کد خبر 322193
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۳

بخش پایان «هفت» دیشب به گفتگو درباره سینمای کیمیایی اختصاص داشت. فهمی معتقد بود اگر کیمیایی همین روند را ادامه دهد تمام شده است و در مقابل موسوی معتقد بود اگر با معیار سینمای امروز ایران به فیلم نگاه کنیم، جزو چند فیلم خوب جشنواره بود

گروه فرهنگی مشرق - برنامه«هفت» شب گذشته میزبان بابک حمیدیان بازیگر فیلم«50قدم آخر» بود و در بخش پایانی نیز فیلم«متروپل» اثر مسعود کیمیایی با حضور محمدتقی فهیم و سیدعبدالجواد موسوی نقد شد.

این برنامه در ابتدای شب گذشته تصاویری از جشن 90 سالگی عزت الله انتظامی با حضور پرویز پرستویی و مجید انتظامی پخش کرد. آیتم هفت تا هفت به مسائلی از قبیل دبیری محمد بزرگ‌نیا برای جشن خانه سینما، فیلمسازی ناصر تقوایی و صحبت های کیمیایی دراین مورد، نمایش نسخه بازسازی شده فیلم «گاو» و دیدار دست اندرکاران فیلم «شیار 143» با رهبر معظم انقلاب اختصاص داشت.
 
در ادامه محمدرضا صابری دبیر و سخنگوی انجمن سینماداران درباره وضعیت اکران طی 3 ماه گذشته گفت: خوشبختانه در اکران نوروزی با توجه به چیدمان و تنوع فیلم در تمام گونه ها، استقبال خوبی از سوی مخاطبان داشتیم و بیش از 20 میلیارد فروش داشتیم که نسبت به سال گذشته بهتر بود. امیدواریم این آشتی مردم با سینما ادامه دار باشد و پیش بینی می کنیم این استقبال ادامه داشته باشد.
 
صابری درباره برنامه های سینماها برای ماه مبارک رمضان عنوان کرد: در جلسه شورای صنفی نمایش با حضور محمد احسانی و غلامرضا فرجی قرار شد از اول ماه مبارک بعد از افطار، تمام سالن های سینما به صورت نیم بها به مردم خدمات ارائه دهند.
 
وی درخصوص فیلم های جدید روی پرده در ماه مبارک رمضان بیان کرد: فیلم های «رد کارپت» به کارگردانی رضا عطاران و «5 ستاره» به کارگردانی مهشید افشار زاده در ماه رمضان همچنان روی پرده هستند و تا زمانی که مردم به سینما بیایند، سالن ها موظف به اجرای درخواست مخاطبانند.
 
صابری با اشاره به اکران فیلم های پرفروش سینما گفت: قرار شد فیلم های خوب مثل «خط ویژه»، «طبقه حساس»، «معراجی ها» که از فروش خوبی در نوروز برخوردار بودند در ماه رمضان در صورت تمایل سینمادارها در چند سانس ویژه نمایش داشته باشد.
 
داشتن الگوی اخلاقی برایم مطلوب تر از الگوی انسانی است
برنامه«هفت» در ادامه میزبان بابک حمیدیان به بهانه فیلم«50 قدم آخر» به کارگردانی کیومرث پوراحمد بود که نظرسنجی برنامه هم به انتخاب بهترین بازی وی در فیلم های «قدمگاه»، «ریسمان باز»، «بی‌پولی»، «هیس...!» و «چ» اختصاص داشت.
 
بابک حمیدیان درباره بازیگری و مسیری که طی این سال ها طی کرده است،گفت: مسیر سختی را طی کردم اما از آن راضی هستم. از بزرگان خودم در تئاتر آموختم که هیجان زده نباشم و هرگز فکر نکنم که قرار است سوپراستار شوم.
 
بازیگر فیلم«رستاخیز» در خصوص تکرار نشدن نقش هایش و علت اصلی آن توضیح داد: این نشأت گرفته از نقش های متفاوتی است که به من سپرده می شود و این اولین بار نیست که این جمله را می شنوم. نمی‌دانم که این خوب یا بد است و شاید در آینده متوجه آن شوم. من در جاده شخصی خودم حرکت کردم و همه چیز به دست خودم بوده و جنس بازیگری که آن را انتخاب کردم به شدت دیربازده است؛ یعنی سرخوردگی ها، تاوان ها و تنهایی های خودش را دارد اما در سال 91 و 92 متوجه شدم که به آرامی در حال جواب گرفتن هستم. تلاش کردم خودم را در موقعیت تکرار شونده قرار ندهم.
 
حمیدیان در پاسخ به این پرسش که هنگام انتخاب نقش به چه فکر می کند،گفت: مدل های مختلفی برای انتخاب نقش وجود دارد. مثلا در مورد فیلم«هیس...!» هرگز به بازی نکردن در این نقش کوتاه و تأثیرگذار فکر نکردم و چالش های شدید روحی برایم به همراه داشت. در فیلم آقای حاتمی کیا شما در موقعیتی با کارگردانی قرار می گیرید که این گونه سینمایی را می شناسد و به  فضای فیلم وی تن می دهید. در فیلم«50 قدم آخر» اسم فیلمساز آن قدر جلوتر از فیلمنامه است که دوست بودن با کارگردان را به هر چیزی ترجیح می دهید.خطر همیشه ما را تهدید می کند و وقتی جایزه بگیریم این خطر بیشتر می شود.
 
وی درباره پذیرش نقش خود در فیلم«هیس!» گفت: ادوارد نورتون در خاطرتش نوشته است که منتظر می شوم نقش را شیرها و پلنگ ها ببرند و باقیمانده آن را می برم و برای به دست آوردن نقش، جنگ نمی کنم. این نقش خیلی در حاشیه بود و خانم درخشنده دائم درباره نوع هیجانات و رفتارهای عصبی برایم توضیح می دادند و گفتند باید منتظر برخورد مردم هم باشید. اما هرچه از مردم دریافت کردم مثبت بود و آن قدر تأثیرگذار بود  تا پدرومادرها به راحتی فرزندان خودشان را به افرادی که نمی شناسند، نسپارند.
 
حمیدیان در خصوص اینکه تا چه اندازه درباره نقش های خود تحقیق می کند، خاطرنشان کرد: من تئاتر خواندم و اولین نمایشم سیاه ها بود و کارگردان آن نمایش به ما جزئی نگر بودند و یادداشت برداری برای ورود به هر نقش را به ما یاد می داد. مطالعه برای رسیدن به نقش عادت قدیمی من است و تفاوتی در کوتاهی یا بلندی نقش ندارد. در دادگاه خانواده هرچه می دیدم ثبت می کردم.
 
وی با اشاره به جذاب بودن الگوهای اخلاقی در سینما یادآور شد: الگوی انسانی داشتن برایم مطلوب نیست اما هرکس که اخلاق‌مدار زندگی کرده باشد و به مردم اطرافش احساس خوبی منتقل کند، می تواند الگوی من باشد. احساس نمی کنم رقیبی دارم و همه دوستانم هستند.
 
بازیگر فیلم«قدمگاه» درباره چگونگی ایفای نقش در آن یادآور شد: در آن زمان خیلی هیجان زده بودم و به نظر ترسیده بودم. قرار بود کیانیان در فیلم بازی کند و نمی دانستم. این فیلم خاطره خوبی برای معرفی من به عنوان یک بازیگر بود. دو یا سه سال از کارم گذشته بود و به نتایج دلخواهم نمی رسیدم و در فیلم«زاگرس» دوباره با کیانیان همبازی شدم و ایشان به من توصیه کردند که باید مَنِشی را انتخاب کنم که با انتظارات الانم مطابقت ندارد.
 
این بازیگر درباره وضعیت بازیگری تشریح کرد: در فیلم هایی که اکران نمی شوند و در سوپرمارکت ها هستند، جهان بازیگری قابل قضاوت نیست. در نسل من دوستان با استعداد زیادند و حال بدی ندارند.ما می دانیم که نمونه خارجی فیلم سگ های پوشالی وجود دارد اما یک فیلم با همین نام وارد سینمای ایران می شود. امیدوارم این حرف بری ها کم شود و بخشی از حال خوب ما به کار دستیاران یک کارگردانان برمی گردد که اکثرا ارتباط خوبی با آنها دارم و گاهی هم در لیست سیاه آنها قرار می گیرم و به ناگاه در حالی که قرار برهمکاری است، شرایط عکس این رقم می خورد. بنابراین دوستان دستیار یک تأثیر بسیاری بر اینکه بتوانیم با کارگردانی که دوست داریم کار کنیم دارند.
 
حمیدیان با اشاره به چگونگی همکاری با ابراهیم حاتمی‌کیا و نقش شهید اصغر وصالی توضیح داد: کار با آقای حاتمی‌کیا آسان نیست چون ایشان بازیگر را به ناگاه در یک فضای خالی قرار می‌دهد اما تیم بازیگری همان صحنه ای که قرارست فیلمبرداری شود را بازی نمی‌کند؛ به عبارتی وارد یک  فضای مجازی می شویم که فردا قرارست بازی کنیم و از صفر باید به 100 برسیم. آقای حاتمی کیا یک دوربین "هندی‌کم" دارد که با آن بازیگر را دنبال می کند و گاهی متوجه بسیاری از جریان ها نمی شویم اما بعدها به این می رسیم که آن بازی در راستای القای حس و حال صحنه ای از فیلمنامه است.
 
وی درباره «50 قدم آخر» گفت: این فیلم به دلیل مکانی که در آن کار می کردیم، خیلی سخت بود. آن نقش در فیلمنامه ابتدایی طنازی هایی داشت که در شرایط سخت شخصیت را همراه با طنز می‌کرد اما به مرور تغییر کرد. خودم طرفدار ابتدا تا نیمه فیلم هستم. آقای پوراحمد درباره بازیگری پیشنهاد می دهند. تمام تلاشم را برای این فیلم انجام دادم.
 
بازیگر فیلم« بی پولی» در پایان گفت: هر بازیگری دوست دارد با حمید نعمت الله و عبدالرضا کاهانی کار کند، آنها بسیار عمیق و امروزی به بازیگری فکر می‌کنند. آنها با کمترین خواسته، پیچیده ترین رفتار بازیگری را می خواهند. هر کارگردانی سلیقه خودش را در کارش لحاظ می کند. سینمای این کشور بسیار پاک و شریف است و امیدوارم افراد با پیغام بری نخواهند این فضا را آلوده کنند و تعداد این افراد کم شود.
 
فهیم: سینمای کیمیایی روزآمد نیست
برنامه«هفت» در ادامه به نقد و بررسی فیلم «متروپل» به کارگردانی مسعود کیمیایی و با حضور محمدتقی فهیم و سید عبدالجواد موسوی به عنوان منتقد پرداخت.
 
محمدتقی فهیم منتقد در ابتدای این جلسه درباره کیمیایی و آثارش گفت: کیمیایی کارگردانی است که امکان ندارد به راحتی از کنار آن عبور کرد و سابقه ای دارد که نسل ما مدیون اوست. تارانتینو مسأله ای بیان می کند که کارگردانان وقتی پیر می شوند، معمولا فیلم خوب نمی سازند و عجیب اینکه 4 اثر آخرشان بدترین کارشان می شود. البته به عنوان یک قانون صحبت تارانتینو را نمی پذیرم اما این درباره کیمیایی به شدت صدق می کند. در همان سینمای تارانتینو کارگردانی مثل کیلنت ایستوود با سن بالای 80 سال فعالیت می‌کند که شاداب و جریانساز است. یکی از مهمترین ویژگی های این کارگردانان این می تواند باشد که فکرشان به شدت روزآمد است و همراه با تحولات پیشروی داشتند.سینمای کیمیایی قبل از انقلاب و چند فیلم بعد از انقلاب با جامعه همراه است اما با گذشت زمان به نظر می رسد پیرشدن بیشتر مشهود می شود. کیمیایی باید فیلم بسازد اما باید با تحولات جامعه همراه باشد.
 
این منتقد درخصوص ممیزی عنوان کرد: فیلم های خوب الزاما در شرایط مطلوب ساخته نمی شود و خود کیمیایی معتقد است که محدودیت باعث شده که فیلمسازان فیلم های بهتری بسازند و در فیلم «متروپل» روایت اشتباه است و خرده پی رنگ‌های کیمیایی مشکل دارد و این به ممیزی مربوط نمی شود. این اولین فیلم زنانه کیمیایی است که شخصیت زن در آن پررنگ می شود.
 
وی افزود: اشکال فیلم کیمیایی در این است که مکان را بر روایت ارجح می‌داند اما در سینما روایت باید برمکان غلبه کند. نکته این است که ما در چیزی در «متروپل» افسوس می خوردیم که واقعیت ندارد و الان پردیس های سینمایی مدرن وجود دارد. الزاما کلیت این سینما آشتی دهنده نیست و فیلم خوب آن باعث احساس خوب می شود. افسوس خوردن برای ارزش ها در سینما معمولا با نگاه به آینده است و اگر ارزش ها را با نگاه امروزی به نمایش تبدیل نکنیم، چیزی جدا افتاده از مردم می‌شود. ما تا حدی می توانیم برای متروپل و آن سینما ناراحت شویم که بدانیم آینده ما و آن سینما چه می شود. آیا آن آدم ها که شخصیت نشدند، ارتباطی با مردم امروز جامعه دارند.
 
فهیم اذعان کرد: کیمیایی باید تا 105 سالگی فیلم بسازد اما اگر بخواهد مثل متروپل بسازد، تمام شده محسوب می شود. تا چه اندازه امکان اتکا به مخاطبان قدیمی وجود دارد؟ فیلم باید بدون اتکا به طرفداران سنتی باید روی پای خود بایستد. موسیقی و فیلمبرداری متروپل هم خوب است چون کیمیایی موسیقی را می شناسد و تم آن را به آهنگساز می گفت. اما به نظر می رسد حجم موسیقی فیلم زیاد است و از فیلم بیرون می زند.
وی در پایان صحبت های خود گفت: شخصیت های فیلم به اندازه کافی داستان ندارند و قصه کوتاه و به اندازه 30 دقیقه است و به همین دلیل دو زن در فیلم داریم که فرصت رویارویی با آنها نداریم. برایم اهمیت دارد که متروپل تا چه اندازه تبدیل به سینما شده است. سینمای کیمیایی در آثار متأخرش از جامعه منفک و جداست.
 
شخصیت اصلی«متروپل» سینماست
سید عبدالجواد موسوی در ادامه در خصوص آثار کیمیایی توضیح داد: معیار سینمای کیمیایی باید خودش باشد و اگر بخواهیم با معیار سینمای امروز ایران به آن نگاه کنیم، جزو چند فیلم خوب جشنواره بود. مسأله ممیزی و تغییر نام هم دست کارگردانان را برای خلق آثار بهتر می بندد.
 
موسوی درباره شخصیت اصلی فیلم کیمیایی خاطرنشان کرد: شخصیت اصلی فیلم کیمیایی سینماست و حتی در ظاهر هم قهرمان افرادی هستند که زن را نجات می دهند. تیتراژ فیلم به ما یادآوری می کند که سینما در حال نابودی و زوال است و آن زوال سینمای انسانی است.
 
وی ادامه داد: یک دیالوگ در فیلم وجود دارد که وقتی سینما زیاد می شود، موتورسوار هم زیاد می شود. این جمله نشان می دهد که کیمیایی سیاست، فرهنگ و مصیبت های امروز ما را خوب می شناسد. سینمای کیمیایی از همان آغاز سینمای افسوس بوده است و از روز اول وی برای ارزش های از دست رفته ناراحت می شد.
 
این منتقد درباره پایان فیلم یادآور شد: کیمیایی در گفته های خود به این اشاره می کند که انسان فراموش شده و آدم ها از طریق اینترنت ارتباط برقرار می کنند.او معتقد است انسان ها به دلیل ندیدن یکدیگر تنش پیدا می کنند و اگر یکدیگر را ببینند ممکن است اختلافات تمام شود. به نظرم یکی از اخلاقی ترین فیلم های سال های اخیر است که به نوبه خود یک شأن آموزگاری هم دارد.
 
سید عبدالجواد موسوی درباره کیمیایی گفت: اهمیت کیمیایی در این است که جهانی را برایمان خلق کرده که در فرهنگمان تأثیرگذار بوده است و در این جهان خلق شده اثر قوی و ضعیف هم وجود دارد. از طرف دیگر فضای نقدمان بسیار مسموم است و اتهاماتی نسبت به متروپل و خود کارگردان بسته شده که برایم عجیب است. فضای چندماه اخیر علیه کیمیایی مسموم و منزجر کننده است. به نظرم کیمیایی به شدت جامعه خودش را می شناسد و هرگاه فرصت پیدا کرده تیزبین تر از هر جامعه شناسی دردها و مسائل خود را تشخیص داده و توانسته حرف های خود را بگوید.
منبع: تسنیم