گروه فرهنگی مشرق - شهيد صياد شيرازی نمونه ای از يک فرمانده موفق و مکتبی و ولايت مدار است. ايشان در مسؤلیت هايش به مفاهيم خوشخويی، مهربانی، گذشت، مشاوره در تصميم گيری و تلاش در جهت خشنودی و اعتماد به خدا عمل کرد و تربیت قرآنی را در زندگی، پیشه خود ساخته بود، از جمله؛ آيه ۱۵۹ سوره عمران "فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلين."به سبب رحمت الهی در برابر مومنان،نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می شدند. پس آن ها را ببخش و برای آن ها آمرزش بطلب و در کارها با آنان مشورت کن، اما هنگامیکه تصمیم گرفتی(قاطع باش) و بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست دارد". را به عنوان منش و روش خود برگزيده بود.
يکي از دوستان طلبه: ايشان شکارچي بود و سخنان تک تک عالمان رباني و بزرگان و شخصيت ها را، هم از لحاظ علمي و هم از لحاظ معنوي، شکار مي کرد.
نه تنها در حوزه مسائل اسلامي که در حوزه هاي مختلف، مطالعه داشتند. به کتاب هاي شهيد مطهري، تفاسير مختلف قرآن و زندگي و سيره ائمه معصومين (علیه السلام) خيلي علاقه داشتند. هرگز وقتشان را هدر نمي دادند. به دو موضوع خيلي تمايل نشان مي دادند. يکي رياضي بود و يکي هم زبان انگليسي که چون در آمريکا دوره عالي نظامي را گذرانده بودند، به آن خيلي مسلط بودند. علاقه عجيبي به علوم داشتند. ایشان شاگرد اول دوره تخصصی "هواسنجی لجستیک"دانشگاه امریکا بودند.
برای ۲۴ ساعت شبانه روز برنامه داشت
یادداشتها و دستنوشته های باقیمانده از وی از برنامه ریزی های روزانه وی برای زندگی فردی و سازمانی حکایت می کند. مدل برنامه ریزی ای که بسیار دقیق بوده و دقیقه های زندگی روزانه را در کنترل خود دارد؛ کاملاً منطبق با آموزشهای نظامی فراگرفته شده در دانشکده افسری (برنامه سین) که تا پایان عمر شهید استمرار داشته است. و مهمتر اینکه یادداشتهای فوق نشان می دهد که وی برای ورود به هر برنامه ای، قبلاً فکر کرده و سناریوهایی را در ذهن خود مرور کرده است. ايشان برای ۲۴ ساعت شبانه روز برنامه داشتند. در زمان جنگ اين مساله نمود پيدا می کرد به صورتی که ايشان ساعات روز را تقسيم بندی کرده بود مثلا برای نماز، تعقيبات نماز، دعا، ورزش، صبحانه، تماس با افراد، تجليل از افراد، تذکر به افراد و ساير امور برنامه داشتند و ساعات مشخصی را تعيين کرده بودند.ايشان برای صحبت کردن هم برنامه داشت يعنی اینکه چه بگوید؟ چگونه بگوید؟ چرا بگوید؟
مثل بقيه ي مردم زندگي مي كرد؛ راحت و عادي به مسجد مي رفتيم، توي بازار قدم مي زديم، خريد مي كرديم و به مهماني مي رفتيم. انگار نه انگار او فرمانده است و خصم جان منافقين. اصرار مي كردم كه شما در معرض خطر هستيد، بايد محافظي داشته باشيد، اما مي گفت:"نگهدار انسان بايد خدا باشد نه بنده خدا"
2- نامه هایی که از سوی خانواده های بی سرپرست یا مستضعفی که پدر به آنها کمک مالی می کرده اند
بعد از شهادت پدر ، نامه های زیادی به منزل ما سرازیر شد. این نامه ها در زمان حیات پدر هم به منزل ما می آمد . ما فکر می کردیم که نامه ها اداری است و در مورد آنها کنجکاوی نمی کردیم. اما بعد از شهادت پدرمان متوجه شدیم که این نامه ها از سوی خانواده های بی سرپرست یا مستضعفی است که پدر به آنها کمک مالی می کرده اند. مادر بعد از سالها تازه متوجه شدند که پدر ، دو سوم حقوقشان را صرف این خانواده ها می کردند.ایشان تنها یک سوم از حقوق ماهیانه ی خود را صرف معیشت زندگی خانوادگی می کرد و دو سوم دیگر آن صرف امور خیریه و صندوق قرضالحسنه شخصی ایشان میشد، خانواده و حتی همسر ایشان، پس از شهادتشان متوجه شدند که میزان واقعی حقوق آن شهید چقدر بوده است.
به ازای رسیدن به مسكن بهای گرانی را دارم می پردازم
اكنون در وضعیتی قرار دارم كه احساس می كنم به ازای رسیدن به مسكن بهای گرانی را دارم می پردازم آن هم ثمره ی همه ی مجاهدت های فی سبیل اللهی ( كه اگر خداوند آن را تأیید فرماید ) كه قلبم رضایت نمی دهد چنین شود. لذا با توجه به این كه خدا می داند نه تنها خود را لایق چنین عنایاتی از جمهوری اسلامی نمی دانم بلكه هم چنان مدیون هستم و باید تا روزی كه نفس در بدن دارم عاشقانه به اسلام عزیز خدمت نمایم . قاطعانه اقدام فرمایید كه ساختمان نیمه كاره مسكن این جانب را از طرف بنیاد شهید تحویل گرفته و فقط مخارجی را كه اضافه بر وام واگذاری ( مبلغ چهارصد هزار تومان) هزینه شده است به ما پرداخت نمایند تا به صاحبانش مسترد نمایم.
ایشان کاملا چهره ای مردمی و اسلامی بودند.
سردار سرلشکر صفوی: من فراوان دیدم که ایشان با لباس شخصی به نمازجمعه می آمد و اغلب در میان مردم در میدان فلسطین می نشست.ایشان کاملا چهره ای مردمی و اسلامی بودند.
3- در کنار سربازان بر سر یک سفره می نشست و غذا می خورد
سردار محمدرضا نقدی:او امیری بود با مرتبه ای رفیع،اما با سربازان و درجه داران و کارمندان جزءبه سادگی می جوشید،با آنان حشرو نشر می کرد و در کنار سربازان بر سر یک سفره می نشست و غذا می خورد.
باید غرور سرباز را حفظ كرد
در یكی از این سركشی ها متوجه شد كسی پوتین هایش را واكس زده است. از فرمانده منطقه پرسید چه كسی این كار را كرده است. او گفت: «تیمسار، سرباز مهمانسرا به دستور من این كار را كرده است. چند بار زیر لب استغفار گفت و گفت: این رفتار ها در انسان روحیه ی استكباری ایجاد میكند. باید غرور سرباز را حفظ كرد.
سبک زندگی شهید صیادشیرازی در محیط کار و شرایط جنگ
تصمیم گیری های او در شرایط جنگ تحمیلی تعیین کننده و در نوع خود کم نظیر بوده است. وی در این شرایط تصمیماتی اتخاذ و اجرا کرده است که تعیین کننده و در نوع خود کم نظیر بوده است. آنچه تاریخ جنگ و دفاع مقدس شاهد آن است اینکه با اتخاذ حالت جدید، در طول مدت کوتاهی (حداکثر هشت ماه) با انجام عملیاتهای طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس بیش از۹۰% از مناطق اشغالی خوزستان، توسط رزمندگان اسلام آزاد گردید.
4- معتقد بود اگر نیت و عمل ما خالص برای جهاد در راه خدا باشد، او بهترین طرح و برنامه را به ما الهام خواهد کرد
در طراحی و برنامه ریزی همیشه طراحی ذهنی خویش را بر روی کاغذ می آورد و با ارائه به همکاران، آنها را در تصمیم گیری مشارکت می داد و بدینوسیله آنها را تکریم می کرد و از همکاری و مساعدت آنها بهره می جست و معتقد بود اگر نیت و عمل ما خالص برای جهاد در راه خدا باشد او بهترین طرح و برنامه را به ما الهام خواهد کرد.
سبک فرماندهی و مدیریت شهيد صياد شيرازی با ترکيب خصوصيات فردی و سازمانی وی که حاوی سجايای اخلاقی و دينی به همراه علم و دانش بود، می تواند نمونۀ يک الگو برای فرماندهی و مديريت در عرصه نظامی باشد.
همواره از عناصر شايسته نه تنها استفاده كردند بلکه به معني واقعي كلمه افراد متعهد و متخصص را صيد كردند.
وی بعد از اينکه در۱۰ مهر سال۱۳۶۰ به فرماندهی نيروی زمينی منصوب شد يکی از اولين کارهايی که انجام داد اين بود که افراد را متناسب با هدفی که دنبال می کردند در مناصب گوناگون قرار دادند. ايشان اين کار را در سطوح ميانی و عالی انجام دادند و براي لياقت، استعداد، تخصص و تعهد افراد اهميت فوق العاده قائل بودند. وی همواره از عناصر شايسته نه تنها استفاده كردند بلکه به معني واقعي كلمه افراد متعهد و متخصص را صيد كردند.
گاهی در شرایط سخت عملیاتی با حضور خود در خطرناک ترین محل و مأموریت، انگیزه از دست رفته و یا تضعیف شده رزمندگان را تقویت و مضاعف می نمودند.
شهيد صياد شيرازی به فرماندهان و افراد زير دست خود اعتماد داشتند و خدمات آنها را ارزش گذاری می کردند و مشوق آنها بودند. وی علاوه بر تشویق های مادی برای ایجاد انگیزه از راهکارهای معنوی نیز بهره می گرفت، بعنوان مثال؛ افراد تحت امرش را به دیدار با علما و روحانیون سرشناس، حضرت امام(ره) و به سفرهای زیارتی اعزام می کرد که اين کار باعث ايجاد انگيزه در افراد می گردید و باعث می شد تا آنها از تمام ظرفيتشان برای انجام کارها استفاده نمایند. ایشان گاهی در شرایط سخت عملیاتی با حضور خود در خطرناک ترین محل و مأموریت، انگیزه از دست رفته و یا تضعیف شده رزمندگان را تقویت و مضاعف می نمودند. در طول هشت سال دفاع مقدس،پنج مرتبه زخمی شد 22ترکش در بدن داشت
سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد روابط خانوادگی
الان کسی این حرفها را باور نمی کند
از قول مادر شهید:"الان کسی این حرفها را باور نمی کند، اما علی بعد از پیوستن به دانشگاه افسری، همه حقوق خود را به من می داد می گفت: مادر، من یک جور گلیم خود را از آب بیرون می کشم، اما شما 5 تا پسر و 2 تا دختر دارید. البته بعد از ازدواج نیز باز بخشی از حقوقش را برای ما می فرستاد.
5-از همان روزي كه به قول معروف"بله" را گفتم، احساس كردم وارد مرحله ي جديدي از زندگي مي شوم كه رشد معنوي، اخلاص و ايمان، حرف اول را مي زند
همسر شهید صیاد شیرازی:. براي پدرم، پاكي و نجابت داماد آينده اش مهم بود نه تأمين رفاه من؛ همان چيزي كه در وجود علي بود، و.تقوايي در وجود علي بود كه تشخيص آن براي دخترها به سادگي امكان پذير بود؛ آخر او، به هيچ دختري نگاه نمي كرد. اين تقوا و پاكي و نجابت را در اوبود و از همان روزي كه به قول معروف"بله" را گفتم، احساس كردم وارد مرحله ي جديدي از زندگي مي شوم كه رشد معنوي، اخلاص و ايمان، حرف اول را مي زند.
ملاک های شهید صیاد شیرازی برای گزینش داماد خانواده ، سادهزیستی وحضوردر جبهه به عنوان بسیجی بود. ملاکهای مادی مدنظر ایشان نبود.
داماد شهید: ملاک های شهید صیاد شیرازی برای گزینش داماد خانواده ، ساده زیستی وحضوردر جبهه به عنوان بسیجی بود. ملاکهای مادی مدنظر ایشان نبود چون قبلا بزرگواران دیگری با موقعیتهای اجتماعی بهتر یا از فرزندان نزدیکانشان یا مسؤولان دولتی دراین زمینه مطرح شده بودند و من درزمان ازدواجم دانشجو بودم وموقعیت مالی مناسبی نداشتم.
6- در زندگی گذشت داشته باش و به خانواده همسرت محبت کن
فرزند شهید:ایشان کوچکترین دخالتی در زندگی ما نمی کردند،مگر اینکه ما خودمان درخواستی داشته باشیم.همیشه به من سفارش می کردند که؛ در زندگی گذشت داشته باش و به خانواده همسرت محبت کن.
آن شهید اگر احیانا مشکل خانوادگی در وابستگان و نزدیکان میدید، مستقیما دخالت نمیکرد واز طریق نوشته و با واسطه مطالب را گوشزد مینمود.
وظیفه ای در قبال انجام کارهای شخصی من ندارید،شما همانقدر که به بچه ها برسید کافی است.
رفتارشان با مادرمان بسیار بامحبت و همراه با احترام بود ایشان خود لباسهایشان را شسته و اتو می کردند و بطورکلی تمام کارهای شخصی شان با خودشان بود. اگر هم مادر انجام می دادند از ایشان گله می کردندو می گفتند:شما خانم خانه هستید و وظیفه ای در قبال انجام کارهای شخصی من ندارید،شما همانقدر که به بچه ها برسید کافی است.
ايشان واقعاً خيلي صميمي و رفيق بودند
ايشان واقعاً خيلي صميمي و رفيق بودند. به خاطر شرايط کاري و وضعيتي که در آن برهه داشتند، سعي مي کردند در اين زمينه بيشتر به کيفيت توجه کنند تا کميت، يعني شايد گاهي اوقات يک يا دو ساعت براي ما وقت مي گذاشتند، ولي همين زمان اندک، از نظر کيفي خيلي پر بار بود.
7- روز جمعه را به طور کامل در اختیار خانواده بود
روز جمعه را به طور کامل در اختیار خانواده بود، ایشان صبح جمعه پس از ورزش والیبال یا فوتبال و صرف صبحانه، شخصا دستشویی، آشپزخانه و راه پله ها را - با این که بعضی معتقدند این امور مربوط به خانمها بود - می شستند و سپس برای نمازجمعه آماده میشدن .
انتخاب بهترین روش تربیتی
همسر شهید: نسبت به تربیت بچه ها خیلی حساس بودسعی می کرد با مطالعه و مشورت با کارشناسان ، بهترین روش تربیتی را انتخاب کند ، یه روز دیدم بعد از اینکه کفش های خودش را واکس زد ،مشغول واکس زدن کفش های پسر بزرگمان شدعلت این کارش را پرسیدم ، گفت:پسرمان جوان است ممکن است اگر مستقیم به او بگویم کشفت را واکس بزن ، جواب ندهد این کار را می کنم تا به طور عملی واکس زدن را به او یاد دهم.
هر روز صبح نیم ساعت تا سه ربع وقت می گذاشت برا ی بچه ها
نماز شبش را که می خوند ، تا صبح بیدار می ماند، ما را هم برای نماز بیدار می کرد بعد از نماز با بچه ها ورزش می کردیم و نهایتاً می رفت سر کارهر روز صبح نیم ساعت تا سه ربع وقت می گذاشت برا ی بچه ها بهشان می گفت درباره هر چه که دوست دارید حرف بزنید.
8- به اطاعت از پدر و مادر، بسيار مقيد بود و نسبت به مادر احترام فوق العاده اي قائل بود.
مادر شهید: :علي به اطاعت از پدر و مادر، بسيار مقيد بود و نسبت به مادر احترام فوق العاده اي قائل بود.
به پاس صبرها و تحمل های تو ...
می گفت: خجالت می کشم ، خیلی در حق خانواده ام کوتاهی کردم کمتر پدری کرده ام ، فرصتش کم بود وگرنه خیلی دلم می خواست...یک روز در زدند پیک نامه آورده بودقلبم ریخت که نکند شهید شده باشد پاکت را باز کردم ، دیدم یک انگشتر عقیق برایم فرستاده و روی یه برگه هم نوشته بود: به پاس صبرها و تحمل های تو ...
شهید صیادشیرازی در جمع خانوادگی افسران آمریکایی: "من حال خودم را نمی فهمیدم ولی معلوم بود که خدای متعال،به من حالی داده توام با بصیرت؛سیم وصل است و دارم دفاع از دین می کنم در آن دنیا...عجیب حرفها سلیس می شد به زبان انگلیسی؛در حالی که من چنین تسلطی نداشتم.من یک دفعه متوجه شدم که دو ساعت است ما داریم در مورد اسلام صحبت می کنیم و همه کنجکاو و بگوش"علی وقتی می رفت بیش از پانصد نفر برایش دست زدند.از فردا دعوتنامه های زیادی از خانواده های آمریکایی برای او آمد تا در یک فرصتی مهمانشان باشد.
اهتمام به نوافل نماز
در اوقات نماز همیشه بیست دقیقه قبل از شروع نماز در مسجد حاضر می شدد و به تلاوت قرآن و دعا می پرداخت،تا زمان اقامه نماز فرابرسدو این وقت نیمساعته را که به نماز اختصاص می داد هرگز با کار دیگری عوض نمی کرد.
تلاوت قرآن روزانه
تلاوت قرآن روزانه ایشان ترک نمی شد.به صدقه و انفاق هم بسیار بها می داد. در حل مشکلات دیگران نیز همواره پیشقدم می شد.
ما باید همین جا نماز بخوانیم.
سرهنگ غلامحسین در بند ی: در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلی کوپتر.دیدم ایشان مدام به ساعت شان نگاه می کردند. علت را پرسیدم ،گفتند موقع اذان است. وهمان لحظه به خلبان اشاره کردند که همین جا فرود بیا تا نمازمان را اول وقت بخوانیم. خلبان گفت:این منطقه زیاد امن نیست و اگر صلاح می دانید نتا رسیدن به مقصد صبر کنیم .شهید صیاد گفتند:هیچ اشکالی ندارد،ما باید همین جا نماز بخوانیم.
مفسر قرآن
شهید دکتر چمران:"در ارتش کسی وجو دارد که مفسر قرآن است و باید امور را به دست وی سپرد."
10- خدمتگزاری شهید در مجالس عزاداری حضرت امام حسین (ع)
حجت الاسلام علی دوانی:شهید شیرازی شب اول هر ماه در منزلش مراسم وعظ و عزاداری برپا میکرد همسایگان دیده بودند که روزهای اول هر ماه شخصی بیرون خانه و در حالی که چفیهای به سر و صورت بسته جلو در ورودی را جاروب میکند و آب میپاشد ، که متوجه میشوند او خود سپهبد صیاد شیرازی است.
کارم را در راه خدا انجام می دهم.
دختر شهید :پدرم در هیچ حال از یاد خدا غافل نبود و قبل از انجام هرکاری وضو می گرفت و می گفت: کارم را در راه خدا انجام می دهم. او هنگام شهادت نیز وضو داشت و با پیکری مطهر به آرزوی خود برای شهادت در راه خدا نایل شد.
11- حتی مراسم عروسی بنده نیز با نماز جماعت شروع شد.
داماد شهید :شهید صیاد شیرازی بسیار زیاد برخواندن نماز اول وقت دقت داشت ، بیشتر کارهای ایشان به گونهای تنظیم میشد که یا با وقت نماز به پایان میرسید، یا پس از خواندن نماز شروع میشد. حتی مراسم عروسی بنده نیز با نماز جماعت شروع شد.
من در جلسه ای که اولین سخنرانش بی آنکه نامی از خدا ببرد ، حرف بزند ، هیچ سخنی نمی گویم
اوایل جنگ بود . در جلسه ای بنی صدر بدون « بسم الله » شروع کرد به حرف زدن ، نوبت که به صیاد رسید به نشانه ی اعتراض به بنی صدر که آن زمان فرماده کل قوا بود ، گفت :" من در جلسه ای که اولین سخنرانش بی آنکه نامی از خدا ببرد ، حرف بزند ، هیچ سخنی نمی گویم "
12- یکی از بزرگترین آرزوهایش این بود که در زمره یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.
مرتب و نظم بود. نماز شبش ترک نمیشد. هر روز صبح دعای عهد می خواند و یکی از بزرگترین آرزوهایش این بود که در زمره یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد. نماز مستحبی زیاد می خواند. نماز جمعه را بر خود واجب کرده بود و دسته جمعی به نماز جمعه رفتن در شمار تفریحات خانواده ایشان به حساب می آمد.
اطاعت از امر امام خمینی(ره)
موقعی حضرت امام(ره) او را به حضور طلبیدند و دستور اکید دادند که شمال غرب کشور ناامن است و فقط شما می توانید امنیت آنجا را برقرار کنید. صیاد هم بلافاصله در خانه خود ستادی تشکیل دادند و افراد مورد اعتماد را برای اجرای امر امام(ره) انتخاب کرد. ضمن اینکه او بعد از کناره گیری از فرماندهی نیروی زمینی قسم یاد می کرد؛ اگر امام بفرمایند لباسهایت را بکن یا درجه گروهبان سومی بزن، به خدا این کار را بدون کمترین ناراحتی انجام خواهم داد.
13- ارادت شهید به ولایت
فرزند شهید در این باره می گوید : من غالباً درد دلها و سئوالاتم را با ایشان مطرح میکردم و از ایشان راهنمایی میخواستم عمده همه پاسخهایی ایشان هم این بود که باید مواظب باشیم خط ولایت را گم نکنیم . میگفت معیار ما در تمامی گزینشها و انتخابها اشاره و اراده ولایت است و تبعیت از ولایت فقیه باید در همه جا و در همه حال در وجود ما جاری و ساری باشد . محور دیگر از تأکیدات ایشان ایستادگی بر سر هدف و دفاع از کلمه حق در هر شرایطی بود و میگفت این دو هدف در سایه قرار گرفتن در خط اصیل ولایت حاصل میشود . میگفت : حرف رهبر را باید گوش کرد و به آن عمل نمود حالا دیگران و دشمنان هرچه میخواهند بگویند و هر دشمنی که دارند بروز دهند ، برای دستوراتی غیر از امر رهبر جایگاهی قایل نبود.
14- در قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست
ما که در نماز قنوت میگیریم از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد اما صیاد در قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست. بارها می شنیدم که می گفت ( اللهم احفظ قاعدنا الخامنه ای ) بلند هم می گفت از ته دل ...
15- نمی خواهم یه لحظه هم امر مولایم رو زمین بماند
با جمعی از فرماندهان رفته بودیم خدمت مقام معظم رهبری تا سخنرانی آقا آغاز شد ، دیدم شهید صیاد شیرازی شروع کرد به نوشتن ریز به ریز نکات سخنرانی آقا رو می نوشت بهش گفتم: آقای صیاد! این سخنرانی چندین بار از اخبار و تلویزیون پخش میشود بگذاردر خانه بنویس ، چرا اینجا می نویسی؟شهید صیاد برگشت و گفت:می نویسم به خاطر اینکه به محض خروج از این مجلس امر ولی و مولایم را اجرا کنم نمی خواهم یه لحظه هم امر مولایم رو زمین بماند می ترسم وقتی از خدمت آقا مرخص شدم توی راه برگشت اتفاقی برام بیفتد آنوقت در حالی از دنیا رفته ام که امر نائب امام زمان رو اجرا نکرده ودر فکر اجرایش نبودم.
و قتی آقا درجه را روی دوشم بگذارند . حس می کنم ازمن راضی هستند
قرار بود صبح روز عید غدیر برود به خدمت آقا و درجه ی سرلشگری اش را بگیرد . همه تبریک گفتند خودش می گفت : "درجه گرفتن فقط ارتقای سازمانی نیست و قتی آقا درجه را روی دوشم بگذارند . حس می کنم ازمن راضی هستند . وقتی ایشان راضی باشد امام عصر ( عج ) هم راضی اند . همین برایم بس است . انگار مزد تمام سالهای جنگ را یکجا بهم داده اند ."
16- سفارش شهيد صیاد شیرازی در مورد ولایت
ما در نظامي زندگي مي كنيم كه بر آن ولايت حاكم است و اين ولايت هم جنبه داخلي دارد و هم جنبه بين المللي و دورنماي وسيعي از جهان اسلام دارد و خود به خود چون مسير حكومت ما مسيري است كه در مسير احكام الهي به پيش مي رود ، لذا توسعه هايي كه مي خواهد در اين مسير تحقق پيدا كند در ابعاد مختلف اقتصادي ، اجتماعي ، سياسي و... بايد نشأت گرفته از همين مركزيت ولايت باشد .
17- اولین و آخرین دغدغه شهید صیاد شیرازی
اولین و آخرین دغدغه شهید صیاد شیرازی ، وحدت نیروهای مسلح و تبعیت از ولایت فقیه و امنیت ملی بود. ایشان در تاریخ 1/4/77 طی یادداشتی این دغدغه را با تمام وجودش در عباراتی آورده است.: « موضع ولایت بر ما با این صراحت ابلاغ می شود و نباید ما در اجرای آن عاجز باشیم. رضایت خداوند و ولی امر مسلمین از ما، پایه و رکن نجات از تنگناهاست.
18- آقا گفت « دلم برای صیادم تنگ شده ، مدتی است از ایشان دور شده ام» .
صبح روز بعد از خاکسپاری ، خانواده اش نماز صبح را خواندند و از آن طرف رفتند بهشت زهرا(س) ، سر قبر شهید صیاد . اما پیش از آنها کسی دیگری هم آمده بود. رهبر معظم انقلاب آمده بودند و فرمودند: « دلم برای صیادم تنگ شده ، مدتی است از ایشان دور شده ام.
19- آیت الله بهاءالدینی :"آقای صیاد یک روحانی است که یک مشت روحانی را به دور خود جمع کرده است."
آقای حسین حیدری کاشانی (از شاگردان آیت الله بهاءالدینی): «سپهبد شهید علی صیاد شیرازی حدود 17 سال با حضرت آیت الله بهاءالدینی مراوده داشت و دست پرورده ایشان بود. شاگردی او در این مکتب او را استادی ورزیده در اخلاق و اخلاص ساخته بود. آقا از او تعبیر می کرد "آقای صیاد یک روحانی است که یک مشت روحانی را به دور خود جمع کرده است."
وقتی طلبه های شیراز خدمت آیت الله بهاء الدینی رسیده و از ایشان درس خواستند و گفته بودند: « ما را هدایت کن ، درسی به ما بده » آیت الله بهاءالدینی فرموده بودند:« بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید ، اگر صیاد شیرازی شدید ، هم دنیا دارید و هم آخرت .
20- مرحوم حضرت آیتالله آقامجتبی تهرانی :شهید صیاد، یک شخصیت والا و خالص و نورانی بود،
فرزند شهید: یکی از ویژگیهای پدر ما این بود که همواره سعی میکردند مطالب اخلاقی و ارزشمند از جمله، مباحث آیتالله تهرانی را در دفتری ثبت کنند. ارتباط شهید صیاد با آیتالله تهرانی، یکی از موقعیتهای خوبی بود که میتوانست در زمینه رشد اخلاقی و معنوی به پدر ما کمک کند و شهید صیاد نیز سعی میکرد.خانواده را نیز برای شرکت در جلسات ایشان با خود همراه میبرد. گاهی نیز بهصورت خصوصی خدمت ایشان میرسیدند و سؤالات خود را در میان میگذاشتند یا بعضا مشورت میکردند . بهویژه آنکه از خصوصیات شهید صیاد این بود که تلاش داشت نوشتههایش را در صحنه زندگی و کار و اجتماع به اجرا در آورد.
آیتالله آقامجتبی تهرانی: شهید صیاد، یک شخصیت والا و خالص و نورانی بود، درحالیکه معمولا آقا مجتبی در سخنرانیها مسائل را بهطور صریح بیان نمیکردند و اسم نمیبردند.
سردار سرلشكر پاسدار دكتر سيد يحيي رحيم صفوي: امانتداري و درستكاري، صداقت و راستي ،سعه صدر، شجاعت و قاطعيت، پاسداري دقيق از احكام شرعيآ نرمش در عين قاطعيت، پرهيز از دنياطلبي و مقام طلبي ،خستگي ناپذيري و رازداري اين ويژگيها به وضوح در آن شهيد عزيز مشاهده ميشد، اما در ميان تمام خصوصيات اخلاقي برجسته وي، ممتازترين ويژگيهاي وي «اطاعت از ولايت فقيه» و «پايبندي به تقوا» بود كه به عنوان دو اصل محوري در رفتار و كردارش به عينه مشهود بود.
سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد علمی
1- ايشان شکارچي بوديکي از دوستان طلبه: ايشان شکارچي بود و سخنان تک تک عالمان رباني و بزرگان و شخصيت ها را، هم از لحاظ علمي و هم از لحاظ معنوي، شکار مي کرد.
نه تنها در حوزه مسائل اسلامي که در حوزه هاي مختلف، مطالعه داشتند. به کتاب هاي شهيد مطهري، تفاسير مختلف قرآن و زندگي و سيره ائمه معصومين (علیه السلام) خيلي علاقه داشتند. هرگز وقتشان را هدر نمي دادند. به دو موضوع خيلي تمايل نشان مي دادند. يکي رياضي بود و يکي هم زبان انگليسي که چون در آمريکا دوره عالي نظامي را گذرانده بودند، به آن خيلي مسلط بودند. علاقه عجيبي به علوم داشتند. ایشان شاگرد اول دوره تخصصی "هواسنجی لجستیک"دانشگاه امریکا بودند.
برای ۲۴ ساعت شبانه روز برنامه داشت
یادداشتها و دستنوشته های باقیمانده از وی از برنامه ریزی های روزانه وی برای زندگی فردی و سازمانی حکایت می کند. مدل برنامه ریزی ای که بسیار دقیق بوده و دقیقه های زندگی روزانه را در کنترل خود دارد؛ کاملاً منطبق با آموزشهای نظامی فراگرفته شده در دانشکده افسری (برنامه سین) که تا پایان عمر شهید استمرار داشته است. و مهمتر اینکه یادداشتهای فوق نشان می دهد که وی برای ورود به هر برنامه ای، قبلاً فکر کرده و سناریوهایی را در ذهن خود مرور کرده است. ايشان برای ۲۴ ساعت شبانه روز برنامه داشتند. در زمان جنگ اين مساله نمود پيدا می کرد به صورتی که ايشان ساعات روز را تقسيم بندی کرده بود مثلا برای نماز، تعقيبات نماز، دعا، ورزش، صبحانه، تماس با افراد، تجليل از افراد، تذکر به افراد و ساير امور برنامه داشتند و ساعات مشخصی را تعيين کرده بودند.ايشان برای صحبت کردن هم برنامه داشت يعنی اینکه چه بگوید؟ چگونه بگوید؟ چرا بگوید؟
سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد اجتماعی
نگهدار انسان بايد خدا باشد نه بنده خدامثل بقيه ي مردم زندگي مي كرد؛ راحت و عادي به مسجد مي رفتيم، توي بازار قدم مي زديم، خريد مي كرديم و به مهماني مي رفتيم. انگار نه انگار او فرمانده است و خصم جان منافقين. اصرار مي كردم كه شما در معرض خطر هستيد، بايد محافظي داشته باشيد، اما مي گفت:"نگهدار انسان بايد خدا باشد نه بنده خدا"
2- نامه هایی که از سوی خانواده های بی سرپرست یا مستضعفی که پدر به آنها کمک مالی می کرده اند
بعد از شهادت پدر ، نامه های زیادی به منزل ما سرازیر شد. این نامه ها در زمان حیات پدر هم به منزل ما می آمد . ما فکر می کردیم که نامه ها اداری است و در مورد آنها کنجکاوی نمی کردیم. اما بعد از شهادت پدرمان متوجه شدیم که این نامه ها از سوی خانواده های بی سرپرست یا مستضعفی است که پدر به آنها کمک مالی می کرده اند. مادر بعد از سالها تازه متوجه شدند که پدر ، دو سوم حقوقشان را صرف این خانواده ها می کردند.ایشان تنها یک سوم از حقوق ماهیانه ی خود را صرف معیشت زندگی خانوادگی می کرد و دو سوم دیگر آن صرف امور خیریه و صندوق قرضالحسنه شخصی ایشان میشد، خانواده و حتی همسر ایشان، پس از شهادتشان متوجه شدند که میزان واقعی حقوق آن شهید چقدر بوده است.
به ازای رسیدن به مسكن بهای گرانی را دارم می پردازم
اكنون در وضعیتی قرار دارم كه احساس می كنم به ازای رسیدن به مسكن بهای گرانی را دارم می پردازم آن هم ثمره ی همه ی مجاهدت های فی سبیل اللهی ( كه اگر خداوند آن را تأیید فرماید ) كه قلبم رضایت نمی دهد چنین شود. لذا با توجه به این كه خدا می داند نه تنها خود را لایق چنین عنایاتی از جمهوری اسلامی نمی دانم بلكه هم چنان مدیون هستم و باید تا روزی كه نفس در بدن دارم عاشقانه به اسلام عزیز خدمت نمایم . قاطعانه اقدام فرمایید كه ساختمان نیمه كاره مسكن این جانب را از طرف بنیاد شهید تحویل گرفته و فقط مخارجی را كه اضافه بر وام واگذاری ( مبلغ چهارصد هزار تومان) هزینه شده است به ما پرداخت نمایند تا به صاحبانش مسترد نمایم.
ایشان کاملا چهره ای مردمی و اسلامی بودند.
سردار سرلشکر صفوی: من فراوان دیدم که ایشان با لباس شخصی به نمازجمعه می آمد و اغلب در میان مردم در میدان فلسطین می نشست.ایشان کاملا چهره ای مردمی و اسلامی بودند.
3- در کنار سربازان بر سر یک سفره می نشست و غذا می خورد
سردار محمدرضا نقدی:او امیری بود با مرتبه ای رفیع،اما با سربازان و درجه داران و کارمندان جزءبه سادگی می جوشید،با آنان حشرو نشر می کرد و در کنار سربازان بر سر یک سفره می نشست و غذا می خورد.
باید غرور سرباز را حفظ كرد
در یكی از این سركشی ها متوجه شد كسی پوتین هایش را واكس زده است. از فرمانده منطقه پرسید چه كسی این كار را كرده است. او گفت: «تیمسار، سرباز مهمانسرا به دستور من این كار را كرده است. چند بار زیر لب استغفار گفت و گفت: این رفتار ها در انسان روحیه ی استكباری ایجاد میكند. باید غرور سرباز را حفظ كرد.
سبک زندگی شهید صیادشیرازی در محیط کار و شرایط جنگ
تصمیم گیری های او در شرایط جنگ تحمیلی تعیین کننده و در نوع خود کم نظیر بوده است. وی در این شرایط تصمیماتی اتخاذ و اجرا کرده است که تعیین کننده و در نوع خود کم نظیر بوده است. آنچه تاریخ جنگ و دفاع مقدس شاهد آن است اینکه با اتخاذ حالت جدید، در طول مدت کوتاهی (حداکثر هشت ماه) با انجام عملیاتهای طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس بیش از۹۰% از مناطق اشغالی خوزستان، توسط رزمندگان اسلام آزاد گردید.
4- معتقد بود اگر نیت و عمل ما خالص برای جهاد در راه خدا باشد، او بهترین طرح و برنامه را به ما الهام خواهد کرد
در طراحی و برنامه ریزی همیشه طراحی ذهنی خویش را بر روی کاغذ می آورد و با ارائه به همکاران، آنها را در تصمیم گیری مشارکت می داد و بدینوسیله آنها را تکریم می کرد و از همکاری و مساعدت آنها بهره می جست و معتقد بود اگر نیت و عمل ما خالص برای جهاد در راه خدا باشد او بهترین طرح و برنامه را به ما الهام خواهد کرد.
سبک فرماندهی و مدیریت شهيد صياد شيرازی با ترکيب خصوصيات فردی و سازمانی وی که حاوی سجايای اخلاقی و دينی به همراه علم و دانش بود، می تواند نمونۀ يک الگو برای فرماندهی و مديريت در عرصه نظامی باشد.
همواره از عناصر شايسته نه تنها استفاده كردند بلکه به معني واقعي كلمه افراد متعهد و متخصص را صيد كردند.
وی بعد از اينکه در۱۰ مهر سال۱۳۶۰ به فرماندهی نيروی زمينی منصوب شد يکی از اولين کارهايی که انجام داد اين بود که افراد را متناسب با هدفی که دنبال می کردند در مناصب گوناگون قرار دادند. ايشان اين کار را در سطوح ميانی و عالی انجام دادند و براي لياقت، استعداد، تخصص و تعهد افراد اهميت فوق العاده قائل بودند. وی همواره از عناصر شايسته نه تنها استفاده كردند بلکه به معني واقعي كلمه افراد متعهد و متخصص را صيد كردند.
شهيد صياد شيرازی به فرماندهان و افراد زير دست خود اعتماد داشتند و خدمات آنها را ارزش گذاری می کردند و مشوق آنها بودند. وی علاوه بر تشویق های مادی برای ایجاد انگیزه از راهکارهای معنوی نیز بهره می گرفت، بعنوان مثال؛ افراد تحت امرش را به دیدار با علما و روحانیون سرشناس، حضرت امام(ره) و به سفرهای زیارتی اعزام می کرد که اين کار باعث ايجاد انگيزه در افراد می گردید و باعث می شد تا آنها از تمام ظرفيتشان برای انجام کارها استفاده نمایند. ایشان گاهی در شرایط سخت عملیاتی با حضور خود در خطرناک ترین محل و مأموریت، انگیزه از دست رفته و یا تضعیف شده رزمندگان را تقویت و مضاعف می نمودند. در طول هشت سال دفاع مقدس،پنج مرتبه زخمی شد 22ترکش در بدن داشت
سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد روابط خانوادگی
از قول مادر شهید:"الان کسی این حرفها را باور نمی کند، اما علی بعد از پیوستن به دانشگاه افسری، همه حقوق خود را به من می داد می گفت: مادر، من یک جور گلیم خود را از آب بیرون می کشم، اما شما 5 تا پسر و 2 تا دختر دارید. البته بعد از ازدواج نیز باز بخشی از حقوقش را برای ما می فرستاد.
5-از همان روزي كه به قول معروف"بله" را گفتم، احساس كردم وارد مرحله ي جديدي از زندگي مي شوم كه رشد معنوي، اخلاص و ايمان، حرف اول را مي زند
همسر شهید صیاد شیرازی:. براي پدرم، پاكي و نجابت داماد آينده اش مهم بود نه تأمين رفاه من؛ همان چيزي كه در وجود علي بود، و.تقوايي در وجود علي بود كه تشخيص آن براي دخترها به سادگي امكان پذير بود؛ آخر او، به هيچ دختري نگاه نمي كرد. اين تقوا و پاكي و نجابت را در اوبود و از همان روزي كه به قول معروف"بله" را گفتم، احساس كردم وارد مرحله ي جديدي از زندگي مي شوم كه رشد معنوي، اخلاص و ايمان، حرف اول را مي زند.
ملاک های شهید صیاد شیرازی برای گزینش داماد خانواده ، سادهزیستی وحضوردر جبهه به عنوان بسیجی بود. ملاکهای مادی مدنظر ایشان نبود.
داماد شهید: ملاک های شهید صیاد شیرازی برای گزینش داماد خانواده ، ساده زیستی وحضوردر جبهه به عنوان بسیجی بود. ملاکهای مادی مدنظر ایشان نبود چون قبلا بزرگواران دیگری با موقعیتهای اجتماعی بهتر یا از فرزندان نزدیکانشان یا مسؤولان دولتی دراین زمینه مطرح شده بودند و من درزمان ازدواجم دانشجو بودم وموقعیت مالی مناسبی نداشتم.
6- در زندگی گذشت داشته باش و به خانواده همسرت محبت کن
فرزند شهید:ایشان کوچکترین دخالتی در زندگی ما نمی کردند،مگر اینکه ما خودمان درخواستی داشته باشیم.همیشه به من سفارش می کردند که؛ در زندگی گذشت داشته باش و به خانواده همسرت محبت کن.
آن شهید اگر احیانا مشکل خانوادگی در وابستگان و نزدیکان میدید، مستقیما دخالت نمیکرد واز طریق نوشته و با واسطه مطالب را گوشزد مینمود.
وظیفه ای در قبال انجام کارهای شخصی من ندارید،شما همانقدر که به بچه ها برسید کافی است.
رفتارشان با مادرمان بسیار بامحبت و همراه با احترام بود ایشان خود لباسهایشان را شسته و اتو می کردند و بطورکلی تمام کارهای شخصی شان با خودشان بود. اگر هم مادر انجام می دادند از ایشان گله می کردندو می گفتند:شما خانم خانه هستید و وظیفه ای در قبال انجام کارهای شخصی من ندارید،شما همانقدر که به بچه ها برسید کافی است.
ايشان واقعاً خيلي صميمي و رفيق بودند
ايشان واقعاً خيلي صميمي و رفيق بودند. به خاطر شرايط کاري و وضعيتي که در آن برهه داشتند، سعي مي کردند در اين زمينه بيشتر به کيفيت توجه کنند تا کميت، يعني شايد گاهي اوقات يک يا دو ساعت براي ما وقت مي گذاشتند، ولي همين زمان اندک، از نظر کيفي خيلي پر بار بود.
7- روز جمعه را به طور کامل در اختیار خانواده بود
روز جمعه را به طور کامل در اختیار خانواده بود، ایشان صبح جمعه پس از ورزش والیبال یا فوتبال و صرف صبحانه، شخصا دستشویی، آشپزخانه و راه پله ها را - با این که بعضی معتقدند این امور مربوط به خانمها بود - می شستند و سپس برای نمازجمعه آماده میشدن .
انتخاب بهترین روش تربیتی
همسر شهید: نسبت به تربیت بچه ها خیلی حساس بودسعی می کرد با مطالعه و مشورت با کارشناسان ، بهترین روش تربیتی را انتخاب کند ، یه روز دیدم بعد از اینکه کفش های خودش را واکس زد ،مشغول واکس زدن کفش های پسر بزرگمان شدعلت این کارش را پرسیدم ، گفت:پسرمان جوان است ممکن است اگر مستقیم به او بگویم کشفت را واکس بزن ، جواب ندهد این کار را می کنم تا به طور عملی واکس زدن را به او یاد دهم.
هر روز صبح نیم ساعت تا سه ربع وقت می گذاشت برا ی بچه ها
نماز شبش را که می خوند ، تا صبح بیدار می ماند، ما را هم برای نماز بیدار می کرد بعد از نماز با بچه ها ورزش می کردیم و نهایتاً می رفت سر کارهر روز صبح نیم ساعت تا سه ربع وقت می گذاشت برا ی بچه ها بهشان می گفت درباره هر چه که دوست دارید حرف بزنید.
8- به اطاعت از پدر و مادر، بسيار مقيد بود و نسبت به مادر احترام فوق العاده اي قائل بود.
مادر شهید: :علي به اطاعت از پدر و مادر، بسيار مقيد بود و نسبت به مادر احترام فوق العاده اي قائل بود.
به پاس صبرها و تحمل های تو ...
می گفت: خجالت می کشم ، خیلی در حق خانواده ام کوتاهی کردم کمتر پدری کرده ام ، فرصتش کم بود وگرنه خیلی دلم می خواست...یک روز در زدند پیک نامه آورده بودقلبم ریخت که نکند شهید شده باشد پاکت را باز کردم ، دیدم یک انگشتر عقیق برایم فرستاده و روی یه برگه هم نوشته بود: به پاس صبرها و تحمل های تو ...
سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد دینی
9- من یک دفعه متوجه شدم که دو ساعت است ما داریم در مورد اسلام صحبت می کنیم و همه کنجکاو و بگوش.شهید صیادشیرازی در جمع خانوادگی افسران آمریکایی: "من حال خودم را نمی فهمیدم ولی معلوم بود که خدای متعال،به من حالی داده توام با بصیرت؛سیم وصل است و دارم دفاع از دین می کنم در آن دنیا...عجیب حرفها سلیس می شد به زبان انگلیسی؛در حالی که من چنین تسلطی نداشتم.من یک دفعه متوجه شدم که دو ساعت است ما داریم در مورد اسلام صحبت می کنیم و همه کنجکاو و بگوش"علی وقتی می رفت بیش از پانصد نفر برایش دست زدند.از فردا دعوتنامه های زیادی از خانواده های آمریکایی برای او آمد تا در یک فرصتی مهمانشان باشد.
اهتمام به نوافل نماز
در اوقات نماز همیشه بیست دقیقه قبل از شروع نماز در مسجد حاضر می شدد و به تلاوت قرآن و دعا می پرداخت،تا زمان اقامه نماز فرابرسدو این وقت نیمساعته را که به نماز اختصاص می داد هرگز با کار دیگری عوض نمی کرد.
تلاوت قرآن روزانه
تلاوت قرآن روزانه ایشان ترک نمی شد.به صدقه و انفاق هم بسیار بها می داد. در حل مشکلات دیگران نیز همواره پیشقدم می شد.
ما باید همین جا نماز بخوانیم.
سرهنگ غلامحسین در بند ی: در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلی کوپتر.دیدم ایشان مدام به ساعت شان نگاه می کردند. علت را پرسیدم ،گفتند موقع اذان است. وهمان لحظه به خلبان اشاره کردند که همین جا فرود بیا تا نمازمان را اول وقت بخوانیم. خلبان گفت:این منطقه زیاد امن نیست و اگر صلاح می دانید نتا رسیدن به مقصد صبر کنیم .شهید صیاد گفتند:هیچ اشکالی ندارد،ما باید همین جا نماز بخوانیم.
مفسر قرآن
شهید دکتر چمران:"در ارتش کسی وجو دارد که مفسر قرآن است و باید امور را به دست وی سپرد."
10- خدمتگزاری شهید در مجالس عزاداری حضرت امام حسین (ع)
حجت الاسلام علی دوانی:شهید شیرازی شب اول هر ماه در منزلش مراسم وعظ و عزاداری برپا میکرد همسایگان دیده بودند که روزهای اول هر ماه شخصی بیرون خانه و در حالی که چفیهای به سر و صورت بسته جلو در ورودی را جاروب میکند و آب میپاشد ، که متوجه میشوند او خود سپهبد صیاد شیرازی است.
کارم را در راه خدا انجام می دهم.
دختر شهید :پدرم در هیچ حال از یاد خدا غافل نبود و قبل از انجام هرکاری وضو می گرفت و می گفت: کارم را در راه خدا انجام می دهم. او هنگام شهادت نیز وضو داشت و با پیکری مطهر به آرزوی خود برای شهادت در راه خدا نایل شد.
11- حتی مراسم عروسی بنده نیز با نماز جماعت شروع شد.
داماد شهید :شهید صیاد شیرازی بسیار زیاد برخواندن نماز اول وقت دقت داشت ، بیشتر کارهای ایشان به گونهای تنظیم میشد که یا با وقت نماز به پایان میرسید، یا پس از خواندن نماز شروع میشد. حتی مراسم عروسی بنده نیز با نماز جماعت شروع شد.
من در جلسه ای که اولین سخنرانش بی آنکه نامی از خدا ببرد ، حرف بزند ، هیچ سخنی نمی گویم
اوایل جنگ بود . در جلسه ای بنی صدر بدون « بسم الله » شروع کرد به حرف زدن ، نوبت که به صیاد رسید به نشانه ی اعتراض به بنی صدر که آن زمان فرماده کل قوا بود ، گفت :" من در جلسه ای که اولین سخنرانش بی آنکه نامی از خدا ببرد ، حرف بزند ، هیچ سخنی نمی گویم "
12- یکی از بزرگترین آرزوهایش این بود که در زمره یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.
مرتب و نظم بود. نماز شبش ترک نمیشد. هر روز صبح دعای عهد می خواند و یکی از بزرگترین آرزوهایش این بود که در زمره یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد. نماز مستحبی زیاد می خواند. نماز جمعه را بر خود واجب کرده بود و دسته جمعی به نماز جمعه رفتن در شمار تفریحات خانواده ایشان به حساب می آمد.
سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد ولایتمداری
اطاعت از امر امام خمینی(ره)
موقعی حضرت امام(ره) او را به حضور طلبیدند و دستور اکید دادند که شمال غرب کشور ناامن است و فقط شما می توانید امنیت آنجا را برقرار کنید. صیاد هم بلافاصله در خانه خود ستادی تشکیل دادند و افراد مورد اعتماد را برای اجرای امر امام(ره) انتخاب کرد. ضمن اینکه او بعد از کناره گیری از فرماندهی نیروی زمینی قسم یاد می کرد؛ اگر امام بفرمایند لباسهایت را بکن یا درجه گروهبان سومی بزن، به خدا این کار را بدون کمترین ناراحتی انجام خواهم داد.
13- ارادت شهید به ولایت
فرزند شهید در این باره می گوید : من غالباً درد دلها و سئوالاتم را با ایشان مطرح میکردم و از ایشان راهنمایی میخواستم عمده همه پاسخهایی ایشان هم این بود که باید مواظب باشیم خط ولایت را گم نکنیم . میگفت معیار ما در تمامی گزینشها و انتخابها اشاره و اراده ولایت است و تبعیت از ولایت فقیه باید در همه جا و در همه حال در وجود ما جاری و ساری باشد . محور دیگر از تأکیدات ایشان ایستادگی بر سر هدف و دفاع از کلمه حق در هر شرایطی بود و میگفت این دو هدف در سایه قرار گرفتن در خط اصیل ولایت حاصل میشود . میگفت : حرف رهبر را باید گوش کرد و به آن عمل نمود حالا دیگران و دشمنان هرچه میخواهند بگویند و هر دشمنی که دارند بروز دهند ، برای دستوراتی غیر از امر رهبر جایگاهی قایل نبود.
14- در قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست
ما که در نماز قنوت میگیریم از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد اما صیاد در قنوتش هیچ چیزی برای خودش نمی خواست. بارها می شنیدم که می گفت ( اللهم احفظ قاعدنا الخامنه ای ) بلند هم می گفت از ته دل ...
15- نمی خواهم یه لحظه هم امر مولایم رو زمین بماند
با جمعی از فرماندهان رفته بودیم خدمت مقام معظم رهبری تا سخنرانی آقا آغاز شد ، دیدم شهید صیاد شیرازی شروع کرد به نوشتن ریز به ریز نکات سخنرانی آقا رو می نوشت بهش گفتم: آقای صیاد! این سخنرانی چندین بار از اخبار و تلویزیون پخش میشود بگذاردر خانه بنویس ، چرا اینجا می نویسی؟شهید صیاد برگشت و گفت:می نویسم به خاطر اینکه به محض خروج از این مجلس امر ولی و مولایم را اجرا کنم نمی خواهم یه لحظه هم امر مولایم رو زمین بماند می ترسم وقتی از خدمت آقا مرخص شدم توی راه برگشت اتفاقی برام بیفتد آنوقت در حالی از دنیا رفته ام که امر نائب امام زمان رو اجرا نکرده ودر فکر اجرایش نبودم.
و قتی آقا درجه را روی دوشم بگذارند . حس می کنم ازمن راضی هستند
قرار بود صبح روز عید غدیر برود به خدمت آقا و درجه ی سرلشگری اش را بگیرد . همه تبریک گفتند خودش می گفت : "درجه گرفتن فقط ارتقای سازمانی نیست و قتی آقا درجه را روی دوشم بگذارند . حس می کنم ازمن راضی هستند . وقتی ایشان راضی باشد امام عصر ( عج ) هم راضی اند . همین برایم بس است . انگار مزد تمام سالهای جنگ را یکجا بهم داده اند ."
16- سفارش شهيد صیاد شیرازی در مورد ولایت
ما در نظامي زندگي مي كنيم كه بر آن ولايت حاكم است و اين ولايت هم جنبه داخلي دارد و هم جنبه بين المللي و دورنماي وسيعي از جهان اسلام دارد و خود به خود چون مسير حكومت ما مسيري است كه در مسير احكام الهي به پيش مي رود ، لذا توسعه هايي كه مي خواهد در اين مسير تحقق پيدا كند در ابعاد مختلف اقتصادي ، اجتماعي ، سياسي و... بايد نشأت گرفته از همين مركزيت ولايت باشد .
17- اولین و آخرین دغدغه شهید صیاد شیرازی
اولین و آخرین دغدغه شهید صیاد شیرازی ، وحدت نیروهای مسلح و تبعیت از ولایت فقیه و امنیت ملی بود. ایشان در تاریخ 1/4/77 طی یادداشتی این دغدغه را با تمام وجودش در عباراتی آورده است.: « موضع ولایت بر ما با این صراحت ابلاغ می شود و نباید ما در اجرای آن عاجز باشیم. رضایت خداوند و ولی امر مسلمین از ما، پایه و رکن نجات از تنگناهاست.
18- آقا گفت « دلم برای صیادم تنگ شده ، مدتی است از ایشان دور شده ام» .
صبح روز بعد از خاکسپاری ، خانواده اش نماز صبح را خواندند و از آن طرف رفتند بهشت زهرا(س) ، سر قبر شهید صیاد . اما پیش از آنها کسی دیگری هم آمده بود. رهبر معظم انقلاب آمده بودند و فرمودند: « دلم برای صیادم تنگ شده ، مدتی است از ایشان دور شده ام.
سبک زندگی شهید صیادشیرازی از بعد اخلاقی
19- آیت الله بهاءالدینی :"آقای صیاد یک روحانی است که یک مشت روحانی را به دور خود جمع کرده است."
آقای حسین حیدری کاشانی (از شاگردان آیت الله بهاءالدینی): «سپهبد شهید علی صیاد شیرازی حدود 17 سال با حضرت آیت الله بهاءالدینی مراوده داشت و دست پرورده ایشان بود. شاگردی او در این مکتب او را استادی ورزیده در اخلاق و اخلاص ساخته بود. آقا از او تعبیر می کرد "آقای صیاد یک روحانی است که یک مشت روحانی را به دور خود جمع کرده است."
وقتی طلبه های شیراز خدمت آیت الله بهاء الدینی رسیده و از ایشان درس خواستند و گفته بودند: « ما را هدایت کن ، درسی به ما بده » آیت الله بهاءالدینی فرموده بودند:« بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید ، اگر صیاد شیرازی شدید ، هم دنیا دارید و هم آخرت .
20- مرحوم حضرت آیتالله آقامجتبی تهرانی :شهید صیاد، یک شخصیت والا و خالص و نورانی بود،
فرزند شهید: یکی از ویژگیهای پدر ما این بود که همواره سعی میکردند مطالب اخلاقی و ارزشمند از جمله، مباحث آیتالله تهرانی را در دفتری ثبت کنند. ارتباط شهید صیاد با آیتالله تهرانی، یکی از موقعیتهای خوبی بود که میتوانست در زمینه رشد اخلاقی و معنوی به پدر ما کمک کند و شهید صیاد نیز سعی میکرد.خانواده را نیز برای شرکت در جلسات ایشان با خود همراه میبرد. گاهی نیز بهصورت خصوصی خدمت ایشان میرسیدند و سؤالات خود را در میان میگذاشتند یا بعضا مشورت میکردند . بهویژه آنکه از خصوصیات شهید صیاد این بود که تلاش داشت نوشتههایش را در صحنه زندگی و کار و اجتماع به اجرا در آورد.
آیتالله آقامجتبی تهرانی: شهید صیاد، یک شخصیت والا و خالص و نورانی بود، درحالیکه معمولا آقا مجتبی در سخنرانیها مسائل را بهطور صریح بیان نمیکردند و اسم نمیبردند.
سردار سرلشكر پاسدار دكتر سيد يحيي رحيم صفوي: امانتداري و درستكاري، صداقت و راستي ،سعه صدر، شجاعت و قاطعيت، پاسداري دقيق از احكام شرعيآ نرمش در عين قاطعيت، پرهيز از دنياطلبي و مقام طلبي ،خستگي ناپذيري و رازداري اين ويژگيها به وضوح در آن شهيد عزيز مشاهده ميشد، اما در ميان تمام خصوصيات اخلاقي برجسته وي، ممتازترين ويژگيهاي وي «اطاعت از ولايت فقيه» و «پايبندي به تقوا» بود كه به عنوان دو اصل محوري در رفتار و كردارش به عينه مشهود بود.
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت شهادت سپهبد صیاد شیرازی
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت شهادت سپهبد علی صیاد شیرازی پیامی صادر فرمودند . متن پیام بدین شرح است : بسم الله الرحمن الرحیم من المومنین رجال صدقوا ماعاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلوا تبدیلا امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن ، نظامی مومن و پارسا و پرهیزکار سپهبد علی صیاد شیرازی امروز به دست منافقین مجرم و خونخوار و روسیاه به شهادت رسید . این نه اولین و نه آخرین باری است که دلی نورانی و سرشار از عشق و ایمان و وفاداری به آرمانهای بلند الهی ، هدف تیر خشم و عناد و عصبیت از سوی زمره جنایتکار و فاسدی که ادامه حیات خود را در خدمتگزاری به دشمنان اسلام دانسته است قرار می گیرد و دست خائن خود فروخته ای نهال ثمربخش انسان والایی را قطع می کند . او مانند دیگر مردان حق از روزی که قدم در راه انقلاب نهادند همواره سر و جان خود را نثار در راه خدا بر روی دست داشتند . سرزمینهای داغ خوزستان و گردنه های برافراشته کردستان سالها شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاک نهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهه های دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خودگذشتگی او حفظ کرده است . خطر مرگ کوچکترین از آن است که بندگان صالح خدا را از راه او بازگرداند و عشق به منال دنیوی حقیرتر از آن است که در دل نورانی شایستگان جایی بیابد. کوردلان منافق بدانند که با این جنایتها روز به روز نفرت ملت ایران از آنان بیشتر خواهد شد و خون مردان پاکدامن و پارسا همچون صیاد شیرازی و شهید لاجوردی بدنامی و سیاهرویی آنان را در تاریخ و در دل این ملت همیشگی خواهد کرد و سردمداران استکبار که با وجود لافزنیهای ضد تروریستی خود به امید آن نشسته اند که تروریستهای مزدورشان در ایران اسلامی با شهید کردن مردان استوار و مقاوم انقلاب راه تسلط بر ایران اسلامی را هموار کنند، بدانند که خون شهیدان راه حق ملت مومن ما را راسختر و آشتی ناپذیرتر و مقاومتر می سازد . رحمت و فضل بیکران الهی بر روح شهید عزیزمان علی صیاد شیرازی و لعنت و نفرین خدا و فرشتگان و بندگان صالحش بر ایادی منفور و مطرود استکبار . اینجانب شهادت این بنده برگزیده خدا را به ملت ایران بخصوص به یاران دفاع مقدس و ایثارگران جبهه های نور و حقیقت و به خانواده گرامی و فداکار و بازماندگان محترمش تبریک و تسلیت می گویم و صمیمی ترین درود خود را بر روح پاک او و خون به ناحق ریخته او نثار می کنم . والسلام علی عبادالله الصالحین . سید علی خامنه ای 21/1/78