به نظر می‌رسد اوباما به سوی توافقی در حال حرکت است که توافق بدی برای آمریکا محسوب می‌شود. بنابراین اکنون زمان آن فرا رسیده است که آمریکا رویکرد جایگزین دیگری را مد نظر قرار دهد.

به گزارش مشرق، اندیشکده واشنگتندر گزارشی به قلم «جفری جیمز» به بررسی اظهارات و پیشنهادات «مایکل سینگ» همکار و عضو ارشد اندیشکده واشنگتن در جلسه استماع کنگره آمریکا در تاریخ ۲۹ جولای پرداخته است. وی در اظهارات خود به کمبودها و نقایص موجود در برنامه اقدام مشترک و همچنین مضرات چنین طرحی برای آمریکا اشاره می‌کند و در راستای بهبود این شرایط و مقابله با برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران رویکردها و راه‌کارهای خصمانه‌ای از جمله استفاده از گزینه نظامی را به دولت آمریکا پیشنهاد داده است. در پایان نیز این مقام آمریکایی عنوان می‌کند در شرایط و اوضاع بین‌المللی کنونی، آمریکا ناچار است برای حفظ منافع حیاتی خود خطرات بسیار جدی را قبول کند، و چنین خطراتی مسلماً مستلزم استفاده از نیروی نظامی است.

 *متن کامل این مقاله بدون تأیید دیدگاه‌های مطرح شده و محتوای آن جهت استفاده کارشناسان و مخاطبان محترم در ادامه آمده است.



 ■ توافق هسته‌ای با ایران موجب وارد آمدن خسارات بیشتر به منافع استراتژیک آمریکا خواهد شد ■

در حال حاضر بعید به نظر می‌رسد ایران اعمال محدودیت‌های بیشتر در فعالیت‌های هسته‌ای خود را بپذیرد، اما این بدان معنا نخواهد بود که آمریکا مجبور شود با توافقی ضعیف و سطحی موافقت نماید که منجر به وارد آمدن خسارات بیشتر به منافع استراتژیک این کشور شود. به نظر می‌رسد اکنون دولت اوباما به سوی توافقی در حال حرکت است که تنها یادآور امتیازات محدودی است که سال گذشته از سوی ایران در برنامه اقدام مشترک داده شد. این درحالیست که این امتیازات به بهای کاهش قابل توجهی از تحریم‌هایی بود که نسبت به میزان تعیین‌شده در برنامه اقدام مشترک بیشتر بود. این توافق بدی برای آمریکا محسوب می‌شود اما ممکن است استفاده از گزینه‌های دیگر به منظور بهبود شرایط آن عملی و امکان‌پذیر نباشند. بنابراین اکنون زمان آن فرا رسیده است که آمریکا رویکرد جایگزین دیگری را مد نظر قرار دهد که بر مبنای ایجاد توافق رسمی با ایران نباشد.

■ کمبودها و نقایص بسیاری در برنامه اقدام مشترک وجود دارد ■

«مایکل سینگ» همکار و عضو ارشد اندیشکده واشنگتن در جلسه استماع کنگره آمریکا در تاریخ ۲۹ جولای، در اظهاراتی به کمبودها و نقایص موجود در برنامه اقدام مشترک به عنوان مانع و عامل بازدارنده‌ای در مسیر جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران اشاره نمود و در مورد هرگونه توافق نهایی جامع که موجب تدوین شرایط و مندرجات غیرضروری و صرفاً جذاب در این برنامه خواهد شد، هشدار داد. وی در ادامه دو پیشنهاد را به عنوان مجموعه اقدامات جایگزین در این موضوع مطرح نموده است. نخست، اتخاذ موضع بسیار جدی و سخت‌گیرانه‌تر در مذاکرات هسته‌ای ایران و کاهش یا لغو تحریم‌ها در ازای توقف کامل فعالیت‌های ایران به منظور غنی‌سازی اورانیوم و دوم ایجاد یک توافق نهایی مشابه با برنامه اقدام مشترک به همراه شواهد و مستنداتی که نشان دهند ایران یک «تغییر استراتژیک» را در رویکرد خود ایجاد نموده و از تلاش برای دستیابی به هژمونی منطقه‌ای دست برداشته است.

■ اعتبار نظامی آمریکا کاهش یافته است ■

این پیشنهادات منطقی هستند اما اگر ثابت شود که دستیابی به آنها غیرممکن است، در چنین شرایطی دیگر گزینه‌های چندانی باقی نخواهد ماند. همانطور که مایکل سینگ نیز در اظهارات خود اشاره کرد اعتبار نظامی آمریکا کاهش یافته است و از سوی دیگر نیز اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران مستلزم حمایت و پشتیبانی شورای امنیت سازمان ملل و کشورهای عمده در زمینه واردات نفت مانند چین و هند است. فهرست پیشنهادات و اقدامات نظری زیر نیز نشان‌دهنده معضل پیش‌روی واشنگتن است:

■ راهکارها و اقدامات عملی پیشنهادی به دولت آمریکا در برخورد با مسئله هسته‌ای ایران ■

۱٫ متقاعد نمودن ایران برای توقف برنامه غنی‌سازی خود، تغییر کاربری تأسیسات آب‌سنگین اراک به صورت کامل (چرا که در غیر این صورت این تأسیسات می‌توانند ایران را از طریق مسیر تولید پلوتونیوم به سلاح هسته‌ای برساند) و همچنین اعتراف کامل ایران در خصوص ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای خود. چنین رویکردی موجب توقف هرگونه برنامه تولید تسلیحات هسته‌ای خواهد شد و چنین نتیجه‌ای قطعاً موفقیت بزرگی برای غرب محسوب خواهد شد و در ازای چنین امری نیز تحریم‌های اعمال شده علیه ایران لغو خواهند شد.

۲٫ قبول و ایجاد یک توافق نهایی مشابه با برنامه اقدام مشترک در ازای شواهد و مستنداتی که نشان دهد ایران اعمال یک «تغییر استراتژیک» را در رویکرد خود پذیرفته و در حال تغییر نقش خود در منطقه است.

۳٫ افزایش فشارها برای دستیابی به راه‌حل شماره (۱)، اما در این رویکرد باید علاوه بر تلاش‌های دیپلماتیک کنونی، تحریم‌های شدیدتر و بیشتری اعمال شده و از تهدیدت نظامی معتبر نیز استفاده شود.

۴٫ کنترل و محدود نمودن ایران در آستانه ساخت و تولید تسلیحات هسته‌ای و یا حتی در صورت داشتن چنین تسلیحاتی (به عنوان مثال، گزینه کره شمالی)

،۵ حتی در شرایطی که نتایج چنین رویکردی موجب انزوای آمریکا در میان گروه ۱+۵ و سایر اعضای این گروه از جمله انگلیس، چین، فرانسه، روسیه و آلمان شود.

۶٫ دستیابی به توافق رسمی در راستای خط مشی‌های تعیین‌شده در برنامه اقدام مشترک، رفع تحریم‌های بیشتر در ازای محدودیت برنامه غنی‌سازی اورانیوم و کاهش میزان اورانیوم غنی‌شده ایران (مایکل سینگ در مورد قصور و کوتاهی آمریکا در این زمینه هشدار داده است). در این سناریو، آمریکا به ایران اجازه غنی‌سازی اورانیوم و همچنین فعالیت تعداد قابل‌توجهی از سانتریفیوژهای برنامه هسته‌ای را خواهد داد، همچنین آمریکا با چنین رویکردی امتیازات ایده‌آلی را در خصوص رآکتور آب‌سنگین اراک به ایران اعطاء می‌کند و از طرفی در برابر روند تسلیحاتی شدن این کشور نیز سکوت خواهد کرد.

■ گزینه دستیابی به توافق رسمی از طریق مذاکرات از سایر گزینه‌های دیگر بهتر است ■

همانطور که مایکل سینگ نیز شرح داد، گزینه ششم دارای نقایص فراوانی است اما دولت آمریکا و سایر کشورهای عضو گروه ۱+۵ پس از مقایسه این راه‌حل با سایر پیشنهادات دیگر به این نتیجه رسیده‌اند که این گزینه از سایر گزینه‌های دیگر بهتر است. به عنوان مثال، به نظر می‌رسد گزینه (۱) در شرایط کنونی غیر ممکن است. همانطور که «پاتریک کلاوسن»، کارشناس اندیشکده واشنگتن نیز در اظهارات خود در هفدهم جولای اشاره کرد، اکنون با اینکه تحریم‌های اعمال شده علیه ایران تأثیر خود را می‌گذارند اما با این وجود ایران توانسته از عهده چنین تحریم‌هایی برآید و در این مسیر نیز موفق بوده است و از طرفی نیز هیچگونه تضمینی وجود ندارد که سایر کشورها صرفاً به منظور دستیابی به یک توافق بهتر از تحریم‌ها و محدودیت‌های یک‌جانبه‌ای که از سوی آمریکا در خصوص واردات نفت از ایران اعمال شده است حمایت و پشتیبانی کنند.

■ گزینه‌های دیگر پیش روی آمریکا همگی دارای نواقص و معایبی هستند ■

در گزینه (۲) نیز ما با کمبود مستندات و شواهدی روبرو هستیم که نشان دهد رهبران ایران از هدف عمده ژئواستراتژیک خود که بخش مهمی از جهان‌بینی آنها نیز به شمار می‌رود صرف‌نظر کرده‌اند. گزینه (۳) مستلزم تهدیدات نظامی تهاجمی است اما در حال حاضر وضعیت نابسامان و متشنج جهانی مانند بشکه باروتی است که هر لحظه ممکن است با ایجاد جرقه‌ای کوچک منفجر شود، بنابراین با توجه به این موضوع می‌توان گفت که این گزینه نیز امکان‌پذیر نخواهد بود. جامعه بین‌المللی می‌تواند قبول کند چنین راه‌حل مخاطره‌آمیزی (اقدام نظامی) برای حل مسائل بسیار جدی و خطرناک‌تر استفاده شود (به عنوان مثال زمانی که توانایی و قابلیت تولید تسلیحات هسته‌ای ایران به بالاترین میزان خود برسد) اما مسلماً نمی‌تواند تحمل کند که اقدامات نظامی صرفاً به منظور کاهش سطح تهدید هسته‌ای ایران و تبدیل وضعیت فعلی برنامه هسته‌ای این کشور تحت برنامه اقدام مشترک به مندرجات موجود در گزینه (۱) صورت بپذیرد.

در مورد گزینه (۴) نیز می‌توان گفت در حال حاضر دستورکار و رویکرد ایران در موضوع هژمونی منطقه‌ای موجب شده است مسئله ایران در مقایسه با کره شمالی بسیار مقاوم‌تر شود، حال تصور کنید که در چنین شرایطی ایران به گزینه هسته‌ای نیز دست یابد. گزینه (۵) از لحاظ دیپلماتیک بسیار دشوار خواهد بود و هیچ تضمینی وجود ندارد که در پایان بتوان به یک توافق جامع و نهایی دست یافت. بنابراین با توجه به غیرعملی بودن پنج گزینه اول تصمیم‌گیرندگان و مقامات آمریکا به گزینه ششم متوسل شده‌اند.

■ دستیابی به توافق نهایی شکست بسیار بزرگی برای آمریکا خواهد بود ■

اما چنین رویکردی اشتباه خواهد بود. همانطور که مایکل سینگ نیز در اظهارات خود اشاره کرد توافق نهایی بر اساس برنامه اقدام مشترک نه تنها محدودیت‌های اندک و ناکافی را به برنامه هسته‌ای ایران اعمال می‌کند بلکه خسارات ژئواستراتژیک بسیار جدی را نیز با خود به همراه خواهد داشت. صرفنظر از این امر که ممکن است ایران تعهدات خود در این توافق را نقض نماید، به طور کلی چنین توافقی نشانگر شکست بسیار بزرگی برای آمریکا خواهد بود. در شرایط کنونی جهان امروز دستیابی به توافقی در چهارچوب برنامه اقدام مشترک به معنای اعطای اجازه و دادن مشروعیت بیشتر در درون سیستم بین‌المللی به کشورهای متخاصمی مانند ایران، روسیه و احتمالاً چین خواهد بود، کشورهایی که در حال تلاش به منظور جایگزین کردن این سیستم هستند.

■ آمریکا باید متناسب با چشم‌اندازهای استراتژیک جدید در منطقه عمل کند ■

درست همانند دوران جنگ سرد، توافقنامه‌های کنونی باید از نظر تأثیرات گسترده آنها بر زمینه‌های استراتژیک و غیردوستانه مورد بررسی و قضاوت قرار گیرند. «دنیس رأس» یکی دیگر از اعضاء و کارشناسان اندیشکده واشنگتن در اظهاراتی در تاریخ ۳۰ ژوئیه در این باره می‌گوید: «آمریکا باید از چشم‌اندازهای استراتژیک جدید در منطقه به خوبی آگاهی داشته باشد و متناسب با آنها عمل کند. ما باید در محاسبات خود در مسائل مهم‌تری نظیر صلح میان اسرائیل و فلسطین، موضوع سوریه، عراق و ایران از چنین چشم‌اندازهایی بهره بگیریم…آمریکا باید از این موضوع اطمینان حاصل کند که دوستان و متحدانش در منطقه تا ماه ژانویه سال ۲۰۱۷ میلادی تقویت شده و دشمنان این کشور (و همچنین دشمنان ما) تا آن زمان ضعیف‌تر خواهند شد.

■ در شرایط فعلی هرگونه توافق با ایران بسیار خطرناک خواهد بود ■

در چنین زمینه و شرایطی هرگونه توافق با ایران در چهارچوب برنامه اقدام مشترک بسیار خطرناک خواهد بود. آمریکا به منظور اطمینان خاطر بیشتر باید از طریق بازرسی‌های پیشرفته‌تر از اقدامات و فعالیت‌های ایران آگاهی کاملی بدست آورد و از سوی دیگر نیز پیش از آنکه ایران بتواند به توانایی حداقلی در زمینه تولید تسلیحات هسته‌ای دست، آمریکا باید شش ماه زمان در اختیار داشته باشد. در مقابل نیز آمریکا باید بسیاری از تحریم‌ها را به طور کامل لغو کرده و یا به حالت تعلیق درآورد، ایران را به عنوان یک شریک امنیتی به رسمیت بشناسد، از سیاست‌های منع گسترش تسلیحات هسته‌ای تا حدی بکاهد و در نهایت اینکه شرایط و زمینه‌ای را برای کشورهایی نظیر ایران، روسیه و چین فراهم آورد تا بر آمریکا و سایر متحدان امنیتی تأثیرگذار باشند. از طرفی نیز آمریکا مجبور خواهد شد تا از توافقنامه‌ای حمایت کند که بر طبق آن از میزان تهدیدات هسته‌ای ایران فقط تا حدی کاسته خواهد شد.

■ راهکارهای پیشنهادی به دولت آمریکا در صورت ادامه بن‌بست کنونی در مذاکرات هسته‌ای ■

دولت آمریکا با در نظر گرفتن چنین مشکلات و مسائلی ممکن است به دنبال گزینه و راهکار دیگری باشد که منوط به دستیابی به یک توافق رسمی و نهایی نباشد. نخست اینکه آمریکا باید با قاطعیت تمام بر مسائل و نکات مورد بحث و منازعه حل‌نشده در این مذاکرات ایستادگی کند، اگر ایران در برابر این مسائل تسلیم شود که بسیار خوب خواهد بود اما به نظر چنین امری بعید به نظر می‌رسد. به احتمال زیاد حکومت ایران توافقی سخت‌گیرانه‌تر از برنامه اقدام مشترک را نخواهد پذیرفت. اما در شرایطی که این بن‌بست همچنان ادامه یابد، واشنگتن باید اقداماتی را صورت دهد که در ادامه به آنها اشاره شده است:

- توقف مذاکرات

- آمریکا می‌تواند از اعمال تحریم‌های جدید صرف نظر کرده، اما باید تحریم‌های موجود در سطح کنونی با استناد به چشم‌پوشی رئیس‌جمهوری از حقوق خود در موضوع امنیت ملی تحت قانون اختیارات دفاع ملی حفظ شوند. در ضمن تمام دارایی‌های بلوکه شده ایرانیان در تمام کشورهای دنیا نیز باید همچنان تا حد ممکن متوقف و غیرقابل دسترس باقی بمانند.

- باید "انتظارات” آمریکا برای ایران به صورت کامل شفاف‌سازی و مشخص شود به این معنا که ایران در مورد امتیازات اندکی که در قالب برنامه توافق مشترک اعطا کرده است، تغییر عقیده نداده و به خصوص در مورد توافق نهایی اجازه دهد تا آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بازرسی‌های سرزده خود را از تأسیسات هسته‌ای ایران انجام دهد.

- مشخص نمودن خط قرمزهای آمریکا به منظور انجام اقدامات نظامی علیه ایران در صورت تلاش این کشور به منظور دستیابی به قابلیت و توانایی تولید تسلیحات هسته‌ای و یا توقف روند بازرسی‌های آژانس. در شرایطی که ایران میزان ذخائر اورانیوم غنی‌شده بیست درصدی خود را به مرز ۲۵۰ کیلوگرم برساند (یعنی همان میزانی از اورانیوم غنی‌شده که بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل در سخنرانی خود درماه سپتامبر ۲۰۱۲ در سازمان ملل به آن اشاره کرد)، آماده‌سازی‌های نهایی را برای عرضه سوخت هسته‌ای خود انجام دهد و یا به تولید آب‌سنگین در تأسیسات هسته‌ای اراک بپردازد، و یا بخواهد ذخائر اورانیوم غنی‌شده ۵ درصدی خود را افزایش دهد و از این راه محدودیت‌ها و خط‌قرمزهای تعیین‌شده برای اورانیوم غنی‌شده ۲۰ درصدی را دور بزند، و یا اینکه بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای را محدود کرده و مانع از آن شود، باید این خط قرمزها (اقدامات نظامی) اعمال شوند.

- همکاری‌های بیشتر با اسرائیل به جای تلاش برای مهار تهدیدات بازدارنده از سوی آنها. این اقدامات شامل ارائه تسلیحات و سیستم‌هایی پیشرفته به اسرائیل به منظور تسهیل حملات نظامی آنها و ادامه روند بهبودسازی توانایی‌های نظامی آمریکا در خلیج فارس به خصوص سیستم دفاع موشکی است.

- تلاش برای انجام چنین اقدامات نه در قالب یک قرارداد و توافق رسمی بلکه به عنوان مجموعه‌ای از توافق‌های غیر رسمی میان ایران، گروه ۱+۵، کنگره آمریکا، اسرائیل و دیگر کشورهای همکار و متحد با آمریکا.

- ازسرگیری مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران تنها در شرایطی که ایران مایل به انجام مذاکرات جدی بر سر برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز، غیرنظامی و بدون غنی‌سازی باشد.

■ مجموعه راهکارهای پیشنهادی به دولت آمریکا از شکست استراتژیک این کشور جلوگیری می‌کند■

این مجموعه اقدامات بدون آنکه به یک توافق بد و یا شکست استراتژیک دیگری برای آمریکا منجر شوند، می‌توانند تا حد زیادی اهداف مطرح شده در برنامه اقدام مشترک را عملی سازند. ممکن است از طریق انجام چنین اقداماتی روند اجراسازی تحریم‌ها تحلیل رود اما با این حال این میزان مسلماً کمتر از هرگونه توافق قابل قبولی از جانب ایران خواهد بود. اما آنچه در این رویکرد از اهمیت بسزایی برخوردار است تعهد آمریکا به منظور انجام اقدامات نظامی در شرایط نقض خط قرمزهای موجود است. اگرچه ممکن است چنین تعهدی برای سایرین مشکل‌ساز باشد اما باید توجه داشت که گزینه بهتری در این میان وجود ندارد و آمریکا باید چنین حقیقتی را برای سایر متحدان مخالف روشن نموده و بر آن تأکید کند.

■ آمریکا در راستای حفظ منافع حیاتی خود باید خطرات بسیاری را بپذیرد ■

در شرایط و اوضاع بین‌المللی کنونی، آمریکا ناچار است برای حفظ منافع حیاتی خود خطرات بسیار جدی را قبول کند، و چنین خطراتی مسلماً مستلزم استفاده از نیروی نظامی است. آمریکا در طول هفتاد سال گذشته به منظور حفظ و مهار امنیت جهانی بارها از نیروی نظامی استفاده کرده است. بنابراین اکنون آمریکا باید آماده باشد تا چنین اقدامی را دوباره انجام دهد و یا اینکه در نهایت با یک ایران مجهز به تسلیحات هسته‌ای روبرو شود.
منبع: اشراف