به گزارش گروه بینالملل مشرق، هفته گذشته در پی برگزاری تجمع اعتراض آمیز در شهر الحویجه در استان کرکوک، درگیری های شدیدی بین نیروهای ارتش و عناصر مسلح روی داد؛ در حمله افراد مسلح و عناصر وابسته به القاعده به نیروهای پلیس و ارتش عراق و تشدید درگیری ها صدها تن کشته و مجروح شدند.
اما آتش این فتنه از کجا کلید خورد؛ چرا در این برهه از زمان این آتش افروخته تر شد و جان دیگری گرفت؟
ماجرای آشوب در عراق از زمان دستگیری طارق الهاشمی کلید خورد. طارق الهاشمی که معاون رئیس جمهور عراق بود پس از اثبات اتهاماتش از این کشور فرار کرد و به ترکیه رفت.
در آنجا با مقامات ترک گفتگو کرد و پس از مدتی ترکیه را به مقصد قطر ترک کرد. و طی جلسهای طرح براندازی حکومت عراق را با همکاری ترکیه، عربستان و قطر پی ریزی کرد.
[ماجرا از نشست سري عزةالدوري در دوحه قطر آغاز شد، جلسهای که طارق هاشمي، عدنان الدليمي، حارث الضاري و احمد ابوريشه در حضور اردوغان به فکر فتنه انگیزی در عراق افتادند و ناآراميهای اخير اين كشور به خصوص در استانهاي شمالي و غربي آن نمود پيدا کرد.]
پس از این جلسه اختلافات مذهبی در بین مردم عراق شدت گرفت و حتی انفجارهای درون عراق نیز رنگ و بوی مذهبی به خود گرفت به طوری که حدود 70 درصد انفجارها در مناطق شیعه نشین و تنها 30 درصد در مناطق سنی نشین اتفاق میافتاد که این خود نیز بر دامنه اختلافات مذهبی میافزود.
همچنین«سعد الدریهم» از مدرسان دانشگاه «محمد بن سعود» در جدیدترین اظهارات خود از طریق شبکه اجتماعی توئیتر عناصر وابسته به گروه های مسلح و تروریستی را «مجاهد» خواند و از آنها خواست هر کدام از شیعیان را که در چنگ آنها اسیر شد بکشند، حتی اگر آن فرد یک کودک و یا زن باشد.
با افزایش دامنه درگیریها و موج اعتراضات مردمی در عراق که با مدیریت بازماندههای حزب بعث در حال شکل گیری بود؛ دولت عراق تلاش کرد با تشکیل کار گروههایی این آتش را خاموش سازد که البته تا حدودی نیز موفق بود.
اما با نزدیک شدن به زمان "انتخابات شهرداریهای عراق" معارضان سعی کردن با آشوب مجدد، در انتخابات اخلال ایجاد کرده و زمان این انتخابات را به تعویق اندازند که باز هم موفق نشدند.
چرا در این برهه از زمان، آتش فتنه افروخته تر شد؟
جواب این سوال سه دلیل اصلی دارد::
1- شکست در سوریه
2- نتایج انتخابات عراق
3- توافق ترکیه با کردهای عراق
شکست در سوریه
با نگاهی کلی به مناطقی که در سیطره تروریستهای سوری است و همچنین پیشرویهای ارتش سوریه در مییابیم که تقریبا سوریه به سمت ثبات نسبی میرود.
همچنین آمریکا در عراق شکست سنگینی را متحمل شد و نه تنها نتوانست به شعار خود در زمینه نابودی القاعده جامه عمل بپوشاند بلکه القاعده طی این چند سال پیشرفتهای محسوسی نیز کرده است. البته گفتنی است آمریکا فقط در شعار و برای فریب اذهان عمومی مردم جهان شعار نابودی القاعده را مطرح کرد ولی در عمل هیچ گونه اقدامی انجام نداد.
از طرفی دیگر سوریه تنها کشوری است که بزرگترین ضربه را به القاعده زده و طی جنگ تمام عیار که بیشتر کشورهای عربی و غربی در آن مداخله کردند توانسته ضربه مهلکی به القاعده وارد سازد که این خود به ضرر ادعاهای آمریکا در برابر مبارزه با تروریسم خواهد بود.
اما با سرمایهگذاری عظیم عربستان، قطر، ترکیه و همچنین غرب و آمریکا، شکست پروژه سوریه برای آنان شکستی بزرگ محسوب میشود بنابراین تلاش میکنند تا این بحران را در میان کشورهای ضد آمریکایی منطقه پخش کنند تا از این طریق به هدف هرج و مرج پایدار دست یابند.
از سوی دیگر عراق که تنها حکومت شیعه عربی است که به جز سوریه، مخالف جدی اقدامات آمریکا در منطقه محسوب میشود تنها کشوری است که پتانسیل بسیار بالایی برای ایجاد فتنه داراست. عراق با توجه به وجود بازماندههای حزب بعث، وجود القاعده، درگیریهای مذهبی و طائفهای و ورشکستههای بزرگ عراقی که پس از حکومت صدام ضرر زیادی را متحمل شدند، جانشین خوبی برای انتقال بحران سوریه به شمار میآمد.
از طرف دیگر اگر نگاهی به اتفاقات چند سال اخیر عراق بیاندازیم درمییابیم این کشور هر روز با یک بحران روبرو بوده؛ هر روز یک انفجار، هر روز یک مشکل، هر روز یک ماجرا، گریبان دولتمردان عراقی را گرفته است. بنابراین پروژه هرج و مرج هدفمند در عراق شکل گرفت.
نتایج انتخابات
نتایج شگفت انگیز انتخابات عراق علت دیگری بود که آتش فتنه را برافروخت. از این جهت انتخابات عراق را شگفتانگیز بر میشماریم که طبق آمار رسمی عراق بیشترین مشارکت در انتخابات سهم کردها سپس سنیها و در آخر شیعه بود یعنی در انتخابات گذشته شیعیان عراق کمترین میزان مشارکت را نسبت به کردها و اهل سنت داشتهاند. اما در انتخابات اخیر شیعیان عراق بالاترین میزان مشارکت را از آن خود کردند.
که این اتفاق خود دو علت مهم دارد؛ اول آنکه حوادث اخیر عراق بیشتر حول محور ضد شیعی بوده و تلاش رژیم بعث برای سرنگونی حکومت شیعه در عراق است از طرفی بیشتر شعارهایی که در تظاهرات بعثیها رواج میدادند شعارهای ضد شیعی است و بیشتر انفجارها در مناطق شیعه روی داده است.
علت دوم نیز کشتار بیرحمانه شیعیان سوریه است. این دو اتفاق خود دلیلی کافی برای شیعیان عراق بود که در برابر ظلمهایی که به انان می شود واکنش نشان دهند.
پس از مشارکت بالای شیعیان در انتخابات، ائتلاف مالکی بیشترین رای را کسب کرد. درست برعکس نتیجهای که حزب بعث و معارضان عراقی انتظار داشتند.
این نتیجه نه تنها اقتدار مالکی را کم نکرد بلکه پایههای حکومت مالکی را محکمتر نیز ساخت که این ماجرا خشم معارضان را به دنبال داشت و آتش فتنه را باز روشن ساخت.
توافق ترکیه با کردهای عراق
ترکیه که در ماجرای سوریه بیشترین ضربه را خورد؛ در پی آن برآمد تا با بحرانی کردن اوضاع عراق، سوریه را نیز در وضعیت آشوب پایدار حفظ کند.
بهترین راهکار ترکیه برای آشوب عراق، توافق با کردها است. اردوغان که کردها را بزرگترین خطر برای حکومتش میداند با توافق با اوجالان و بارزانی تلاش میکند این خطر را کاهش دهد و همچنین با تقویت بارزانی برای حکومت عراق خط و نشان بکشد تا در برابر مطالبات خود بتواند از مالکی امتیاز بگیرد.
اولین ضربه اردوغان به عراق پذیرش طارق الهاشمی بود که دستور داد از وی به صورت ویژه محافظت شود علی رغم اینکه دولت عراق الهاشمی را به عنوان مزدور معرفی کرده بود.
دومین ضربه توافق انتقال انرژی با بارزانی بود درحالی که این توافق باید بین دولت عراق و ترکیه انجام می شد. با این کار بارزانی بدون اجازه از دولت مرکزی نفت را می فروشد و هیچ پولی به دولت مرکزی نمیپردازد درحالی که مالکی سالانه 23 درصد بودجه را به کردهای عراق اختصاص میدهد.
همچنین بارزانی با توجه به توافقاتی که با اردوغان کرد؛ اجازه حراست از مرزهای اقلیم را به دولت عراق نداد و خود وظیفه حراست را برعهده گرفت. که باتوجه به هم مرز بودن اقلیم با مرزهای سوریه، راه نفوذ تروریستها به سوریه باز بماند و دولت عراق هیچ نظارتی بر آن نداشته باشد.
نتیجه این توافقات لشکر کشی پیشمرگهای کرد به مناطق ناآرام عراق انجامید. درحالی کردها در پی ثبات عراق بودند؛ با توجه به منابع مالی و حمایتهای ترکیه این بار که جای پای خود را محکم دیدند و در شرایطی که عراق نیاز به آرامش دارد به دامنه اعتراضات افزودند.
البته کارشناسان معتقدند بارزانی به دنبال منابع انرژی کرکوک هست و تا وقتی به این منابع دست نیافته در برابر دولت عراق به صورت مستقیم قد علم نمیکند زیرا در این شرایط هیچگاه به منابع انرژی کرکوک دست نخواهد یافت.
با وجود تمام دلایل گفته شده برای بحران پایدار در عراق، باید گفت با توجه به اقدامات به موقع دولت این کشور این تحرکات رو به کاهش بوده و بیشتر مناطق ناآرام نیز در سیطره دولت عراق میباشد.
اما آتش این فتنه از کجا کلید خورد؛ چرا در این برهه از زمان این آتش افروخته تر شد و جان دیگری گرفت؟
ماجرای آشوب در عراق از زمان دستگیری طارق الهاشمی کلید خورد. طارق الهاشمی که معاون رئیس جمهور عراق بود پس از اثبات اتهاماتش از این کشور فرار کرد و به ترکیه رفت.
در آنجا با مقامات ترک گفتگو کرد و پس از مدتی ترکیه را به مقصد قطر ترک کرد. و طی جلسهای طرح براندازی حکومت عراق را با همکاری ترکیه، عربستان و قطر پی ریزی کرد.
[ماجرا از نشست سري عزةالدوري در دوحه قطر آغاز شد، جلسهای که طارق هاشمي، عدنان الدليمي، حارث الضاري و احمد ابوريشه در حضور اردوغان به فکر فتنه انگیزی در عراق افتادند و ناآراميهای اخير اين كشور به خصوص در استانهاي شمالي و غربي آن نمود پيدا کرد.]
پس از این جلسه اختلافات مذهبی در بین مردم عراق شدت گرفت و حتی انفجارهای درون عراق نیز رنگ و بوی مذهبی به خود گرفت به طوری که حدود 70 درصد انفجارها در مناطق شیعه نشین و تنها 30 درصد در مناطق سنی نشین اتفاق میافتاد که این خود نیز بر دامنه اختلافات مذهبی میافزود.
همچنین«سعد الدریهم» از مدرسان دانشگاه «محمد بن سعود» در جدیدترین اظهارات خود از طریق شبکه اجتماعی توئیتر عناصر وابسته به گروه های مسلح و تروریستی را «مجاهد» خواند و از آنها خواست هر کدام از شیعیان را که در چنگ آنها اسیر شد بکشند، حتی اگر آن فرد یک کودک و یا زن باشد.
با افزایش دامنه درگیریها و موج اعتراضات مردمی در عراق که با مدیریت بازماندههای حزب بعث در حال شکل گیری بود؛ دولت عراق تلاش کرد با تشکیل کار گروههایی این آتش را خاموش سازد که البته تا حدودی نیز موفق بود.
اما با نزدیک شدن به زمان "انتخابات شهرداریهای عراق" معارضان سعی کردن با آشوب مجدد، در انتخابات اخلال ایجاد کرده و زمان این انتخابات را به تعویق اندازند که باز هم موفق نشدند.
چرا در این برهه از زمان، آتش فتنه افروخته تر شد؟
جواب این سوال سه دلیل اصلی دارد::
1- شکست در سوریه
2- نتایج انتخابات عراق
3- توافق ترکیه با کردهای عراق
شکست در سوریه
با نگاهی کلی به مناطقی که در سیطره تروریستهای سوری است و همچنین پیشرویهای ارتش سوریه در مییابیم که تقریبا سوریه به سمت ثبات نسبی میرود.
همچنین آمریکا در عراق شکست سنگینی را متحمل شد و نه تنها نتوانست به شعار خود در زمینه نابودی القاعده جامه عمل بپوشاند بلکه القاعده طی این چند سال پیشرفتهای محسوسی نیز کرده است. البته گفتنی است آمریکا فقط در شعار و برای فریب اذهان عمومی مردم جهان شعار نابودی القاعده را مطرح کرد ولی در عمل هیچ گونه اقدامی انجام نداد.
از طرفی دیگر سوریه تنها کشوری است که بزرگترین ضربه را به القاعده زده و طی جنگ تمام عیار که بیشتر کشورهای عربی و غربی در آن مداخله کردند توانسته ضربه مهلکی به القاعده وارد سازد که این خود به ضرر ادعاهای آمریکا در برابر مبارزه با تروریسم خواهد بود.
اما با سرمایهگذاری عظیم عربستان، قطر، ترکیه و همچنین غرب و آمریکا، شکست پروژه سوریه برای آنان شکستی بزرگ محسوب میشود بنابراین تلاش میکنند تا این بحران را در میان کشورهای ضد آمریکایی منطقه پخش کنند تا از این طریق به هدف هرج و مرج پایدار دست یابند.
از سوی دیگر عراق که تنها حکومت شیعه عربی است که به جز سوریه، مخالف جدی اقدامات آمریکا در منطقه محسوب میشود تنها کشوری است که پتانسیل بسیار بالایی برای ایجاد فتنه داراست. عراق با توجه به وجود بازماندههای حزب بعث، وجود القاعده، درگیریهای مذهبی و طائفهای و ورشکستههای بزرگ عراقی که پس از حکومت صدام ضرر زیادی را متحمل شدند، جانشین خوبی برای انتقال بحران سوریه به شمار میآمد.
از طرف دیگر اگر نگاهی به اتفاقات چند سال اخیر عراق بیاندازیم درمییابیم این کشور هر روز با یک بحران روبرو بوده؛ هر روز یک انفجار، هر روز یک مشکل، هر روز یک ماجرا، گریبان دولتمردان عراقی را گرفته است. بنابراین پروژه هرج و مرج هدفمند در عراق شکل گرفت.
نتایج انتخابات
که این اتفاق خود دو علت مهم دارد؛ اول آنکه حوادث اخیر عراق بیشتر حول محور ضد شیعی بوده و تلاش رژیم بعث برای سرنگونی حکومت شیعه در عراق است از طرفی بیشتر شعارهایی که در تظاهرات بعثیها رواج میدادند شعارهای ضد شیعی است و بیشتر انفجارها در مناطق شیعه روی داده است.
علت دوم نیز کشتار بیرحمانه شیعیان سوریه است. این دو اتفاق خود دلیلی کافی برای شیعیان عراق بود که در برابر ظلمهایی که به انان می شود واکنش نشان دهند.
پس از مشارکت بالای شیعیان در انتخابات، ائتلاف مالکی بیشترین رای را کسب کرد. درست برعکس نتیجهای که حزب بعث و معارضان عراقی انتظار داشتند.
این نتیجه نه تنها اقتدار مالکی را کم نکرد بلکه پایههای حکومت مالکی را محکمتر نیز ساخت که این ماجرا خشم معارضان را به دنبال داشت و آتش فتنه را باز روشن ساخت.
توافق ترکیه با کردهای عراق
بهترین راهکار ترکیه برای آشوب عراق، توافق با کردها است. اردوغان که کردها را بزرگترین خطر برای حکومتش میداند با توافق با اوجالان و بارزانی تلاش میکند این خطر را کاهش دهد و همچنین با تقویت بارزانی برای حکومت عراق خط و نشان بکشد تا در برابر مطالبات خود بتواند از مالکی امتیاز بگیرد.
اولین ضربه اردوغان به عراق پذیرش طارق الهاشمی بود که دستور داد از وی به صورت ویژه محافظت شود علی رغم اینکه دولت عراق الهاشمی را به عنوان مزدور معرفی کرده بود.
دومین ضربه توافق انتقال انرژی با بارزانی بود درحالی که این توافق باید بین دولت عراق و ترکیه انجام می شد. با این کار بارزانی بدون اجازه از دولت مرکزی نفت را می فروشد و هیچ پولی به دولت مرکزی نمیپردازد درحالی که مالکی سالانه 23 درصد بودجه را به کردهای عراق اختصاص میدهد.
همچنین بارزانی با توجه به توافقاتی که با اردوغان کرد؛ اجازه حراست از مرزهای اقلیم را به دولت عراق نداد و خود وظیفه حراست را برعهده گرفت. که باتوجه به هم مرز بودن اقلیم با مرزهای سوریه، راه نفوذ تروریستها به سوریه باز بماند و دولت عراق هیچ نظارتی بر آن نداشته باشد.
نتیجه این توافقات لشکر کشی پیشمرگهای کرد به مناطق ناآرام عراق انجامید. درحالی کردها در پی ثبات عراق بودند؛ با توجه به منابع مالی و حمایتهای ترکیه این بار که جای پای خود را محکم دیدند و در شرایطی که عراق نیاز به آرامش دارد به دامنه اعتراضات افزودند.
البته کارشناسان معتقدند بارزانی به دنبال منابع انرژی کرکوک هست و تا وقتی به این منابع دست نیافته در برابر دولت عراق به صورت مستقیم قد علم نمیکند زیرا در این شرایط هیچگاه به منابع انرژی کرکوک دست نخواهد یافت.
با وجود تمام دلایل گفته شده برای بحران پایدار در عراق، باید گفت با توجه به اقدامات به موقع دولت این کشور این تحرکات رو به کاهش بوده و بیشتر مناطق ناآرام نیز در سیطره دولت عراق میباشد.