به گزارش مشرق، «نشنال اینترست» در مقالهای به قلم «جفری پین» مدیر امور آکادمیک مرکز شرق نزدیک آسیای جنوبی در مرکز مطالعات راهبردی واشنگتن نوشت: ایران و ۱+۵، با تمدید چهارماهه گفتگوها، فرصتی دوباره برای رسیدن به توافق در خصوص برنامه هستهای خود دارند. هر چند نمایندگان تمامی طرفها در ششماهه گذشته، تمایل خود را برای توافق اعلام کردند، نشانههای اندکی از توافق میان طرفین وجود داشته است؛ و گزارشها حکایت از اختلافات بنیادین میان کشورهای دخیل دارد. این گفتگوهای تمدیدشده، ممکن است تنها به تمدیدهایی بیشتر و یا شکست کامل مذاکرات بینجامد؛ اما ازآنجاکه هنوز راه مذاکره بسته نشده است، ضروری است که پیامدهای راهبردی ایران در مسیر پیوستن دوباره به جامعه جهانی را بررسی کنیم؛ ازآنجاکه که هر توافق هستهای پیامدهای دیپلماتیک و امنیتی برای آمریکا در خاورمیانه و آسیای مرکزی خواهد داشت، تأثیرات بلندمدت اینچنین توافقی میتواند به نفع منافع ملی آمریکا باشد.
*متن کامل این مقاله بدون تأیید دیدگاههای مطرح شده و محتوای آن جهت استفاده کارشناسان و مخاطبان محترم در ادامه آمده است.
■ ایران احتمالاً مهمترین بخش طرح «کمربند جدید اقتصادی جاده ابریشم» خواهد بود■
- احتمالات بلندمدت در آسیای مرکزی
توافق هستهای ، آغاز راه پیوستن ایران به جامعه جهانی است. بر کسی پوشیده نیست که تحریمها بهشدت حکومت ایران را در تنگنا قرار داده و بخشی از محاسبات دولت ایران برای پیوستن به مذاکرات این امید بوده که تحریمها کاهش خواهند یافت. یک توافق این فرایند را آغاز خواهد کرد، اما این فرآیند در بهترین حالت کند خواهد بود. معالوصف اگر تحریمها کاهش یابد، تأثیر آن بر آسیای مرکزی گسترده خواهد بود. سال قبل، چین ایده «کمربند جدید اقتصادی جاده ابریشم» را مطرح کرد که با ایجاد شبکهای ریلی و خطوط لوله انتقال انرژی از طریق کشورهای راهبردی سراسر آسیای مرکزی، تجارت و زیرساختهای اقتصادی را از آسیای مرکزی تا مدیترانه خواهد گسترد. این کمربند اقتصادی قارهای یک ایده راهبردی حیاتی برای چین است؛ و چین به منظور دسترسی به مدیترانه باید ایران را به این زنجیره اقتصادی وصل کند. درواقع با توجه به سرزمین و فرهنگهای سراسر این کمربند، ایران احتمالاً مهمترین بخش این طرح خواهد بود.
■ ایران برای چین مهم است ■
چین سرمایهگذاری سنگین خود در کشورهای آسیای مرکزی را آغاز کرده است (اخیراً سرمایهگذاری ۳۰ میلیارد دلاری ازبکستان رسانهای شده است)، اما توسعه پایدار شامل دسترسی به منابع انرژی و نوسازی زیرساختهای انرژی، مستلزم کاهش یا رفع کامل رژیم تحریمهاست. بدین ترتیب ایران برای چین مهم است؛ امری که توضیح میدهد چرا چین یکی از مهمترین مدافعان توافق جامع است. فارغ از طرحهای چین برای ایران و آسیای مرکزی، هر تغییری در موقعیت بینالمللی ایران تأثیر زیادی بر منطقه پیرامون دارد؛ با رفع تحریمها ارزش تجارت میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی بهشدت افزایش مییابد و باعث رشد اقتصادی تمامی کشورهای این منطقه میشود. این کشورها را بیشتر میکند و به کشورهایی مثل افغانستان فرصت ایستادن بر روی پای خود پس از عقبنشینی آمریکا را میدهد (هرچند این امر مستلزم بازسازی روابط ایران و افغانستان است).
■امکانات پیش روی کشورهای آسیای مرکزی در توسعه روابط اقتصادی با ایران ■
ایران گهگاه سعی کرده تا از طریق دکترین دینی و سیاست خارجیاش، بر همسایگان خود تأثیر بگذارد، اما این تأثیرات، به این دلیل که کشورهای آسیای مرکزی عموماً روابط خوبی با غرب و دیدگاه عملگرایانهای درراه توسعه اقتصادی دارند، با شکست مواجه شده است. فرصتهای اقتصادی فراهمشده توسط ایران در این سناریو به کشورهای آسیای مرکزی اجازه خواهد داد تا در تجارت خارجی خود تنوع بیشتری داشته و اتکای کمتری به روسیه و چین داشته باشند. فعالیت بیشتر اقتصادی در این منطقه به ثبات کشورها و کاهش تأثیر تهدیدهای فراملی مثل تجارت مواد مخدر، تروریسم و قاچاق انسان کمک میکند.
■ شورای همکاری خلیجفارس به پیوستن دوباره ایران به جامعه جهانی با دیده تردید مینگرند■
پیچیدگیهای نخستین در خاورمیانه
هرچند، در صورت تحقق توافق جامع، پتانسیل بزرگی در ارتباطات اقتصادی میان ایران و همسایههای شرقی این کشور وجود دارد، همسایگان غربی ایران، بهخصوص اغلب اعضاء شورای همکاری خلیجفارس، به پیوستن دوباره ایران به جامعه جهانی با دیده تردید مینگرند.
■ اسرائیل دشمن هرگونه توافق است■
جمهوری اسلامی ایران از بدو پیدایش خود، بر سر نفوذ منطقهای، با عربستان سعودی در حال رقابت بوده است. در کنار عربستان، امارات، قطر و کویت، همه مخالف گسترش نفوذ ایران در منطقه خلیجفارس و شام بودهاند. حرکت به سمت ارتباطات بینالمللی بیشتر، اقتصاد ایران را تقویت خواهد کرد و توان ایران برای تأثیر بر کشورهای خاورمیانه را، در چشم رقبای منطقهای تقویت میکند. ایران با اقتصادی احیاء شده، میتواند حمایت خود از حزبالله در لبنان، حکومت «اسد» (اگر بر سر قدرت باقی بماند) در سوریه و دولت شیعه عراق را افزایش دهد. مخالفت سفتوسخت اسرائیل با هر توافقی بر پیچیدگیهای کار افزوده است؛ ادبیات ستیزهجویانه پیشین ایران در قبال اسرائیل، و تهدیدات علیه آن، مانعی بر سر راه رفع تحریمها بوده است. اسرائیل دشمن هر توافقی است، و تنشها میان این دو ، فارغ از اینکه ایران به جامعه بینالمللی بپیوندد یا نه، همچنان پابرجا خواهد ماند.
■ چین، بازیگری محوری در آینده ایران در خاورمیانه است ■
چین بازیگری محوری در آینده ایران در خاورمیانه است. کمربند اقتصادی چین، که از هماکنون در آسیای مرکزی شروعشده است، از ایران به مدیترانه و از جنوب ایران به کشورهای حوزه خلیجفارس کشیده میشود. چین در حال حاضر اتکای شدیدی به سوختهای فسیلی خاورمیانه، برای اقتصاد خود دارد، و دلیل اصلی کمربند قارهایاش، دوری از پیچیدگیهای راههای تجاری دریایی و تضمین دسترسی زمینی به انرژی است. در شرایط فعلی، عربستان بزرگترین تأمینکننده نفت و قطر بزرگترین تأمینکننده گاز مایع چین است. شرکتهای چینی سرمایهگذاری عظیمی بر روی ذخایر نفتی عراق انجام دادهاند. اما این راه زمینی، ممکن است چین را در مرکز چالشهای منطقهای قرار دهد. اتکای چین به ایران بهعنوان ارتباطی کلیدی در کمربند تنشهای خود به خودی با رژیمهای خاورمیانه به وجود میآورد.
■ این کمربند، راه ارتباطی دیگری بین ایران، عراق و سوریه و لبنان ایجاد میکند■
این کمربند، راه ارتباطی دیگری بین ایران، عراق و سوریه و لبنان ایجاد میکند- امری که اسرائیل و بسیاری از کشورهای شورای همکاری خلیجفارس مخالف آن هستند. استفاده از ایران بهعنوان پایهای برای متصل کردن مسیر زمینی به کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، چین را در مرکز چالشی منطقهای قرار میدهد. چین با هزینههای گزاف و غیرقابلپیشبینی برای این تلاش راهبردی خود مواجه خواهد شد. در کوتاهمدت، آمریکا در صورت هرگونه توسعه روابطی با ایران با واکنشهایی از سوی اسرائیل و عربستان سعودی مواجه خواهد شد. آمریکا روابطی قوی با کشورهای شورای همکاری خلیجفارس دارد و اسرائیل متحد آمریکاست. روابط آمریکا به آزمون نهاده خواهد شد، اما هر توسعه احتمالی در گفتگوهای هستهای و برخاسته از آن، و زمان کافی، برای آمریکا، برای تقویت روابط خود و مقابله با ترس را فراهم میکند.
■ آثار یک توافق هستهای احتمالی با ایران تا حد زیادی در راستای منافع آمریکاست ■
نتیجهگیری
آثار یک توافق هستهای احتمالی با ایران تا حد زیادی در راستای منافع آمریکاست. حرکت به سمت بازگرداندن ایران به جامعه جهانی (مسیری که توافق هستهای گام نخست آن است) در رشد اقتصادی آسیای مرکزی تأثیرگذار خواهد بود و این چشمانداز، سیاستی کلیدی برای آمریکاست. پیشرفت در مسئله ایران مشکلاتی را برای آمریکا در منطقه خاورمیانه به وجود خواهد آورد؛ ولی حفظ شرایط موجود نیز ناممکن است. آمریکا باید روابط خود را تقویت کند و اطمینان یابد که ایران از قوانین اقتصاد جهانی تبعیت میکند. یک توافق هستهای زمینه را برای چین، برای تحقق اهداف راهبردیاش در آسیا، فراهم میکند. برخی بیم آن دارند که این توسعه، به افزایش نفوذ چین منجر میشود؛ اما نفوذ این کشور در آسیای مرکزی هماکنون برقرار است، و به خاورمیانه نیز گسترش مییابد. سرانجام دو نکته را باید متذکر شد: اول اینکه تحولاتی که در این نوشته به آنها اشاره شد، تنها در صورتی اتفاق میافتد که توافقی هستهای حاصل شود. آمریکا یک ایران هستهای را نخواهد پذیرفت؛ اما اگر مذاکرات به توافق منجر شود، آمریکا به دستاوردی بزرگ دستیافته است. دوم اینکه آمریکا در هر سناریویی از صحنه منطقهای حذف نخواهد شد. آمریکا پایگاههای منطقهای خود را حفظ خواهد کرد، قدرتش را از طریق ناوگان پنجم اعمال میکند و بر فعالیتهای دیپلماتیک خود اتکا خواهد داشت. گزینههایی که در اینجا از آنها سخن به میان آمد، آمریکا را در موضعی محکمتر قرار میدهند.
منبع: اشراف