به گزارش مشرق، به نقل از اندیشکده مرکز بلفر، کارشناس مسائل خاورمیانه در گزارشی ضمن اشاره به مذاکرات ۱+۵ با ایران در مورد مسئله هستهای به بررسی ابعاد مختلف این مذاکرات میپردازد. وی معتقد است باید سیستم نظارتی کارآمدی وضع شود تا از انجام تعهدات هستهای از طرف ایران و عدم انحراف مواد هستهای از مسیر صلح آمیز اطمینان حاصل گردد. وی در پایان نتیجه میگیرد که باید ثابت کرد محدودیتها و موانع هستهای برای کشورهایی که به تعهدات منع گسترش پایبند نیستند، مؤثر واقع میشود تا از گسترش تکنولوژیهای هستهای در منطقه جلوگیری به عمل آید.
مذاکره کنندگان ایران و ۱+۵ این هفته در وین گردهم میآیند تا به توافق هستهای جامعی قبل از موعد مقرر، یعنی ۲۰ جولای که در نوامبر ۲۰۱۳ در برنامه اقدام مشترک مشخص شد، دست پیدا کنند.
به نظر میرسد رویکردهای هر دو طرف هنوز فاصله فراوانی با یکدیگر دارد؛ به خصوص وقتی نوبت به ایجاد برنامه غنی سازی تعیین شده به طور متقابل با محدودیتهای عملی و اقدامات شفاف سازی برای تضمین صلح آمیز بودن اصل برنامه هستهای ایران میرسد. در واقع، ایران با بیان اینکه باید ظرفیت غنیسازی کافی برای سوخت رسانی به راکتور بوشهر را داشته باشد، کار را دشوار کرده است، که این مسئله تقریباً ۱۳۰ هزار سانتریفیوژ آیآر-۱ و ذخایر قابل توجه اورانیوم غنی شده را در برمیگیرد. بارگیری مجدد راکتوری با اندازه و نوع راکتور بوشهر نیازمند تقریباً ۲۰ تن اورانیوم با ایزوتوپ ۲۳۵ با غنای ۳٫۵ درصد است. در سال ۲۰۰۹، وقتی فرانسه، روسیه و آمریکا برای توافق بر سر راکتور تحقیقاتی تهران با ایران مذاکره میکردند، محدودیت برای حداکثر ذخایر غنی شده اورانیوم در ایران ۱٫۲ تن یواف۶ تعیین شده بود؛ کمیتی که در صورت بیشتر غنی شدن، مناسب برای یک انفجار هستهای میباشد.
در خصوص نگرانیها در مورد توانمندیهای تولید پلوتونیوم در آینده، ایران تمایل خود را برای کاهش میزان تولید پلوتونیوم توسط راکتور آب سنگین که با اصلاح و تعدیل در حال ساخت در اراک است، نشان داده است. به هرحال، پیشنهادهای مطرح شده برگشت ناپذیر نیستند؛ این راکتور را میتوان برای تولید پلوتونیوم سالانه برای یک دستگاه هستهای از نو طرح ریزی کرد. علاوه براین، هیچ علامتی وجود ندارد مبنی بر اینکه ایران ذخایر آب سنگین یا کارخانه تولید را واگذار میکند.
گروه ۱+۵ به دنبال کاهش چشمگیر غنیسازی فعلی ایران است
گروه ۱+۵ جزئیات طرحها و پیشنهادات خود را علنی نکردهاند، اما مقامات مربوط به مذاکرات اظهار کردهاند که در حال بررسی زمان گریز سریع برای تولید اورانیوم با غنای بالا هستند تا آن را از دو ماه به ۶ تا ۱۲ ماه افزایش دهند، که به معنای کاهش چشمگیر ظرفیت غنیسازی فعلی ایران است؛ ۱۹ هزار سانتریفیوژ آیآر-۱ نصب شده است، ۹ هزار عدد از آنها فعال هستند و هزار سانتریفیوژ آیآر-۲ نیز نصب شده است. برنامه اقدام مشترک نیز شامل شروطی برای رقیق کردن نیمی از ذخایر یواف۶ ایزوتوپ ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد به کمتر از ۵ درصد و تبدیل نیمی دیگر از آن ذخایر به اورانیوم ۲۳۵ با غنای ۲۰ درصد میشود، که اگر غنی سازی ۹۰ درصد صورت گیرد، مستلزم گام تبدیلی دیگری میباشد. ایران همچنین به عنوان بخشی از برنامه اقدام مشترک پذیرفته است که ذخایر یواف۶ ایزوتوپ ۲۳۵ با غنای ۳٫۵ درصد خود را در سطحی که در نوامبر ۲۰۱۳ بوده است یا ۷٫۵ تن یواف۶ نگاه دارد و هرگونه یواف۶ اضافی را اکسید کند. موعد مقرر برای این اقدامات، ۲۰ جولای معین شد، اما ایران احتمالاً به دلیل تأخیر در اتمام کارخانه تبدیل، قادر به انجام این تعهدات نبوده است. ۱+۵ به صورت علنی ارقام مربوط به ذخایر اورانیوم کمتر غنی شده قابل قبول ایران را مطرح نکرده است، اما احتمالاً در این فکر است که بیشتر این ذخایر را برای ساخت سوخت به خارج از کشور بفرستند. ۱+۵ احتمالاً پیشنهاد جایگزینی راکتور آب سنگین اراک را با یک راکتور تحقیقاتی آب سبک کوچک و مدرن ارائه کرده و در عین حال، تعهداتی را در خصوص تحویل سوخت فراهم نماید.
قطعنامههای زیادی از طرف شورای امنیت سازمان ملل وضع شده است که ایران را ملزم به تعلیق غنیسازی اورانیوم، راکتور آب سنگین و برنامه موشکی خود میکند. علاوه براین، این قطعنامهها از ایران میخواهند که مسائلی را که از گذشته مطرح بودهاند، مورد رسیدگی قرار دهد؛ مسائلی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص برنامه هستهای ایران، از جمله مسائل مربوط به ابعاد نظامی احتمالی بیان کرده است.
گزارشهای آژانس نشان میدهد هیچ انحرافی از مواد هستهای اعلان شده در ایران وجود ندارد
از زمانی که برنامه مخفی غنیسازی اورانیوم در آگوست ۲۰۰۲ فاش شد، ایران اقدام به ساخت چرخه سوخت هستهای کامل کرده است. این مسئله ایران را با سانتریفیوژهای فعلی و ذخایر اورانیوم غنی شده به کشوری در آستانه هستهای شدن تبدیل کرده است. همانطور که جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا اعلان کرده است، ایران می تواند با استفاده از سانتریفیوژهای فعال خود و ذخایر اورانیوم غنی شده، به اندازه کافی اورانیوم با غنای بالا را در بازه زمانی دو ماهه تولید کند. این ادعا با توجه به تأسیسات کشف شده در نطنز و فردو، صحیح به نظر میرسد. به هرحال، ابهامات و مجهولات فراوانی در رابطه با اطلاعات و دانش ما در مورد برنامه هستهای ایران و نیات آن وجود دارد، که باید در زمان توافق بر سر یک «برنامه غنیسازی تعیین شده به صورت متقابل» به حساب بیاید.
گزارشهای آژانس انرژی اتمی در مورد اجرای مسائل حفاظتی در ایران، که در سال ۴ مرتبه ارائه میشود، ظاهراً نشان میدهد که هیچ انحرافی از مواد هستهای اعلان شده در ایران وجود نداشته است. آنچه این بیانیه به طور ضمنی به آن اشاره دارد، این است که آژانس قادر نبوده است ثابت کند که تمام مواد هستهای در ایران به مأمورین حفاظتی آژانس تحویل داده شده است؛ یعنی مشخص نیست که مواد هستهای و فعالیتهای اعلان نشده و مخفی در ایران وجود نداشته است. چنین بیانیهای در مورد کامل بودن اظهارات ایران نمیتواند تحت پیشنهاد شفافیت سازی هستهای حاصل شود، وقتی دیدار گاه و بیگاه از راکتور آب سنگین اراک یا برخی معادن اورانیوم یا تجهیزات معدن کاوی ایران صورت میگیرد. همچنین مسئله تنها این نیست که چه تعداد سانتریفیوژ در نطنز و فردو در حالت نصب شده باقی میمانند. برای تعیین خط مبنایی برای دیدهبانی و نظارت، ضروری است بدانیم که ایران به طور حقیقی چه تعداد سانتریفیوژ تولید کرده است و امروز آنها کجا هستند.
از سال ۲۰۰۳، آژانس انرژی اتمی نگرانیهایی را بر مبنای بازرسیهای مستقل خود و اطلاعات جمعآوری شده توسط سایر گروهها در مورد ابعاد احتمالی نظامی در برنامه هستهای گذشته و حال ایران مطرح کرده است. حل این مسائل مهم و به تعویق افتاده برای آژانس انرژی اتمی بسیار ضروری است تا تضمین کند که تمام مواد هستهای- نه فقط موادی که از طرف خود ایران اعلان شده است- کاربرد صلح آمیز دارد.
فهرست مسائل آژانس انرژی اتمی بسیار طولانی است و چاشنیهای منفجره سیم اتصالی (ایبیدبلیو) و دسترسی به اتاق آزمایش انفجاری در پارچین- که اغلب در رسانهها مورد اشاره قرار گرفت- تنها بخشی از این مسائل هستند. باید تأکید کرد که بسیاری از مسائل مربوط به ابعاد نظامی به یکدیگر مرتبط هستند و نمیتوان آنها را جدای از یکدیگر حل و فصل کرد. بنابراین، ضروری است این امکان را برای آژانس انرژی اتمی فراهم کنیم که تمام نگرانیهای مربوط به ابعاد نظامی را یک جا مورد بررسی قرار دهد.
از نظر من، طرحهای حفاظتی مؤثر میتواند تنها در صورتی حاصل شود که ابهامات در مورد توانمندی هستهای ایران به طور معتبری مورد ارزیابی قرار گیرد. برای انجام این کار، باید سیستم تحقیق و نظارت طولانی مدت تنظیم شود تا در مرحله اولیه، هرگونه علامت را مبنی بر اینکه ایران از تعهدات خود امتناع کرده است، کشف کند. من در جلسه استماع اخیر خود در کنگره، برخی اجزا و عناصر تحقیق را که توافق جامع باید آنها را در برگیرد، مورد تأکید قرار دادم:
«ایران به طور کامل تعهدات خود را که بر اساس احکام آژانس و توافق حفاظتی با آن بر عهده او قرار گرفته است، اجرا خواهد کرد و به کد اصلاح شده ۳٫۱ از مقدمات فرعی پایبند خواهد بود.
ایران بلافاصله پروتکل الحاقی را به تصویب رسانده و آن را به مرحله اجرا در میآورد.
ایران مقررات تحقیق و شفافسازی قطعنامههای مربوطه هیئت مدیره آژانس انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل را به طور کامل اجرا میکند.
ایران اظهارنامهای مبسوط را در مورد تمام ابعاد برنامه هستهای خود در گذشته و حال ارائه خواهد داد.
ایران اطلاعاتی را در مورد منابع تولید، یعنی سنگ معدن اورانیوم و کیک زرد، از جمله واردات چنین موادی فراهم خواهد کرد.
ایران اطلاعاتی را در مورد واردات و تولید داخلی اقلام تک کاربردی و دو کاربردی که در فهرست گروه تأمین کنندگان هستهای آمده است، ارائه خواهد کرد.
ایران دسترسی بدون قید و شرط و نامحدود به تمام مناطق، تأسیسات، تجهیزات، سوابق، افراد، مواد- از جمله مواد معدنی- را برای آژانس انرژی اتمی فراهم خواهد کرد که از طرف آژانس ضروری تشخیص داده شده است تا مقررات و الزامات خود را براساس توافق حفاظتی انجام داده و بیانیههای ایران را مورد بررسی قرار دهد.»
در حل و فصل مسئله هستهای ایران، مهم است که از موضع استراتژیک به آن نگاه کنیم و نه با رویکردی کوتاه مدت در خصوص بلندپروازیهای هستهای ایران. این انتخاب سیاست عملی است با تبعات بلند مدت. توافقی جامع که با عقب نشاندن قابل توجه توانمندیهای هستهای ایران، تصویری بسیار متفاوت از موقعیت کنونی را ترسیم خواهد کرد- در حالیکه دشوار و به طور کلی حاکی از بدبینی است- باید به بوته آزمایش گذاشته شود. این همچنین به معنای تمایل به عقب کشیدن در صورت عدم ملاحظه خطوط زیرین است. در غیر این صورت، پیام دیگری که مخابره میشود، حداقل باید این باشد که ایجاد مانع برای توانمندی تسلیحات هستهای- با یک هزینه گزاف- مؤثر واقع میشود؛ از جمله برای کشورهایی که به تعهدات خود براساس منع گسترش تسلیحات پایبند نیستند. ممانعت از گسترش تکنولوژیهای غنیسازی اورانیوم به کشورها به طور فزایندهای دشوار است؛ به خصوص کشورهایی که به تعهدات حفاظتی خود پایبند و متعهد هستند. چنین تمایلاتی تاکنون در خاورمیانه و خاور دور تحریک شدهاند. پدیدار شدن و ممانعت از دولتهای جدید در آستانه هستهای شدن با واقعیتی ناخوشایند همراه است مبنی بر اینکه سایر کشورها را در این موقعیت به عنوان گروگان نگه داشته و گزینههای احتمالی را پیش روی آنها قرار میدهیم؛ یا توانمندیهای هستهای خود را بسازید یا یاد بگیرید با موقعیتی که در آن، همسایه شما میتواند با توانمندیهای خود، شما را برای اعطای امتیازات اضافی تحت فشار قرار دهد، زندگی مسالمت آمیز داشته باشید. هر دو گزینه بد و ناخوشایند است و نتایجی بیثبات ساز را به دنبال خواهد داشت.
منبع: تسنیم