به گزارش مشرق، اندیشکده «کارنگی» در گزارشی به قلم «جورج پرکوویچ» معاون پژوهشی این مؤسسه نوشت: به نفع همه خواهد بود که ایران، آمریکا و دیگر کشورها بتوانند در خصوص سوخت برای نیروگاه بوشهر به توافق برسند و بر زمینه تحقیق و توسعه در برنامه غنیسازی اورانیوم ایران تمرکز و مذاکرات را بر این پایه بنا کنند. غنیسازی مهمترین نکته مذاکراتی است که اکنون با ایران در وین در جریان است. آمریکا و ۵ متحد دیگر از ایرانیها میخواهند که تعداد و محصول سانتریفیوژها را محدود کنند تا فاصله زمانی لازم برای گریز هستهای برای ساخت بمب بیشتر شود. ایران میگوید میتواند توسعه ظرفیت غنیسازی خود را برای چند سال به تأخیر بیندازد ولی سرانجام نیاز دارد سوخت جایگزین برای نیروگاه بوشهر را تولید کند. مذاکرهکنندگان ایرانی تأکید میکنند که آنها نمیتوانند به روسیه برای تأمین سوخت تکیه کنند، یا ظرفیت سانتریفیوژهای خود را رها کنند؛ با توجه به هزینه بالایی – تحریمها و ترور دانشمندان- که ایران برای این دستاوردها پرداخته است.
■ابعاد مسئله تأمین سوخت برای نیروگاه بوشهر ■
یافتن کارشناسان هستهای بینالمللی، که با این استدلال قانع شوند که ایران نیازمند یک برنامه سطح صنعتی برای بوشهر است، دشوار است. روسیه در حال انجام تعهد خود برای تأمین سوخت تا ۲۰۲۱ است و میخواهد این کار را پسازآن نیز ادامه دهد؛ از سوی دیگر ایران دارای دانش لازم برای طراحی و تولید سوختی که این رآکتور نیاز دارد، نیست. اگر ایران سوخت تولید خود را در این رآکتور به کار برد، روسیه از ضمانتهای خود دست خواهد برداشت. همینطور قابلفهم است که یک کشور مغرور مثل ایران میخواهد مستقل عمل کند، هیچ کشوری در این مرحله ابتدایی توسعه در این زمینه خودکفا نیست. کلید حل این بنبست ثابت کردن این است که ایران میتوانند بر سوخت هستهای تولید روسیه، برای فعالیت بدون توقف نیروگاه بوشهر تکیه کند.
■تمرکز دانشمندان ایرانی بر تحقیق و توسعه بهجای تولید صنعتی سوخت ■
برای این منظور روسیه و دیگر کشورهای مذاکرهکننده باید پیش نهاد دهند، سوخت موردنیاز برای چند سال نیروگاه بوشهر به ایران انتقال داده شود. این سوخت اگر تحت بازرسیهای مداوم آژانس باشد، ایران احتمال گریز هستهای نخواهد داشت. با این ذخیره سوختی، اهلفن ایرانی میتوانند بر تحقیق و توسعه برای تولید سانتریفیوژهای کاراتر، برای تولید سوخت در آینده، که به نحو بومی طرحهای نیروگاهی ایرانی را تأمین میکنند، تمرکز میکنند. رهبران ایران میتوانند ادعا کنند که آنها هوشمندانه سانتریفیوژهای نسل اولی را برای حصول چهار هدف اصلی به دست آوردهاند: تضمین حق غنیسازی؛ تضمین سوخت برای نیروگاه بوشهر؛ فراهم کردن زمینه لازم برای برنامه نیروگاهی هستهای پیشرفته؛ و رفع تحریمها. اگر رهبران ایران به توافق نه بگویند مردم ایران و بقیه جهان نتیجه خواهند گرفت که مسئله استفاده غیر صلحآمیز از انرژی هستهای مطرح بوده است.
■ ایران توافق کرده است که تحت هیچ شرایطی به دنبال سلاح هستهای نخواهد بود■
ایران توافق کرده است که «تحت هیچ شرایطی به دنبال سلاح هستهای نخواهد بود»؛ تغییر جهت از برنامه غیرضروری، غیرعملیاتی و پیشاصنعتی به برنامه تحقیق و توسعه، که حدودوثغور آن بر اساس نیازهای مدنی تعیین میشود، میتواند به اعتبار این تعهد بیفزاید. بر اساس تجربه دیگر کشورها در خصوص برنامه صلحآمیز هستهای، ایران حداقل به ۱۵ سال زمان برای طراحی، ساخت و عملیاتی کردن یک طرح نیروگاهی مدرن نیاز دارد؛ طرحی که با اصول امنیتی بینالمللی سازگار باشد. اگر توافق جامع که در وین در حال مذاکره است، کاملاً به اجرا درآید، ایران بهعنوان کشور هستهای عادی و غیر تسلیحاتی در نظر گرفته خواهد شد. البته حتی یک برنامه تحقیق و توسعه نیز برای برخی در غرب که معتقدند ایران نباید هیچ توانمندی هستهای داشته باشد، زیاد است؛ اما کار از این حرفها گذشته است. ایران بسیار پیشرفته، و در حفظ دانش سخت بهدستآمده خود، بسیار مصمم است؛ بدین ترتیب این درخواست را نخواهد پذیرفت و آن را درخواستی نو استعماری تلقی میکند.
■ به نفع همه خواهد بود که در خصوص سوخت نیروگاه بوشهر، توافق حاصل شود■
نگرانیهای امنیتی آمریکا و اسرائیل، میتواند با ادامه برنامه سانتریفیوژی ایرانی و ساختار نیرویی بومی که در یک مکان معین مستقر است، بدون هیچگونه ذخیره اورانیوم و معیارهای راستی آزمایی کافی، برطرف شود. برنامه تحقیق و توسعه بر این اساس، در قیاس با سایر گزینهها، میتواند چشماندازهایی مبنی بر اینکه ایران، در مراکز علنی، به گریز هستهای دست بزند، یا مخفیانه، در مراکز غیرعلنی، به سمت بمب حرکت کند را، کمرنگ میکند.
زمان توافق بر سر اینها و دیگر موضوعات مهم قبل از ۲۰ جولای کافی نیست. به نفع همه خواهد بود که ایران، آمریکا و دیگر کشورها بتوانند در خصوص سوخت برای نیروگاه بوشهر به توافق برسند و بر زمینه تحقیق و توسعه در برنامه غنیسازی اورانیوم ایران تمرکز و مذاکرات را بر این پایه بنا کنند. جایگزین این امر – شکست دیپلماسی و ازسرگیری فعالیت هستهای بیثبات کننده در ایران- میتواند از منظر جهانی یک تراژدی باشد.
منبع: اشراف