* وندی شرمن، معاون جان کری در امور سیاسی
وی
که معاون سیاسی وزیر امور خارجه آمریکاست، در واقع راس هرم مذاکرهکننده آمریکایی
محسوب میشود. خانم شرمن را باید دیپلماتی کهنهکار دانست که تخصص ویژهای در
مذاکرات، بالاخص از نوع هستهای آن دارد. در
ادوار پیشین مذاکره 1+5 با کشورمان، وی به صراحت
مذاکرات را به یک کتاب تشبیه کرده بود که به رسمیت شناختن حقوق هستهای ایران،
تنها میتواند فصل آخر آن باشد.
وندی شرمن
یکی
از سوابق مهم شرمن که در کارنامه وی ثبت شده است، به سال 1997 و توافق هستهای با
کره شمالی اختصاص دارد. وی پس از این توافق به «دربازکن سیاست خارجی آمریکا» شهره
شد. توجه به این نکته ضروری است که سوابق شرمن در مواجهه با برنامه هستهای کره
شمالی، یقینا در انتصاب وی بهعنوان مذاکرهکننده ارشد بیتاثیر نبوده است.
آمریکاییها تصور میکنند که کسی که با پیونگیانگ به توافق رسید میتواند با
تهران نیز روندی مشابه را در پیش گیرد.
سخنرانی شرمن در کمیته روابط خارجی سنا ، 3 اکتبر 2013
شرمن از منظر ردهبندی در وزارت خارجه آمریکا، سومین مقام بلندپایه در این وزارتخانه محسوب میشود. وی 63 سال دارد و خارج از وزارت خارجه ایالات متحده به صاحبان صنایع و سیاستمداران مشاوره نیز ارائه میکند.
* «جیم تیمبی»، معاون وندی شرمن
جیم تیمبی، مشاور قدیمی وزارت خارجه ایالات متحده در زمینه «عدم اشاعه تسلیحات» کشتار جمعی است و معاون شرمن در حوزه کنترل برنامه هستهای ایران محسوب میشود.
از وی مقالات مختلفی در خصوص کنترل سلاحهای کشتار جمعی در اینترنت یافت میشود. وی در یکی از این مقالات بهصراحت بر وظیفه غرب برای گسترش استفاده صلحآمیز از انرژی اتمی بدون توسعه تسلیحات هستهای سخن گفته است. وی از سال 1971 سمتهای متعددی در حوزه مشاوره به معاونت «کنترل سلاح» وزارت امور خارجه آمریکا داشته و دارای مدرک دکترای فیزیک است.
به باور این مشاور وزارت امور خارجه آمریکا، هدف این وزارتخانه در حوزه هستهای باید این باشد که کشورها بهطور داوطلبانه به سوی تولید سلاح هستهای نروند.در یک کلام باید تیمبی را یک کارشناس کارکشته در حوزه انپیتی دانست که عضو فنی تیم مذاکرهکننده آمریکایی است. بنابراین اوست که به مقامات آمریکایی میگوید که از نظر فنی میتوانند برنامه هستهای ایران را تا چه حد میتوانند بپذیرند؟
* ریچارد نفیو
«ریچارد نفیو» مشاور وزارت امور خارجه ایالات متحده در حوزه تحریمهای ایران است. وی را باید در یک جمله کوتاه، «هماهنگکننده تحریمها در وزارت خارجه آمریکا» دانست. از آنجا که تحریم یکی از ابزارهای قدرت واشنگتن است، نقش نفیو در واقع همچون یک فرمانده جنگ اقتصادی است که میگوید کجا و چگونه و تا چه حد باید از تحریمها بر ضد دیگر کشورها استفاده کرد؟
نفیو پیش از این با شورای امنیت ملی آمریکا نیز همکاری داشته است. بنابراین او را باید شخصیتی امنیتی نیز خواند.اطلاعات زیادی از دیدگاههای نفیو در دست نیست اما بهنظر میرسد وی یک عنصر «سناریوساز» در تصمیمگیریهای سیاست خارجی واشنگتن باشد. با توجه به سمتی که وی دارد، اولا تحریمهایی که هماکنون در آمریکا علیه ایران وضع شدهاند، بدون نظر او اجرایی نگشتهاند و ثانیا نقش وی در تعلیق احتمالی تحریمهای ضدایرانی بهسزاست.
* پونیت تالوار
وی معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده در امور سیاسی – نظامی است و از بومیهای آمریکا (سرخپوستان) محسوب میشود. تالوار به مدت 4 سال مشاور اوباما در امور خاورمیانه بوده است. وی در این سالها مشاور ویژه باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا در امور ایران، عراق و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس محسوب میشده است.
این مقام آمریکایی از سال 1999 تا 2001 در گروه برنامهریز سیاسی وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا نیز مشغول به فعالیت بوده است. در سوابق وی مشاور جو بایدن، معاون اول رئیسجمهوری آمریکا نیز به چشم میخورد.
پونیت تالوار
نکته مهم در خصوص تالوار آن است که میتواند طراح سیاستهای
خاورمیانهای تیم مذاکرهکننده آمریکایی نام گیرد. وی این توانایی را دارد که
نگرانیهای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین رژیم صهیونیستی را در هر توافقی
با ایران لحاظ کند. حضور یک کارشناس منطقهای در تیم مذاکرهکننده آمریکایی از
این رو میتواند مهم باشد که نشان میدهد تیم آمریکایی مساله برنامه هستهای ایران
را فراتر از توافقی با ایران بلکه متغیری تاثیرگذار بر مقدرات منطقه مینگرد.
* آدام زوبین
زوبین از مقامات وزارت خزانهداری آمریکاست و مسئولیت کنترل داراییهای خارجی را در این وزارتخانه عهدهدار است. عنوان سمت وی، مدیر اداره کنترل و ارزیابی خارجی وزارت خزانه داری آمریکا است و مسئولیت اجرای تحریمهای ایران بهنوعی متوجه اوست. اگر نفیو سیاستهای تحریمی را هماهنگ میکند، زوبین در واقع مجری آنهاست. آدام زوبین از سال 2006 در همین سمت است و بارها نسبت به دور زدن تحریمها توسط ایران هشدار داده است.
آدام زوبین
وی در دیماه 91 در این خصوص ابراز داشت: ایرانیها از واحدهای مبادله خصوصی و شرکتهای مختلف در دیگر کشورها برای انجام دادن مبادلات مالی خود استفاده میکنند.
وی افزود: این معاملات با پوششهای جعلی و با اتکا به مبادلات بدون کاغذ که به مبادلات حوالهای معروف هستند و در بخشهایی از خاورمیانه و آسیا بسیار رایج است، انجام میشود. همچنین این مبادلات به صورت غیررسمی و با پول غیررایج و با استفاده از پیکها و واسطههای قابل اعتماد انجام میپذیرند. بنابراین، زوبین نهتنها مجری تحریمهاست بلکه رصدگر شیوه اجرای آنهاست. او مسئول آن است که ایرانیها نتوانند با روشهای زیرکانه خود از کمند تحریمهای واشنگتن بگریزند.
* ماری هارف
خانم هارف یکی از چندین سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکاست. او به هر حال یک دیپلمات است اما نمیتوان به درستی پیشبینی کرد که چه نقشی در تیم مذاکرهکننده به وی سپرده میشود.
ماری هارف
اما به هرحال از آنجا که یکی از مهمترین مسئولیتهای وزارت خارجه موضعگیری است، شاید خانم هارف در مذاکرات حاضر است تا بتواند موضعگیریهای آینده وزارت خارجه ایالات متحده را تنظیم و هماهنگ کند.
هارف همان کسی است که جدیدا برای شرکت ایران در مذاکرات ژنو2 که قرار است با هدف حل بحران سوریه برگزار شود، شرط تعیین کرده بود و تلویحا خواسته بود تا ایران ورود سوریه به مرحله دولت انتقالی را بپذیرد.
* تحلیل ساختار هیات مذاکرهکننده آمریکایی
از مجموع آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که تیم آمریکایی با 2 دیپلمات، 2 کارشناس تحریم، یک کارشناس منطقه و یک کارشناس عدم اشاعه در مذاکرات شرکت میکند. بر این اساس احتمالا دو مذاکرهکننده در کنار 4 کنترلکننده در تیم سیاست خارجی آمریکا حضور خواهند داشت. از بین تیم کنترلکننده، فقط یک نفر کارشناس امور انپیتی است. از همینجا میتوان فهمید که انپیتی در شیوه مذاکرات طرف آمریکایی جایگاه چندانی ندارد.
برعکس، ابزار فشار آمریکاییها بر ایران از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار بوده و دو کنترلکننده را بهخود اختصاص داده است. بنابراین میتوان بهراحتی حدس زد که طرف آمریکایی با گاردی آهنین در برابر «خواسته لغو تحریم ایرانیها» وارد مذاکره میشود.
برخی محافل در ایران ابراز خوشحالی کردهاند که حضور کارشناسان تحریم در تیم مذاکرهکننده آمریکایی بیانگر احتمال لغو تحریمهاست. این محافل توجه نکردهاند که اولا لغو تحریمها تنها در کنگره ممکن است و دولت آمریکا تنها قادر به تعلیق آنهاست و ثانیا، بدیهی است که آمریکاییها بهراحتی ابزار اعمال فشار خود بر تهران را از دست نمیدهند. اگرچه احتمال تعلیق بخشی از تحریمهای یکجانبه علیه ایران وجود دارد اما قطعا بخشی از تحریمهای سخت طرف غربی علیه ایران حفظ خواهند شد تا ابزار فشار از دست نرود.
از سوی دیگر، مرموزترین عضو تیم مذاکرهکننده آمریکایی را باید پونیت تالوار دانست. تالوار بیش از آنکه دیپلمات باشد، احتمالا سیاستمدار است. وی کارشناس خبره خاورمیانه است و حضور او در تیم مذاکرهکننده آمریکایی را میتوان با دو هدف تفسیر و تعبیر کرد:
1- احتمالا وی اجازه نخواهد داد که در توافق احتمالی، خراشی به صورت منافع متحدین آمریکا در خاورمیانه بیفتد. اسرائیل و عربستان سعودی، دو مخالف جدی هرگونه توافق هستهای مهمترین متحدین آمریکا در خاورمیانه محسوب میشوند؛
2- این احتمال وجود دارد که برخی موضوعات منطقهای و بالاخص مساله سوریه با هدایت تالوار در مذاکرات مطرح شوند. این یکی از دامهایی است که افتادن در آن میتواند برای سیاست خارجی ایران گران تمام شود. ایران تنها باید در حوزه هستهای مناقشه هستهای را حل کند و طبعا نمیخواهد و نمیتواند در حوزههای دیگر امتیاز بدهد. طبعا هر کارتی برای بازی کردن مناسب نیست.
* اولویتهای تیم آمریکایی چه خواهد بود؟
وندی شرمن، مسئول هیات مذاکرهکننده آمریکایی قبلا گفته است که کشورش – اگر حاضر به پذیرش حق غنیسازی اورانیوم شود – در فصل آخر کتاب مذاکرات آن را خواهد پذیرفت. دلیلی ندارد که تصور شود این موضع اکنون تغییر یافته است.از این رو، مهمترین خواسته ایران در مذاکرات هستهای همچنان در اولویتهای واشنگتن جایی ندارد. با این حال، ترکیب تیم مذاکرهکننده نشان میدهد که سیاست تحریمی همچنان در اولویت ارزیابیهای آمریکاست. در درجه دوم احتمالا سیاست خاورمیانهای قرار میگیرد و در درجه سوم، مسائل فنی هستهای.
بر این اساس اولویتهای واشنگتن در مذاکرات 23 و 24 مهر را باید چنین طبقهبندی کرد:
اول، حفظ سیاست تحریمی متناسب با شرایط که احتمالا با راهبرد «سوپاپ اطمینان» همراه خواهد بود؛
دوم، حفظ منافع رژیم صهیونیستی و متحدین عرب آمریکا در خلیج فارس و گرفتن امتیازهای منطقهای؛
سوم، مسائل مربوط به انپیتی و عدم اشاعه که در راس آنها تعطیلی غنی سازی 20 درصدی ایران قرار دارد.
باید دید تیم «ظریف»، در برابر این تیم حریف، چه تدبیری خواهد اندیشید؟