به گزارش مشرق، اندیشکده ویلسون به قلم «دیوید میشل» به بررسی پدیده طوفانهای گرد و غبار در ایران پرداخته است. وی در مقاله خود به تأثیرات مخرب حاصل از این طوفانها و همچنین علل و عوامل دخیل در آن اشاره کرده است. در ادامه به موضوع تأثیرات متقابل و دوسویه این پدیده میان ایران و کشورهای همسایه و همچنین سیاستهای اتخاذ شده از سوی دولت در این زمینه پرداخته شده است.
■ باد و طوفان واقعاً دارد ایران را با خود میبرد■
باد و طوفان واقعاً دارد ایران را با خود میبرد. در حال حاضر طوفانهای گرد و غبار خفقانآور اغلب شهرهای بزرگ و همچنین شهرهای کوچکتر و مناطق روستایی در سراسر ایران را پوشانده است، کشوری که از نظر مساحت در رتبه هفدهم جهان قرار دارد. این طوفانهای گرد و غبار تهدیدی جدی برای مختل کردن بخشهای بسیار مهم و حیاتی زندگی عمومی مردم، اقتصاد، تحصیل و آموزش، بازرگانی، سلامت و بهداشت عمومی، کشاورزی، تجارت و حمل و نقل به شمار میروند. بر طبق اظهارات معصومه ابتکار معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، در حال حاضر ۲۳ استان از مجموع ۳۱ استان ایران به واسطه تودههای گردباد سیلت، خاک و رسوبات ته نشین شده و متأثر از این پدیده هستند.
طوفانهای بزرگ گرد و غبار ایران میتوانند به آسانی به خارج از مرزهای ایران نیز سرریز کنند و موجب پیامدهای جدی در سطح منطقه و ایجاد تنش گردند. ابرهای گرد و غبار تهران را به مدت ۱۱۷ روز در طی سال شمسی ایرانیان که از ماه مارس ۲۰۱۲ تا ماه مارس ۲۰۱۳ است به طور کامل پوشاند. طوفانهای شن کورکننده در تابستان سال گذشته منجر به مسدود شدن جادههای استان سیستان و بلوچستان واقع در شرق ایران شد و راه دسترسی به حدود ۶۰ شهر و روستای کوچک در این استان را مسدود کرد.
■ بررسی علل و عوامل موثر در ایجاد طوفانهای گرد و غبار در ایران■
طوفانهای گرد و غبار مرتبأ در مناطق خشک و نیمه خشک در سراسر جهان به وجود میآید. در واقع جمهوری اسلامی ایران در مرکز «کمربند گرد و غبار» نیمکره شمالی زمین واقع شده است، کمربندی که از سواحل غربی آفریقای شمالی شروع شده، از خاورمیانه عبور کرده و سراسر آسیای جنوبی و مرکزی را احاطه کرده و تا چین امتداد مییابد. بادهایی که بر فراز مناطق باز و مسطح فلات خشک ایران، بیابانها و دشتها و مناطق پوشیده از نمک در ایران میوزند به آسانی خاک و شنهای نرم و سست را بلند کرده و این ذرات کوچک خاک و شن را به اتمسفر انتقال داده و آنها را تا دهها و یا حتی صدها هزاران مایل دورتر از این مناطق با خود حمل میکنند. فرسایش در سراسر این کشور سالانه هزاران تن پوشش خاکی و رسوبی هر مایل مربع از این کشور را از بین میبرد. طوفانهای گرد و غبار حاصل از این فرآیند میتواند منجر به مسدود شدن جادهها و خطوط راهآهن، تعطیلی فرودگاهها، نابودی محصولات کشاورزی، از کار افتادن ماشینآلات و همچنین ایجاد آلودگی هوا در شهرها گردد که موجب ناتوانی مردم شده و سلامت و بهداشت عمومی افراد را به خطر خواهد انداخت.
اما با این حال طبیعت به تنهایی عامل حرکت تودههای گرد و غبار نیست؛ پدیدهای که افقهای این کشور را از نظر میپوشاند. شیوههای مدیریت آب و زمین در ایران سبب وخیمتر شدن شرایط محیطی شده است که عاملی برای تشدید طوفانهای گردو غبار به حساب میآید. کشورهای همسایه ایران نیز به همین ترتیب سیاستهای زیانآور مشابهی اتخاذ کردهاند که پیامدهای مخربی را در سطح منطقه داشته است. تغییرات جهانی آب و هوا در پس این فشارهای داخلی و بینالمللی هم میتواند در افزایش خشکسالی و بیابانزایی در ایران و جنوب غرب آسیا سهم عمدهای داشته باشد و موجب تشدید طوفانهای گردوغبار و شن در آینده شود.
■تاریکی در میانه روز؛ علل و عوامل جغرافیایی دخیل در این پدیده■
ایران کشوری است که در حدود ۹۰ درصد از مناطق آن جزء مناطق خشک یا نیمهخشک محسوب میشوند و همین ویژگی سبب شده است که این کشور به صورت طبیعی مستعد پذیرش طوفانهای گرد و غبار یا ریزگردها شود. برطبق برنامه «اقدام ملی مقابله با بیابانزایی و کاهش اثرات خشکسالی» در ایران، بیش از ۷۷۰۰۰ هزار مایل مربع در سراسر ۱۹ استان کشور در معرض فرسایش بادی قابل توجهی قرار دارند. جمهوری اسلامی ایران به طور معمول سالانه دستخوش بیش از ۵۰۰ مورد طوفان گرد و غبار یا ریزگردها میشود، که این پدیده عمدتاً در فصول بهار و تابستان رخ میدهد یعنی زمانی که دمای هوا افزایش یافته و مقدار بارشها کاهش چشمگیری مییابد. در دهههای اخیر استانهای جنوب غربی ایران سالانه بین ۶۰ تا ۱۳۰ مورد مجزا از این پدیده را تجربه کردهاند.
در بخش شرقی استان سیستان و بلوچستان یعنی شهر زابل تا ۸۰ طوفان گرد و غبار و ریزگرد در سال رخ میدهد. در این ناحیه بادهای خشکی در جریان هستند که به «بادهای ۱۲۰ روزه» شهرت دارند چرا که وزش آنها در تمامی تابستان ادامه دارد و گاهی موجب بروز و ایجاد گردبادهایی با سرعت ۷۵ کیلومتر در ساعت میشود. طوفانهای حوزه سیستان گاه میتوانند بسیار شدید شوند، بررسی و اندازهگیریهای انجام شده از وجود ۲۵۰ کیلوگرم گرد و غبار (ریزگرد) در هر متر مکعب از هوا خبر میدهند. (برای اینکه معادل ملموسی از میزان تقریبی این حجم را نشان دهیم تصور کنید ۶ پوند) در حدود ۳ کیلوگرم گرد و غبار داخل جعبه کفش مردانه در آسمان میچرخد.
■ تأثیرات مخرب و آسیبهای جدی طوفانهای گردوغبار و ریزگردها در بخشهای مختلف■
این طوفانهای گرد و غبار غلیظ و متراکم میتوانند آسیبهای بسیار جدی به جا بگذارند. این موج عظیم ذرات گردوغبار و ریزگرد میتواند دید را تا مسافت ۱۰۰ یارد (در حدود ۱۰۰ متر و یا کمتر) کاهش دهد، موجب توقف کامل خطوط هوایی یا جادهای شود، تعطیلی مغازهها و مدارس را به دنبال داشته باشد. بادهای شنی سوزان و تند میتوانند موجب آسیب جدی به خطوط برق شوند، ماشین آلات و دستگاههای پر از شن از کار میافتند، محصولات کشاورزی و یا زمینهای زراعی در زیر این گرد و غبار و ریزگردهای حاصل از باد مدفون میشوند، دامها دچار خفگی میگردند و چاهها و کانالهای آبیاری پر میشوند. تجزیه و تحلیلی که در اطراف شهر زابل صورت پذیرفته است میزان خسارات وارده به فعالیتهای اقتصادی و همچنین خسارات فیزیکی حاصل از این طوفانهای گرد و غبار و ریزگردها را از سال ۲۰۰۰ تا سال ۲۰۰۵ حدود ۱۰۰ میلیون دلار برآورد کرده است.
گذشته از این طوفانهای گرد و غبار خطرات جدی در زمینه سلامت و بهداشت عمومی را نیز در ایران به همراه داشته است. در صورت استنشاق این گرد و غبار، ذرات بسیار ریز و ریزگردها میتوانند به اعماق ریه افراد نفوذ کرده و سبب عفونت، مشکلات تنفسی یا مشکلات قلبی و عروقی شوند. سازمان بهداشت جهانی (WHO) دستورالعمل خاصی را برای موارد مواجهه با ذرات غلیظ گرد و غبار و ریزگردهای موجود در هوا، دوده یا سایر ذرات آلاینده بسیار ریز با عنوان «ذرات و آلایندههای جامد» (Particulate matter) ارائه داده است؛ ذراتی که تهدیدی برای سلامت انسان به شمار میروند.
تحقیقات و مطالعات بعمل آمده از چندین شهر ایران حاکی از آن است که میزان این ذرات آلاینده در طول طوفانهای گرد و غبار بسیار فراتر از این دستورالعملها است. این طوفانها در اهواز که یکی از شهرهای جنوب غربی ایران است، در تابستان ۲۰۱۲ سطح آلودگی روزانه را به میزانی بین ۱۳ تا ۱۶ برابر استانداردهای سازمان بهداشت جهانی (WHO) افزایش دادند که همین مقدار موجب ۱۱۳۱ مورد مرگ بر اثر آلودگی هوا و بیش از ۸۱۰۰ مورد مراجعه به بیمارستان شده است. پژوهشی که از بیمارستانهای استان کرمانشاه واقع در غرب ایران به عمل آمد برآورد میکند که هر ۱۰ درصد افزایش در میزان غلظت این ریزگردها موجب افزایش ۱۰ درصدی بیماران قلبی و عروقی، ۵ درصدی بیماران با مشکلات تنفسی و افزایش ۳ درصدی مرگ ناشی از بیماریهای قلبی و عروقی میشوند.
■گسترش گرد و غبار در مناطق ایران■
به نظر میرسد شدت طوفانهای گرد و غبار در ایران و دفعات وقوع آنها در حال افزایش است. در مقایسه با ۳۰ سال گذشته تعداد طوفانهای قابل توجهی در طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ در جمهوری اسلامی ایران رخ داده است که رشد بسیار قابل توجهی به شمار میآید و این رقم در استانهای غربی ایران از ۷۰ درصد به ۱۷۵ درصد افزایش داشته است. طوفانهای گرد و غبار مانند گذشته تنها در مناطق بسیار حساس و آسیبپذیر روی نمیدهد بلکه میزان وقوع این طوفانها در مناطق شمال شرقی ایران – در حوالی سبزوار – و همچنین استانهای شمال غربی ایران به خصوص آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان دو برابر شده است.
این افزایش در تعداد طوفانها با تغییرات آب و هوای منطقهای نیز مرتبط است. برطبق دومین کنفرانس ملی ایران در مورد چهارچوب کنوانسیون سازمان ملل در خصوص تغییرات اقلیمی و آب و هوایی در طول نیم قرن گذشته بسیاری از مناطق ایران به طرز فزایندهای به مناطق خشک تبدیل شدهاند. از سال ۱۹۶۰ تا کنون درجه حرارت متوسط این مناطق تا نه درجه (پنج درجه سانتیگراد) افزایش یافته است و این در حالیست که میزان بارندگی سالانه در بسیاری از مناطق سراسر این کشور کاهش یافته است.
گرم شدن کره زمین میتواند این روند را تشدید کند. مطالعات و پژوهشهای انجام شده از سوی ایرانیان پیشبینی کرده است که متوسط درجه حرارت میتواند تقریباً تا دو درجه (در حدود یک درجه سانتیگراد) تا سال ۲۰۳۹ افزایش داشته باشد و این در حالیست که میزان بارندگیها در سراسر کشور در حدود ۹ درصد کاهش خواهد داشت. اقلیم و آبوهوای گرمتر موجب خشکتر شدن خاک میشود و در نتیجه گرد و غبار و شنهای سستی حاصل میشوند که به آسانی با حرکت بادها جابهجا خواهند شد.
■هموار کردن راه گردبادها؛ بررسی عوامل انسانی در تشدید این پدیده■
با این حال فشارهای آب و هوایی به هیچ وجه تنها عامل به وجود آورنده طوفانهای گرد و غبار در ایران نیستند. برطبق گزارشات سازمان مدیریت جنگلها، مراتع و آبخیزداری در ایران روشهای خاص کشاورزی ایرانیان، زمین و شیوهها و تدابیر مدیریت آب به طرز قابل ملاحظهای موجب تشدید شرایط و تنشهای محیطی شده است که در ایجاد طوفانهای گرد و غبار مؤثرند. به طور مثال، چرای بیش از حد دامها به طرز چشمگیری موجب فرسایش دشتهای ایران شده است. در حال حاضر ایران بیش از دو برابر توان و استقامت زمینهایش به پرورش دام میپردازد. چرای بیش از حد دامها در مراتع و چراگاههای یکسان موجب از بین رفتن علفزارها و سایر پوششهای گیاهی شده است که موجب حفظ و ثبات خاک میشوند. در حال حاضر حدود ۱۶۶۰۰۰ مایل مربع از مراتع و چراگاههای کشور در وضعیت نامناسبی قرار دارند و افزایش نواحی و مناطق خشک و بایر به نوبه خود در معرض بادهای گرد و غبار قرار دارند.
مسئله اساسی دیگر این است که ایران از دهه ۱۹۵۰ تا کنون بیش از بیست درصد از پوشش جنگلی خود را به منظور ایجاد زمینهای کشاورزی و آبادی شهرها از بین برده است. در نتیجه این جنگل زدایی درختانی از بین رفتند که نقش بادشکنهای طبیعی را در برابر طوفانهای گرد و غبار ایفا میکنند.
■ خشک شدن دریاچه ارومیه و تأثیر آن بر افزایش طوفانهای گرد و غبار■
سیاستهای دولت نیز موجب تشدید بحران گرد و غبار شده است. شیوههای اتخاذ شده در بخش مدیریت آب در شمال غرب ایران دریاچه ارومیه را که به عنوان بزرگترین دریاچه آب شور میان دو استان آذربایجان شرقی و غربی گسترده شده است به کانون نوپایی برای انتشار ذرات گرد و غبار و ریزگردها تبدیل کرده است. سدها و همچنین تغییر مسیر بر سر راه رودخانههایی که به دریاچه ارومیه سرازیر میشوند (با هدف تأمین آب برای آبیاری، صنعت و سایر کاربردها) به طرز قابل توجهی در کاهش میزان آب ورودی از رودخانههای منتهی به این دریاچه نقش داشته است. کاهش جریان آب رودخانهها به همراه خشکسالیهای مکرر در منطقه موجب کاهش شدید سطح آب دریاچه شده است.
دریاچه ارومیه که زمانی بزرگترین دریاچه در خاورمیانه قلمداد میشد در دو دهه گذشته در حدود ۶۰ درصد از مساحت خود را از دست داده است و از حدود ۲۳۰۰ مایل مربع در دهه ۱۹۹۰ به ۸۹۰ مایل مربع در حال حاضر کاهش پیدا کرده است. در نتیجه همین امر بادهایی که زمانی سبب مواج شدن آب این دریاچه آب شور کم عمق میشدند اکنون بر زمینهای خشک باقیمانده از این دریاچه میوزند و تودههای نمک برخاسته از بستر خشکیده دریاچه را با خود حمل میکنند. این به اصطلاح طوفانهای سفید و یا نمکی آسیبهای بسیاری به مناطق کشاورزی اطراف آن منطقه وارد آورده است چرا که نمکهای بادآورده محصولات کشاورزی را پوشانده، به رشد آنها آسیب وارد میکنند، سبب آلوده شدن خاک و کاهش بهرهوری آن میشوند.
در باتلاقها و دریاچههای نمک حوضه سیستان در مرز شرقی با افغانستان که هامون نام دارد نیز شرایط مشابهی حاکم است. سطح آب در سیستم هامون که آب هلمند و سایر رودخانههای کوچکتر افغانستان به آن سرازیر میشوند بسته به بارشهای منطقهای و میزان ذوب برفهای این منطقه در نوسان است. اما در اینجا نیز به دلیل برداشتهای بیش از حد آب به منظور آبیاری، توسعه مخازن و منابع آب شرکت چاه نیمه ایران و همچنین خشکسالی طولانی مدت جریان آبها به هامون قطع شده است. سطوح آب در دریاچهها کاهش یافته و قسمتهایی از بستر دریاچه خشک شده است. در نتیجه، بررسیهای ماهوارهای و دادههای بدست آمده از این منطقه حاکی از آن است که با خشک شدن هامون طوفانهای گرد و غبار و ریزگردها در حال افزایش هستند.
■سیاست مقابله با گرد و غبار■
دریاچه ارومیه و حوضه سیستان نمونه برجستهای از طبیعت منطقهای ایران و چالشهای مرتبط با گرد و غبار است. گرچه ممکن است طوفانهای خاصی در ایران به وجود بیایند، اما پیامدها و تأثیرات این پدیده به همسایگان ایران نیز میرسد. به عنوان مثال، اغلب بادهایی که بر روی دریاچه ارومیه میوزند میتوانند گرد و غبار را با خود تا هزاران فوت به هوا برده و تا ۱۵۰ مایل به سمت شمال یا بیشتر از آن به سمت ترکیه، ارمنستان و آذربایجان حمل کنند. به همین ترتیب حوضه سیستان نیز منبع اصلی گرد و غبار برای نواحی آسیای جنوب غربی قلمداد میشود و طوفانهایی که از هامون آغاز میشوند قادرند رسوبات مملو از نمک را در سراسر ایران، افغانستان و پاکستان منتشر کنند.
ایران نیز در برابر طوفانهایی که منشأ آنها در خارج از مرزهای این کشور است بسیار آسیبپذیر میباشد. دانشمندان میتوانند از طریق ردیابی تصاویر ماهوارهای و نیز تجزیه و تحلیل ترکیبات معدنی ذرات بسیار کوچک گرد و غبار باد آورده، محل شروع این طوفانها را تعیین کنند. مطالعات آنها نشان میدهد عراق، سوریه و عربستان سعودی منابع و مراکز قابل توجه گرد و غبارهایی هستند که ایران را متأثر کرده است. برطبق مطالعات و پژوهشهای صورت گرفته کارشناسان در دانشگاه صنعتی شریف ایران، تهران با اینکه از مرزها فاصله بسیاری دارد اما ۹۰ درصد گرد و غبارهایی که در طول طوفانهای گرد و غبار در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۰ تهران را پوشانده بود از بیابانهای عراق و سوریه نشأتگرفته بودند.
■ طوفانهای گرد و غبار؛ تعاملات ایران و کشورهای همسایه در این زمینه ■
طوفانهای گرد و غبار ایران و همسایگانش را در یک رابطه دو سویه و متقابل قرار داده است. سیاستهای اتخاذ شده از سوی ایران در زمینههای زمین و آب موجب تشدید طوفانهای گرد و غباری شده است که از مرزهای ایران گذشته و تا عراق و افغانستان ادامه مییابد. ایران بر سر رودهایی که از این کشور به دجله و فرات در عراق میریزند (از جمله الوند، کارون و سیروان) سد سازی نموده و مسیر حرکت آنها را تغییر داده است؛ و کاهش سد آب در هامون و تأثیر آن بر طوفانهای سیستان به آب سرازیر شده از رود هلمند بستگی دارد، رودی که میان ایران و افغانستان مشترک است.
لذا تصمیمات اتخاذ شده در حوزه آب و زمین از سوی کشورهای همسایه ایران نیز طوفانهای گردوغباری پدید میآورند که امکان گسترش به داخل ایران را دارند. اکثر متخصصان ایرانی نگرانند که افزایش تقاضای آب و ایجاد سدهای جدید در عراق، سوریه و به خصوص ترکیه میتواند بخشهایی از دجله و فرات را بخشکاند که افزایش بیابانزایی و طوفانهای گردوغبار در ایران را به دنبال دارد.
ایران و همسایگانش در سالهای اخیر به این وابستگی متقابل پی برده و برای همکاری توافق حاصل کردهاند. در سال ۲۰۰۹ ایران و عراق توافقنامهای امضا نمودند که به موجب آن عراق موظف شده بود با پاشیدن مالت بیولوژیکی یا نفتی روی منابع گرد و غبار در بیابان از خطر ریزگردها بکاهد. در سال ۲۰۱۱ این دو کشور قراردادی امضا کردند تا به موجب آن و در قالب پروژه مشترک ۱٫ ۲ میلیارد دلاری ۳۸۶۰ مایل مربع از بیابانهای عراق را مالتپاشی کنند. با این وجود این توافقها نتیجه چندانی نداشته و قرارداد ایران و عراق هرگز به بهرهبرداری نرسید. در سال ۲۰۱۰ ایران، عراق، سوریه، قطر و ترکیه توافقنامهای به منظور تبادل اطلاعات، فناوری و تجربه برای کاهش طوفانهای گرد و غبار را در تهران به امضا رساندند. اما این تنها یک آغاز به حساب میآید.
■ رویکرد رهبری ایران و سایر مقامات در قبال این پدیده مخرب■
رهبری ایران مسلماً نگران مسائل زیست محیطی است. آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران در روز ملی درختکاری مصادف با پنجم مارس سال ۲۰۱۴ همه بخشهای دولت و تمامی ملت ایران را به مشارکت در حفاظت از محیط زیست و حل بحران طوفانهای گردوغبار فرا خواند. همچنین جواد ظریف وزیر امور خارجه این کشور در بیست و نهم ماه مارس و در توئیتر از ایرانیان خواست تا در «ساعت زمین» چراغها را خاموش کنند.من همین دیشب چراغهای خانه را خاموش کردم، شما چطور؟ (جواد ظریف)
منبع:اشراف