد منزل نمی کرد. با وجود مشغله فکری زیاد و مسئولیتهای سنگین سیاسی و اجتماعی، هنگامی که وارد خانه می شد، با رویی گشاده و لبخندی بر لب، با همه اعضای خانواده احوالپرسی می نمود و از آنچه که در طول روز اتفاق افتاده بود، می پرسید. سعی می کرد از مشکلات هرکدام از اعضای خانواده سؤال نموده و راه حلی برای آن بیابد. تک تک فرزندانشان هم که به جریانات اجتماعی سیاسی روز علاقه مند بودند، سؤال می کردند و در موارد مختلف از وی کسب تکلیف می نمودند.
در خانه، کارها را بین اعضای خانواده تقسیم کرده بودند.
كمك به همسر در كارهای منزل و نظارت بر رفتار و فرزندان، یكی از خصلت های امامان معصوم است. شهید بهشتی از این خصلت پسندیده بهره مند بود. همسر شهید: «ایشان در كارهای خانه به من كمك می كردند و خرید لوازم مورد نیاز، رسیدگی به باغچه ها و گاهی شستن ظروف آشپزخانه از جمله كارهایی بود كه ایشان در منزل انجام می دادند. به درس بچه ها رسیدگی جدی می كردند. از وضع درس و مشكلات شان می پرسیدند و به آن ها كمك می كردند. در منزل اسراف و استفاده بی مورد و بی حد و حصر كم تر مشاهده می شد و این مدیون نظارت ایشان بر امور منزل بود.در خانه، کارها را بین اعضای خانواده تقسیم کرده بودند که من بیش از حد خسته نشوم. به طور متناوب کارهایی مانند: شستن ظرفها، آب دادن گلها، خرید مواد غذایی بین دختران و پسرانشان تقسیم شده بود و خود ایشان نیز در کارها تا زمانی که در خانه بودند، مشارکت داشتند.
محیط خانه بسیار گرم و صمیمی بود و هیچ کس بر دیگری رجحان نداشت؛ به عنوان مثال در خانواده ها معمولاً پسر بر دختر رجحان دارد، ولی ایشان همان امکاناتی که برای پسرانشان به ویژه در زمینه تحصیلات فراهم می کردند، برای دخترانشان نیز فراهم کرده بودند.
هرگز به یاد ندارم حتی یک کلمه تحقیرآمیز به من گفته باشد
همسر شهید: هرگز به یاد ندارم حتی یک کلمه تحقیرآمیز به من گفته باشد. هر ماه ده درصد حقوقش را به من میداد و میگفت: «این غیر از مخارج خانه است و به شما تعلق دارد. هر جور که دوست دارید، خرج کنید.» او میدانست که من به بسیاری از امور مقید هستم و ممکن است بعضی از چیزهایی را که میخواهم، از خرج خانه نخرم و به همین دلیل این پول را در اختیار شخص من قرار میداد. هرگز نشد که قبل از من به سراغ بچهها برود. همیشه وقتی وارد خانه میشد، اول احوال مرا میپرسید و سپس با دیگران صحبت میکرد.
تو فقط همسرم نیستی، بلکه مایه دلگرمی من هستی
همیشه به همسرش می گفت: «تو حامی من هستی، اگر کمک هایت نبود، قادر نبودم کارهایم را به ثمر برسانم.» هر کجا می رفت، همسرش را هم همراهش می برد و به او می گفت: «تو فقط همسرم نیستی، بلکه مایه دلگرمی من هستی».
حتما با کسب رضایت همسرتان به این سفر بروید
شهید بزرگوار همواره به دوستانش توصیه می کرد که با خانواده هایشان مهربان و رضایت آنها را به دست آورند. یکی از دوستان شهید می گوید: «قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در تابستان سال 56 به توصیه ایشان برای مطالعه درباره اوضاع مسلمانان در خاور دور به ژاپن رفتم که کتاب «اسلام در ژاپن» محصول همین سفر است قبل از سفر، ایشان به من گفتند: حتما با کسب رضایت همسرتان به این سفر بروید و اگر نتوانستید ایشان را راضی کنید و بدون رضایت ایشان سفر رفتید، حتما در طول سفر از طریق نامه و تلفن با ایشان ارتباط داشته باشید و احوالشان را بپرسید و در بازگشت برای ایشان سوغاتی بیاورید.»
من تلخی برخورد صادقانه را به شیرینی برخورد منافقانه ترجیح می دهم
جمله معروف پدرم را همه به یاد دارند که می گفت: من تلخی برخورد صادقانه را به شیرینی برخورد منافقانه ترجیح می دهم. بر همین اساس بود که ایشان برخوردهای دورویی و منافقانه را تحمل نمی کرد. در منزل هم بر راستگویی به ما خیلی تأکید می کرد و لذا ما هیچ وقت در بعضی از مسائلی که پیش می آمد نمی ترسیدیم اگر راست بگوییم چیزی علیه ما تمام بشود.
روز جمعه من، مخصوص خانواده است
یک روزِ جمعه خدمت آقای بهشتی رسیدیم و گفتیم: یکی از مقامات سیاسی خارجی به تهران آمده، از شما تقاضای ملاقات کرده است. ایشان نپذیرفت و گفت: من این ملاقات را نمی پذیرم، مگر اینکه امام(ره) به من تکلیف بفرمایند، ولی اگر ایشان این تکلیف را نمی کنند، نمی پذیرم؛ چون برای خودم برنامه دارم و امروز که جمعه است، متعلق به خانواده من است. در این ساعات باید به فرزندانم دیکته بگویم و در درس ها به آنها کمک کنم و به کارهای خانه برسم؛ چون روز جمعه من، مخصوص خانواده است.
سبک زندگی شهید دکتر بهشتی از بعد علمی
شهید آیت الله بهشتی با درجه دکترای فلسفه از دانشگاه تهران، علاوه بر تسلط به زبانهای آلمانی و انگلیسی بر ادبیات فارسی، عربی، منطق، فلسفه و تفسیر با بهره گیری از درس خارج فقه و اصول مرحوم آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی (ره) و مرحوم آیت الله داماد در این دو رشته صاحب نظر شد و اهل نظر، او را یکی از والاترین اسلام شناسان معاصر می دانند.بیش از 30 اثر از ایشان تالیف شده است.
شهید مظلوم معلوماتشان نسبت به اسلام جامع و تسلطشان به زبان قوی بود
در جلسه بحثی که کاردینال، اعظم اتریش از ایشان دعوت کرده بودند، آن چنان قوی و مستدل در مورد زمینه های اعتقادی اسلام بحث کردند و گفته ها همه مستند با قرآن و روشن بود که اواسط جلسه کاردینال به اعتراض جلسه را ترک کردند و مخالفین جلسه بحث را ادامه دادند، این گفتگوها تا نیمه شب ادامه پیدا کرد و چون شهید مظلوم معلوماتشان نسبت به اسلام جامع و تسلطشان به زبان قوی بود تا جایی که مخالفین کاملاً خسته و متسأصل شده بودند و جلسه را ختم کردند اما بعد از پایان جلسه موقع برگشت به اقامتگاه ، به هتاکی و فحش متوسل شدند و قصد صدمه زدن ایشان را داشتند.
سال 1333 دبیرستان «دین و دانش» را تأسیس کردند و با همکاری عده ای از فضلا اداره و سرپرستی آن را به عهده گرفتند و این کار را تا سال 1342 که در قم بوند ادامه داند. علاوه بر اینها، از جمله کارهای ارزنده فرهنگی آن شهید این بود که از حدود سالهای 1338 کلاس زبان انگلیسی برای طلاب حوزه، در این مدرسه (دین و دانش) دائر نمود که این باب خوبی جهت مطالعات و تبلیغ در پیشرفت خوب آنان به شمار می آمد.
سبک زندگی شهید دکتر بهشتی از بعد دینی
نماز، به آدمی نشاط معنوی خاصی می دهد
به گواهی همه کسانی که کم و بیش به او مأنوس بودند، وی فردی متعبد و در عبادت دارای خلوص خاصی بود. نماز اول وقت را به شدت ارج می نهاد، و حتی در ماه مبارک رمضان، قبل از افطار نماز مغرب را به جا می آورد. ایشان در مهم ترین جلسات نیز، هنگام نماز جلسه را تعطیل می نمود و به نماز می ایستاد. او معتقد بود: «نماز، به آدمی نشاط معنوی خاصی می دهد و از پژمردگی و افسردگی روح جلوگیری می نماید.»
شهید شاهچراغی در این باره می گوید: «وقتی وضو می گرفت و یا به نماز می ایستاد، به قدری باشکوه بود و به قدری در نماز شاداب بود که هر بیننده ای را، حتی اگر اعتنای چندانی به نماز نداشت، به سوی نماز جلب می کردند.»
يا اين شعار را برداريد و يا مطابق آن رفتار كنيد
بالاي وضوخانه نوشته بوديم: «النظافة من الايمان» اما كمتر فرصت مي كرديم داخل آن را نظافت كنيم. اين وضع را ديد، فوراً تذكر داد كه يا اين شعار را برداريد و يا مطابق آن رفتار كنيد و نگذاريد اينجا كثيف باشد.
از پلكان حرام كه نمي شود به بام سعادت حلال رسيد
گفتند حالا كه «مرگ بر شاه» همه گير شده، شعار جديد بديم. «شاه زنازاده است، خميني آزاده است». آشفته شده بود. گفت: رضاخان ازدواج كرده، اين شعار حرام است. از پلكان حرام كه نمي شود به بام سعادت حلال رسيد.
با جديت مي گفت: بهشتي سنّيه! «اشهد ان علي ولي الله» را نمي گوید
با جديت مي گفت: بهشتي سنّيه! «اشهد ان علي ولي الله» را نمي گوید. يكي از شاگردان شهید دکتر بهشتي گفته بود، شب بيا پشت سرش نماز بخوان تا بفهمي اشتباه مي كني. به شهید دکتر بهشتي هم سپرده بود كه فلاني مي آيد اين جمله را بلند بگو. آن شب شهید دکتر بهشتي اذان و اقامه را گفت ولي خبری از جمله «اشهد ان علي ولي الله» نشد. شاگردش اعتراض كرد كه هر شب مي گفتي، حالا امشب چرا؟ گفت: اگر امشب مي گفتم به خاطر آن آقا بود ولي من كه همه وجودم محبت به علي عليه السلام است چرا بايد براي يك نفر بگويم.
وعده خدا حق است من به اين وعده اعتقاد دارم
يك روز در مجلس خبرگان به دكتر گفتم شما چرا در مقابل اين همه توهين از خودتان دفاع نمي كنيد؟ در جواب آيه «إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا» را خواند و گفت فلاني! من نبايد از خودم دفاع كنم، بلكه بايد آنقدر ايمان خودم را قوي كنم كه خداوند از من دفاع كند و جواب اينها را بدهد و چون وعده خدا حق است من به اين وعده اعتقاد دارم، بعد هم افزود، دفاع خدا را كه نمي توان با دفاع ما مقايسه كرد.
در زندگي، به دنبال چه اشخاصي بايد حركت كنيم؟
فرزندش پرسيد: در زندگي، به دنبال چه اشخاصي بايد حركت كنيم؟ دكتر پاسخ داد: « در پي كساني برويد كه هر چه به جنبه هاي خصوصي زندگي آنها نزديكتر مي شويد، تجلي ايمان را بيشتر بيابيد».
اصلا از مرگ نمی ترسید
همسر شهید بهشتی مهم ترین ویژگی ایشان را نهراسیدن از مرگ می داند و می گوید: مهم ترین خصوصیت آقای بهشتی این بود که اصلا از مرگ نمی ترسید و با آغوش باز آن را می پذیرفت و همواره به ما می گفت: «از مرگ نترسید و مرا هم نترسانید من از مرگ نمی ترسم. اگر شهادت نصیب من شود با افتخار می پذیرم.»
بخشی از وصيت نامه شهید دکتر بهشتی:اينجانب محمد حسيني بهشتي، دارنده شناسنامه شماره 13707 از اصفهان وصيت مي کنم به همسرم و فرزندانم و ساير بستگانم که در زندگي بيش از هر چيز به فروغ الهي که در دل انسانهاست اهميت دهند و با ايمان به خداي يکتاي عليم، قدير، سميع، بصير، رحمان و رحيم و پيامبران بزرگوارش و پيروي از خاتم پيامبران و کتابش قرآن و از ائمه معصومين سلام ا... عليهم اجمعين و اهتمام به ذکر و ياد خداي و نماز با حضور قلب، روزه، عبادات ديگر و انفاق و ايثار و صدق و جهاد بي امان در اين راه و حضور پيگير در جماعت و انس با مردم راه سعادت را به روي خود باز گردانند.