به گزارش مشرق، جواد دلیری امروز سهشنبه 21/05/93 طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: جناب آقای رییسجمهور، مخاطب این یادداشت شما هستید؛ اجازه دهید «صریح»، «دوستانه» و «دلسوزانه» درباره سخنان دیروز شما بنویسم. دیروز در جمع سفرای ایران در خارج کشور اینچنین سخن گفتید: از بس بعضیها هراسان زندگی میکنند و چون خودشان اعتماد به نفس ندارند، دیگران را هم اینچنین میبینند، لذا چند مورد از مذاکرات خود را در کتاب هستهیی آوردم تا این ترسوها بخوانند. یک عده شعار میدهند ولی بزدل سیاسیاند؛ هر وقت میخواهد مذاکره شود یک عده میگویند داریم میلرزیم؛ خب به جهنم، بروید یک جای گرم پیدا کنید...»
جناب آقای روحانی رییسجمهور عزیز و محبوب؛ اجازه دهید از این سخنان شما تعجب کنیم. «ترسو» و «بزدل» خواندن منتقدانتان در شأن شما نیست، اینکه بگویید «یک عده میگویند داریم میلرزیم، خب به جهنم» ادبیات فاخر یک رییسجمهور نیست آن هم شخصیتی چون شما که خوشبختانه از سلاله روحانیت نیزهستید.
مگر نگفتید که دوران هشت سال گذشته برنمیگردد، پس چرا از ادبیاتی استفاده میکنید که ویژگی و مختص دولت سابق بود؛ در سالهای دولت محمود احمدینژاد یکی از انتقادهای همیشگی ما به رییس دولت این بود که چرا رییسجمهور از ادبیات فاخر و محترمانه استفاده نمیکند و هنوز آن جملات در یاد ما هست! «آنقدر قطعنامه دهید تا قطعنامهدانتان پر شود»، «آن ممه را لولو برد»، «گردن کلفتتر از تو هم نتوانست غلطی بکند» یا «آب را جایی که میسوزد بریز».
آیا این جملات با سخنان دیروز شما تفاوتی دارد. هنوز یادمان نرفته که روزی که در کارزار انتخابات ریاستجمهوری وارد شدید، یکی از دغدغههای شخص شما آن بود که «دولت ادبیات درستی برای سخن گفتن با مردم به کار میبرد»، حال به کار بردن این ادبیات از جنابعالی حداقل برای نگارنده جای تردید و شگفتی دارد! جناب آقای روحانی، روزی که بر مسند ریاستجمهوری نشستید، آنچه هوادارانتان و رایدهندگان به شما و مطمئنا تمامی آحاد ملت ایران را خشنود کرد، ادبیات فاخر شما بود، هنوز یادمان نرفته در مناظرههای تلویزیونی و مراسم تنفیذ و تحلیف و رای اعتماد چگونه سخن راندید. آن روزها، در همین روزنامه نوشتیم که سخنان شما آرامش را به کشور بازگرداند، اما امروز در آستانه یک سالگی دولت اعتدال، سخنان دیروز شما پیرو مشی اعتدال نبود و صادقانه بگوییم«این روحانی»، «آن روحانی» نبود.
اینکه، جنابعالی و کارگزاران نظام در بزنگاه مهمترین چالش سیاست خارجی راه مذاکره و منطق دیپلماسی را برگزیدند و برای عبور از گرداب پرونده هستهیی نه به توصیه طالبان تقابل و نزاع اعتنا کردید و نه دست تقدیر به چنگ حوادث و زمانه سپردید بلکه راهی را رفتید که بر آن عنوان تعامل و عقلانیت مینهند، قطعا مورد تایید رهبری نظام و آحاد ملت است، قطعا راه انتخابی در این ماجرا سر از میدانهای گفتوگو و مذاکره درمیآورد. ابزار این راه هم گفتن و شنیدن و چانهزنی است.
ما با شما هم عقیدهایم اما اختلاف نظر در پروندهیی چنین حساس، نیز پدیدهیی عجیب نیست. میتوان در ماجرای هستهیی مذاکرات وین و ژنو، از طیفهای مختلف سخن و تحلیلی متفاوت شنید که البته نشانه یک جامعه آزاد است اما پیکره سیاست هستهیی ایران نه از گوناگونی افکار و آرا بلکه از شبههافکنی و جنجال لجاجتآمیز زخمی است. میدانیم گاهی تحریف و تخطئه اندیشه به آسانی حقایق ماجرای مذاکرات هستهیی را به چنگ تحریف میسپارد، مخالفان سیاست مذاکره دولت، پیش از اینها نسخه مرگ مذاکرات را نوشتهاند و هر دو زمان مذاکرات را به امید شکست دورهیی دیگر به سر میکنند.
آنها در این مسیر استفاده از هر ابزار و امکانی برای طرد و نفی مذاکره هستهیی و مذاکرهکنندگان را مجاز شمردهاند. بر شما به عنوان یک رییسجمهور و مجری لازم است که با منتقدان مسیر خود نیز با زبان مناسب سخن برانید و هیچ وظیفهیی به جز قانع کردن مردم و خدمت به آنها بر اساس پیمان 24 خرداد مترتب نیست. آنها میتوانند روند مذاکرات را به نقد بنشینند، نتایج آن را به چالش بکشند اما نمیتوانند سخن خود را به سقف حقوق یا مطالبات مردم بیاویزند و در مقابل شما نیز نباید مخالفان و منتقدان را با تیغ طرد و توهین برانید. اصل انسانی و اخلاقی، توهین و استهزا به منتقدان را روا نمیدارد چنان که بر اصحاب دیپلماسی و مذاکره نیز نباید اینچنین توهین شود.
آقای رییسجمهور، صادقانه، دوستانه و به عنوان هوادار شما این سخن دیروز را نه «انسانی» میدانیم نه «دینی»؛ «انسانی» نمیدانیم به آن خاطر که جامعه انسانی از وضع طبیعی رو به سوی وضع مدنی مینهد و در این مسیر حجم و دامنه نزاع کاستی مییابد و «دینی» نیست از آن رو که نزاع و تخاصم و توهین وصف جهنمیان است و بهشتیان اهل سلم و صلحاند. ما نمیخواهیم آب به آسیاب دشمنان دولت شما بریزیم و بر این باوریم که ادبیات ناشایست برخی از آنان درخور خادمان ملت در مذاکرات نیست اما نمیپسندیم که رییسجمهور منتخب مردم ایران گرفتار دامی شود که دلواپسان طراحی کردهاند و از همان گفتمان برای پاسخگویی بهره گیرد.»
اگر در عرصه عمومی ما از گفتوگو، تفاهم و رقابت سالم و قانونمند خبری نباشد و فضای عمومی را ابرهای خصومت، نزاع، تنش و تهمت فراگیرد، جامعه ما کلافه و سرخورده میشود و امید و نشاط در نزاعها و تنشها محو میشود.
پس باید در کاستن نزاع و تنش کوشید، هم ما مسوولیم، هم شما. اما شما مسوول نخست هستید، لطفا سخنان خود را اصلاح کنید و ضمنا ما را به یاد رییس دولت قبل نیندازید.
جناب آقای روحانی رییسجمهور عزیز و محبوب؛ اجازه دهید از این سخنان شما تعجب کنیم. «ترسو» و «بزدل» خواندن منتقدانتان در شأن شما نیست، اینکه بگویید «یک عده میگویند داریم میلرزیم، خب به جهنم» ادبیات فاخر یک رییسجمهور نیست آن هم شخصیتی چون شما که خوشبختانه از سلاله روحانیت نیزهستید.
مگر نگفتید که دوران هشت سال گذشته برنمیگردد، پس چرا از ادبیاتی استفاده میکنید که ویژگی و مختص دولت سابق بود؛ در سالهای دولت محمود احمدینژاد یکی از انتقادهای همیشگی ما به رییس دولت این بود که چرا رییسجمهور از ادبیات فاخر و محترمانه استفاده نمیکند و هنوز آن جملات در یاد ما هست! «آنقدر قطعنامه دهید تا قطعنامهدانتان پر شود»، «آن ممه را لولو برد»، «گردن کلفتتر از تو هم نتوانست غلطی بکند» یا «آب را جایی که میسوزد بریز».
آیا این جملات با سخنان دیروز شما تفاوتی دارد. هنوز یادمان نرفته که روزی که در کارزار انتخابات ریاستجمهوری وارد شدید، یکی از دغدغههای شخص شما آن بود که «دولت ادبیات درستی برای سخن گفتن با مردم به کار میبرد»، حال به کار بردن این ادبیات از جنابعالی حداقل برای نگارنده جای تردید و شگفتی دارد! جناب آقای روحانی، روزی که بر مسند ریاستجمهوری نشستید، آنچه هوادارانتان و رایدهندگان به شما و مطمئنا تمامی آحاد ملت ایران را خشنود کرد، ادبیات فاخر شما بود، هنوز یادمان نرفته در مناظرههای تلویزیونی و مراسم تنفیذ و تحلیف و رای اعتماد چگونه سخن راندید. آن روزها، در همین روزنامه نوشتیم که سخنان شما آرامش را به کشور بازگرداند، اما امروز در آستانه یک سالگی دولت اعتدال، سخنان دیروز شما پیرو مشی اعتدال نبود و صادقانه بگوییم«این روحانی»، «آن روحانی» نبود.
اینکه، جنابعالی و کارگزاران نظام در بزنگاه مهمترین چالش سیاست خارجی راه مذاکره و منطق دیپلماسی را برگزیدند و برای عبور از گرداب پرونده هستهیی نه به توصیه طالبان تقابل و نزاع اعتنا کردید و نه دست تقدیر به چنگ حوادث و زمانه سپردید بلکه راهی را رفتید که بر آن عنوان تعامل و عقلانیت مینهند، قطعا مورد تایید رهبری نظام و آحاد ملت است، قطعا راه انتخابی در این ماجرا سر از میدانهای گفتوگو و مذاکره درمیآورد. ابزار این راه هم گفتن و شنیدن و چانهزنی است.
ما با شما هم عقیدهایم اما اختلاف نظر در پروندهیی چنین حساس، نیز پدیدهیی عجیب نیست. میتوان در ماجرای هستهیی مذاکرات وین و ژنو، از طیفهای مختلف سخن و تحلیلی متفاوت شنید که البته نشانه یک جامعه آزاد است اما پیکره سیاست هستهیی ایران نه از گوناگونی افکار و آرا بلکه از شبههافکنی و جنجال لجاجتآمیز زخمی است. میدانیم گاهی تحریف و تخطئه اندیشه به آسانی حقایق ماجرای مذاکرات هستهیی را به چنگ تحریف میسپارد، مخالفان سیاست مذاکره دولت، پیش از اینها نسخه مرگ مذاکرات را نوشتهاند و هر دو زمان مذاکرات را به امید شکست دورهیی دیگر به سر میکنند.
آنها در این مسیر استفاده از هر ابزار و امکانی برای طرد و نفی مذاکره هستهیی و مذاکرهکنندگان را مجاز شمردهاند. بر شما به عنوان یک رییسجمهور و مجری لازم است که با منتقدان مسیر خود نیز با زبان مناسب سخن برانید و هیچ وظیفهیی به جز قانع کردن مردم و خدمت به آنها بر اساس پیمان 24 خرداد مترتب نیست. آنها میتوانند روند مذاکرات را به نقد بنشینند، نتایج آن را به چالش بکشند اما نمیتوانند سخن خود را به سقف حقوق یا مطالبات مردم بیاویزند و در مقابل شما نیز نباید مخالفان و منتقدان را با تیغ طرد و توهین برانید. اصل انسانی و اخلاقی، توهین و استهزا به منتقدان را روا نمیدارد چنان که بر اصحاب دیپلماسی و مذاکره نیز نباید اینچنین توهین شود.
آقای رییسجمهور، صادقانه، دوستانه و به عنوان هوادار شما این سخن دیروز را نه «انسانی» میدانیم نه «دینی»؛ «انسانی» نمیدانیم به آن خاطر که جامعه انسانی از وضع طبیعی رو به سوی وضع مدنی مینهد و در این مسیر حجم و دامنه نزاع کاستی مییابد و «دینی» نیست از آن رو که نزاع و تخاصم و توهین وصف جهنمیان است و بهشتیان اهل سلم و صلحاند. ما نمیخواهیم آب به آسیاب دشمنان دولت شما بریزیم و بر این باوریم که ادبیات ناشایست برخی از آنان درخور خادمان ملت در مذاکرات نیست اما نمیپسندیم که رییسجمهور منتخب مردم ایران گرفتار دامی شود که دلواپسان طراحی کردهاند و از همان گفتمان برای پاسخگویی بهره گیرد.»
اگر در عرصه عمومی ما از گفتوگو، تفاهم و رقابت سالم و قانونمند خبری نباشد و فضای عمومی را ابرهای خصومت، نزاع، تنش و تهمت فراگیرد، جامعه ما کلافه و سرخورده میشود و امید و نشاط در نزاعها و تنشها محو میشود.
پس باید در کاستن نزاع و تنش کوشید، هم ما مسوولیم، هم شما. اما شما مسوول نخست هستید، لطفا سخنان خود را اصلاح کنید و ضمنا ما را به یاد رییس دولت قبل نیندازید.