برخلاف تمرکز رسانه‌ها بر بحث مذاکره با آمریکا، روحانی با تأکید بر بازسازی روابط با کشورهای همسایه و رفع تنش‌های موجود میان ایران و کشورهای اسلامی همسایه و تعامل سازنده‌تر با کشورهای اروپایی، اولویت‌های سیاست خارجی دولت یازدهم را تبیین کرده است.

گروه بین‌الملل مشرق پس از انتخاب حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر روحانی در انتخابات یازدهم، شاید قابل توجه‌ترین نکته‌ای که در پیام‌های تبریک خودنمایی می‌کرد، دریافت پیام‌های تبریک از کشورهایی بود که تا پیش از این روابط سرد و بعضا تنش‌زایی طی سال‌های اخیر با ایران داشتند. از پیام‌های تبریک سران کشورهای عربستان، قطر، امارات و بحرین تا اعلام آمادگی فرانسه برای همکاری با دولت روحانی در مسئله سوریه و ابراز احترام آمریکا به نتیجه انتخابات کم‌نظیر ریاست جمهوری یازدهم، همگی واکنش‌هایی بودند که در روزهای پس از 25 خرداد، گمانه‌زنی‌ها درباره اولویت سیاست خارجی دولت آینده را جهت‌دهی می‌کردند.



اما تحلیل‌ها عمدتا محدود به دو گذاره احتمالی پیش‌روی دولت دکتر روحانی شد: تعامل با آمریکا، بهبود روابط با کشورهای اروپایی گروه 1+5.

بحث میان مخالفان و موافقان تعامل با آمریکا و پرونده هسته‌ای که هردو از مسائل کلان نظام هستند به اولویت سیاست خارجی تعیین شده از سوی رسانه‌های داخلی و خارجی و کارشناسان تبدیل و موجب غفلت از دو حوزه بسیار مهم و نیازمند توجه در سیاست خارجی شد: بازسازی روابط با کشورهای همسایه بویژه کشورهای عرب حوزه خلیج‌فارس و استفاده از ظرفیت‌های فرهنگی جمهوری اسلامی در آسیای مرکزی و قفقاز.

روابط ایران با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس عربستان، بحرین، قطر، امارات، عمان و کویت به همراه اردن که عضو ناظر شوراست طی چند ساله گذشته با چالش‌های متعددی همراه بوده است. البته مواضع نادرست سران این کشورها در پیوند با آمریکا و رژیم صهیونیستی و کمک به تروریست‌ها مورد انتقاد مقامات ایران بوده و هست، اما این تقابل‌ها موجب از بین رفت بسیاری از زمینه‌های مشترک همکاری و تعامل سازنده در راستای تقویت جایگاه ایران در منطقه شده است.

دستاورد مهم تعامل و تفاهم ایران و کشورهای همسایه تغییر الگوی امنیت منطقه است که هم‌اکنون با حضور نیروهای خارجی و تروریست‌ها با بحران و تنش دست به گریبان است و نقش ایران به عنوان قدرت سیاسی ژئوپلتیک منطقه می‌تواند ثبات از دست رفته را بازگرداند.

موقعیت منحصر به فرد ژئوپلتیک ایران، پتانسیل ارتباط با 15 کشور از خلیج فارس تا آسیای مرکزی و قفقاز را فراهم کرده است که تعامل نزدیک با این مجموعه کشورها، مزیت‌های فراوانی در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاست خارجی و ... برای کشور به همراه خواهد داشت. می‌توان گفت روابط با 15 کشور پیرامون ایران در سایه تلاش‌ها برای تعامل با اروپا و یا آمریکا قرار گرفته است که دولت بعدی می‌تواند این فرصت‌های از دست رفته را احیا کند.

پایگاه تحلیلی المانیتور نیز در همین خصوص به ایران توصیه می‌کند در بازسازی روابط خود با کشورهای حاشیه خلیج فارس همزمان 3 گام را بردارد:

گام اول: تاکید بر احترام به تمامیت ارضی تمام کشورهای منطقه و حفظ یکپارچگی تمام کشورها در برابر تهدیدات مداوم از سوی آمریکا و اسرائیل در منطقه که کشورهای عربی و حتی ایران را به تقسیم و تجزیه تهدید می‌کنند و بدنبال راه‌های اجرای پروژه تجزیه کشورهای مسلمان هستند.

گام دوم: رسیدن به توافقنامه امنیتی میان کشورهای منطقه که براساس آن هیچ‌یک اجازه استفاده از حریم هوایی خود را برای حمله به دیگر کشورهای منطقه، ندهند.

گام سوم: حضور ایران، عراق و یمن به عنوان عضو ناظر در شورای همکاری خلیج ‌فارس.


خراسان بزرگ و زمینه‌های حضور در آسیای مرکزی

به گزارش مشرق، ایران در آسیای مرکزی و در منطقه «خراسان بزرگ» شامل کشورهای افغانستان، پاکستان، قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و قرقیزستان فرصت بسیار بی‌نظیری برای گسترش دامنه نفوذ خود در حوزه فرهنگ و پس از آن اقتصاد دارد که به دلیل اشتراکات فرهنگی و تاریخی می‌توانند بخش‌های فرهنگی سفارت‌های ایران در این کشورها را فعال‌تر کرده و پای بازرگانان ایرانی را نیز به این کشورها باز نمایند. تعامل فرهنگی و اقتصادی طبیعتا موجب پیوند‌های سیاسی و تبدیل شدن این کشورها از همسایه صرف به هم‌پیمان خواهد شد.



ایجاد خطوط ترانزیت میان کشورهای همسایه ایفای نقش پل ارتباطی میان جنوب و شمال - و تبدیل شدن به «هاب انرژی منطقه» و نگاه به این کشورها به عنوان بازار بالقوه بزرگ برای محصولات ایران از جمله مهمترین دستاوردهای اقتصادی بازسازی روابط با همسایگان خواهد بود که می‌تواند در شرایط تحریم‌های اعمال شده بر کشتی‌رانی و دیگر محدودیت‌های تحمیلی از سوی غرب، به کمک اقتصاد کشور آید.

استفاده از ظرفیت‌های فرهنگی ایران در پاکستان به عنوان بخشی از هویت خراسان، که اشتراکات هویتی و فرهنگی بسیاری با ایران دارند باید از طریق فعال‌تر شدن دفاتر فرهنگی ایران در ایالت‌های این کشور دنبال شود. تعامل موثر ایران و پاکستان در زمینه مبارزه با تروریسم فعال در این کشور و تامین امنیت مرزهای مشترک بویژه در بحث قاچاق مواد مخدر به داخل کشور، دستاوردهای امنیتی بسیاری برای ایران به همراه خواهد داشت.

علاقه قلبی ملت پاکستان به انقلاب اسلامی و روحیه مقاومت ملت ایران و استفاده از پیوند فرهنگی میان دو ملت نیز می‌تواند به بزرگترین سرمایه ایران در شبه‌قاره تبدیل شود و در آینده مذاکرات ایران و قدرت‌های بزرگ، موضع ایران را به موضعی برتر و قدرتمند در چانه‌زنی‌ها تبدیل کند. پیگیری خط لوله انتقال گاز موسوم به خط لوله صلح - نیز از جمله بهترین راه‌ها و ابتکارات ورود به شبه قاره برای دولت یازدهم خواهد بود که سنگ بنای آن در دولت دهم گذاشته شده است.


دارایی‌ فراموش شده در قفقاز

منطقه فراموش شده دیگر قفقاز و ارتباط آن با روسیه است. منطقه قفقاز که تا حدود 200 سال پیش و عهدنامه ننگین گلستان جزو قلمرو و مرزهای ایران بود، از جمله مناطقی است که در سیاست‌ خارجی جمهوری اسلامی کم‌تر به آن پرداخته شده است و در سایه این غفلت، ایالات متحده و اسرائیل - نفوذ اقتصادی و نظامی خود در این منطقه را چند سالی است که آغاز کرده و ثمره آن مواضع و اقدامات ضد ایرانی برخی کشورهای این منطقه است. احیای نقش ایران در قفقاز و استفاده از ظرفیت رابطه ایران و روسیه در این منطقه، دارایی استراتژیک ایران در آسیای مرکزی خواهد بود. تبدیل روابط ایران و روسیه از حالت دو جانبه به روابط منطقه‌ای در قفقاز و رقابت با نفوذ آمریکا و اخیرا اسرائیل در همسایگان شمالی کشور، قطعا می‌تواند اولویت دستگاه دیپلماسی دولت آینده برای احیای این دارایی استراتژیک فراموش شده باشد.

ترانزیت انرژی به اروپا از مسیر آذربایجان، ارمنستان و گرجستان از جمله دیگر راه‌های مقابله با تحریم کشتی‌رانی ایران است که در سایه توافق با روسیه در زمینه تامین انرژی گامی بزرگ در بی‌اثر کردن تلاش‌های آمریکا و غرب برای فلج کردن اقتصاد ایران خواهد بود.

کشور مسلمان ترکیه با جمعیتی 70 میلیونی عمدتا مسلمان نیز از جمله کشورهایی است که سیاست تنش‌زدایی و حرکت به سوی گسترش روابط اقتصادی و فرهنگی باشد. حزب عدالت و توسعه حاکم بر ترکیه نیز به دنبال رسیدن به جایگاهی تعیین‌کننده در منطقه است اما بدلیل خلأ موجود میان قدرت‌های منطقه‌ای، آمریکا و کشورهای غربی در قالب ناتو در حال جهت‌دهی سیاست‌های آن هستند که ورود ایران به عنوان قدرت منطقه در تعامل با ترکیه و ایجاد ائتلاف‌های امنیتی و حل اختلاف‌نظرهای موجود، مقامات اسلام‌گرای این کشور را نسبت به پرهیز از تمایل و تعامل خطرساز بر ضد منافع ایران با اسرائیل و ناتو متقاعد خواهد کرد.

در جبهه سوریه نیز ترکیه تقریبا به شکست تمام سیاست‌های خود در قبال بحران سوریه معترف است و برای تغییر مواضع خود نیازمند فراهم شدن فرصتی مناسب است که ورود ایران به گفتگو با مقامات این کشور می‌تواند این فرصت را مهیا کند.




گرچه بسیاری کارشناسان گفتگو و تعامل با کشورهای غربی و در رأس آن آمریکا را به دلیل قدرت این چند کشور در عرصه سیاست و اقتصاد جهانی اولویت همیشگی سیاست‌ خارجی ایران می‌دانند، اما باید به چند نکته نیز توجه داشت:

* در چشم‌انداز 1404 ایران قدرت اول منطقه خوانده شده است که رسیدن به این جایگاه از طریق گسترش همکاری‌ها با کشورهای منطقه امکان‌پذیر خواهد بود و تعامل با غرب لزوما به تبدیل شدن ایران به قدرت اول خاورمیانه کمکی نخواهد کرد. شاهد اینکه برخی کشورهای منطقه که این مسیر را به امید تبدیل شدن به رهبر منطقه طی کردند، هرگز به مقصود نرسیدند.

* تبدیل شدن ایران به قدرت اول خاورمیانه و اولویت قرار دادن بازسازی و گسترش روابط ایران و 15 کشور مذکور، در رفتار کشورهای غربی و آمریکا در برخورد با ایران تحولی اساسی ایجاد خواهد کرد و مذاکره از جایگاه قدرت اول منطقه برای ایران با دارایی‌های استراتژیک فراوان و دست برتر در میز مذاکرات، بیش از پیش منافع ایران را تامین خواهد کرد.

انتخاب دکتر حسن روحانی دست‌های بسیاری از کشورهای همسایه و غربی را برای همکاری به سوی ایران دراز کرده است که انتظار می‌رود با اولویت‌بندی صحیح و هوشمندانه از این فرصت به بهترین شکل استفاده شود.