مردم یمن، دیروز و امروز در استانهای مختلف از جمله صنعاء، صعده، حجه، عمران، الجوف، ذمار، المحویت، تعز، أب، الحدیده، الضالع و دیگر مناطق تجمع کرده و خواستار اقدامات اصلاحی از سوی دولت شدند.
تجمعکنندگان در بیانیههای خود بر لزوم رفع تبعیضها در بخشهای حکومتی و اخراج فاسدان از بدنه دولت تأکید ورزیده و اعلام کردند: در صورت آغاز طوفان بزرگ مردمی، هیچ قدرتی توانایی مقابله در برابر آن را نخواهد داشت و این طوفان صنعا و دیگر استانهای یمن را در هم خواهد نوردید.
خبرنگار گروه بینالملل مشرق در خصوص تحولات اخیر یمن، گفتوگویی را با "علی شهاب" کارشناس ارشد مسائل راهبردی منطقه انجام داده است که در ادامه میخوانید.
پیامدهای پیشروی انصارالله از استان صعده تا عمران و جوف و از آنجا به استان صنعا به لحاظ ژئوپلتیک چیست و چه تبعاتی برای حوزه امنیتی عربستان سعودی دارد؟
از یک سو هیچ شکی وجود ندارد که پیشروی انصارالله به سمت صنعا و مناطق داخلی در یمن، عمق راهبردی در مقابل هر گونه تحولات در آینده را برای این جنبش پدید میآورد به ویژه آنکه سیاست عربستان در سایه تشدید مواضعش در قبال پرونده یمن به سمت رویارویی پیش میرود و این موضوعی است که روز به روز بر اهمیت آن افزوده میشود.
از سوی دیگر، تهدیدات راهبردی محیطی عربستان سعودی و در رأس آن داعش، سعودیها را وادار به اندیشیدن و توجه به دیگر جبهههای پیرامونی خود کرده که احتمال گشودهشدن آنها در آینده نزدیک وجود دارد.
*برآوردهای از میزان قدرت و نفرات انصارالله چقدر است و آیا آنان وزن قابل توجهی در ساختار جامعه یمن دارند؟
هیچ آمار علمی دقیقی از توان نظامی انصارالله وجود ندارد و اگر هم باشد صرفاً منحصر به برآوردهایی است که نشان میدهد 40 درصد از ساکنان یمن که پیرو مذهب زیدی هستند از این جنبش حمایت میکنند.
البته در مراسم تشییع پیکر شهید "سید حسین الحوثی" بنیانگذار جنبش انصارالله، بیش از یک میلیون یمنی و نیز 45 هزار رزمنده که رژه نظامی برگزار کردند حضور داشتند و این مسأله نشان میدهد امتداد مردمی جنبش انصارالله به شمال یمن و استان صعده محدود نمیشود بلکه آنان در استانهای میانی و همچنین در استان صنعا، حضوری چشمگیر دارند.
* امکانات و توانمندیهای انصارالله را در چه سطحی ارزیابی میکنید؟
در خصوص امکانات جنبش انصارالله باید گفت که جنگهای ششگانهای که انصارالله علیه حکومت یمن داشتهاند به آنها خبرگیهای نظامی گستردهای داده و این علاوه بر تجاربی است که رزمندگان انصارالله در جنگ با نیروهای سعودی داشتهاند که آخرین آنها نفوذ به عمق 30 کیلومتری اراضی عربستان تا آستانه شهر جازان بوده است.
جامعهای که اکنون حامیان انصارالله هستند بیش از 40 سال است که خواستار احقاق حقوق شهروندی خود هستند و انتظار میرود که انقلاب و مردم یمن و سرنگونی ژنرال علی عبدالله صالح، شرایط جدیدی را برای این جنبش به وجود آورده باشد و زمینه را برای پذیرش و به رسمیتشناختن جنبش انصار الله به عنوان یک بخش بزرگ از جامعه یمن فراهم کرده باشد.
البته مدیریت مشترک کشورهای فعال در شورای همکاری خلیج فارس و چند کشور غربی در خصوص پرونده یمن به ویزه حکومت سعودی، عملاً امکان تجمیع موضوع انصار الله در یمن را از میان برده است.
* آیا این گزاره درست است که استراتژییستهای برجسته جهان همواره تأکید دارند که تحولات یمن تأثیر شگرفی بر فرایند تحولات منطقهای دارد؟
در پاسخ به این سؤال باید بگویم که نمیتوان تحولات یمن را از اوضاع عمومی منطقه و درگیری سعودی با ایران جدا کرد. بدیهی است که سعودی ها مایل نیستند که یک دشمن قوی در مرزهای آنها حضور داشته باشد به ویژه آنکه آن سوی مرز یمن در داخل خاک عربستان، ساکنان پیرو مذهب اسماعیلی حضور دارند که یکی از مذاهب شیعی به شمار میآیند و این سوی مرز در یمن نیز پیروان حوثیها هستند که به مذهب زیدی که از شعب مذهب تشیع است تعلق دارند و پیوستگی ساکنان دو سوی مرز، میتواند برای عربستان سعودی، دردسرساز شود. دخالت مستقیم عربستان در جنگ اخیر علیه انصارالله آنها را وارد مرحله جدیدی کرده و طبیعی است که این درگیری، همانطور که خاصیت دیگر پروندههای منطقهای است به کشمکشهای منطقهای بینجامد.
* جایگاه تحولات یمن را در سطح منطقه چگونه ارزیابی میکنید؟
جایگاه تحولات یمن همواره به لحاظ منطقهای بسیار بالا بوده و علت آن هم برخورداری این کشور از ویژگیهای ژئوستراتژیک و قرار داشتن آن در سواحل دریای سرخ است که این بدان معناست که دولت یمن در واقع بر گذرگاه اصلی بین دریای سرخ و اقیانوس هند سیطره دارد و تمامی رفتوآمدهای دریایی از آسیا به سمت مدیرترانه و همچینن عبور و مرور نفتکشها را در سطح منطقه را کنترل میکند. دیگر علت اهمیتیافتن یمن، طمعورزی رژیم صهیونیستی و آمریکا و این منطقه ژئوستراتژیک در جهان است.