کد خبر 279997
تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۴

ظاهراً شعار آزادی بیان­ و ­نقد فقط مخصوص همفکران مدعیان اعتدال یعنی کارگزاران و اصلاح­طلبان و اپوزیسیون و مخالفان نظام است.

به گزارش وبلاگستان مشرق، میلاد ولیان در وبلاگ من انقلابی ام نوشت: یادتان­هست که در ایام تبلیغات­انتخابات، شعارهای زیبا و رنگینِ "آزادی بیان"، "نقد آزادانه"، "فضای باز"، "زنده باد مخالف من" و... شعارهای چه کسانی بود؛ کسانی که خود را طرفدار آزادی بیان و نقد، طرفدار فضای باز، طرفدار جامعه­ی چندصدایی و طرفدار گفتگو معرفی می­کردند. امروز همان کسان، در مسند قدرت و مسئولیت هستند و همچنان همان شعارها را ادامه می­دهند؛ اما در عمل،تناقض­های فراوانیوجود دارد. ظاهراً اعتدالیون­و دولتمردان تدبیروامید، تعریف منحصربه فرد و جدیدی از آزادی­بیان و آزادی­نقد دارند که مؤلفه­های زیر در این تعریف مشاهده می­شود:

*"آزادی بیان" فقط برای موافقان دولت است

ظاهراً شعار آزادی بیان­ و ­نقد فقط مخصوص همفکران مدعیان اعتدال یعنی کارگزاران و اصلاح­طلبان و اپوزیسیون و مخالفان نظام است. فقط رسانه­ها و روزنامه­­های منتسب به این حضرات باید آزاد باشند که هرچه باب میلشان است، بگویند و بنویسند؛ به مقدسات و ارزش­ها و باورهای دینی مردم اهانت کنند، از امام راحل(ره)خاطرات جعلی نقل کنند، اصول انقلاب و سیاست­های کلی نظام را زیر سؤال ببرند، با تمام قوای خود به سیاه­نمایی عملکرد دولت نهم و دهم بپردازند، رئیس­جمهور سابق کشورمان را که با رأی قاطع و قانونی همین مردم انتخاب­شده بود، مورد اهانت و بی­ادبی و تخریب­شخصیت قرار بدهند، اقدامات اندک و ناچیز صدروزه اول را بزرگ­نمایی کنند، تملّق دولت را بگویند، و اقدامات سخیف دیگری از این قبیل.

اما اگر یک­رسانه[روزنامه و نشریه و خبرگزاری­و­سایت­خبری] منتسب­به نیروهای متدیّن­و­مؤمن­به انقلاب و نظام­اسلامی، کوچک­ترین نقدی[آن هم نقد منصفانه­و­دلسوزانه براساس اندیشه­های امام و رهبر انقلاب] به عملکرد دولت بکند، روزنامه­اش توقیف می­شود یا با اخطارها و تذکرهای شدیداللحن مواجه می­گردد.

*هر کسی را که از دولت انتقاد کند، "افراطی" می­نامند

در سخنرانی­های عمومی می­گویند"ما از انتقاد نسبت به دولت استقبال می­کنیم". اما در عمل شاهد برخوردهای زشت و زننده­ای از سوی مسئولان­دولتی در برخورد با منتقدان هستیم. اگر یک منتقد پیدا شود و از آنها انتقاد کند، با کمال بی­ادبی، او را و همفکرانش را "افراطی" و "تندرو" می­نامند.با این طرز برخورد می­خواهند دهان طرف مقابل را ببندند تا دیگر کسی جرأت انتقادکردن از دولت را نداشته باشد. شاید بتوان گفت که این یک نوع «خفقانِ مدرن رسانه­ای» است. یعنی آزاد هستید که انتقاد کنید، ولی پس از انتقاد، آنقدر مورد تخریب شخصیت و اهانت قرار می­گیرید، تا از کردار خود پشیمان شوید. لذا فضا را به این سمت می­برند که دیگر کسی به خود اجازه­ی انتقادکردن ندهد، بلکه فقط باید تملّق بگوید و بس. لذا افراطی واقعی کسانی هستند که با مؤمنین و متدینین جامعه چنین برخوردهای غیراخلاقی می­کنند.

* نمی­خواهند صدای مخالف خود را بشنوند

شعار "زنده باد مخالف من" سر می­دهند، اما دقیقاً خلاف آن را عمل می­کنند. چرا هفته­نامه­ی "یالثارات الحسین" را توقیف کردند!؟ چرا به هفته­نامه­ی "9 دی" تذکر شدید دادند و تهدید به توقیف کردند!؟ چرا به روزنامه­ی "وطن­امروز" اخطار دادند و به مرجع­قضایی ارسال کردند!؟ این بود اعتدال!؟ این بود چندصدایی!؟ این بود "زنده باد مخالف من"!؟ چرا نمی­خواهند نظرات مخالف خود را بشنوند؟ چرا می­خواهند دهان منتقد را ببندند؟چرا به جای پاسخگویی به انتقادها، به منتقد توهین می­کنند؟ آیا خود را معصوم از خطا و اشتباه می­دانند. خوب است بیانات حضرت امام­خامنه­ای راجع به «انتقادپذیری و پاسخگویی مسئولان» را یادآوری کنیم:

**«هيچ دستگاهى نبايد خود را از انتقاد و نقد، مصون و از عيب، خالى بداند؛ همه‌ى دستگاه‌هاى كشور بايد مورد نقد منصفانه قرار بگيرند و همه در جهت اهداف نظام و در چهارچوب آن، رفتار خود را اصلاح كنند. دولت، مجلس، قوه‌ى قضاييه و ساير دستگاه‌هايى كه در كشور هستند و مسؤوليت‌هاى مهمى بر دوش آنهاست، همه مشمول اين قاعده‌ى كلى هستند؛ نقد، اصلاح و پاسخگويى. اين، معناى حقيقى اصلاح نظام مورد نظر اسلام است.» [امام­خامنه­ای، 2/1/1383]

**«مسئولان بلندپايه‌ى كشور همه بايد پاسخگو باشند؛ پاسخگوى كار خود، پاسخگوى تصميم خود، پاسخگوى سخنى كه بر زبان آورده‌اند و تصميمى كه گرفته‌اند؛ اين معناى پاسخگويى است؛ اين يك حقيقت اسلامى است و همه بايد به آن پايبند باشيم. هر انسان وقتى مى‌خواهد حرفى بزند، اگر بداند در مقابل اين حرف بايد پاسخگو باشد، يك‌طور حرف خواهد زد؛ اما اگر بداند مطلق‌العنان است و پاسخگو نيست، طور ديگرى حرف خواهد زد. انسان وقتى مى‌خواهد تصميم بگيرد و عمل كند، اگر بداند در مقابل اقدام خود پاسخگو خواهد بود، يك‌طور عمل مى‌كند؛ اما اگر احساس كند نه، از او سؤال نمى‌شود و او را به بازخواست نمى‌كشند، طور ديگرى عمل مى‌كند. ما مسئولان خيلى بايد مراقب حرف­زدن و تصميم‌گيرى خود باشيم.» [امام خامنه­ای، 26/1/1383]

امیدواریم با روند موجود که با منتقدان برخوردهای چکشی می شود، دوباره به فضای بسته­ی دوران حاکمیت دولت­سازندگی برنگردیم. دورانی که حتی یک روزنامه­ی­منتقد را هم تحمل­نمی­کردند؛ دورانی که شعار می­دادند: «مخالف هاشمی، دشمن پیغمبر است»! دورانی که رسانه­ها ملزم بودند در مدح رئیس­جمهور وقت[جناب هاشمی] بگویند و بنویسند. عزّت­ا...­سحابی در کتاب خاطرات خود می­نویسد: «23/3/1369 : ما به آقای هاشمی نامه­ی اعتراضی نوشتیم. اعتراض ما به آقای هاشمی این بود که اولاً اوضاع اقتصادی کشور بسیار خراب است. فقر و اختلاف طبقاتی بسیار فاحش است. دوم اینکه وضع سیاست­خارجی ما به گونه­ای است که ما در انزوای کامل قرار گرفته­ایم و همه­ی دنیا با ما مخالف هستند. در رابطه با این نامه، 23 نفر را بازداشت کردند که یکی از آنها من بودم... بعد از دستگیری­ها، در کمیسیون برنامه­و­بودجه مجلس، چند تن از نمایندگانی که مرا می­شناختند، به آقای هاشمی اعتراض کردند که چرا عزّت­ا... سحابی را گرفتی؟آقای هاشمی پاسخ داده بود: رویش زیادشده­بود، می­خواستیم رویش را کم­کنیم.» طرح این موضوع از سوی سحابی با سکوت دفتر آقای­هاشمی روبرو شد.