نوحی که در این فیلم به نمایش درآمده، هیچ معجزه‌ای ندارد و فقط در رویا چیزهای مبهمی می‌بیند؛ به دیده‌هایش اعتماد ندارد؛ اشتباه می‌کند و گاهی بر اساس اشتباهاتش به نهایت خشونت می‌رسد. نوحی که «دارِن آرونوفسکی» به تصویر کشیده است حتی پیامبر هم نیست. نوح آرونوفسکی کمر به اعدام بشریت بسته است.

گروه جنگ نرم مشرق- به تصویر کشیدن وقایع تاریخی در مدیوم سینما و تلویزیون یک حوزه اساسی است که در مایه‌شناسی فهم جایگاه بسزایی دارد. بخش قابل توجه سینمای هر کشور به آثار تاریخی آن ملت برمی‌­گردد تا بتواند با زنده نگاه داشتن حافظه تاریخی جامعه، از اضمحلال فرهنگی جلوگیری کند. از سوی دیگر اما، غلبه­ بعضی کمپانی های بزرگ سینمایی، همچون تحریف کنندگان همیشگی تاریخ، به سلیقه خود و بالا دست هایشان دست به مصادره­ تاریخ ملل و در نتیجه تحریف آن می­‌زنند. آن چه در جامعه جهانی امروز به چشم می­‌خورد و به بحرانی فرهنگی - تاریخی اشاره دارد؛ تحریف هایی­ است که در سطوح وسیع از طریق رسانه و انکلوپدیاهای فضای سایبر، حافظه­ جوامع گوناگون را دچار تحریف و حتی جعل یا حذف بخشی از آن کرده است.

این دست تحریف­ها از سطح وقایع صرفاً تاریخی نیز عبورکرده و مقدسات مذاهب گوناگون را مورد حمله قرار می­‌دهد؛ آنچه در مدیوم سینما، تئاتر، تلویزیون، تصویرنگاری و ... به طور اخص در مورد اسلام، دستور کار غارتگران فرهنگی غربی واقع شده است. کمپانی­‌های بزرگ هالیوود پس از سنجش آستانه­ صبر ملت­ها با استهزای حضرت نوح (علی نبینا و اله و علیه السلام) در انیمیشن یوگی، این بار با هزینه 125 میلیون دلاری و تحریف مستقیم زندگی این پیامبر اولولعزم، دست به ساخت سینمایی Noah زده‌اند.

نوحی نه توراتی، نه قرآنی

نوح (Russell Crowe) همراه با همسر (Jennifer Connelly) و فرزندانش سام، حام و یافث زندگی می‌کند. آن­ها در راه ملاقات با متوشالح (Anthony Hopkins)، پدر بزرگ نوح، با گروهی از کشته شدگان توسط سربازان توبال کِین مواجه می شوند و دختری به نام ایلا را که زنده مانده با خود همراه می­‌کنند و پس از فرار از دست سربازان توبال کِین به سمت فرشتگانی می­‌روند که به جرم کمک به انسان، در هیبت سنگی، از بهشت عدن به زمین تبعید شده­‌اند.

رویاهای نوح او را از عذابی نزدیک آگاه می سازد. او دانه ای را که پدربزرگش از بهشت عدن آورده، در دل خاک می­کارد و جنگلی سبز و انبوه از دل زمین می­روید. نوح با کمک فرشتگان، دست به ساخت کشتی‌­ای (Ark) برای در امان ماندن خانواده­اش از طوفان وعده داده شده می­‌زند. در حین ساخت کشتی، حیوانات مختلف در آن جمع شدند و در این بین توبال کِین برای سوار شدن خود و مردمش در کشتی به سمت محل ساخت کشتی می­‌رود. نوح با او مخالفت می­‌کند و توبال کِین وعده­ جنگی عظیم را به او می­‌دهد. پس از شروع طوفان و کشته شدن مردم، توبال کِین به طور مخفیانه داخل کشتی می‌­شود و از طوفان جان سالم به در می­‌برد اما سپس به دست حام کشته می­‌شود.

نوح با مشکلی جدید، حامله شدن همسر سام مواجه می­‌شود و تصمیم الهی را بر کشتن فرزندان او تلقی می­‌کند. چرا که خداوند از خلق انسان­ها پشیمان شده و قصد دارد که زمین از وجود آن­ها پاک شود. اما نوح از اجرای دستور الهی شانه خالی می­‌کند و باعث ادامه حیات انسان بر روی زمین می­‌شود.

یک تیر و چند نشان

ایمان یکی از المان‌های اساسی دین، امری معنوی و حالتی روحی­ست که جایگاه آن قلب آدمی­ست. سوالی که در اینجا پیش می­‌آید متعلقات ایمان است؛ به این معنی که به چه مواردی باید ایمان داشت. قرآن در باب متعلقات ایمان، مصداق­‌های فراوانی ذکر می­‌کند؛ ولی می­‌توان همه­ آن‌ها را به توحید و ایمان به خدا بازگرداند؛ یعنی اعتقاد به غیب، ملائکه، ارسال انبیاء، کتاب، آیات الهی و آخرت که از لوازم ایمان به خدا هستند.

سینمایی Noah به کارگردانی Darren Aronofsky با حمله مستقیم به سه متعلق نشان داده شده در تصویر، با همراهی دیگر رسانه‌­های غربی سعی در تخریب ایمان جامعه­ بشری دارد. این امر به گونه‌­ای است که اگر ایمان به یکی از متعلقات دچار خدشه شود؛ تمام جوانب ایمانِ انسان مخدوش خواهد شد. هجمه به این سه متعلق در سه حوزه تحریف تورات، تحریف قرآن و شبهات فلسفی جهان­‌بینی در سینمایی Noah صورت گرفته است که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.

نبوتِ انتقال نیافته

ابتدای فیلم لمک (پدر نوح) پوست ماری (شیطانی که در اندیشه توراتی باعث تبعید آدم به زمین شد) را دور دست خویش می­پیچد و در حالی که انگشتش را به انگشت نوح نزدیک می­‌کند تا نور نبوت را به او انتقال دهد، توبال کِین مخل انتقال نبوت می­‌شود و لمک را می­‌کشد. این سکانس باعث می­‌شود هرآنچه در باقی داستان می­‌آید متعلق به نوحی باشد که خیال نبوت را دارد و حقیقاً نبی نیست. این نوع نگاه نشات گرفته از اندیشه­ امپریسیستی سازندگان است که هر آنچه در محدوده حواس پنجگانه نگنجد را باطل می­‌انگارند و با تصویر این پلان، سعی در تخریب مقام نبوت حضرت نوح (علی نبینا و آله و علیه اسلام) دارد.

یکی از خصیصه های نبی، معجزه می‌­باشد که در سرتاسر فیلم معجزه ای از نوح دیده نمی­‌شود و این در حالی­ست که متوشالح، پدر بزرگ نوح دارای معجزه­ است و مشکل نازایی ایلا را حل می­‌کند. نوح صرفاً در عالم رویا، مشاهداتی دارد که برای فهم آن­ها نیز باید از متوشالح کمک بگیرد.

آنچه موجب جذابیت اثر شده است روایت تضاد­ها و کنش­های گوناگون میان کاراکترهای Noah در نسبت با خدا­ست. از مهمترین این تضادها می­‌توان به کنش میان نوح و خدا که باعث عدم جلوگیری از ادامه نسل انسان و کنش متوشالح در نسبت با خدا که با سرکشی تمام، پس از شفای ایلا، کمک شایانی به ادامه نسل انسان می‌کند و با آغوش باز در طوفان نوح غرق می­‌شود؛ اشاره کرد.

در قرآن اشاره‌­ای به متوشالح نشده است اما اگر تعبیر توراتی را بپذیریم و او را پیامبر الهی بدانیم؛ سرکشی او در برابر پروردگار به تصویر کشیده شده و عصمت وی زیر سوال رفته. از سوی دیگر در مورد اعجاز انبیا، اجازه الهی شرط اولیه می­‌باشد که با توجه به قواعد داستانی فیلم در شفای ایلا، متوشالح به طور تمام، قدرت اعجاز را در دست دارد و می­‌تواند در خلاف جهت خواسته­ الهی از آن استفاده کند. حالت دیگری که می‌توان از این بخشی داستان فیلم برداشت کرد این است که noah در برداشت درست از فرمان خدا دچار اشکال است و نمی‌تواند به درستی اساس فرمان خدا را درک کند.

تفاوت قابل توجه سینمایی Noah با آیات قرآن در آن است که حضرت نوح (علی نبینا و آله و علیه السلام) سال­‌ها مردم قومش را به راه راست که همانا پرستش خدای واحد است دعوت می‌­کند1 تا جایی که عذاب الهی فرا می­‌رسد. مرحوم طبرسی (ره) می­‌گوید: "نهصد و پنجاه سال شب و روز مردم را به خدا دعوت می­‌کرد ولی سخنان وی در آن مردم اثر نداشت". در مقابل آنچه سازندگان Noah به تصویر کشیده‌­اند راسل کرویِ خشمگینی است که تمام قد در برابر پناه ­آوردن مردم می­‌ایستد و فرشتگان سنگی نیز برای این ایستادگی دست به قتل تعداد کثیری از آن­ها می­‌زنند. وقتی طوفان همه جا را فرا می­‌گیرد و کشتی در تلاطم آب­ها این سو و آن سو می رود؛ صدای فغان مردمی شنیده می­‌شود که قصد ورود به کشتی را داشته‌­اند و اکنون در برابر شلاق­های پیاپی امواج طوفان جان می‌­دهند و همه ساکنین کشتی به جز نوح از این واقعه اندوهناک هستند. آنچه می بینیم تصویری از مردمی­ست که آرزوی همراهی با نوح را داشته‌­اند در صورتی که در واقعیت با تکبر و غرور در برابر ذات اقدس الهی، دست به استهزای نوح می‌­زدند و مفر زنده ماندنشان از عذاب الهی را پناه بردن به نقاط بلند زمین می­‌دانستند.



فرشتگان هبوط کرده (Fallen angel)

"پروردگار ما را در روز دوم خلق کرد؛ روزی که بهشت را آفرید. ما آدم و حوّا را تماشا می­کردیم. لغزش­ها و عشق آن­ها را می­دیدیم و سقوط آن­ها را. از این بابت برایشان تاسف خوردیم. آن زمان از جنس سنگ نبودیم؛ از نور بودیم. به ما مربوط نبود که دخالت کنیم ولی ما خودمون خواستیم به بشر کمک کنیم و بخاطر این سرپیچی، پروردگار مجازاتمون کرد و ما صاحب پوسته ای از جنس دنیای شما شدیم و سنگ و خاک نور و درخشش ما را محبوس کرد."

دیالوگ­های بالای فیلم مربوط به اولین فرشته­ای­ است که به نوح و خانواده اش کمک کرد. چارچوب مفهومی­‌ای که تا آخر فیلم اکت­های فرشتگان را توجیه می­‌کند که هیچ منشا دینی نه در اندیشه یهودی، نه مسیحی و نه اسلامی دارد. Fallen angel مفهومی­ست متعلق به ادبیات تخیلی باستان که تا به امروز ادامه پیدا کرده است. 

هجمه‌­ای که در Noah به ملائکه صورت گرفته است و در مقابل ذات نورانی آن ها3 سرپیچی از اطاعت الهی به تصویر کشیده شده ؛ انحراف ایمانی را برای مخاطبان، در حوزه­ ایمان به ملائکه و در لایه­ بعدی، ایمان به کتاب رقم می­‌زند که با حاق اندیشه دینی در تضاد است. شبهه‌­ای که در اعماق روح و قلب مخاطب نفوذ می­‌کند و در آینده‌­ای نه چندان دور نکته‌­ای را به ذهن او متبادر می­‌سازد که شاید در ماموریت حضرت جبرئیل (علیه السلام) نیز خدشه­‌ای وجود دارد. در حالی که ملائکه­ الهی طبق فرموده­ امیرالمؤمنین (ع) « […] نه در آنان سستى هست و نه غفلت و نه در ایشان معصیتى مفهوم دارد […] و بر وحى خود امین ساختى و آفات را از ایشان دور کردى4».

خدای تورات: «از آفریدن انسان­ها متاسف شدم»

جعلی که در سینمایی Noah صورت گرفته است مربوط به ایلا و فرزندان دو قلویی است که وظیفه نوح را تهدید می­‌کنند. وظیفه ای که در در آیه­ ششم از سِفِر پیدایش آمده" خداوند فرمود: «من انسانی را که آفریده ام از روی زمین محو می­‌کنم. حتی حیوانات و خزندگان و پرندگان را نیز از بین می­‌برم زیرا از آفریدن آن­ها متاسف شدم».

مخاطبی که امروز می‌­نشیند و شاهد تلاش کاراکتری سینمایی (تاریخی و مستند!!!) برای پایان دادن به نسل بشر بر روی زمین است؛ همیشه منتظر قطع فرآیندی است که موجب ادامه نسل بشر شده. تعلیقی که ایلا با بازی اما واتسون (Emma Watson) مسئولیت آن را بر عهده دارد. فرآیندی که هم متوشالح و هم نوح نبی به ترتیب از روی عمد و از روی ناتوانی در برابر آن ایستادگی می‌­کنند. البته سازندگان اثر برای ایجاد تعلیق هر چه بیشتر با زایمان دو قلوها دست به اقدامی کودکانه زده­‌اند که اکثراً نیشخند مخاطبان را به همراه داشته است.

تعلیق‌های مشابه آنچه بیان شد مخاطبانِ Noah را بر این می‌­دارد که همچون ایلا، نوح، متوشالح، فرشتگان هبوط کرده، حام (که در تنهایی زندگی می‌­کرد و همسری نداشت) و دیگر کاراکترهای داستان، با خدا سر جنگ داشته باشند و از تصمیمات خدایِ سینمایی Noah به سطوح آیند. مخاطبان با خدایی مواجه می‌­شوند که نوح را امر به کشتن دو نوزاد دختری می­‌کند که در آغوش مادرِ گریانشان آرمیده‌­اند. خدایی عصبانی که از خلق خویش پشیمان است و حالا می­‌خواهد از آدمیان و فرشتگان انتقام بگیرد و تصویری که از پیامبرش ارائه می­‌شود چهره­‌ای غضب­‌آلود و آغشته به خون است. چه تغییری در جهان‌بینیِ مخاطبی که با خدایی این گونه مواجه می­‌شود روی می­‌دهد؟ در مخاطبان چه نگاهی نسبت به دین خداپرستان ایجاد می­‌شود؟

هالیوود، وکیل مدافع شیطان

با نگاهی گذرا به آثار سینمایی هالیوود در دهه­ اخیر، جریانی را می‌­توان مشاهده کرد که به طور جدی، تبرئه شیطان و اعوان و انصارش را در دستور کار قرار داده است. آثاری که نام بعضی از آن­ها همیشه در ذهن­ها باقی مانده همچون کنستانتین (2005)، لژیون (2009)، سریال سوپرنچرال (2005 تا کنون)، سریال فرشتگان در آمریکا (2003) و همین اواخر سریال دامینیون (2014) بر اساس سینمایی لژیون که در حال پخش از شبکه Syfy آمریکا است. آثار نامبرده شده در کنار دیگر فیلم ها و سریال­های هالیوود از هبوط شیطان آغاز می­‌کند و سرپیچی شیطان از فرمان الهی را ناشی از علاقه بی حدش به پروردگار تلقی می­‌کند. این تلقیِ نابخردانه پایه و اساسی بی­‌بنیاد، برای تبرئه­ شیطان و اعوانش قرار می­‌گیرد و به دنبال جذب حس ترحم و همدردی مخاطبان می­‌گردد.

سینمایی Noah با معرفی حام، فرزند ناخلف نوح و داستان زندگی­ش حس همدردی قابل توجهی را نسبت به آیه­ 9 سِفِر پیدایش و لعن وی توسط پدرش نوح، برمی­‌انگیزاند. حام که به رابطه میان ایلا و سام حسادت می­‌کند از پدرش درخواست می­‌کند تا قبل از شروع طوفان، دختری را برای ازدواج با وی از مردم توبال کِین به میانشان آورد اما نوح نه تنها این کار را نمی کند؛ بلکه دختری را که خود حام پیدا کرده زیر هجوم عظیم مردم توبال کِین رها می­‌کند و باعث مرگ او می­‌شود. درام زندگی حام در کنار گفتگوی توبال کِین (کِین در لغت به معنای قابیل، فرزند ناخلف حضر آدم (ع) می­‌باشد) با حضرت نوح و شکایتش در مورد بی رحمی خدا و زندگی سخت و دشوار زمینی، دو خط ریل آهنی است که رسالت نانوشته­ هالیوود در تبرئه شیطان و اعوانش را پیگیری می­‌کند. تبرئه­‌ای که پیش­‌بینی می­‌شود در آینده­‌ای نزدیک به سمت حاکمانِ جورِ هم عصر با ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز پیش­روی کند.

مهدی انصاری

1- « إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ» (مبارکه نوح 1)

2- تاریخ انبیا، سید هاشم رسولی محلاتی، ج 1، ص 59

3- امام صادق (ع): «خداى عز و جل ملائکه را از نور آفریده ...» (بحار الانوار، ج 59، ص 191، ح 48)

4- تفسیر قمى، ج 2، ص 207