به گزارش مشرق، اندیشکده «امریکن انترپرایز» در مقالهای به قلم «جان بولتون» نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل به موضع آمریکا در قبال کشور جنگ زده سوریه پرداخته است. در این مقاله آمده است: بحران سوریه رو به افزایش است، این در حالی است که درگیری بین گروههای مخالف رو به فزونی است و شواهد جدیدی مبنی بر استفاده مجدد «بشار اسد» از سلاحهای شیمایی ارائه شده است. اما بحران سیاست آمریکا در برابر سوریه نیز با این خبر که آمریکا به شورشیان سلاحهای پیشرفته خواهد داد، در حال اوج گیری است.
■تردیدهای اوباما ادامه دارد■
بحران پاسخ مناسبی به بحران نیست. اوباما طی سه سال گذشته همواره به دلیل تردید در مورد تجهیز کردن نیروهای مخالف «میانهرو» ، عدم پایبندی به «خط قرمز» خود در مورد سلاحهای شیمایی و با غرق شدن در دیدگاههایی که عملی در پی نداشته است، موجب بروز بدترین نتیجه ممکن شده است.
■واکنش ناظران بینالمللی به بحران سوریه■
هنگامی که بهار عربی رخ داد و مخالفان اسد به خیابانها آمدند، بسیاری در واشنگتن معتقد بودند وی به سرعت سرنگون میشود. زمانی که اسد به سرکوب پرداخت و درگیری مسلحانه آغاز شد، همان افراد شکست زودهنگام اسد را پیشبینی کردند. زمانی که اسد به مقابله پرداخت، ناظران خواستار مسلح کردن مخالفان شدند. زمانی که شورشیان به تدریج تحت سلطه القاعده و سایر گروههای تروریستی قرار گرفتند، ناظران اغلب سکوت اختیار کردند.
در مقابل، اوباما پیوسته اعلام کرد کمک به مخالفان سوریه در راستای اهداف انسان دوستانه یا محدود به آموزش و مشاوره است و شامل تجهیز کردن شورشیان با سلاحهای مرگبار نمیشود. مشاوران وی مکرراً اعلام کردند روسیه میتواند شریکی فعال و علاقهمند در مذاکره در مورد موافقتنامهای صلح آمیز جهت جایگزینی دولتی انتخابی به جای اسد باشد.
■احتمال سلطهی القاعده بر مخالفان سوری■
اما اوباما و حامیان شورشیان پیوسته تصوری نادرست از رخدادها داشتند. این خطر همیشه در حد بالایی وجود داشت که مخالفان در بهترین حالت تحت کنترل اخوان المسلمین درآیند، اگر پیش از آن به دست تروریستهایی مانند القاعده نیفتاده باشند. پس از چند دهه سرکوب حزب بعث، فرصت اندکی برای یافتن دموکراتهای جفرسونی پیدا شد تا همانند اوضاع بغداد پس از سقوط صدام، قدرت را در دمشق در دست بگیرند. مسائل زیادی باید حل میشد؛ سیاسی، مذهبی، نژادی و غیره.
این خیالی واهی بود که در ابتدا تصور کنیم ما با روسیه همه چیز از جمله منفعت مشترک داریم. چرا مسکو باید با میل خود به سرنگونی تنها متحد عرب خود و از دست دادن پایگاه نیروی هوایی خود در طرطوس که تنها تجهیزات نظامی خارج از شوروی است، کمک کند؟
■ترس اوباما از مواجهه با تهران■
بیمیلی اوباما به اعلام حقایق بنیادین در سوریه موضوع ابهام برانگیز دیگری بود: اسد مدتهای متمادی به صورت موثر پیرو تهران و عنصری کلیدی در حلقه نفوذ شیعیان آن از جمله دولت مالکی در عراق و حزب الله در لبنان بود. اوباما که از مشاهده نفوذ تهران امتناع مینمود یا از مواجهه با آن ترس داشت، نگران بود مذاکرات ارزشمند این کشور در مورد برنامه هستهای ایران قربانی تلاش برای سرنگونی متحد ایران در دمشق شود.
اکنون اوباما ظاهرا در حال تغییر موضع از سیاستی به سیاست نادرست دیگر و تجهیز گروه مخالفان «میانهرو» است. هیچ یک از طرفین درگیری در سوریه از حمایت نظامی واشنگتن بهرهمند نخواهند شد.
در مقابل، سیاست ناموثر آمریکا در قبال خاورمیانه باید حاوی این موضوع باشد که گرچه بحران سوریه غم انگیز بوده است، اما نمایشی استراتژیک در پس پرده است. تهدیدات حقیقی علیه آمریکا مستقیماً ناشی از مشارکت در درگیری نیست، بلکه از جانب متحدان آنها و تصورات بزرگتر از حد است.
■ما باید به جای تمرکز بر سرنگونی اسد بر تغییر رژیم در ایران تمرکز کنیم ■
بنابراین حکومت اسد، نمیتواند بدون حمایت ایران به حیات خود ادامه دهد. اکنون این ایران است که از طریق پیگیری سلاحهای هستهای و نقش بلند مدتش به عنوان مبدأ اصلی تروریسم بینالملل، خطر اصلی را ایجاد میکند.
ما باید به جای تمرکز بر سرنگونی اسد یا کمک به دشمنان وی، به صورت جدی بر تغییر رژیم در ایران تمرکز کنیم. الکساندر هیگ در این راستا گفته است «باید به منبع برسیم.»
در مقابل، اوباما تقریبا عکس این کار را انجام میدهد. وی با مذاکره با ایران، نه تنها به ایران امکان مشروعیت بخشیدن به برنامه سلاحهای هستهای را داده است، بلکه به صورت عینی این تهدید مرگبار جهانی را در تهران تسهیل کرده است.
■آیندهای تلخ سوریه پس از سرنگونی اسد■
برخی همچنان معتقدند پیروزی شورشیان اسد ممکن است منجر به جایگزینی شورشیان به جای اسد شود اما نگران هستند که القاعده از انفعال آمریکا استفاده کند و از سوریه جهت به کار گماردن وابستههای جدید استفاده کند. با این وجود توانایی واشنگتن برای تأثیر گذاری بر نتیجه درگیری در سوریه قطعا محدود است؛ کمک به شورشیان عمدتاً فرصت پا گرفتن حکومت القاعده را در دمشق افزایش میدهد که از درگیریهای کنونی بهتر نیست.
در مقابل، سیاست درست آمریکا، افزایش تلاشها برای تخریب القاعده در سراسر جهان است. گزارشهای دولت خود نشان میدهد که القاعده به سرعت در حال احیای خود است. خلاصه این که واشنگتن باید بر تهدیدات واقعی تمرکز کند، نباید آنها را کوچک بشمارد، نادیده بگیرد و یا تحت تأثیر درگیری سوریه واقع شود. ما تنها میتوانیم امیدوار باشیم که بر خلاف شواهد موجود، شکست مذاکرات «صلح» سوریه، پیمان شکنی دائمی روسیه در اوکراین و سایر کشورها و نیز پیگیری بیامان سلاحهای هستهای توسط ایران رئیس جمهور ما را از خواب بیدار کند.
منبع: اشراف