به گزارش خبرنگار اقتصادی مشرق ، پرنده اي با بال هاي آهني،اسمش مانند جغد براي ايرانيان شوم است،مسافرانش با ذکر شهادتين پا در رکابش مي گذاشتند و سلامي هم به حضرت عزرائيل مي دادند. نام اين پرنده در صنعت هوايي مترادف پرايد در صنعت جاده اي است و به علت تعدد سوانحش نامش براي مسافران وحشت آفرين است.
درست حدس زده ايد نام اين پرنده روسي توپولوف است. اين هواپيما سال هاي نه چندان دور بخش عمده اي از پروازهاي داخلي را برعهده داشت، نه شکايت مسافران از سر صداي زياد داخل کابين اين هواپيما و تکان هاي شديد زمان نشست و برخاست و نه استهلاک زياد و مصرف بالا هيچ کدام حريف بازنشسته شدن اين پرنده نشدند. سوانحش به سرعت اضافه مي شد ؛ اما شرکت هاي هواپيمايي مي گفتند ايمني پروازها را تضمين مي کند .
اما اين پرنده آنقدر بين آسمان و زمين جان مسافرانش را گرفت تا مسئولين را به فکر براي خروجش از ناوگان هوايي وا داشت. نخجواني رييس وقت سازمان هواپيمايي کشوري بالاخره ممنوعيت پرواز هواپيماي توپولوف را از اول اسفند سال 1389 اعلام کرد.
با گذشت سه سال از ممنوعيت پروازهواپيماي توپولوف تقريبا سانحه بزرگ هوايي در ايران رخ نداده و مسافران اين پرنده هاي آهني با فراغ بال بيشتري پرواز مي کنند. اما گويا دل مسئولين سازمان هواپيمايي کشوري براي سوانح هوايي تنگ شده و کاهش استرس مسافران آنها را برآن داشته تا براي افزايش جذابيت و هيجان انگيزتر کردن پروازهاي هوايي دوباره توپولوف شوم را در آسمان ايران پر دهند.
آيا ارزش چندين موتور نو هواپيما با جان مسافران قابل قياس است؟ برخی نمايندگان مجلس شوراي اسلامي هم معتقدند بازگشت هواپيماي نامطمئن توپولوف به آسمان کشور غير قابل توجيه است و نبايد به بهانه هايي مانند تحريم جان مسافران را به مخاطره انداخت.
البته قیمت بلیت هواپيما اين روزها آنقدر گران شده که صندلي هاي هواپيماهاي پرطرفداري مانند ايرباس که روزي برايش سرو دست مي شکستند هم بعضا خالي مي ماند. مهمترين دليل شرکت هاي هواپيمايي براي افزايش قيمت بليط ارتقاء کيفيت، امنيت و خدمات به مسافران بود حال بايد ديد منظور اين ارتقاء پرواز جغد شوم صنعت هوايي کشور يعني توپولوف بوده است؟
درست حدس زده ايد نام اين پرنده روسي توپولوف است. اين هواپيما سال هاي نه چندان دور بخش عمده اي از پروازهاي داخلي را برعهده داشت، نه شکايت مسافران از سر صداي زياد داخل کابين اين هواپيما و تکان هاي شديد زمان نشست و برخاست و نه استهلاک زياد و مصرف بالا هيچ کدام حريف بازنشسته شدن اين پرنده نشدند. سوانحش به سرعت اضافه مي شد ؛ اما شرکت هاي هواپيمايي مي گفتند ايمني پروازها را تضمين مي کند .
اما اين پرنده آنقدر بين آسمان و زمين جان مسافرانش را گرفت تا مسئولين را به فکر براي خروجش از ناوگان هوايي وا داشت. نخجواني رييس وقت سازمان هواپيمايي کشوري بالاخره ممنوعيت پرواز هواپيماي توپولوف را از اول اسفند سال 1389 اعلام کرد.
با گذشت سه سال از ممنوعيت پروازهواپيماي توپولوف تقريبا سانحه بزرگ هوايي در ايران رخ نداده و مسافران اين پرنده هاي آهني با فراغ بال بيشتري پرواز مي کنند. اما گويا دل مسئولين سازمان هواپيمايي کشوري براي سوانح هوايي تنگ شده و کاهش استرس مسافران آنها را برآن داشته تا براي افزايش جذابيت و هيجان انگيزتر کردن پروازهاي هوايي دوباره توپولوف شوم را در آسمان ايران پر دهند.
آيا ارزش چندين موتور نو هواپيما با جان مسافران قابل قياس است؟ برخی نمايندگان مجلس شوراي اسلامي هم معتقدند بازگشت هواپيماي نامطمئن توپولوف به آسمان کشور غير قابل توجيه است و نبايد به بهانه هايي مانند تحريم جان مسافران را به مخاطره انداخت.
البته قیمت بلیت هواپيما اين روزها آنقدر گران شده که صندلي هاي هواپيماهاي پرطرفداري مانند ايرباس که روزي برايش سرو دست مي شکستند هم بعضا خالي مي ماند. مهمترين دليل شرکت هاي هواپيمايي براي افزايش قيمت بليط ارتقاء کيفيت، امنيت و خدمات به مسافران بود حال بايد ديد منظور اين ارتقاء پرواز جغد شوم صنعت هوايي کشور يعني توپولوف بوده است؟