به گزارش مشرق، اندیشکده «مرکز مطالعات استراتژیک بگینسادات» در گزارشی به قلم «دیوید پی گلدمن» از اعضای «انجمن خاورمیانه» و همچنین «مرکز مطالعات سیاسی لندن» نوشت: بحران اوکراین شرایط مناسبی برای ایجاد روابط حسنه میان چین و روسیه به وجود آورده است. حوادث اخیر در اوکراین، روسیه را متقاعد کرده است که دیگر نمیتواند به اروپای غربی به عنوان بازار اصلی خود برای صادرات سوختهای هیدروکربنی اتکا کند. در نتیجه، پس از چندین دهه مذاکرات میان مسکو و پکن بهمنظور ایجاد قرارداد کلان بلندمدت در زمینه گاز طبیعی، به نظر میرسد که در نهایت روسیه به شرایط چین تن داده است و بدین ترتیب چین در روابط نامتوازن بین این دو کشور به مهره اصلی تبدیل شده است.
■حوادث اخیر اوکراین روسیه را متقاعد کرد که نمیتواند به اروپای غربی اتکا کند■
مبارزه بر سر حاکمیت در اوکراین ابعاد گستردهتری دارد و چین برنده احتمالی این میدان خواهد بود. پس از گذشت یک دهه از مذاکرات میان مسکو و پکن به منظور ایجاد یک قرارداد بلندمدت در زمینه تأمین گاز طبیعی، به نظر میرسد که ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در طول سفر رسمی خود به چین قرارداد ۳۰ سالهای را با این کشور به امضاء خواهد رساند. حوادث اخیر در اوکراین روسیه را متقاعد کرده است که دیگر نمیتواند به اروپای غربی به عنوان بازار اصلی خود برای صادرات سوختهای هیدروکربنی اتکا کند. بنابراین به چین روی آورده است. آنطور که پیداست روسیه مایل به سازش بر سر قیمت شده است، امری که چین برای مدت بسیار طولانی خواستار آن بود و روسیه نیز در مقابل آن مقاومت میکرد.
■ پررنگتر شدن حضور اقتصادی چین در آسیا و افزایش سرمایهگذاریهای چین در بخشهای مختلف ■
برنامه سرمایهگذاری چین با عنوان «جاده جدید ابریشم» یکی از جاهطلبانهترین اقدامات تاریخ اقتصادی جهان به شمار میآید. پکن درصدد است سیستم ریلی سریعالسیر و شبکههای پهنباندی از چین تا ترکیه ایجاد کند که از طریق جادههای انشعابی به آسیای جنوبشرقی در جنوب راه خواهد یافت. این شبکه از طریق اسرائیل و مصر به غرب متصل میشود. چین ۷٫۳ میلیارد دلار برای احداث مسیر خط لوله ۳۷۰۰ کیلومتری از ترکمنستان و همچنین مسیر خط لوله کوتاهتری از طریق پاکستان و سایر مناطق دیگر صرف خواهد کرد.
حضور اقتصادی چین در آسیای مرکزی و مناطق نزدیک به روسیه حضور و جایگاه روسیه را تحت شعاع قرار داده است. بر طبق گزارش موسسه گلوبال ریسکس اینسایتس (Global Risk Insights) انرژی منطقه آسیای مرکزی به علت نزدیکی و همچنین قابلیتاطمینان آن از اهمیت بسیار زیادی برای پکن برخوردار است. درحالحاضر ترکمنستان بزرگترین تأمینکننده گاز طبیعی چین است و پکن در پروژههای انرژی در قزاقستان و ازبکستان ۴۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است که قراردادهایی در حوزههای نفت، گاز و اورانیوم را در بر میگیرد. خط لولههای احداثی چین، وابستگی کشورهای آسیای مرکزی در حوزه انرژی را به خط لولههای احداثی شوروی کاهش داده است، خط لولههایی که به منظور انتقال و توزیع نفت و گاز از سراسر روسیه عبور میکنند. علاوه بر این، چین در سال ۲۰۱۰ توانست با پشت سر گذاشتن روسیه به بزرگترین طرف تجاری در این منطقه تبدیل شود. ارزش قراردادهای چین در سال ۲۰۱۲ بالغ بر ۴۶ میلیارد دلار و روسیه، ۲۷ میلیارد دلار بوده است.
■ رویکرد اروپا و غرب در قبال روسیه موجب بهبود روابط روسیه-چین خواهد شد■
ادامه مقاومت در برابر قدرت گرانش اقتصادی چین برای روسیه بسیار دشوار خواهد بود و بحران اوکراین شرایط مناسبی برای ایجاد روابط حسنه میان چین و روسیه به وجود آورده است. عده کمی نسبت به پیامد رویارویی دیپلماتیک روسیه و غرب هشدار دادهاند، اما صدای آنها در میان اعتراضهای عمومی علیه اشغال کریمه از سوی روسیه گم شده است. دیمیتری سیمز و پائول ساندرز در تاریخ دوازده مارس در وبسایت «منافع ملی» چنین نوشتهاند:
«تلاش غرب برای ممانعت از افزایش روابط روسیه با چین (که جلوگیری از فروش سلاحهای پیشرفته روسیه به چین و حتی حمایت دیپلماتیک از ادعاهای ارضی آن کشور را در بر میگیرد) کوشش بیثمری خواهد بود. در واقع، جایگزینی صادرات گاز روسیه به اروپا که محل شدت گرفتن رخدادهای فعلی است، خود میتواند به قرارداد میان روسیه و چین منجر شود و شرکت گازپروم برای پذیرفتن قیمتهای پایین پیشنهادی از سوی پین تحتفشار قرار بگیرد.
■ ابراز نگرانی اروپا و غرب از تغییر رویکرد روسیه■
ظاهراً بزرگترین نگرانی آلمان این است پوتین از غرب رویگردان شود. رودولف آگوستین در ستون خود در مجله «در اشپیگل» در تاریخ ۲۴ مارس عنوان میکند: «محبوبیت پوتین نسبت به گذشته بسیار زیادتر شده است و این محبوبیت تنها به روسیه محدود نمیشود. مقاومت اروپا و آمریکا میتواند وی را به یک قهرمان جدید در آسیا تبدیل کند.» آگوستین در این مطلب عنوان میکند که روزنامه حزب چین (Global Times) در مطلبی «اهمیت جهانی مقاومت روسیه در برابر غرب» را مورد بررسی قرار داده است. همین موضوع مبین آن است که چرا هلموت اشمیت و گرهارد شرودر به عنوان دو صدراعظم سابق آلمان، از غرب تقاضا کردند تا منافع روسیه در کریمه و اوکراین شرقی را درک کنند.
■ روابط با روسیه در جهت منافع چین در حال پیشرفت است ■
ام. کی. بادراکامور روزنامهنگار هندی و سفیر سابق هند در ترکیه و چندین کشور آسیای مرکزی است. وی در ۱۶ ماه مه در پست وبلاگش مطلبی را تحت عنوان «روابط با روسیه در جهت منافع چین در حال پیشرفت است» قرار داد. او در این پست ارزیابی مفیدی از این وضعیت ارائه داده است:
«درحالیکه آمریکا تلاش میکند واردات انرژی اروپا چندگانه شده و از این طریق از وابستگی شدید آن به روسیه کاسته شود، به نظر میرسد راهبرد «نگاه به شرق» روسیه برای صادرات انرژی وضعیت اجباری به خود گرفته و دیگر از حالت انتخاب خارج شده است. قرارداد گاز طبیعی روسیه و چین از بسیاری جهات ماهیت واقعی «همکاری جامع راهبردی» و دوسویه این دو کشور را نشان میدهد. این قرارداد در نگاه اول ممکن است تصویری از یک اتحاد جدید بین این دو کشور را در نظر آورد که نشان از تغییری بنیادی در تعادل جهانی قدرت دارد. بااینحال، این برداشت اشتباه است. اولین پیامدهای قرارداد گاز، دال بر همکاری مصلحتگرایانه این دو قدرت براساس حسابگری و منافع متقابل است. روسیه و چین در مسائل بینالمللی «همکاری» گزینشی دارند اما هنوز با تبدیلشدن به دو شریک متحد فاصله زیادی دارند. در حقیقت این رابطه نامتعادل بین دو کشور درحالحاضر به نفع چین در حال پیشرفت است. این تجربه کاملاً جدیدی برای روسیه است زیرا در روابط خود با چین نقش شریک کماهمیتتر را ایفا میکند.»
■ موافقت روسیه به منظور فروش سلاحهای پیشرفته به چین ■
ظاهراً روسیه با صادرات سلاحهای پیشرفته به چین موافقت کرده است. این در حالی است که در گذشته از این کار سر باز میزد و بیم آن را داشت که چین فنآوری این سلاحها را از این کشور بدزدد. سیستم دفاع هوایی جدید S400 (Growler)نمونه بارزی در این بین به شمار میرود. یکی از مزایای S400 برای چین، پوشش کامل سیستم دفاع هوایی بر فراز تایوان است.
■ تأثیر روابط روسیه و چین بر اسرائیل ■
اگر یکی از عواقب ناخواسته دیپلماسی غرب افزایش نفوذ چین است، این امر چه دلالتهای امنیتی برای اسرائیل دارد؟ برآورد کردن ابعاد این پرسش در شرایط کنونی کار دشواری است. روسیه و چین هر دو روابط نزدیکی با ایران دارند و همکاریهای بین آنها سودی برای اسرائیل به همراه ندارد. از سوی دیگر، همانطور که کیت جانسون بدان اشاره کرده است، تروریسم اسلامی بزرگترین مانع بر سر راه «جاده جدید ابریشم» چین است.
گمان میکنم منافع چین در ثبات سیاسی و در نهایت امکان «صلح چینی» در منطقه نهفته است. به اعتقاد من، روند شکلگیری این رخدادها آنقدر سریع بوده که چین نتوانسته است راهبرد مشخصی در راستای صلح مدنظر خود ایجاد کند. پاسخ به این سؤال در شرایط فعلی کار دشواری است.
منبع: اشراف