کد خبر 335471
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۰

رهبری معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مقامات دستگاه دیپلماسی کشور ضمن مرور مذاکرات هسته‌ای در دور جدید و با تاکید بر نسبت این مذاکرات با سیاست‌های خصومت آمیز آمریکا با کشورمان، در مورد چشم انداز این مذاکرات نیز نکات مهمی را اشاره فرمودند.

مشرق- در شرایطی که نخستین دور از مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا بعد از وین 6 در ژنو برگزار شد و مقدمات و تمهیدات مربوط به نشست نیویورک نیز در حال فراهم شدن است، همچنان «نبرد محاسبات» در زمینه‌های مذاکراتی و مسائل راهبردی فراسوی آن باقیست. اینکه نهایتاً با چهار مساله اساسی باقیمانده در توافق جامع (ظرفیت غنی سازی ایران، رآکتور آب سنگین اراک، دوره زمانی اجرای توافق جامع، و لغو تحریم‌ها) چگونه حل و فصل خواهد شد، نه تنها اهمیت مباحث این نشست و مذاکرات دوجانبه قبل از آن را فزونی بخشیده است بلکه حتی در مورد اصل به توافق رسیدن طرفین در قالب قاعده «توافق همه یا هیچ» نیز همچنان ظرفیت گمانه‌زنی را باقی گذاشته است.

در این شرایط، رهبری معظم نظام در دیدار با مقامات دستگاه دیپلماسی کشور ضمن مرور مذاکرات هسته‌ای در دور جدید و با تاکید بر نسبت این مذاکرات با سیاست‌های خصومت آمیز آمریکا با کشورمان، در مورد چشم انداز این مذاکرات نیز نکات مهمی را اشاره فرمودند. این بیانات هم در خصوص ارزیابی مذاکرات و توافقات تاکنون و هم اهداف تعیین شده یا قابل تعیین در دورنمای توافق جامع و پس از آن، حائز اهمیت است.

در بیانات دیروز مقام معظم رهبری، کلیدواژه‌های ارزیابی و محاسبات مرتبط با مذاکرات هسته‌ای را می‌توان ملاحظه کرد. در این زمینه، اساس و پایه‌های آنچه را که می‌توان امید غرب به یافتن امکان تعامل کامل با تهران در شرایط حفظ دشمنی‌ها و بی‌اعتمادی‌ها دانست، منتفی شده و منطق در پیش گرفتن چنین مشربی در میان کارشناسان و مدیران کشور نیز نقد شده است.

در این تحلیل، ابتدا به ارزیابی و مرور کلان و جزئی یکسال مذاکرات و توافقات هسته‌ای خواهیم پرداخت و سپس چشم انداز دیپلماسی هسته‌ای و همچنین پیامدهای بیانات رهبری بر خودارزیابی دستگاه دیپلماسی بر اساس معیارهائی که رهبری بیان فرمودند را تبیین و تحلیل خواهیم کرد.

1- ارزیابی یک ساله تعامل در عرصه هسته‌ای

با نگاهی روندپژوهانه و همچنین نتیجه محور در مورد تلاش هائی که طی حدود یکسال گذشته در پهنه مذاکرات جدید با 1+5 به عمل آمده است، می توان هم به یافته های راهبردی و کلان رسید و هم نتایج و یافته هائی فنی، سیاسی و اقتصادی که اختصاصاً به مناسبت توافقات کمابیش محقق شده اند.

الف- ارزیابی‌های کلان

با توجه به مفاد و ابعاد مختلف بیانات رهبری معظم نظام، به نظر می‌رسد که می‌توان گزاره‌های استتنتاجی و تحلیلی زیر را در خصوص خروجی‌های کلان این مذاکرات از منظر سیاست امنیت ملی کشورمان مطرح کرد:

• آمریکا از دشمنی با ایران دست بر نمی‌دارد.

• مذاکرات و توافقات هم به کمتر کردن خصومت آمریکا با ایران منجر نشده است.

• مذاکرات و توافقات، حتی لحن سیاست خارجی و امنیتی آمریکا را در قبال ایران، تغییر نداده است.

• تعامل اگر با سایر بازیگران و در محیط بین المللی، مقوله‌ای امیدوارانه به تامین منافع ملی باشد، در قبال آمریکا چنین چارچوبی، نتیجه بخش برای امنیت ملی ایران نخواهد بود. این امر، نه به ایران و عملکرد یا سیاست‌های او بلکه به آمریکا و خط مشی بلکه ذات سیاسی و امنیتی این کشور مربوط می شود.

در خصوص گزارهای فوق، توجه به بیانات رهبری به شرح زیر ضروری است:

«عده‌ای اینجور وانمود می‌کردند که اگر با آمریکایی‌ها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل می‌شود، البته ما می‌دانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.

در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان آمریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هسته ای و تجربه ای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایده‌ای عاید نشد بلکه لحن آمریکایی‌ها تندتر و اهانت‌آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند.»

ب- عملکرد ناموفق آمریکا در قبال توافقات هسته‌ای

علاوه بر جنبه‌های کلان، در رابطه با آنچه دقیقاً به مسائل هسته‌ای و تحریم‌ها مربوط می‌شود نیز آمریکا عملکرد خوبی نداشته است. در واقع، دشمنی‌های آمریکا و اقدامات خصومت آمیز این کشور علیه ایران در عرصه هسته‌ای ادامه داشته بلکه به تعبیر رهبری «افزایش» هم یافته است.

مهمترین مصداق در این زمینه اینست که آمریکا طی این مدت، دست از تحریم بر نداشته است. در این زمینه، هم تحریم‌های غیرقانونی گذشته استمرار یافته است و هم مدام مصوبات و دستورهای تحریمی از سوی مقامات سیاست خارجی-اقتصادی این کشور برای تحریم اشخاص ایرانی و خارجی نیز صادر و ابلاغ شده‌اند. این همان چیزی است که غربیها آن را «به روز رسانی تحریم‌های گذشته» نامیده اند اما در هر حال، تحریم‌هائی بوده‌اند که بعد از توافق ژنو و در حین اجرای آن اعمال شده اند و از این نظر، «تحریم جدید» بوده اند.

رهبر انقلاب در همین زمینه، گفتند: «آمریکایی‌ها نه تنها دشمنی‌ها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند! البته می گویند این تحریم ها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه ی تحریم هم، فایده ای نداشته است». در واقع، رهبری نیز همین دیدگاه را در تحلیل گسترش لیست تحریم شوندگان ایرانی و خارجی مطرح کرده است. از نگاه ایشان نیز، این اقدامات به معنای «تحریم جدید» بوده‌اند؛ اقدامی که از منظر بسته کلی و فرایندی مربوط به مذاکرات و توافقات گام به گام هسته‌ای ناشی از توافقنامه نوامبر 2013 نیز تحریمی جدید و مغایر با توافقنامه مذکور به شمار می روند.

2- خودارزیابی دیپلماسی کشور با معیارهای دیپلماسی ایرانی

در کنار جنبه‌های خارجی یک دیپلماسی موفق ایرانی که رهبری بیان فرمودند، یکی از خروجی‌های این بیانات برای دستگاه دیپلماسی، خودارزیابی درونی از نظر میزان انطباق با معیارهای فوق است.

وزارت خارجه به عنوان «ارتش منظم دیپلماسی کشور» باید اصول، ترکیب، سازماندهی و هدفمندی در برنامه و کار را در بالاترین سطح ممکن ایجاد نموده و عینیت بخشد. این گفتمان در رابطه با «ارتش» دیپلماسی، نشات گرفته از ادراک زمینه (Context) و محیط کار دیپلماتیک است؛ محیطی که رهبری به عنوان یک میدان کارزار توصیف کرده اند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تشبیه عرصه دیپلماسی به میدان جنگ افزودند: واقعیت این است که میدان دیپلماسی عرصه پنجه انداختن است و اگر کسی بدون اعتقاد راسخ به هدف، به این کار اقدام کند یا در همان موقعیت و یا در نهایت شکست خواهد خورد.

از این نظر، علاوه بر ابعاد و مولفه‌هائی که به محیط خارجی مربوط می‌شود، دستگاه دیپلماسی باید به ارزیابی ترکیب انسانی اعم از کارشناسی و مدیریتی، ساختار و سازماندهی، طرح و برنامه و همچنین فرایند نظارت و بازخوردگیری بپردازد. شاید در این ارزیابی ها، لزوم تحول در ساختار این دستگاه نیز همانند سایر نهادهای دیگر اجرائی کشور در اولویت قرار گیرد. تخصص و تجربه مدیریت ارشد این دستگاه، می تواند سرمایه خوبی برای تطبیق دهی دستگاه دیپلماسی کشور با الزامات یک دیپلماسی موفق و کارآمد ایرانی باشد که رهبری آنها را تعیین و تبیین فرموده اند.

3- چشم انداز: نفی تعامل با آمریکا

در مذاکرات یک‌ساله گذشته، «در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخی ها، به هیچ چیز کمک نمی کند". بنابراین، "تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی آمریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره آمریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد».

«رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد. در کل، ضررهای مذاکره با آمریکا از نگاه رهبری اینست که این کار ما را در افکار عمومی ملتها و دولتها به تذبذب متهم می‌کند و غربی ها با تبلیغات عظیم خودشان، جمهوری اسلامی را دچار انفعال و دوگانگی جلوه می دهند. ضرر دیگر نشست و برخاست با آمریکا، ایجاد زمینه برای طرح توقعات جدید از سوی آنها است». از این رو، امید بستن به دوستی و تعامل با آمریکا، به چیزی جز سراب منتهی نخواهد شد.

جمع بندی

گذشته شناسی، مقدمه بسیار مناسب و معتبری برای فراهم کردن زمینه‌های درک آینده و کسب موفقیت در آن است. با درنظر داشتن آنچه رهبری در مورد خروج‌های کلان مذاکرات یعنی استمرار و عدم تغییر خصومت‌ها و دشمنی‌های آمریکا با ایران اسلامی حتی در این مذاکرات مستقیم و دوجانبه ایران-آمریکا مطرح فرمودند، نقشه راه ما می تواند این باشد که مذاکرات هسته‌ای توافق جامع را صرفاً باید به عنوان یک مذاکره «هسته‌ای» دید. از این رو، امید بستن به مراودات دیگر یا سراب مسائلی دیگر به ویژه اگر موجب انعطاف و تعدیل رفتاری، مطالبه گری و امتیازگیری در عرصه هسته‌ای باشد، مطلوب نخواهد بود و سناریو تعاملات فراهسته‌ای را نمی‌توان در قبال تعدیل مطالبات و حقوق مسلم هسته‌ای تعقیب کرد. البته، باید و نبایدها در این زمینه، دارای قالب کلان و کلی است و نفیاً یا اثباتاً به گمانه‌زنی‌های گذشته و جاری ارتباط ندارد. مهم اینست که چنین فرازی از بیانات رهبری را نقشه راهی برای راهبری صحیح و اطمینان بخش دیپلماسی هسته‌ای بدانیم. تطبیق این کل‌ها بر جزئیات و اتخاذ تدابیری که خاص و منطبق بر عینیات باشند، به صلاحیت و صلاحدید کارگزاران روابط خارجی مربوط می‌شود.

یکی از مهمترین گزاره‌های راهبردی که در بیانات رهبری و در خصوص چشم انداز دیپلماسی هسته‌ای قابل توجه و بهره‌گیری است، اینست که «آمریکایی‌ها اکنون در موضع ضعف بیشتری قرار دارند». این امر، نتیجه حمایت‌های آمریکا از رژیم صهیونیستی در جنگ غزه است. به تعبیر دیگر، پیروزی مقاومت در برابر این همه حمایت‌های غرب که به معنای پیروزی محور مقاومت از جمله ایران است، باید در صحنه مذاکرات دیده شود. ایران که اکنون دست بالاتری را در منطقه دارد، باید از دستاوردهای این پیروزی که به ضعف آمریکا منجر شده است، در محتوا و شکل پیشبردن مذاکرات بهره بگیرد. نباید این دستاوردها را مورد اغماض قرار داد و از نظر دور داشت.

* دکتر نادر ساعد – استاد دانشگاه و پژوهش‌گر هسته‌ای
منبع: فارس