به گزارش مشرق، محمدرضا باهنر نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي در گفت و گويي که با ويژه نامه روزنامه ايران انجام داده است گفت: مجلس ما عملاً در حکم یک پارلمان ایالتی در برخی کشورهای دیگر است. هر چند منتخبان نماینده همه ملت محسوب میشوند، اما علقهها، رفت و آمدها و ارتباطات عموماً به یک منطقه خاص یعنی حوزههای انتخابیه برمیگردد. اگر چه نمایندگان سعی دارند مطالبات منطقهای و ملی را همسو کنند، اما همیشه موفق نمیشوند و لذا یکسری هزینههای نابجا در کشور به وجود میآید. مثلاً یک رودخانهای از سه استان رد میشود و میخواهند یک سد روی این رودخانه بزنند. کار کارشناسی میگوید سد باید در فلان منطقه زده شود اما مطالبات منطقهای اقتضا میکند که در یک نقطه دیگر زده شود. اینجا بین منافع منطقهای و ملی تضاد ایجاد میشود. همین بحثها و حرفها بین نمایندگان تبدیل به گفتوگو و تعامل و بعضاً هم تبدیل به درگیری یا طرح سؤال و استیضاح میشود. بر این اساس طبیعی است که تذکرات و سؤالات نمایندگان از وزرا زیاد باشد که تفاوت معناداری هم با دورههای گذشته ندارد اما بعضی دولتیها میخواهند اثبات کنند که مجلس از دولت یازدهم بیشتر سؤال میکند.
باهنر گفت: به نظر من نمایندگان مجلس نهم جزو بدشانس ترین نمایندگان بعد از انقلاب هستند. چون زمانی وارد پارلمان شدند که اعتبار نیست، بودجه عمرانی کم است، پروژههای نیمه تمام بسیار است و مشکل اشتغال هم وجود دارد. طبیعی است که تبعات این مشکلات در مجلس به تذکر و سؤال تبدیل میشود. از طرف دیگر وزرای دولت هم در دوره ابتدایی مسئولیت خود مقداری دل نازک هستند. مثلاً بعضیها میگفتند در جریان رفت و آمدها به مجلس وقت ما گرفته میشود، حال آنکه یکی از وظایف وزیر پاسخ گفتن به سؤالات نمایندگان است.
اهم اظهارات نايب رئيس مجلس در ادامه مي آيد:
* ما در هیأت رئیسه تلاشمان این بوده که این اختلافها را به حداقل برسانیم. مثلاً همین الان 80 درصد سؤالات را قبل از این که به صحن علنی برسد حل و فصل میکنیم. در حالی که طبق قانون یک نماینده میتواند سؤال کند و هیچ کس هم نمی تواند مانع او شود. اما ما آنقدر تلاش میکنیم و جلسه میگذاریم تا طرف را قانع کنیم. یک نکته دیگر هم وجود دارد این که دولت و قوه قضائیه نمیتوانند حس مجلس را درک کنند. چون در این نهادها به هر حال مقامات بالاتری هستند که دستورالعمل میدهند و بقیه آن را عمل میکنند اما در مجلس بحث فرمان و دستور دادن نیست و همه نمایندگان از وظایف و اختیارات یکسانی برخوردار هستند و هیچ کس نمایندهتر نیست.
*نمایندگان 290 نفر هستند با سلایق، رویکردها و سیاستهای راهبردی متفاوت. برای شما شاید 40- 50 نفر کارشان در این خصوص پررنگتر باشد ولی داخل مجلس که بیاید میبینید در حوزههای دیگر یک عده دیگر خیلی فعال هستند. ممکن است طیفی در مجلس علاقهمند باشند از دریچه انتقادی به دولت نگاه کنند که هیچ اشکالی هم ندارد. با این حال مهم رفتار کلان مجلس است. الان اگر بخواهیم جلو استیضاح وزرا را رها کنیم شاید 5- 6 طرح استیضاح کلید بخورد. ما البته به لحاظ قانونی جلو آنها را نمیگیریم. بلکه مدیریت میکنیم. یک جاهایی هم زورمان نمیرسد یعنی نمیتوانیم اقناع کنیم.
*استیضاحها(آنهايي که اخيرا مطرح شده است) مربوط به الان نیست. مثلاً طرح استیضاح وزیر نیرو از دو ماه قبل در جریان است. البته من آقای چیتچیان را از وزرای موفق میدانم و اگر لازم باشد در دفاع از ایشان صحبت میکنم. موضوع آب در کشور ما یک بحث جدی است. حالا برخی راه حلهای بهتری ندارند، فکر میکنند اگر این وزیر برود و کس دیگری بیاید مشکلات حل میشود. اما درباره این که فرمودید باید کار بیشتری کنیم؛ میگویند نعمتان مجهولتان الصحت و الامان. این امنیتی که الان در مجلس وجود دارد را دولتیها قدر نمی دانند اگر چند روز ناامن شود آن وقت میفهمند که ما چقدر داریم تلاش میکنیم ( با خنده). البته این وظیفه ماست.
* نبود احزاب قدرتمند تأثیراتش را این گونه در مجلس میگذارد. من همیشه گفتهام که نظام مردمسالاری دینی که یک هدیه بزرگ امام(ره) و نظام اسلامی به نسل معاصر است بدون چند حزب قدرتمند مشکل دارد. باید حتماً فعالیتهای سیاسی هدایت شوند در چارچوب چند حزب قدرتمند که معتقد به قانون هستند.
*به نظر من مقطع مشترک مجلس نهم و دولت یازدهم یک مقطع طلایی است. باید از این مقطع برای حل مشکلات کشور استفاده حداکثری بشود. همین جا هم گلایه میکنم که اگر کسانی منتظر مجلس دهم هستند تا وضعیت برای آنها خیلی خوب شود یا مجلسیهایی منتظر دولت دوازدهم باشند، اینها واقعاً وقت را از دست میدهند. در این دو ساله طلایی باید بیشترین همفکری و هم افزایی را داشته باشیم تا گرههای مملکت باز شود. وقت برای رقابت وجود دارد الان وقت رقابت نیست الان باید کار کنیم.
*در مجموع عملکرد دولت را قابل دفاع میدانم بخصوص که فکرهای خوب و نیروهای استراتژیست با تجربه در این دولت وجود دارد. دولت در سیاست خارجی تلاش خوبی کرده و موفقیتهای خوبی هم داشته است. ما هم در مجلس باید رصد کنیم و مراقب باشیم که چارچوبهای ارزشی نظام رعایت شود. البته به مذاکره کنندگان خودمان اعتماد داریم و به رقیب اعتماد نداریم. ما ضمن این که تحولات را رصد میکنیم حمایت هم میکنیم. با این حال برخی حرفهای حاشیهای از سوی مسئولان دولتی به صلاح نیست. مثلا آن سخنان رئیس جمهوری درباره صلح امام حسن (ع) حرف و حدیث زیادی در پی دارد. من میخواهم بگویم موقعیت ما الان موقعیت امام حسن (ع) نیست. همه ائمه بهترین رفتار را در موقعیت خود انجام دادند اما باید ببینیم ما در چه فضایی هستیم. ما در فضای امام حسن(ع) نیستیم که فرماندهانش به او خیانت کردند. امروز یکی از فرماندهان ما قاسم سلیمانی است که اخیراً پیامکی دیدم با این مضمون که بشار اسد گفته اگر سردار سلیمانی در انتخابات سوریه نامزد میشد رأی میآورد. البته دوران ما دوران نرمش قهرمانانه است و بر همین اساس وارد فاز برد برد در مذاکرات هستهای شدهایم. رقیب ما باید بداند اگر بازی برد- برد را تبدیل به بازی برد- باخت کند، بازنده اصلی او خواهد بود.
*در حوزه اقتصادی هم دولت یازدهم ترمز افزایش قیمتها را با تدابیر خوبی که داشت کشید. اما این مشکل که حل میشود یک نگرانی دیگر بهوجود میآید. به هر حال تردیدی نیست که به هر دلیلی اعم از بی تدبیری و سوء مدیریت یا تحریمها نقدینگی کشور بیش از 500 هزار میلیارد تومان است. یک زمانی این نقدینگی میدوید دنبال ارز و سکه و ملک و طلا. در دولت جدید جلوی اینها گرفته شده اما 500 هزار میلیارد تومان کجا باید برود؟ اگر تدبیر نشود تبدیل به سیلی میشود که همه این کارهای خوب را هم خراب میکند. من نگران این بخش هستم. آنجا که جلو تشنجات بازار گرفته شد و یک ثبات برقرار شده قابل دفاع و خوب است اما بالاخره این میزان نقدینگی یک واقعیت است که الان پشت یک سد جمع شده است. اگر درست کانال کشی نکنیم و پشت سد تولید نیندازیم دوباره ممکن است آسیبهای زیادی ببینیم.
*در حوزه اقتصاد پاشنه آشیل ما تولید است. تولید باید یک «تیک آف» داشته باشد. دولت تمهیدات خوبی اندیشیده و فکرهای خوبی دارد اما هنوز تیک آف انجام نشده است. باید فکرهای خوب دولت تبدیل به عمل شود. یک جاهایی هست که دولت باید شجاعت بیشتری از خود نشان دهد. مثلاً در هدفمندی یارانهها خیلی تلاش شد برای انصراف از ثبت نام دریافت یارانه ولی به هر دلیلی فقط دو میلیون نفر انصراف دادند. امروز که 10 ماه از استقرار دولت میگذرد اعلام کرده هر ماه 500- 600 میلیارد تومان برای هدفمندی یارانهها کسری داریم. راه حل آن را بلدند و فقط یک شجاعت میخواهد تا راه حلها عملیاتی شود. اگر 10 درصد از متمولترین افراد قرار است یارانه نگیرند خوب تصمیم بگیریم و عمل کنیم. ممکن است یک عدهای هم ناراحت شوند اما هر یک ماهی که این تصمیم به تأخیر افتد، 600 میلیارد تومان کسری ایجاد میکنیم. بنابر این اگر این طور پیش برویم تولیدی که پاشنه آشیلش نقدینگی است در این دولت هم چیزی گیرش نمی آید.
* من این طور تقسیمبندی نمیکنم. من به عنوان دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین و رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری و یک نماینده تأثیرگذار در مجلس معتقدم رقابتهای حزبی عموماً متعلق به زمان انتخابات است. بعد از انتخابات بحثها و جهتگیریها باید در جهت همکاریها و تقویت همافزاییها باشد. مچ گیری و فن زدن را به مصلحت نظام نمیدانم. این که الان با دولت باید چه کنیم؛ به نظرم با تمام توان باید از دولت حمایت کنیم. یک جاهایی هم ممکن است اشتباهاتی داشته باشد که تذکر میدهیم. به هر دلیلی امروز اگر کسی دنبال این باشد که دولت موفق نشود این خیانت به نظام و انقلاب است چه رفقای دولت باشند چه منتقدان و رقبای دولت. امروز هیچ کس نباید آرزو داشته باشد دولت موفق نشود. موقع انتخابات رقابت میکنیم اما همیشه که در کشور انتخابات نیست، باید چهار پنجم وقتمان را صرف کار کنیم و انتخابات هم سرجایش خوب است. اما بعضیها همه دوران را میخواهند تبدیل کنند به انتخابات. یکی از اشکالات دولتهای نهم و دهم هم همین بود. رئیس دولت همیشه فکر میکرد انتخابات است و نگاه میکرد که کی رقیبش است. این نباید به دولت یازدهم تسری پیدا کند. بنابراین باید از دولت حمایت کرد و در جای خود انتقاد هم کرد. مثلاً در دولت آقای روحانی که محورش اعتدال و فراجناحی بوده، به نظر میرسد در چیدمان نیروها عموماً از ظرفیت یک جناح استفاده شده و این مورد انتقاد اصولگرایان است.
* ما میگوییم 31 استاندار را فهرست کنید ببینید از طایفه اصلاحطلبان هستند یا اصولگرایان. البته استانداران آدمها و نیروهای خوبی هستند.
*ولی بالاخره در این کشور از اصولگراهای فعال دو نفر پیدا نشد که استاندار باشند؟ ما نمیگوییم 16 تا از اینها باشند 16 تا از آنها. اصلاً ملاک فقط کارآمدی و تحصیلات و توانمندی باشد. واقعاً از دل اصولگراها هم 4 تا نیرو پیدا نمیشد. البته اینها برای ما هم خیلی مهم نیست و چون بحث شد گفتم ما علاقه داریم کار دولت پیش برود.
*آقای رحمانی فضلی اصلاً نتوانست در چیدن استانداران خوب عمل کند. فرض کنید آقای رحمانی فضلی نبود و یک برادر دیگری مثلاً از وزرای دولت آقای خاتمی بود. آیا غیر از این عمل میکرد. اصلاً وارد نشویم.
*من این جمله را بارها و بارها گفتهام هم در دولت آقای خاتمی و هم در دولت آقای احمدینژاد. یک اشکالی در کشور ما عرف شده که هر دولتی سرکار میآید فکر میکند همه مسئولان قبلی را باید عوض کنند. این کار یک ظلم عظیم به مردم است چرا که کشور را از نصف مدیران کشور محروم میکند. من معتقدم اگر حتی سیستم ما حزبی باشد و یک حزب شکست بخورد و یک حزب دیگر پیروز شود حداکثر افرادی که باید عوض شوند 200 نفر هستند و بقیه باید کار خود را کنند.
* من روز اول به آقای روحانی گفتم که 200 نفر آدمهای حساس سیاسی را عوض میکنید بعد چه میشود؟ هر کدام از این 200 نفر 50 نفر را میخواهد عوض کنند و آن 50 نفر هم هر کدام میخواهند 10 نفر را عوض کنند. من میخواهم بگویم این رویه باید تغییر کند. در جواب من میگویند مگر در دولت قبل این اتفاق نیفتاد؟ حرف من این است که فرق شما با دولت قبل این است که شما این کار را نکنید.
*میخواهید من ردیف کنم و نام ببرم که از استانداران چند نفر اصلاحطلب هستند و چند نفر اصولگرا؟ از میان وزرای دولت آقای احمدینژاد واقعاً یک نفرشان هم بهدرد نمیخورد؟ از 100 تا رئیس دانشگاه زمان آقای احمدینژاد یکیشان بهدرد نمیخورد؟
*از استاندارانی که عزل شدهاند من افرادی را سراغ دارم که نسبت به کسانی که نصب شدهاند خیلی به آقای روحانی نزدیکتر هستند ولی ظاهراً اصل بر تعویض است این را اشتباه میدانم. من هم معتقدم دولت باید هماهنگ و همسو باشد. دولت آقای روحانی باید با رفتار خود دیگران را مجاب کند که رفتار و اقدام درست همین است که انجام میدهد. من معتقدم این دولت میتواند اعتدال را نهادینه کند اما با رفتارش. همه هم باید به دولت در راستای نهادینه کردن اعتدال کمک کنند.
باهنر گفت: به نظر من نمایندگان مجلس نهم جزو بدشانس ترین نمایندگان بعد از انقلاب هستند. چون زمانی وارد پارلمان شدند که اعتبار نیست، بودجه عمرانی کم است، پروژههای نیمه تمام بسیار است و مشکل اشتغال هم وجود دارد. طبیعی است که تبعات این مشکلات در مجلس به تذکر و سؤال تبدیل میشود. از طرف دیگر وزرای دولت هم در دوره ابتدایی مسئولیت خود مقداری دل نازک هستند. مثلاً بعضیها میگفتند در جریان رفت و آمدها به مجلس وقت ما گرفته میشود، حال آنکه یکی از وظایف وزیر پاسخ گفتن به سؤالات نمایندگان است.
اهم اظهارات نايب رئيس مجلس در ادامه مي آيد:
* ما در هیأت رئیسه تلاشمان این بوده که این اختلافها را به حداقل برسانیم. مثلاً همین الان 80 درصد سؤالات را قبل از این که به صحن علنی برسد حل و فصل میکنیم. در حالی که طبق قانون یک نماینده میتواند سؤال کند و هیچ کس هم نمی تواند مانع او شود. اما ما آنقدر تلاش میکنیم و جلسه میگذاریم تا طرف را قانع کنیم. یک نکته دیگر هم وجود دارد این که دولت و قوه قضائیه نمیتوانند حس مجلس را درک کنند. چون در این نهادها به هر حال مقامات بالاتری هستند که دستورالعمل میدهند و بقیه آن را عمل میکنند اما در مجلس بحث فرمان و دستور دادن نیست و همه نمایندگان از وظایف و اختیارات یکسانی برخوردار هستند و هیچ کس نمایندهتر نیست.
*نمایندگان 290 نفر هستند با سلایق، رویکردها و سیاستهای راهبردی متفاوت. برای شما شاید 40- 50 نفر کارشان در این خصوص پررنگتر باشد ولی داخل مجلس که بیاید میبینید در حوزههای دیگر یک عده دیگر خیلی فعال هستند. ممکن است طیفی در مجلس علاقهمند باشند از دریچه انتقادی به دولت نگاه کنند که هیچ اشکالی هم ندارد. با این حال مهم رفتار کلان مجلس است. الان اگر بخواهیم جلو استیضاح وزرا را رها کنیم شاید 5- 6 طرح استیضاح کلید بخورد. ما البته به لحاظ قانونی جلو آنها را نمیگیریم. بلکه مدیریت میکنیم. یک جاهایی هم زورمان نمیرسد یعنی نمیتوانیم اقناع کنیم.
*استیضاحها(آنهايي که اخيرا مطرح شده است) مربوط به الان نیست. مثلاً طرح استیضاح وزیر نیرو از دو ماه قبل در جریان است. البته من آقای چیتچیان را از وزرای موفق میدانم و اگر لازم باشد در دفاع از ایشان صحبت میکنم. موضوع آب در کشور ما یک بحث جدی است. حالا برخی راه حلهای بهتری ندارند، فکر میکنند اگر این وزیر برود و کس دیگری بیاید مشکلات حل میشود. اما درباره این که فرمودید باید کار بیشتری کنیم؛ میگویند نعمتان مجهولتان الصحت و الامان. این امنیتی که الان در مجلس وجود دارد را دولتیها قدر نمی دانند اگر چند روز ناامن شود آن وقت میفهمند که ما چقدر داریم تلاش میکنیم ( با خنده). البته این وظیفه ماست.
* نبود احزاب قدرتمند تأثیراتش را این گونه در مجلس میگذارد. من همیشه گفتهام که نظام مردمسالاری دینی که یک هدیه بزرگ امام(ره) و نظام اسلامی به نسل معاصر است بدون چند حزب قدرتمند مشکل دارد. باید حتماً فعالیتهای سیاسی هدایت شوند در چارچوب چند حزب قدرتمند که معتقد به قانون هستند.
*به نظر من مقطع مشترک مجلس نهم و دولت یازدهم یک مقطع طلایی است. باید از این مقطع برای حل مشکلات کشور استفاده حداکثری بشود. همین جا هم گلایه میکنم که اگر کسانی منتظر مجلس دهم هستند تا وضعیت برای آنها خیلی خوب شود یا مجلسیهایی منتظر دولت دوازدهم باشند، اینها واقعاً وقت را از دست میدهند. در این دو ساله طلایی باید بیشترین همفکری و هم افزایی را داشته باشیم تا گرههای مملکت باز شود. وقت برای رقابت وجود دارد الان وقت رقابت نیست الان باید کار کنیم.
*در مجموع عملکرد دولت را قابل دفاع میدانم بخصوص که فکرهای خوب و نیروهای استراتژیست با تجربه در این دولت وجود دارد. دولت در سیاست خارجی تلاش خوبی کرده و موفقیتهای خوبی هم داشته است. ما هم در مجلس باید رصد کنیم و مراقب باشیم که چارچوبهای ارزشی نظام رعایت شود. البته به مذاکره کنندگان خودمان اعتماد داریم و به رقیب اعتماد نداریم. ما ضمن این که تحولات را رصد میکنیم حمایت هم میکنیم. با این حال برخی حرفهای حاشیهای از سوی مسئولان دولتی به صلاح نیست. مثلا آن سخنان رئیس جمهوری درباره صلح امام حسن (ع) حرف و حدیث زیادی در پی دارد. من میخواهم بگویم موقعیت ما الان موقعیت امام حسن (ع) نیست. همه ائمه بهترین رفتار را در موقعیت خود انجام دادند اما باید ببینیم ما در چه فضایی هستیم. ما در فضای امام حسن(ع) نیستیم که فرماندهانش به او خیانت کردند. امروز یکی از فرماندهان ما قاسم سلیمانی است که اخیراً پیامکی دیدم با این مضمون که بشار اسد گفته اگر سردار سلیمانی در انتخابات سوریه نامزد میشد رأی میآورد. البته دوران ما دوران نرمش قهرمانانه است و بر همین اساس وارد فاز برد برد در مذاکرات هستهای شدهایم. رقیب ما باید بداند اگر بازی برد- برد را تبدیل به بازی برد- باخت کند، بازنده اصلی او خواهد بود.
*در حوزه اقتصادی هم دولت یازدهم ترمز افزایش قیمتها را با تدابیر خوبی که داشت کشید. اما این مشکل که حل میشود یک نگرانی دیگر بهوجود میآید. به هر حال تردیدی نیست که به هر دلیلی اعم از بی تدبیری و سوء مدیریت یا تحریمها نقدینگی کشور بیش از 500 هزار میلیارد تومان است. یک زمانی این نقدینگی میدوید دنبال ارز و سکه و ملک و طلا. در دولت جدید جلوی اینها گرفته شده اما 500 هزار میلیارد تومان کجا باید برود؟ اگر تدبیر نشود تبدیل به سیلی میشود که همه این کارهای خوب را هم خراب میکند. من نگران این بخش هستم. آنجا که جلو تشنجات بازار گرفته شد و یک ثبات برقرار شده قابل دفاع و خوب است اما بالاخره این میزان نقدینگی یک واقعیت است که الان پشت یک سد جمع شده است. اگر درست کانال کشی نکنیم و پشت سد تولید نیندازیم دوباره ممکن است آسیبهای زیادی ببینیم.
*در حوزه اقتصاد پاشنه آشیل ما تولید است. تولید باید یک «تیک آف» داشته باشد. دولت تمهیدات خوبی اندیشیده و فکرهای خوبی دارد اما هنوز تیک آف انجام نشده است. باید فکرهای خوب دولت تبدیل به عمل شود. یک جاهایی هست که دولت باید شجاعت بیشتری از خود نشان دهد. مثلاً در هدفمندی یارانهها خیلی تلاش شد برای انصراف از ثبت نام دریافت یارانه ولی به هر دلیلی فقط دو میلیون نفر انصراف دادند. امروز که 10 ماه از استقرار دولت میگذرد اعلام کرده هر ماه 500- 600 میلیارد تومان برای هدفمندی یارانهها کسری داریم. راه حل آن را بلدند و فقط یک شجاعت میخواهد تا راه حلها عملیاتی شود. اگر 10 درصد از متمولترین افراد قرار است یارانه نگیرند خوب تصمیم بگیریم و عمل کنیم. ممکن است یک عدهای هم ناراحت شوند اما هر یک ماهی که این تصمیم به تأخیر افتد، 600 میلیارد تومان کسری ایجاد میکنیم. بنابر این اگر این طور پیش برویم تولیدی که پاشنه آشیلش نقدینگی است در این دولت هم چیزی گیرش نمی آید.
* من این طور تقسیمبندی نمیکنم. من به عنوان دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین و رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری و یک نماینده تأثیرگذار در مجلس معتقدم رقابتهای حزبی عموماً متعلق به زمان انتخابات است. بعد از انتخابات بحثها و جهتگیریها باید در جهت همکاریها و تقویت همافزاییها باشد. مچ گیری و فن زدن را به مصلحت نظام نمیدانم. این که الان با دولت باید چه کنیم؛ به نظرم با تمام توان باید از دولت حمایت کنیم. یک جاهایی هم ممکن است اشتباهاتی داشته باشد که تذکر میدهیم. به هر دلیلی امروز اگر کسی دنبال این باشد که دولت موفق نشود این خیانت به نظام و انقلاب است چه رفقای دولت باشند چه منتقدان و رقبای دولت. امروز هیچ کس نباید آرزو داشته باشد دولت موفق نشود. موقع انتخابات رقابت میکنیم اما همیشه که در کشور انتخابات نیست، باید چهار پنجم وقتمان را صرف کار کنیم و انتخابات هم سرجایش خوب است. اما بعضیها همه دوران را میخواهند تبدیل کنند به انتخابات. یکی از اشکالات دولتهای نهم و دهم هم همین بود. رئیس دولت همیشه فکر میکرد انتخابات است و نگاه میکرد که کی رقیبش است. این نباید به دولت یازدهم تسری پیدا کند. بنابراین باید از دولت حمایت کرد و در جای خود انتقاد هم کرد. مثلاً در دولت آقای روحانی که محورش اعتدال و فراجناحی بوده، به نظر میرسد در چیدمان نیروها عموماً از ظرفیت یک جناح استفاده شده و این مورد انتقاد اصولگرایان است.
* ما میگوییم 31 استاندار را فهرست کنید ببینید از طایفه اصلاحطلبان هستند یا اصولگرایان. البته استانداران آدمها و نیروهای خوبی هستند.
*ولی بالاخره در این کشور از اصولگراهای فعال دو نفر پیدا نشد که استاندار باشند؟ ما نمیگوییم 16 تا از اینها باشند 16 تا از آنها. اصلاً ملاک فقط کارآمدی و تحصیلات و توانمندی باشد. واقعاً از دل اصولگراها هم 4 تا نیرو پیدا نمیشد. البته اینها برای ما هم خیلی مهم نیست و چون بحث شد گفتم ما علاقه داریم کار دولت پیش برود.
*آقای رحمانی فضلی اصلاً نتوانست در چیدن استانداران خوب عمل کند. فرض کنید آقای رحمانی فضلی نبود و یک برادر دیگری مثلاً از وزرای دولت آقای خاتمی بود. آیا غیر از این عمل میکرد. اصلاً وارد نشویم.
*من این جمله را بارها و بارها گفتهام هم در دولت آقای خاتمی و هم در دولت آقای احمدینژاد. یک اشکالی در کشور ما عرف شده که هر دولتی سرکار میآید فکر میکند همه مسئولان قبلی را باید عوض کنند. این کار یک ظلم عظیم به مردم است چرا که کشور را از نصف مدیران کشور محروم میکند. من معتقدم اگر حتی سیستم ما حزبی باشد و یک حزب شکست بخورد و یک حزب دیگر پیروز شود حداکثر افرادی که باید عوض شوند 200 نفر هستند و بقیه باید کار خود را کنند.
* من روز اول به آقای روحانی گفتم که 200 نفر آدمهای حساس سیاسی را عوض میکنید بعد چه میشود؟ هر کدام از این 200 نفر 50 نفر را میخواهد عوض کنند و آن 50 نفر هم هر کدام میخواهند 10 نفر را عوض کنند. من میخواهم بگویم این رویه باید تغییر کند. در جواب من میگویند مگر در دولت قبل این اتفاق نیفتاد؟ حرف من این است که فرق شما با دولت قبل این است که شما این کار را نکنید.
*میخواهید من ردیف کنم و نام ببرم که از استانداران چند نفر اصلاحطلب هستند و چند نفر اصولگرا؟ از میان وزرای دولت آقای احمدینژاد واقعاً یک نفرشان هم بهدرد نمیخورد؟ از 100 تا رئیس دانشگاه زمان آقای احمدینژاد یکیشان بهدرد نمیخورد؟
*از استاندارانی که عزل شدهاند من افرادی را سراغ دارم که نسبت به کسانی که نصب شدهاند خیلی به آقای روحانی نزدیکتر هستند ولی ظاهراً اصل بر تعویض است این را اشتباه میدانم. من هم معتقدم دولت باید هماهنگ و همسو باشد. دولت آقای روحانی باید با رفتار خود دیگران را مجاب کند که رفتار و اقدام درست همین است که انجام میدهد. من معتقدم این دولت میتواند اعتدال را نهادینه کند اما با رفتارش. همه هم باید به دولت در راستای نهادینه کردن اعتدال کمک کنند.