رسوایی اطلاعاتی و ظهور افشاگران در آمریکا، چند سالی است به معضل دولت‌های این کشور تبدیل شده است؛ هرچند برخی معتقدند این افشاگری‌ها سازمان‌دهی‎شده است اما ضربه این افراد به اعتبار آمریکا قابل توجه بوده است. گزارش ویژه مشرق، مشهورترین افشاگران آمریکایی را به همراه افشاگری‌های‌شان معرفی می‌کند.

گروه گزارش ویژه مشرق- به نظر می‌رسد هر روز یک دروغ از دولت آمریکا افشا می‌شود. افشاگران از هر کجا پیدا می‌شوند و واشنگتن دیگر نمی‌تواند رسوایی‌هایش را مخفی کند. در زیر لیست ده نفر از مشهورترین افرادی را می‌آوریم و درباره آن‌ها توضیح می‌دهیم که درباره دولت آمریکا افشاگری کرده‌اند. واکنش عملی دولت‌های آمریکا به این افشاگری‌ها را می‌توان در سرنوشت برخی از این افراد به وضوح مشاهده کرد.

10- "گری وب": اتحاد سیاه

"گری وب" نویسنده روزنامه "سان خوزه مرکوری" یک سری مقالات را با نام "اتحاد سیاه" منتشر کرد و نشان داد چگونه سیا از قاچاقچیان نیکاراگوئه‌ای مواد مخدر که در دهه 1980 در لس‌آنجلس کوکائین می‌فروختند و توزیع می‌کردند، چشم‌پوشی می‌کرده است. و همچنین چگونه دولت ریگان معامله‌گران مواد مخدر را در مقابل محاکمه حفظ می‌کرده است. سیا به قاچاقچیان اجازه می‌داده تا مقادیر بزرگی از مواد مخدر را به درون آمریکا منتقل کنند، چرا که سود این کار را گروه شورشی کنتراها می‌برده که تحت حمایت ریگان بودند و با دولت نیکاراگوئه مقابله می‌کردند.


طبیعی است که این اقدام "وب" بسیار جنجال‌برانگیز بود، به ویژه زمانی که دولت ریگان درگیر رسوایی دیگری بود که به "موضوع ایران-کنترا" مشهور شد. مقالات او ابتدا با محکومیت دولت و حتی ژورنالیست‌های دیگر مواجه شد. وقتی هم که ایستادگی کرد و صدای خود را به گوش همه رساند، شغل خود در روزنامه سان حوزه مرکوری را از دست داد و هرگز نتوانست شغلی در روزنامه‌های دیگر پیدا کند.

جسد "وب" در سال 2004 در حالی پیدا شد که جای دو گلوله در جمجمه سر او مشهود بود. دلیل رسمی مرگ او را خودکشی اعلام کردند. اگرچه خانواده او مطمئن هستند که افسردگی و ناتوانی او به خاطر پیدا نکردن شغل موجب خودکشی وی شده، اما بسیاری معتقدند که "وب" در حقیقت به قتل رسیده است.

متأسفانه افشاگری‌های "گری وب" تا پیش از مرگ او به رسمیت شناخته و خود او تبرئه نشد، در حالی که تحقیقات و اسناد جدید افشاگری‌های گزارش‌های"اتحاد سیاه"را به اثبات رسانده است.


9- "مارک فلت": رسوایی واترگیت

"مارک فلت"مأمور اف‌بی‌آی شاید مشهورترین افشاگر در تاریخ آمریکا باشد. وی اطلاعات سری و حساسی را به "باب وودوارد" گزارشگر واشنگتن پست افشا کرد که به رسوایی "واترگیت" منجر شد و در نهایت سبب شد ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور آمریکا استعفا دهد.

فلت به وودوارد گزارش داد که دولت نیکسون به شکل غیرقانونی تلاش کرده تا از مخالفان دولت که در هتل واترگیت حضور داشتند جاسوسی کند و همچنین حلقه‌های جاسوسی و تخریب تشکیل داده تا به ریچارد نیکسون کمک کند برای دور دوم نیز پیروز انتخابات شود.


8- "دانیل السبرگ": اسناد پنتاگون

"دانیل السبرگ" سال 1971 اسناد پنتاگون را افشا و چیزی را تأیید کرد که شهروندان آمریکایی چندین دهه تصور می‌کردند: دولت آمریکا طی دوره ریاست‌جمهوری چهار رئیس‌جمهور درباره اقدامات و دخالت‌هایش در جنگ ویتنام دروغ گفته بود. "رابرت مک‌نامارا" وزیر دفاع وقت این اسناد را در سال 1967 تهیه کرده بود تا تاریخی از جنگ ویتنام و توصیه‌هایی به سبک "آن‌چه نباید انجام داد" برای دولت‌های بعدی تدوین شود.

با پیش‌روی تحقیقات افراد دخیل متوجه شدند که دولت بارها به مردم آمریکا دروغ گفته است. دانیل السبرگ نیز به عنوان تحلیلگر نظامی درباره این تحقیقات کار کرد و نتوانست دروغ‌ها، فریب‌کاری و جنگ بی‌پایان دولت را تحمل کند. بنابراین این اسناد فوق محرمانه را به نیویورک تایمز تحویل داد که سری مقالاتی را در این‌باره منتشر کرد. برخی از تکان‌دهنده‌ترین شواهدی که در این اسناد وجود داشت از این قرار بود:

* دولت اطلاعات کامل داشت که نشان می‌داد جنگ ویتنام جنگی نبود که بتواند در آن پیروز شود، اما باز هم این جنگ را آغاز کرد.

* آمریکا هیچ منفعتی از کمک به ویتنام جنوبی نمی‌برد و تنها برای مانورهای سیاسی به این جنگ پیوست.

* ترک جنگ ویتنام پیش از آن‌که دولتی طرفدار آمریکا در این کشور روی کار بیاید هرگز هدف واشنگتن نبود.

* دولت جان اف کندی برنامه داشت "نگو دین دیم" دولت رئیس‌جمهور ویتنام جنوبی را سرنگون کند.

* "لنیدون بی جانسون" رئیس‌جمهور آمریکا در تبلیغات خود قول داد مشارکت آمریکا در جنگ ویتنام را کاهش دهد، علی‌رغم آن‌که برنامه مشخصی برای بمباران ویتنام شمالی داشت.

* آمریکا بدون آن‌که به مردم آمریکا اطلاع دهد، جنگ را گسترش داد و بمباران و حملاتی را به ویتنام صورت داد.

این لیست بسیار بیش‌تر از این ادامه پیدا می‌کند، اما خلاصه آن این است که آیزنهاور، کندی، جانسون و نیکسون همه درباره ویتنام به دنیا دروغ گفته‌اند.

افشاگری السبرگ موجب محاکمه وی به اتحام جاسوسی، توطئه و دزدی شد، اما این حکم بعدها لغو شد، زمانی که مشخص شد دولت به طور غیرقانونی ارتباطات السبرگ را شنود می‌کرده است.

 

7- "توماس دریک": پرونده تریل‌بلیزر

"توماس دریک" مدیر ارشد سابق آژانس امنیت ملی پس از افشای اطلاعات طبقه‌بندی‌نشده درباره برنامه 1.2 میلیارد دلاری تریل‌بلیزر Trailblazer در این آژانس که حق حریم خصوصی مردم آمریکا را نقض می‌کرد، هدف دولت این کشور قرار گرفت و نزدیک بود تحت عنوان لایحه جاسوسی سال 1917 به 35 سال زندان محکوم شود. دریک به خاطر دفاع از متمم چهارم قانون اساسی آمریکا و کاهش هزینه‌های اضافی دولت شغل خود را از دست داد و در حال حاضر در یکی از فروشگاه‌های کمپانی اپل کار می‌کند.

دولت ابتدا تریل‌بلیزر را به عنوان روشی برای جستجو در ارتباطات اینترنتی طراحی کرد. در حالی که برنامه‌ای دیگر با هزینه فوق‌العاده کم‌تر 3 میلیون دلاری به نام  Thinthread برای این کار وجود داشت که هم مؤثرتر بود و هم حریم خصوصی شهروندان عادی را حفظ می‌کرد، و علی‌رغم آن‌که دریک بارها این برنامه را تبلیغ کرده بود، اما برنامه پرهزینه‌تر و غیرقانونی تریل‌بلیزر در نهایت مورد استفاده دولت قرار گرفت.

پرونده آژانس امنیت ملی علیه دریک سال 2011 شکست خورد و او از همه محکومیت‌ها تبرئه شد. وی هرگز حتی یک روز به زندان نیفتاد و تنها به جرم "زیاده‌روی در استفاده از رایانه تحت کنترل" متهم و محکوم شد.

6- "بوانتین گرین‌هاوس": نیروهای مهندسی ارتش آمریکا/کمپانی هالیبرتون

ارتباط گرم دولت آمریکا با کمپانی خدمات میدان‌های نفتی "هالیبرتون" بسیار مشکوک بوده است. کار وقتی وخیم‌تر شد که "بوانتین گرین‌هاوس" مأمور ارشد پیمان‌کار نیروهای مهندسی ارتش آمریکا در سال 2003 افشا کرد که دولت با طرفداری از هالیبرتون این کمپانی را برای بازسازی تأسیسات میدان‌های نفتی عراق اجیر کرده است. هیچ کمپانی دیگری حق آن را پیدا نکرد که در مناقصه این قرارداد شرکت کند.

نظارت و تأیید این قراردادها به عهده گرین‌هاوس بود که در تمام این مدت دولت را به بی‌عدالتی متهم کرد. نتیجه تلاش او برای جلوگیری از اتلاف هزینه در دولت آمریکا این بود که او را تنزل رتبه دادند و اجازه دسترسی به اطلاعات فوق محرمانه را از او گرفتند. گرین هاوس هم در واکنش اطلاعاتی را که داشت در اختیار عموم مردم گذاشت و افشا کرد که هالیبرتون مرتباً از پنتاگون مبالغی بیش از اندازه دریافت می‌کرده و وزارت دفاع آمریکا همه ابعاد این توافقنامه‌ها را تحت نظر داشته است.

گرین هاوس در نهایت از نیروهای مهندسی ارتش آمریکا به خاطر برخوردشان با وی شکایت کرد. کارفرمای گرین هاوس سال 2011 پرونده او را با دریافت 970 هزار دلار غرامت بست که درامدهای از دست رفته، خسارت‌های وارده و هزینه‌های وکیل او را جبران کرد.


5- "کولین رولی": اف‌بی‌آی

بلافاصله پس از حوادث 11 سپتامبر، آمریکایی‌ها شوکه شده بودند و نمی‌دانستند چگونه یک گروه ساده تروریستی می‌تواند به خاک آمریکا حمله کند بدون آن‌که آژانس‌های اطلاعاتی این کشور بویی ببرند. غیر ممکن به نظر می‌رسید و همین‌گونه هم بود. در حالی که آژانس‌های دولتی خود را بسیار شگفت‌زده نشان می‌دادند، "کولین رولی" مأمور اف‌بی‌آی افشا کرد که دفتر منطقه‌ای که وی در آن کار می‌کرد، خبر داشته که "زکریا موساوی" یکی از اعضای حاضر در حوادث 11 سپتامبر هشت هزار دلار برای یادگیری پرواز با بوئینگ 747 پرداخت کرده و قصد سرقت و منفجر کردن هواپیما را داشته است. با این حال، درخواست وی برای جستجوی اتاق و رایانه موساوی توسط مافوق‌هایش رد شده بود.

رولی که از سوء استفاده از اطلاعات قبل و بعد از 11 سپتامبر شاکی بود، یادداشتی 13 صفحه‌ای نوشت و نسخه کپی شده‌ای از آن را شخصاً به "رابرت مولر" رئیس اف‌بی‌آی و دو عضو مجلس سنا تحویل داد. در این یادداشت گفته شده بود که اف‌بی‌آی به عمد تلاش‌هایی را متوقف کرده که ممکن بود از حوادث 11 سپتامبر جلوگیری کند. مجله تایم نیز 3 ژوئن 2002 جزئیات کامل این یادداشت را منتشر کرد. رولی در مقابل کمیسیون 11 سپتامبر هم شهادت داد و به صراحت اعلام کرد که اگر دفتر وی اجازه پیدا می‌کرد درباره موضوع تحقیق کند، حوادث 11 سپتامبر به تعویق می‌افتاد و یا کاملاً جلوی آن گرفته می‌شد.

رولی در سال 2002 به عنوان یکی از "چهره‌های برتر سال" معرفی و در سال 2004 از اف‌بی‌آی بازنشسته شد.


4- "برادلی مانینگ": ارتش آمریکا

"برادلی مانینگ" سرباز ارتش آمریکا مسئول افشای بزرگ‌ترین حجم از اطلاعات سری ارتش این کشور در تاریخ است. اقدامات وی منتهی به تأسیس سایت ویکی‌لیکس هم شد، زیرا مانینگ صدها هزار سند طبقه‌بندی شده را در اختیار این سازمان گذاشت. مانینگ از معدود تحلیلگران اطلاعاتی مورد تأیید بود که به عراق فرستاده شد و همان جا به اطلاعاتی دست پیدا کرد که بعداً آن‌ها را افشا کرد. از جمله اطلاعاتی که مانینگ افشا کرد از قرار زیر است:

* یک ویدیوی مخفی که نشان می‌داد سرنشینان یک هلیکوپتر آمریکایی بعد از کشتن ده‌ها نفر از جمله خبرنگاران و شهروندان عادی در یک حمله هوایی خنده سر می‌دهند.

* گزارش‌های دقیق از آمار کشته‌ها در عراق، با وجود آن‌که ارتش آمریکا بارها اعلام کرده بود که آماری در این‌باره ندارد. از 109 هزار نفر کشته که طی شش سال به ثبت رسیده بودند، 66081 نفر شهروندان غیرمسلح بوده‌اند.

* سربازان آمریکایی دست به شکنجه‌های وحشتناکی علیه زندانیان عراقی زده‌اند و علی‌رغم صدها شکایت به ثیت رسیده، مقامات آمریکایی هیچ‌گاه موضوع را بررسی نکرده‌اند.

* "دین‌کورپ" پیمانکار دفاعی آمریکا در قاچاق کودکان دست داشته است.

مانینگ در حال حاضر به خاطر 21 اتهام از جمله "کمک به دشمن" که حبس ابد دارد، به زندان افتاده است. این سرباز آمریکایی به خاطر آن به زندان افتاده که افشا کرده است دولت آمریکا به یک کمپانی پول می‌دهد که کودکان را به عنوان برده می‌فروشد.


3- "راسل تایس": آژانس امنیت ملی/ آژانس اطلاعات دفاعی

به گفته "راسل تایس" مأمور سابق اطلاعاتی آژانس امنیت ملی، این آژانس "به تمام ارتباطات آمریکا، فکس‌ها، تماس‌های تلفنی، و ارتباطات رایانه‌ای آن‌ها، دسترسی داشت. مهم نبود اگر در کانزاس در وسط آمریکا زندگی کنید و هرگز تماس خارجی هم نداشته باشید، باز هم بر تمام ارتباطات شما نظارت می‌کردند."

به نظر می‌رسد آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا علاوه بر شنود شهروندان عادی، علاقه ویژه‌ای به ارتباطات ژورنالیست‌ها دارند. تایس می‌گوید شخصاً مشاهده کرده که راه‌های ارتباطی ژورنالیست‌ها 24 ساعت روز و 7 روز هفته ضبط می‌شود، اگرچه نمی‌دانسته با این اطلاعات چه می‌کنند، اما مطمئن است در یک پایگاه داده ثبت و ذخیره شده است.

تایس در سال 2013 همچنین افشا کرد که آژانس امنیت ملی خلاف قانون اساسی آمریکا حتی از قاضی‌ها، مقامات ارتش، اعضای کنگره و دیگر افراد درون آمریکا هم جاسوسی می‌کرده است. شاید عجیب‌تر این‌که دفتر خود او در سال 2004 مسئول شنود یک سناتور 40 اندی ساله از ایلینوز که 5 سال بعد رئیس‌جمهور آمریکا شد و اکنون خودش هم به مکالمات شهروندان آمریکایی گوش می‌دهد.

آژانس امنیت ملی در آن زمان تایس را به"توهم" متهم کرد، و او را تنزل رتبه داد و نهایتاً اخراج کرد.

2- "ادوارد اسنودن": آژانس امنیت ملی

"ادوارد اسنودن" به عنوان پیمانکار فنی برای آژانس امنیت ملی کار می‌کرد و اکنون اطلاعاتی را درباره برنامه‌های دولتی آمریکا و انگلیس در نظارت عمومی بر مردم بدون مجوز افشا می‌کند، شبیه به کاری که تایس در سال 2005 انجام داد. افشاگری‌های وی موجب بیداری مردم شده و مردم می‌کوشند بفهمند که دولت آمریکا چرا و تا چه اندازه در زندگی خصوصی آن‌ها جاسوسی می‌کند. برخی از تکان‌دهنده‌ترین اطلاعاتی که اسنودن افشا کرده عبارتند از:

* دستوری از جانب دادگاه نظارت اطلاعات خارجی به اپراتور همراه"ورایزن" مبنی بر ارائه همه اطلاعات فراداده‌ای -metadata  - تماس‌های تلفنی کاربران آمریکایی: همه مکالمات تلفنی شهروندان آمریکایی، در طول همه دقایق روز.

* برنامه جاسوسی PRISM آژانس امنیت ملی که به این آژانس اجازه می‌دهد تا بر تمام ایمیل‌ها، جستجوهای اینترنتی و استفاده کلی مردم از اینترنت نظارت کند. این آژانس به سرویس‌هایی نظیر گوگل، فیس‌بوک و اپل دسترسی مستقیم دارد.

* سابقه آژانس امنیت ملی در هک کردن رایانه‌ها، دانشگاه‌ها، و کمپانی‌های گوشی‌های همراه چینی.

اسنودن از ژوئن 2013 تا کنون از این کشور به آن کشور می‌رود و به دنبال محل امنی است که از بازگرداندن او به آمریکا جلوگیری کند. اگر به آمریکا برگردانده شود با چندین اتهام مواجه خواهد شد، از جمله دو اتهام تحت لایحه جاسوسی: انتقال بدون اجازه اطلاعاتی دفاع ملی و انتقال آگاهانه اطلاعات طبقه‌بندی‌شده به فردی غیرمجاز.

اکثریت جامعه آمریکا افشاگری‌های اسنودن را مهم‌ترین افشاگری‌های تاریخ آمریکا می‌دانند. "دانیل السبرگ" در وبلاگ خود می‌نویسد: "افشاگری‌های اسنودن ما را قادر می‌سازد تا بخش عمده‌ای از"کودتای دولت"علیه قانون اساسی آمریکا را به عقب برگردانیم."


1- "پیتر باکستون": آزمایش سیفلیس در تاسکجی

بی‌عدالتی‌ها و جاسوسی‌های دولت آمریکا از شهروندان عادی شاید در مقابل اقدام سازمان خدمات بهداشت عمومی آمریکا در تبدیل انسان‌های فقیر و بیمار به انسان‌های آزمایشگاهی رنگ ببازد. این سازمان بین سال‌‌های 1932 تا 1972 با همکاری مؤسسه "تاسکجی" در ایالت آلاباما قصد داشت تأثیرات درازمدت بیماری سیفلیس بر بدن انسان را مطالعه کند.

این دو مؤسسه با 600 مرد آفریقایی آمریکایی و فقیر (که 399 نفرشان به سیفلیس دچار بودند) تماس گرفتند و گفتند می‌خواهند خدمات بهداشتی رایگان به آن‌ها ارائه دهند. اما این خدمات بهداشتی به معنای درمان این افراد و یا حتی اطلاع دادن به آن‌ها درباره بیماریشان نبود. حتی در دهه 1940 که پنی‌سیلین درمانی اثبات شده برای سیفلیس بود، هیچ یک از این افراد پنی‌سیلین دریافت نکردند.

"پیتر باکستون" کارمند سازمان خدمات بهداشت عمومی آمریکا در سال 1972 اطلاعاتی را افشا کرد که منجر به توقف این آزمایش بعد از 40 سال شد. وی پس از بارها شکایت بی‌نتیجه به سازمان خود اطلاعاتش را علنی کرد. متأسفانه تا همان زمان هم ده‌ها نفر بر اثر دریافت عمدی این بیماری کشته و همسران و فرزندانشان نیز دچار این بیماری شده بودند. بیل کلینتون رئیس‌جمهور وقت آمریکا در سال 1997 رسماً به دلیل این مطالعه نژادپرستانه و غیرانسانی عذرخواهی کرد، اما دیگر بخش اعظم آسیب به جمعیت مورد آزمایش وارد شده بود.