یکی از شیعیان در خواب حضرت رسول‌الله(ص) را دید که فرمودند: از فرزندان من مردی از «سکة الموالی» به باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب حمل شده و در زیر درخت سیبی دفن خواهد شد!

به گزارش مشرق، نیمه شوال سال 254 هجری قمری بزرگ مردی از سادات حسنی در سرزمین ری دعوت حق را لبیک گفت که امروزه مزارش زیارتگاه عاشقان و شیفتگان سیدالکریم(ع) است، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم درباره حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در یادداشتی نوشت:

ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابیطالب(ع) از سادات حسنی و از بزرگان این خاندان و مورد احترام امامان عصر خود و از راویان موثق بوده است. زندگی امامزاده عبدالعظیم حسنی از حیث تولد، تعداد امامانی که وی آنان را درک کرده و نیز تاریخ وفاتش به طور مشخص و معین در منابع ذکر نشده است و هر آنچه هست مورد اختلاف است. برخی تولد ایشان را در سال 173 هجری قمری در زمان امام موسی بن جعفر(ع) در مدینه دانسته اند و بنابراین نقل، آن جناب ده ساله بوده‌اند که امام موسی بن جعفر(ع) از دنیا رفته است.(1)

برخی دیگر از منابع تولد وی را در سال 202 هجری دانسته‌اند، ولیکن مأخذ آن را ذکر نکرده‌اند و این گفته مدرک درستی ندارد، زیرا حضرت عبدالعظیم راوی هشام بن حکم است و او در سال 198 هجری درگذشته است و به گفته برخی منابع حضرت عبدالعظیم محضر مبارک حضرت رضا(ع) را نیز درک کرده و حال این که آن جناب در سال 203 هجری به شهادت رسیدند.(2)

در مقابل چنین منابعی که ذکر کرده‌اند، ایشان ایام زندگانی حضرت امام موسی بن جعفر و امام رضا(ع) را درک نموده است، مؤلف کتاب روح و ریحان می‌نویسد:  حضرت عبدالعظیم حسنی خدمت سه امام از ائمه(ع) یعنی امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری(ع) را درک کرده و هرگز و به طور تحقیق خدمت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) شرفیاب نشده است و بعضی از روایاتی که آن جناب از حضرت رضا(ع) نقل کرده به واسطه اصحاب است.(3)

شیخ طوسی، عبدالعظیم حسنی(ع) را در رجال خویش در زمره اصحاب امام هادی و امام حسن عسکری(ع) ذکر کرده است(4) و آنچه از منابع در رابطه با آن جناب به دست می‌آید این است که: وی فرزند عبدالله بن علی از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) و نام مادرش فاطمه بنت عقبة بن قیس بود.

حضرت عبدالعظیم از همسرش به نام خدیجه بنت قاسم بن حسن بن زید که دختر عموی خویش بود،(5) پسری به نام محمد داشت که وی نیز همانند پدر بزرگوارش فردی زاهد و شریف بود(6) و دختری به نام ام‌سلمه داشت که همسر محمد بن ابراهیم بن ابراهیم بن حسن شد(7) و به طور قطع زندگانی وی مصادف بود با ایام زندگانی دو امام معصوم یعنی امام جواد و امام هادی(ع) و از طرف آن بزرگواران شدیداً مورد احترام، محل اعتماد و اطمینان بوده است، وی نیز در تعظیم و اکرام آن حضرات اهتمام فراوان داشت. او دین خود را به محضر امام هادی(ع) عرضه داشت که حضرت فرمودند: به خدا قسم این همان دینی است که خداوند نسبت به بندگانش به آن رضایت داده است.(8)

بنابر آنچه از مطالب تذکره نویسان اسلامی بر می‌آید حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در حدود سال 250 ه‍جری قمری بر حسب امر مبارک امام علی النقی الهادی(ع) برای ترویج و تبلیغ احکام دین مبین اسلام و پیشوایی جماعت شیعیان از عراق وارد شهرری شد.(9)

نجاشی در رجال خویش از احمد بن محمد بن خالد برقی روایت کرده است که: عبدالعظیم حسنی از ترس سلاطین جور وارد ری شد و به طور مخفیانه در خانه مردی از شیعیان در منطقه «سکة الموالی» اقامت گزید و در آنجا روزها را روزه و شب ها را به نماز می‌گذرانید و مخفیانه از آن خانه خارج شده و قبری که متعلق به یکی از اولاد حضرت موسی بن جعفر(ع) بود را زیارت می‌کرد تا اینکه شیعیان یکی پس از دیگری وی را شناختند و در نهایت یکی از شیعیان در خواب حضرت رسول اکرم(ص) را دید که فرمود: از فرزندان من مردی از «سکة الموالی» به باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب حمل شده و در زیر درخت سیبی دفن خواهد شد و اشاره به مکانی کرد که آن جانب در آنجا دفن شده است.

آن مرد شیعی برای خرید آن درخت و اطراف آن از صاحبش به آنجا رفت، صاحب باغ گفت: به چه منظور می‌خواهی آنجا را بخری، مرد رؤیای خود را تعریف کرد صاحب باغ گفت: من نیز همانند آن رؤیا را دیده‌ام و بدین جهت این درخت را با باغ به آن مرد بزرگوار (یعنی عبدالعظیم حسنی) و جمیع شیعیان وقف کرده‌ام که در آنجا دفن شوند.

چون حضرت عبدالعظیم وفات یافت، در جیبش نوشته‌ای یافتند که خود در آن چنین نوشته بود «أنا ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابی طالب(ع)».(10)

در مورد تاریخ وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) برخی منابع ذکر کرده‌اند که وی به دست عمّال سلطان عباسی به شهادت رسیده است، به طور دقیق مشخص نیست، ولی چون از اخبار به دست می‌آید که وی در زمان المعتز بالله عباسی (متوفی 255 هجری) هجرت کرده و حضرت امام هادی(ع) در سال 254 هجری به شهادت رسیده‌اند و توقف آن بزرگوار در ری زیاد طولانی نبوده است، لذا می‌توان نتیجه گرفت که وفات حضرت عبدالعظیم(ع) در حدود سال‌های 254 و 255 هجری واقع شده باشد.(11)

عبدالعظیم حسنی(ع) در ایام زندگی خود تألیفاتی هم داشته که نام دو کتاب او برای ما حفظ شده است، یکی از آن‌ها کتابی است به نام «خطب امیر المؤمنین(ع)» که نجاشی در رجال خود آن را ذکر کرده(12) و دوم کتابی به نام «یوم و لیله» است که در رساله صاحب بن عباد ذکر شده است.(13)

در پایان روایت معتبری که در رابطه با زیارت قبر حضرت عبدالعظیم حسنی از امام علی النقی(ع) وارد شده را ذکر می‌کنیم:

به سند معتبر منقول است که شخصی از اهل ری خدمت حضرت امام علی النقی(ع) مشرف شد حضرت فرمود: کجا بودی. وی عرض کرد: به زیارت امام حسین(ع) رفته بودم. حضرت فرمودند: «اما انک لو زرت قبر عبدالعظیم لکنت کمن زار قبر الحسین(ع)».

اگر زیارت می کردی عبدالعظیم را، هر آینه مانند کسی بودی که زیارت کرده باشد امام حسین(ع) را.(14)


*پی‌نوشت‌ها:

1.ربانی، هادی و زمانی‌نژاد، شناخت نامة حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و شهرری، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ اول، بهار 1382، ص108.

2. عطاری قوچانی، عزیزالله، زندگی نامه حضرت عبدالعظیم(ع)، چاپخانه حیدری، چاپ اول، ص 64.

3. واعظ تهرانی کجوری، محمدباقر، روح و ریحان، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ اول، بهار 1382. مجموعه آثار کنگره حضرت عبدالعظیم(ع)، ج 3، ص 397.

4. طوسی، محمدبن حسن، رجال طوسی، چاپ حیدریه نجف اشرف، 1380 هجری، ص 417 و 433.

5. صحفی، سیدمجتبی و زمانی‌نژاد، علی اکبر، شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ اول، بهار 1382، ج 9. ص206.

6. حسینی، جمال الدین احمد بن علی ابن عقبه، عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، بیروت، منشورات دارمکتبة الحیاة، ص 112.

7. عطاری، عزیز الله، پیشین، ص 65.

8. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجناب، بیروت، دارالمعرفة، ج 4، ص 207 و 208.

9. زمانی‌نژاد، علی‌اکبر و حافظیان، ابوالفضل شناخت‌نامه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و شهرری، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ اول، بهار 1382، ج 13، ص 188.

10. نجاشی، ابوالعباس احمد بن علی، رجال نجاشی، مؤسسه النشر الاسلامی لجماعه المدرسین بقم، سال 1407 هجری، ص 247 و 248، شماره 653.

11. زمانی‌نژاد، علی‌اکبر و حافظیان، ابوالفضل، همان، ج 13، ص 189.

12. رجال نجاشی، همان، ص 247.

13. زمانی‌نژاد، شناخت‌نامه، همان، ج 13، ص 319.

14. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، همان، ج 4. ص 211.

منبع: فارس