خبرنگار بینالملل مشرق در خصوص علل احتمالی بازگشایی سفارت انگلیس در تهران و منافع این اتفاق برای هر یک از دو کشور با "همایون موحدیان" کارشناس حوزه انگلیس مصاحبه کرده است که متن این مصاحبه به شرح زیر است.
بحث بازگشایی سفارت انگلیس در تهران مدتی است که خبرساز شده است. ماجرای بستهشدن سفارت انگلیس و قطع روابط تهران - لندن به کجا برمیگردد؟
این وضعیت همچنان ادامه داشت و تلاشی هم از طرف ایران یا انگلیس برای تغییر وضعیت اتفاق نمیافتاد البته انگلیسیها خیلی تلاش داشتند اصلاحاتی در این موضوع انجام بدهند، اما اتفاق خاصی نیفتاد تا زمانی که دولت یازدهم سر کار آمد. بعد از استقرار دولت جدید، با توجه به گشایشی که در بعضی از موضوعات سیاسی اتفاق افتاده بود بحث حل مسائل قبلی با دولت انگلیس هم در دستور کار قرار گرفت. منتها مسئله اصلی اینجاست که اگر بخواهد تغییری اتفاق بیفتد، به مصوبه مجلس نیاز است. وزارت خارجه بر اساس مصوبه مجلس اقدام به این امر نموده و بازگشایی سفارت هم بستگی به نظر مجلس خواهد داشت.
یکی از مسائل عمده بازگشایی سفارت انگلیس در تهران و برقراری رابطه در سطح سفیر این بود که انگلیس به خاطر آن اتفاقی که در سفارت انگلیس در تهران افتاد، ادعای خسارت کرده بود. گفته میشود مبلغ این خسارت بعداً دو برابر شد. وظیفه طرفین در خصوص این موضوع چیست؟
بر اساس کنوانسیون وین، دولتها تعهد به حفاظت از نمایندگان سیاسی کشورهای دیگر دادهاند و موظف به این موضوع هستند. منتها بحثی که در مورد انگلیسی مطرح بود، این است که اتفاق مشابهی، حتی بسیار شدیدتر، در اوایل انقلاب برای سفارت ما در لندن افتاد و آنجا دو نفر شهید و چند نفر نیز بر اثر اصابت گلوله زخمی شدند.
انگلیسیها در آن ایام که به نظر میرسید این اقدام کاملاً طرحریزی شده و با خودشان هماهنگ شده بوده، حاضر به پرداخت غرامت به جمهوری اسلامی ایران نشدند. بنابراین چه دلیلی داشت به دولتی که این برخورد را با دولت ایران داشته، الآن بابت همین موضوع خسارتی پرداخت بشود. در جریان مذاکرات و توافقات هم به نتیجه و جمعبندی مشخصی نرسیدیم، اما دولت انگلیس، پرداخت خسارت را به عنوان یکی از پیششرطهای اصلاح و ترمیم روابط مطرح است که در مورد این هم جمهوری اسلامی ایران باید تصمیم بگیرد.
اهمیت بازگشایی سفارت انگلیس در تهران چیست؟
انگلیسیها در تاریخ معاصر ایران تقریباً منفیترین تصویر را از یک کشور غربی در ذهن ایرانیها ثبت کردهاند. آنچه که در دوران معاصر از انگلیسیها دیدیم برنامههایی بوده برای توطئه و خسارت وارد کردن به منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران. حتی آنجایی که بعضی کشورهای دیگر هم در یک اقدام ضدایرانی نقش داشتهاند، میبینیم که نقش محوری به انگلیس داده شده، مثل بحث کودتای 28 مرداد و بحث جنایاتی که در دوران بعد از انقلاب گروهکهای ضدانقلاب، خلق عرب و دیگران مرتکب شدهاند. همه این اتفاقاتی که افتاده ردپایی از انگلیسیها در آنها میبینیم.
الآن قویترین حمایت از گروههای ضدانقلاب توسط انگلیسیها در اروپا اتفاق میافتد. اولین کشوری که منافقین را از لیست تروریستی خارج کرده انگلیس بوده و هنوز هم رویه گذشته انگلیسیها ادامه دارد. انگلیسیها نقش خیلی بارزی در تلاش برای تحقیر ملی مردم کشور ما داشتند و مواضع بسیار زشت و سخیفی که از طرف مسئولین سیاسی این کشور در مورد جمهوری اسلامی ایران اتخاذ شده، در رسانهها به طور وسیع منعکس شده است.
من شخصاً اعتقاد دارم اگر انگلیسیها حاضر به پذیرش مذاکرات دوطرفه با در نظر گرفتن احترام به حق حاکمیت و استقلال و نظام سیاسی ایران نباشند، گسترش روابط با آنها مشکلی را از ایران حل نخواهد کرد، بلکه آنها بیشتر به دنبال جای پا برای خود میگردند. آن نکته مهمی که در قطع روابط سیاسی با بسته شدن سفارت انگلیس در تهران باید به آن توجه بشود حذف امکان ارتباطگیری با اتباع ایرانی و مسئولین ایرانی برای سفارت است و استفاده از موقعیتهای اطلاعاتی و امنیتی که کارمندهای سفارت در مراجعات ایرانیان به نمایندگی آنها در تهران برایشان پیش میآمد و اکنون از این محروم شدند. آن چیزی که انگیزه اصلی انگلیسیها برای بازگشایی سفارت است، بحث توسعه نفوذ فرهنگی و اطلاعاتی آنهاست و نه بحث اصلاح روابط سیاسی با ایران. بستهبودن سفارت انگلیس در تهران دستکم یک مشکل بزرگ را برای این کشور ایجاد کرده است: کار جاسوسان امآی6 را سخت کرده است.
بسته بودن سفارت آمریکا در تهران چهقدر میتواند در افزایش نقش و انگیزه انگلیس برای حضور و نفوذ بیشتر در ایران تأثیرگذار باشد، یعنی انگلیس پلی باشد برای ارائه اطلاعات از ایران به آمریکا؟
از بعد از انقلاب، آمریکا و انگلیس همواره پروژههای مشترکی را علیه ایران با هم اجرا کردهاند و یک تقسیم وظیفه و تقسیم کار بین اینها اتفاق افتاده است. آنچه که از طرف انگلیس ابراز میشود برای بحث بازگشایی سفارت، خسارتی است که آنها از قطع روابطشان با مردم و مسئولین کشور ما متحمل شدهاند. آنها حتی اگر روابط از سطح کاردار هم پایینتر بیاید، باز هم برای حفظ روابط تلاش خواهند کرد، به دلیل اینکه آنها منافع دیگری را از روابط با ایران دنبال میکنند. تاریخ سی و چند ساله بعد از انقلاب نشان داده که انگلیسیها نه احترامی برای مردم ما قائل هستند، نه دست از سر این کشور برمیدارند. آخرین نقش آنها هم در بحث قضایای فتنه بود که همه در جریان هستند چه نقش بارز و مشخصی را سفارت انگلیس در تهران برای تحریک و تهییج و دادن اطلاعات لوجستیک به فتنهگران داشت.
در خصوص نقش انگلیس در فتنه 88 هم یک مقدار توضیح بدهید.
انگلیسیها به چند صورت در قضیه فتنه مشارکت داشتند. در یک قسمت، اینها ملاقات داشتند با افراد تأثیرگذار و کسانی که هدایت و رهبری فتنه را به عهده داشتند. در قسمتی دیگر بحث تسهیل امکان رفت و آمد و تردد کسانی بود که از خارج کشور فراخوانده شدند. ما شاهد بودیم که چند فروند هواپیمای چارتر از لندن به تهران فقط وظیفه آوردن این اتباع ایرانی به تهران را به عهده داشتند.
از جنبه حمایت رسانهای و ارتباطات جمعی، نقش بارز بیبیسی در این قضایا بسیار روشن و مشخص بود، از حمایت علنی و پناه دادن به بعضی افراد که در فتنه فعال بودند گرفته تا گزارشها و اخبار روشنی که در رسانههای داخلی و خارجی منعکس شده است. بنابراین در بین کشورهای اروپایی انگلیس نقش بیبدیلی را در موضوع فتنه ایفا کرد.
انگلیس، بعد از رژیم صهیونیستی، منفورترین نظام در بین مردم ایران است، ولی با این حال میبینیم که سرمایهگذاریهای انگلیس برای ایجاد شبکههای ماهوارهای ر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران خیلی موفق بوده، به صورتی که آمریکاییها و خود اوباما هم وقتی پیام جدی دارد، از طریق بیبیسی آن را اعلام میکند. لطفاً توضیح بدهید که نقش سفارت انگلیس در پیشبرد جنگ نرم این کشور علیه ایران چیست؟
"علیرضا نوریزاد" از جمله افرادی هست که در این قضیه نقش بسیار روشن و آشکاری دارد. وابستگی او به امآی6 کاملاً محرض و مشخص است و خودش هم ابایی ندارد که این موضوع را آشکار بگوید. نقش او را هم در ایام فتنه، همه به خاطر دارند. الآن یکی از مظاهر بسیار مشخص و بارز اقدامات ضدایرانی دولت انگلستان، بحث فعالیتهایی است که در بیبیسی فارسی دارد اتفاق میافتد و نقشی که انگلیسیها برای حمایت از سایر رسانههای فارسیزبان به عهده گرفتهاند حتی رسانههایی که در آمریکا حضور دارند بخشی از تغذیه خبری و موضوعی آنها توسط انگلیسیها اتفاق میافتد. شبکه بسیار فعالی را در انگلستان در وزارت خارجه به وجود آوردهاند که در ارتباط تنگاتنگ با امآی6 است. این شبکه کارش ترجمه و تبدیل اطلاعات و اخبار از داخل کشور و حکومت و تبدیل آنها به پروژههای رسانهای و خبری است.
یعنی اگر این سفارت نباشد این اتفاقات هم خیلی نمیتواند پررنگ باشد؟
دقیقاً همینطور است. یعنی آنها مجبورند شبکههای خودشان را در داخل ایران تقویت کنند. نبود این ارتباط، بسته شدن این ارتباط، یا محدودیت این ارتباطات برای آنها خسارت خیلی بزرگی به وجود میآورد و همین میبینیم که تمرکز ویژهای را دارند در رسانههای گروهی و بیبیسی فارسی و موارد مشابه آن انجام میدهند.