به گزارش مشرق، جلسه سخنرانی آیتالله محمدعلی جاودان برای طلاب در حال آموزش توسط مؤسسه تخصصی «امیر بیان» در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد.
مشروح این سخنرانی به شرح ذیل است:
شما طلبههای جوان اگر نحو بخوانید خوب نحوی میشوید، اگر صرف بخوانید صرفی میشوید و اگر منطق بخوانید منطقی میشوید و البته هر کدام را متخصص شوید فقط در همان مورد متخصص شدهاید.
اگر فردی اصول، فقه، منطق و .... را خوب بداند خوب است اما به آدمیت هیچ ربطی ندارد.
آدمیت یک فنی است که باید آن را خواند و تمرین کرد، مثل درسهای دیگر که میخوانید و تمرین میکنید. در گذشته تمرین نبود، تکرار بود. آدمیت هم یک فن است، اگر مشکلترین فن نباشد، در زیر مجموعه مشکلترینها قرار میگیرد و در درس آدمیت انسان با تمرین و مطالعه کردن به قدرت حل مسئله نمیرسد.
یک وقتی هست که آدمی حسود است، حسادت را کدام کتاب حل میکند؟ راه حل چیست؟
آدمیت درس و فن است و آدمیت هنری است روی دست همه هنرها
باید راه آن را از استاد آموخت، که برای حل حسادت چه کاری باید کرد؟ راه حلش هم این است که باید به دستورات عمل کرد برای رفع بعضی امراض قلبی مثل تکبر باید مداومت در عمل داشت تا شاید حل شود.
آدمیت یک علمی است که همه کلیدها را در دست دارد. امامان ما فرمودهاند که اگر شما با سیمای آدمیت از این عالم به عالم برزخ رفتید ما را میبینید. وگرنه تا قیامت ما را نمیبینید. آدم اگر این علم را نیاموزد بعدها به هزاران مشکل میخورد.
در قرآن یک اصطلاحی است به اسم طیبیّن، این طیبّین همان متقیان هستد و متقیان همان اولیاء الله هستند. هنگامی که فرشتگان برای قبض روح آنان میآیند به آنها سلام میگویند و آنان را به بهشت دعوت میکنند.
روایت داریم کسانی از قبر سر در میآورند و مستقیم به سمت بهشت پرواز میکنند، فرشتگان بهشت از آنان میپرسند: شما که هستید؟ از شما حساب و کتابی کردهاند؟ پاسخ میدهند که نه! فرشتگان میپرسند: آیا جهنم را دیدهاید و از پل صراط عبور کردهاید؟ آنها هم میگویند نه جهنم دیدهایم و نه از پل صراط گذشتهایم. یک سر از قبر به سمت بهشت آمدهایم.
فرشتگان میپرسند شما در دنیا چه کاری انجام داده بودید؟
آنها پاسخ میدهند که ما در دنیا دو خصلت داشتیم؛ اول اینکه در پنهان از خدا میترسیدیم، دوم اینکه به قسمت راضی بودیم. گفتهاند که خود حضور در قیامت یک مشکل است، اما اینها این مشکل را ندارند، بر قیامت مشرف و مسلط اند.
یک وقتی هست که من مثلاً اصلا چنین چیزی را نمیشناسم، شنیدهام اما اعتقادی ندارم به اینکه آدمیت یک فن است.
یه وقتی هم هست آشنایی با چنین چیزی دارم اما اقدامی برای آن انجام ندادهام زیرا فقط آشنا بودن با آن که کافی نیست. یکی از کارهای اساسی برای دستیابی به آدمیت، تضرع در سحر است، شاید از تضرع سحر یک گوشه از در رحمت الهی باز شود و مرحمتی شامل حال ما شود.
مشروح این سخنرانی به شرح ذیل است:
شما طلبههای جوان اگر نحو بخوانید خوب نحوی میشوید، اگر صرف بخوانید صرفی میشوید و اگر منطق بخوانید منطقی میشوید و البته هر کدام را متخصص شوید فقط در همان مورد متخصص شدهاید.
اگر فردی اصول، فقه، منطق و .... را خوب بداند خوب است اما به آدمیت هیچ ربطی ندارد.
آدمیت یک فنی است که باید آن را خواند و تمرین کرد، مثل درسهای دیگر که میخوانید و تمرین میکنید. در گذشته تمرین نبود، تکرار بود. آدمیت هم یک فن است، اگر مشکلترین فن نباشد، در زیر مجموعه مشکلترینها قرار میگیرد و در درس آدمیت انسان با تمرین و مطالعه کردن به قدرت حل مسئله نمیرسد.
یک وقتی هست که آدمی حسود است، حسادت را کدام کتاب حل میکند؟ راه حل چیست؟
آدمیت درس و فن است و آدمیت هنری است روی دست همه هنرها
باید راه آن را از استاد آموخت، که برای حل حسادت چه کاری باید کرد؟ راه حلش هم این است که باید به دستورات عمل کرد برای رفع بعضی امراض قلبی مثل تکبر باید مداومت در عمل داشت تا شاید حل شود.
آدمیت یک علمی است که همه کلیدها را در دست دارد. امامان ما فرمودهاند که اگر شما با سیمای آدمیت از این عالم به عالم برزخ رفتید ما را میبینید. وگرنه تا قیامت ما را نمیبینید. آدم اگر این علم را نیاموزد بعدها به هزاران مشکل میخورد.
در قرآن یک اصطلاحی است به اسم طیبیّن، این طیبّین همان متقیان هستد و متقیان همان اولیاء الله هستند. هنگامی که فرشتگان برای قبض روح آنان میآیند به آنها سلام میگویند و آنان را به بهشت دعوت میکنند.
روایت داریم کسانی از قبر سر در میآورند و مستقیم به سمت بهشت پرواز میکنند، فرشتگان بهشت از آنان میپرسند: شما که هستید؟ از شما حساب و کتابی کردهاند؟ پاسخ میدهند که نه! فرشتگان میپرسند: آیا جهنم را دیدهاید و از پل صراط عبور کردهاید؟ آنها هم میگویند نه جهنم دیدهایم و نه از پل صراط گذشتهایم. یک سر از قبر به سمت بهشت آمدهایم.
فرشتگان میپرسند شما در دنیا چه کاری انجام داده بودید؟
آنها پاسخ میدهند که ما در دنیا دو خصلت داشتیم؛ اول اینکه در پنهان از خدا میترسیدیم، دوم اینکه به قسمت راضی بودیم. گفتهاند که خود حضور در قیامت یک مشکل است، اما اینها این مشکل را ندارند، بر قیامت مشرف و مسلط اند.
یک وقتی هست که من مثلاً اصلا چنین چیزی را نمیشناسم، شنیدهام اما اعتقادی ندارم به اینکه آدمیت یک فن است.
یه وقتی هم هست آشنایی با چنین چیزی دارم اما اقدامی برای آن انجام ندادهام زیرا فقط آشنا بودن با آن که کافی نیست. یکی از کارهای اساسی برای دستیابی به آدمیت، تضرع در سحر است، شاید از تضرع سحر یک گوشه از در رحمت الهی باز شود و مرحمتی شامل حال ما شود.