گروه جهاد و مقاومت مشرق - مسئله حضور مسافرانی از دیگر کشورها در کاروانهای راهیان نور به صورت سازماندهی شده یا انفرادی در چند سال اخیر توجهات زیادی را در سطح جامعه و به ویژه رسانه های جمعی به خود جلب کرده است. در این خصوص مسئولان امر نیز بارها در مصاحبه ها و نشست های خبری به این پدیده اشاره و اخباری را اعلام کرده اند؛ اما همه چیز در حد همین اشاره ها باقی مانده و تاکنون گزارش عملکرد یا آمار درست و دقیقی در این خصوص در دست نیست. این مسئله طی سالهای اخیر و با توجه به رخدادهای بین المللی در منطقه غرب آسیا، خلق عنوان «راهیان نور بیداری اسلامی» را نیز از سوی مسئولان راهیان نور به دنبال داشته است. اما هیچ گاه ابعاد این پدیده به درستی مورد تبیین و تدقیق قرار نگرفته است. آیا راهیان نور بیداری اسلامی مربوط به حضور آزادی خواهان کشورهای حوزه بیداری اسلامی در راهیان نور ایران است، یا بناست پای زائران ایرانی راهیان نور به این کشورها باز شود؟
کاروانهای راهیان نور به عنوان پدیده بومی، نمونه مشابهی در کشورهای دیگر ندارد؛ اما چنین پدیده ای در دنیا ذیل عنوان «گردشگری جنگ» تعریف می شود. گردشگری جنگ وقتی به مرزهای ایران می رسد، رنگ و بوی دیگری می گیرد. تاریخ، معنویت و حماسه دستاوردهایی هستند که گردشگران جنگ در ایران، از آوار مناطق جنگی نصیب می برند تا این شاخه در ایران چارچوبی تازه پیدا کند؛ چارچوبی تازه که عنوان تازه «گردشگری مقاومت» را ایجاد می کند.
جذب گردشگر در سنگر
در سالهای اخیر به توجه به استقبال مردمی، دامنه راهیان نور گسترده تر شده و به چند بخش خلیج فارس (راهیان نور دریایی)، غرب (ایلام و کرمانشاه)، شمال غرب (کردستان و آذربایجان غربی) و جنوب کشور (خوزستان) و تفکیک شده است. اخیرا زمزمه هایی مبنی بر راه اندازی راهیان نور شرق کشور نیز به گوش می رسد که البته با مشکلات امنیتی آن منطقه تحقق آن فعلا امری بعید است.
اما این گستردگی منحصر به جغرافیا نیست و به زمان های مختلف در سال نیز رسیده است. اکنون در فصلهای مختلف در جاده های منتهی به این مناطق شاهد عبور گردشگرانی هستیم که مقصدشان سنگرهایی است که روزی در آن جنگ جریان داشته است. هرچند هنوز بیشترین حجم سفر و تجمع زائران، به سمت ایام نوروز و در مناطق عملیاتی جنوب کشور متمرکز است که هرسال آمار متفاوتی بین 2 تا 4 میلیون برای آن اعلام می شود. بسیاری از زائران زمینی عتبات عالیات عراق در مسیر خود به پایانه های مرزی ایران و عراق توقف کوتاهی در یکی از یادمانهای دفاع مقدس داشته اند. همه اینها ناظر به داخل مرزهای ما است، اما آیا در خارج مرزها نیز چنین ظرفیتی وجود دارد؟
تجربه های ناقص اما ارزشمند
حرکت فرهنگی راهیان نور در داخل کشور دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی زیادی طی سالیان اخیر حاصل کرده که در میان مردم شناخته شده است. به همین خاطر به نظر می رسد می توان از این ظرفیت برای جذب گردشگر خارجی به خصوص علاقه مندان به ایران، شیعیان و مسلمانان در کشورهای دیگر نیز استفاده شود.
در تشریح وظایف ذاتی بنیاد حفظ آثار و نشر ازشهای دفاع مقدس صراحتا به دو وظیفه «ثبت و تدوین مبانی فرهنگی دفاع مقدس بهمنظور انتقال آن به نسلهای آینده و سایر ملل» و «فراهم ساختن زمینههای لازم جهت معرفی آثار دفاع مقدس به مردم ایران و سایر کشورها» اشاره شده است. که تاکید دوباره بر سایر ملل و سایر کشور ها در این وظیفه حائز اهمیت است. از سوی دیگر رئیس بنیاد حفظ آثار، ریاست ستاد مرکزی راهیان نور را نیز برعهده دارد.
برای جذب گردشگر خارجی تلاشهای محدودی نیز صورت گرفته و نتایجی حاصل شده است. از جمله آنها حضور هرساله کاروان دانشگاه بین المللی جامعه المصطفی از قم و طلاب خارجی این دانشگاه از کشورهای مختلف جهان در راهیان نور بوده است. با همت حزب الله لبنان، تابحال کاروانهای معدودی نیز از این کشور در مناطق عملیاتی و یادمان های دفاع مقدس حضور پیدا کرده اند. همچنین با تلاش موزه صلح تهران و انجمن حمایت از قربانیان شیمیایی گروه هایی از دیگر کشورها مانند ژاپن، ویتنام، بلژیک، کانادا، سوئد و... از این موزه و یادبود قربانیان حمله شیمیای در شهر سردشت بازدید کرده اند.
شکست در «ستاد گردشگری جنگ»
طی حرکتی دیگر در سال 85 «ستاد گردشگری جنگ» به ریاست معاون وقت رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایجاد شد. این ستاد تدوین طﺮح ﺟﺎﻣﻊ ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﺟﻨﮓ، ثبت ملی و جهانی دفاع مقدس در شمار میراث معنوی و «استفاده از ظرفیتهای گردشگری جنگ در ابعاد داخلی و خارجی» را جزو برنامه های اصلی خود عنوان کرد؛ جالب آنکه در سال 90، ده درصد از بودجه گردشگری کشور نیز برای توسعه «گردشگری جنگ» به این ستاد اختصاص یافت. اکنون مدتهاست که همه چیز به دست فراموشی سپرده شده و از ستاد گردشگری جنگ خبری نیست که نیست.
به هر حال با وجود برخی همکاریهای دولت با ستاد مرکزی راهیان نور در این سالها، بحث حضور مسافران دیگر کشورها در راهیان نور در همین حد باقی مانده است. در تمام این مدت از عزم جدی برای برای افزایش حضور گردشگران مقاومت در ایران خبر نبوده است. در دنیای امروز صنعت گردشگری از حالت محلی خارج و وارد عرصه سیاست شده است به طوری که دولتمردان تلاش میکنند با دیپلماسی قوی اقدام به تشکیل شبکههای بینالمللی برای جذب گردشگرکنند.در این میان جای خالی وزارت خارجه به به شدت احساس می شود و به نظر می رسد رایزن های فرهنگی ایران در خارج از کشور و سازمان ارتباطات اسلامی عملکردی در این رابطه نداشته اند. به تبع آن نیاز به زیرساختهای و امکاناتی افزون بر آنچه هست احساس می شود و این یعنی ما هنوز در نقطه صفر قرار داریم!
هم افزایی در حیطه های گردشگری
«گردشگری سلامت» (که با عناوین گردشگری درمانی یا توریسم پزشکی نیز از آن یاد می شود) به عنوان چهارمین صنعت درآمدزای جهان شناخته می شود. کشور ما در سالهای اخیر در این حوزه صاحب قطب هایی در بیمارستانهای مشهد، تهران و شیراز شده که رقابتی تنگاتنگ در این زمینه با کشورهای صاحب نام در حوزه خدمات پزشکی دارند. این بیمارستانها به طور مرتب پذیرای مسافرانی از کشورهای مختلف آسیا، اروپای غربی و کانادا هستند.
در «گردشگری زیارتی» نیز ایران با وجود ضعف ساماندهی و فقدان متولی واحد، با افزایش جذب زائران خارجی به مقصد حرم امام رضا(ع) و مرقد حضرت معصومه(س) از کشورهای مسلمان توانسته به توفیقاتی دست یابد. از این روست که طبق آمار پلیس مهاجرت ایران تنها در سال 92 حدود یک میلیون و 600 هزار نفر از کشور عراق و یک میلیون صد هزار نفر نیز از جمهوری آذربایجان وارد کشور شده اند که بیشترین تعداد آنها با انگیزه گردشگری مذهبی و گردشگری سلامت به ایران آمده اند و خراسان رضوی مقصد اول گردشگران خارجی به حساب می آید.
توجهی کوتاه به بیش از ۱۲هزار بقعه متبرکه، امامزاده و مکانهای مقدس در کشورمان که بیش از سههزار و ۷۵۰ مورد آن در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدهاند پتانسیل های گسترده این حوزه را نشان می دهد. از طریق تقویت این دو حوزه علاوه بر عواید اقتصادی، فرصتهای فرهنگی نیز برای توسعه اجتماعی کشور ایجاد شده است.
طبق آخرین اطلاعات در پایان سال 92، بیشترین گردشگران به ترتیب از 9 کشور عراق، آذربایجان، افغانستان، ترکیه، پاکستان، ترکمنستان، عربستان سعودی، کویت و هندوستان به ایران آمده اند که اکثر آنها جزو کشورهای اسلامی هستند یا جامعه مسلمان زیادی را در خود جای داده اند و می توانند به عنوان جامعه هدف برای جذب گردشگر مقاومت مورد استفاده قرار گیرند.
در همین راستا اگر مسئله «گردشگری مقاومت» نیز به عنوان شاخه ای از گردشگری جنگ، با هدف بازدید مسافران خارجی از مناطق جنگی عواید بسیاری برای کشور به ارمغان خواهد داشت. چراکه معرفی ویژگی های منحصر به فرد دوران دفاع مقدس در کنار جذابیتهای طولانی ترین جنگ قرن بیستم بین ایران و عراق می تواند به عنوان یک پتانسیل بالا برای جذب گردشگر مورد استفاده قرار گیرد. این فرایند امتحان خود را در دنیا پس داده است، همانطور که اردوگاه اسرای جنگی در لهستان با نام «آشویتس برکناو» یا آشویتس2 به عنوان سند هولوکاست و جنایت نازی ها در جنگ جهانی دوم شناخته می شود، تنها در سال 2007 حدود دو میلیون و صد هزار نفر بازدیدکننده داشت.
جوانه بر ویرانه جنگ
نگاه کلان تر به مسئله گردشگری مؤید این است که رشد هماهنگ عرصه های مختلف گردشگری منجر به هم افزایی می شود. این هم افزاییآن علاوه بر افزایش آمار ورود گردشگر به کشور، به بالارفتن مدت زمان حضور این گردشگران نیز منتج می شود که به معنای افزایش بازده اقتصادی و فرهنگی است. یکی از دلایل توفیق گردشگری سلامت در مشهد هدف گذاری درست برای استفاده از حجم بالای زائران این شهر است. به طور مثال استان خوزستان واجد جاذبه بالای های گردشگری تاریخی و تمدنی (ایذه، چغازنبیل، شوشتر)، طبیعی (تالاب شادگان)، زیارتی (دانیال نبی شوش)، اقتصادی(منطقه آزاد تجاری اروند) و موارد دیگری نیز هست که می توان برای تقویت متقابل جاذبه های دوران دفاع مقدس از جمله 13 یادمان جنگ این استان به آنها توجه داشت.
رشد این فرایند فرصتی مناسب برای رونق اقتصاد محلی و جوانه های تازه بر ویرانه های جنگ است. آن هم در سایه گسترش زیرساختهای مشترک گردشگری؛ چراکه یکی از نتایج حمایت دولت از سرمایه گذاران محلی، ساخت مهمانپذیرها و محلهای بومی ویژه اسکان گردشگران خواهد بود. شاید به این واسطه خرمشهر که پیش از جنگ 5 هتل مناسب داشت، بتواند دوباره صاحب یک هتل آبرومند شود. بسیاری اوقات به علت نبود مکان و فضای کافی برای اقامت مسافرانی که به آبادان میآیند، توقفی طولانی ندارند و سریع شهر راه ترک می کنند.
برای رونق گردشگری منطقه، تنها روال فعلی کاروانهای راهیان نور که وابسته به ارگانهای نظامی کشور است کافی نیست؛ چون این کاروانها اکثر مواد مصرفی مورد نیاز را همراه خود دارند، از محلهای اسکان اردوگاهی استفاده می کنند و درآمد قابل توجهی برای کسبه محلی نخواهند داشت. این گردشگران عمومی داخلی و خارجی هستند که میتوانند زمینه اشتغال جوانان منطقه و رونق اقتصادی را برای این مناطق به ارمغان بیاورند. در همین راستا هدف گذاری مسئولین راهیان نور در قالب طرح های گسترده برای حضور خانواده ها با خودروهای شخصی در مناطق عملیاتی و خارج از قالب کاروانهای رایج، در یکی دو سال اخیر مورد حمایت و استقبال قرار گرفته است.
گردشگری مقاومت و اقتصاد مقاومتی
ایران باید در سال 1404 پذیرای 20میلیون گردشگر و درآمد سالانه قریب25 میلیارد دلار از محل گردشگر ورودی باشد. در سند چشم انداز 20 ساله توسعه بخش میراث فرهنگی و گردشگری مصوبه سال 83 «شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری» صراحتا به این نکته اشاره شده و کلیات این سند عینا در هیات وزیران به تصویب رسیده است. طبق آمار ارائه شده از سوی معاونت گردشگری، آمار گردشگران خارجی ورودی به ایران در سال 83، حدود یک میلیون و600 هزار نفر بوده است. این آمار در سال 89 یعنی 6 طی سال دو برابر شده و به میزان سه میلیون و 120 هزار نفر رسیده است.در سال 91 شاهد آمار سه میلیون و ۷۲۹ هزار نفری بودیم و آخرین آمار رسمی ارائه شده نیز مربوط به سال 92 است که عدد چهار میلیون و هشتصد هزار تبعه خارجی از 193 کشور را نشان می دهد که از مرزهای رسمی وارد کشور شده اند. جالب آنکه تقریبا نیمی از این گردشگران به منظورهای خاص گردشگری به کشور آمده اند که زیارت در اولویت آنها بوده است.
نگاهی گذرا به این آمار بدین معنی است که باوجود رشد کند گردشگر خارجی، تا چشم انداز مذکور هنوز فاصله بسیاری وجود دارد. با این اوصاف تقویت شاخه های ویژه گردشگری از جمله «گردشگری مقاومت» می تواند به جبران کمبودهای موجود کمک کند.
موزه ها و زیر ساخت گردشگری
عمده ترین جاذبه های گردشگری جنگ در دنیا شامل جبهه ها و مناطق نبرد، یادمان های جنگ و قربانیان آن، قبرستان های کشتگان جنگ و موزه های جنگ و صلح می شود.حتی اگر بازدیدکنندگان نگاه ایدئولوژیک هم به جنگ نداشته باشند، دوست دارند به دیدن جاهایی بروند که در این سال ها در کتاب ها خوانده اند و در فیلم ها تماشا کرده اند.
موزه های جنگ در دنیا به عنوان زیر ساختهای جذب گردشگر جنگ به شمار می روند و هرساله شمار بسیاری از گردشگران کشورهای مختلف را به خود جلب می کنند. معروفترین آنها هم متعلق به کشورهایی است که نامشان در تاریخ جنگ برجسته است. موزه نیروی هوایی آمریکا، موزه جنگ کرهشمالی که در بخشی از «پیونگ یانگ»،به عنوان نمادی از جنگ این کشور با آمریکا بهچشم میخورد نمونههای معروفی از موزههای مخصوص جنگ هستند. اما در این میان، شاید موزه جنگ امپراطوری یا همان امپریال با 7 شعبه در شهرهای مختلف انگلیس، موزه یادمان دیوار برلین و موزه جنگ روسیه در نوع خود شاخصتر باشند. موزه جنگ جهانی دوم در لهستان هم جزو برترین موزه های جهان از نظر طراحی قرار گرفته است.
در ایران نیز طی سالهای اخیر موزه های دفاع مقدس سر و شکل تازه ای گرفته اند. باغ موزه های دفاع مقدس تهران، کرمان و همدان و موزه دفاع مقدس خرمشهر و کرمانشاه از مشهور ترین آنها هستند. موزه صلح تهران نیز توانسته به عنوان تنها موزه صلح خاورمیانه و عضوی از 150 موزه شبکه بین المللی موزه های صلح جهانی صاحب اعتبار باشد. خبرهایی هم از آغاز احداث موزه های دفاع مقدس در کردستان، اهواز و بوشهر و ساخت فرهنگسرای دفاع مقدس در اصفهان به گوش می رسد. با این وجود هنوز این موزه ها در جذب مخاطب بالقوه ایرانی و معرفی جهانی خود مسیری طولانی در پیش دارند.
موزه ای به اندازه یک شهر
بازمانده تجهیزات جنگی آمریکا در دوران حمله سراسری به خاک ویتنام، امروزه علاوه بر جاذبه گردشگری تبدیل به نمادی از مقاومت مردم ویتنام شده است. سنگرهای بتونی زیر هتل مرکزی شهر هانوی و تونلهای پر پیچ و خم 200 کیلومتری زیر شهر هوشیمینه که برای مقابله با آمریکا حفر شده بود اکنون به جای عبور ویت کنگ ها، محل عبور و مرور گردشگران سراسر جهان در صلح و آرامش شده که هر گام آنها باعث ایجاد رونق گردشگری در ویتنام میشود. بقایای به جای مانده از جنگ یکی از مهمترین عواملی است که در کنار سواحل زیبا و طبیعت جنگلهای این کشور کمک کرده ویتنام با میانگین 600 هزار گردشگر در ماه، به چهارمین مقصد گردشگران جهان تبدیل شده است و از اکنون خود را برای جذب 10 میلیون گردشگر در سال 2020 آماده کند. در تمام این سالها دولت ویتنام برای جذب گردشگر به واسطه آثار به جای مانده از جنگ با آمریکا برنامه ویژه ای داشته و این یعنی رونق گردشگری در سایه جنگ! حال اگر ماجرا را مقایسه کنید با وضعیتی که در سالهای بعد از جنگ برای خرمشهر و مظهر مقاومت مردمی رقم زده شد، دیگر صحبتی باقی نمی ماند!
از ملیتا تا کابل
اگر به غرب آسیا هم سری بزنیم می بینیم کشور لبنان نیز به واسطه سالهای طولانی مقاومت دربرابر اسرائیل تجربه های خود در این زمینه را برای جذب گردشگر به کار بسته است. موزه ملیتا برای یادبود جنگ33 روزه و احداث یک پارک تفریحی در نقطه صفر مرزی با فلسطین اشغالی توانسته فرصت گردشگری مضاعفی برای این کشور ایجا کند که بسیار باب طبع مسافرین ایرانی است. جالب است که در عراق نیز از زمان صدام موزه ای به نام مرکز فرهنگی جنگ وجود دارد. حتی در حالیکه افغانستان از موزه رسمی جنگ محروم است اخیرا در کابل نیز توسط یک نفر موزه ای خصوصی آثار جنگی راه اندازی شده که آثاری دیدنی به قدمت بیش از یک قرن از تفنگ های سرپر و تیربارهای بریتانیایی گرفته تا توپ های ساخت افغانستان و لاشه هواپیما و بالگردهای روسی در آن موجود است. ارزش این موزه خصوصی توسط فرماندهان ناتو بیش از یک میلیون دلار قیمت گذاری شده است.
تغییر نگرش، نیازمند تبلیغات
از جمله راهبردهای ثبت شده حوزه گردشگری در سندی که ذکر آن رفت، «تغییر نگرش نسبت به کشور ایران در بازارهای هدف از طریق سرمایه گذاری مناسب در تبلیغات» است. مسئولان سازمان میراث فرهنگی در سالهای گذشته بر این باور بوده اند که تبلیغات منفی دربارهی ایران زیاد است و برخی سفارتخانههای خارجی به اتباع خود توصیه میکنند، به ایران سفر نکنند یا سفرشان را محدودتر کنند. با این وجود در سالهای اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی بودجه چندانی به امر تبلیغات جذب گردشگر برای ایران تخصیص داده نشده است. هرچند به نظر می رسد در سالهای قبل از آن هم، ایران در عرصه تبلیغات گردشگری توفیق چندانی نداشته است.
اینکه کشوری بتواند سطح شبکه گردشگری خود را از سطح محلی وارد فاز چند ملیتی کند از آن دست موضوعاتی است که تنها توسط دستگاه دیپلماسی قوی محقق خواهد شد. ادبیات صنعت گردشگری سالهاست که تغییر کرده و دولتها از نقاط قوت همپیمانان خود در جهت جذب مسافر استفاده میکنند. با توجه به نیاز کشور برای شکستن تحریم ها علیه ایران، گسترش گردشگری مقاومت می تواند دو بهره اساسی داشته باشد اول آشنایی مسافران با فضای واقعی کشور ایران و درک تفاوت شگرف آنچه هست با آنچه بازنمایی می شود برای آنهاست. دوم رونق صنعت توریسم و گردش مالی بالا و ورود ارز به کشور به واسطه حضور گردشگرانی از کشورهای مختلف است که هیچ تحریمی نمی تواند جلوی آن را بگیرد و اثر مستقیم بر رونق اقتصادی کشور دارد. این به معنای وجود یک راهکار مردمی و مستقیم برای تقویت اقتصاد مقاومتی از دل فرهنگ مقاومت است.
راهیان نور برون مرزی
سابقه تاریخی موجود در کشورهای مقاوم در برابر تجاوزهای استکباری آمریکا، اسرائیل و وابستگان به آنها... مانند افغانستان، لبنان، عراق و اخیرا سوریه، امکان گسترش گردشگری مقاومت در سایر کشورها را به عنوان یک مسئله بالقوه ایجاد کرده است. اما این ظرفیت نیازمند بررسی بیشتر است چرا که حضور مسافر ایرانی در کشوری دیگر مناسبات و حساسیت هایی به مراتب بیشتر از داخل کشور دارد که از جمله آنها ملاحظه های امنیتی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی است. با این وجود اخیرا تجربه های بسیار محدود اما موقفی در خصوص حضور گردشگران ایرانی در مناطق جنگی دیگر کشور ها وجود دارد. یکی از آنها حضور گروه های دانشجویی، هنری و رسانه ای در جنوب لبنان است که بازخوردهای بسیار مثبتی را به دنبال داشته است که حاکی از شناخت بیشتر حزب الله و صلابت بین المللی ایران در نزدیکترین نقطه به مرز اسرائیل است. حتی تجربه هایی از سفر برخی گروه ها به افغانستان ثبت شده است که جای تامل بیشتر دارد؛ به ویژه دره پنجشیر به عنوان محل دفن و مرکز فرماندهی احمدشاه مسعود که سالیان دراز قطب مقاومت در برابر بیگانگان و طالبان بوده است.
ابزار صدور انقلاب
مهترین تاثیر چنین پدیده ای ایجاد زمینه برای صدور انقلاب و ارتباط بیشتر جامعه ایرانی با مردم دیگر کشورهاست. نفس فرصت حضور دانشجویان ایرانی به عنوان قهرمان مقابله با زورگویی آمریکا در منطقه در کشورهایی که تجربه های مشابهی دارند امری مفید است. حرکتهای منسجم در این خصوص با بهره گیری از تجربه وظرفیت بالایی همچون عمره دانشجویی و راهیان نور در کنار ارائه تسهیلات به دانشجویان علاقه مند می تواند بیش از هر چیز به گسترش دید و افزایش افق نگاه آنها در خصوص موقعیت ایران در میان کشورهای دیگر کمک کند و البته مسیر جدید و ارزان تری را برای تجربه اندوزی جوانان اهل سفر و علاقه مند به دیدن کشورهای دیگر فراهم کند تا شاید حداقل قدری از آمار عجیب میلیونی حضور گردشگران ایرانی در آنتالیای ترکیه کاسته شود!
گردشگری پایدار
گردشگری جنگ رخداد مهمی در صنعت گردشگری است، اما اگر در ایران به شاخصه های بومی آن توجه و به درستی هدایت شود می تواند با ایجاد تصویر دقیقی از آن در کشورهای دیگر، به فرمی از گردشگری پایدار بدل شود که با استقبال مواجه و عنوان بدیع «گردشگری مقاومت» شایسته آن باشد. بهترین سیاست در این قبال که باید از سوی نهاد های حاکمیتی برای شکوفایی توامان اقتصاد و فرهنگ دنبال شود فعال شدن صنعت گردشگری داخلی برای افزایش گردش پولی و رونق اقتصادی و تقویت جذب گردشگر خارجی برای ورود ارز به کشور و کمک به اقتصادو افزایش اشتغال است.
باید به گردشگری مقاومت و کاروان های رهسپار به مناطق جنگی، از زاویه ای دیگر نگریست و این شاخه از توریسم را که در ایران پتانسیل های بسیاری برای رشد و گسترش آن وجود دارد، ارج نهاد. بدیهی است ارزش های مقاومت و پایداری مردم ما نیز از این طریق بهتر و بیشتر رخ می نمایانند.
*خبرگزاری دفاع مقدس / محمد مهدی شیخ صراف
کد خبر 332316
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۱
کاروان های راهیان نور به عنوان پدیده بومی، نمونه مشابهی در کشورهای دیگر ندارد؛ اما در دنیا ذیل عنوان «گردشگری جنگ» تعریف می شود. گردشگری جنگ وقتی به مرزهای ایران می رسد، رنگ و بوی دیگری می گیرد تا چارچوبی تازه پیدا کند؛ چارچوبی که عنوان تازه «گردشگری مقاومت» را ایجاد می کند.