کد خبر 338551
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۹

با نگاهی به رسانه‌ها و محصولاتی که در رسانه‌های آمریکا تولید می‌شود، می‌توان به این مسئله اشاره کرد که یکی از مهم‌ترین کانال‌های گسترش هژمونی از نگاه آمریکا، همین محصولات هستند.

به گزارش گروه فرهنگی مشرق، حضور در جنگ‌های متعدد، علاقه‌ی ویژه به ارسال نیروی نظامی و حضور همیشگی ناوگان‌های نظامی در خلیج فارس، از مهم‌ترین ویژگی‌های بارز دکترین سیاسی-امنیتی آمریکا در چند دهه‌ی اخیر بوده است. تردیدی نیست که حمله به افغانستان و عراق و همچنین انجام عملیات‌های نظامی گاه‌به‌گاه در پاکستان از سوی آمریکا، در چند سال گذشته، نمونه‌های بارز دخالت‌های نظامی آمریکا در جهان محسوب می‌شود. علاوه بر همه‌ی این مسائل، آمریکا همیشه به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین فروشندگان سلاح در جهان هم مطرح بوده است. در این میان، نباید فراموش کرد که ایالات متحده در کنار موضوع استفاده از سخت‌افزارهای نظامی، همیشه علاقه‌ی زیادی به گسترش هژمونی خود از طریق نرم‌افزار دارد.

با نگاهی به رسانه‌ها و محصولاتی که در رسانه‌های آمریکا تولید می‌شود، می‌توان به این مسئله اشاره کرد که یکی از مهم‌ترین کانال‌های گسترش هژمونی از نگاه آمریکا، همین محصولات هستند. تبلیغات و تسخیر ذهن‌های مخاطبان با نرم‌افزارها در چندین سال گذشته، به شکل ویژه‌ای در میان سیاست‌مداران آمریکا محبوبیت یافته است. آن‌چنان‌که بسیاری از کارشناسان ایالات متحده، درباره‌ی چگونگی تسلط بر کشورهای دیگر، نرم‌افزارها را رقیب جدی و گاهی مکمل مناسبی برای سخت‌افزارهای نظامی می‌دانند. در این میان، در بحث تبلیغات نظامی، در چندین دهه‌ی گذشته، در فضایی مانند هالیوود، اتفاقات گسترده‌ای رخ داده است.

تبلیغات نظامی در هالیوود شامل دو دسته نمایش تجهیزات نظامی فوق‌العاده و دست‌نیافتی و همچنین نیروی انسانی آماده و به تعبیری فراانسانی در چندین دهه‌ی گذشته است. با نگاهی به برخی محصولات تولیدشده در این سال‌ها، می‌توان به این مسئله اشاره داشت که تسلط بر افکار مخاطب و قضاوت وی درباره‌ی قدرت آمریکا، یکی از مهم‌ترین اهداف در این‌گونه محصولات رسانه‌ای است.

نمایش تمام‌عیار از قدرت نظامی فضایی

شاید زمانی که اولین قسمت‌های «جنگ ستارگان» تولید شد، کمتر کسی به این فکر می‌کرد که هالیوود به‌تدریج با نمایش بهترین تجهیزات نظامی در این‌گونه فیلم‌های فانتزی، سعی دارد آمریکا را به‌عنوان یک قدرت برتر نشان دهد. این مسئله در سری‌های بعدی این فیلم هم ادامه پیدا کرد؛ تا جایی که به فیلمی همچون «آواتار» در سال 2011 منتهی شد.

در «آواتار» جیمز کامرون، در کنار ایجاد فضایی فانتزی که بیننده را به دالان خیال سوق می‌داد، نمایش تمام‌عیاری از سلاح‌های ساخته‌نشده‌ی ارتش آمریکا داشت. بسیاری از تجهیزات نظامی موجود در «آواتار» در حالت واقعی اصلاً امکان ساخته شدن ندارند. «آواتار» مملو شده از اسلحه‌های فوق‌العاده پیشرفته، ماشین‌های بسیار سنگین، رادارهای غیرقابل‌تصور که در فضا هم کار می‌کنند. نمونه‌ی بارز این مسئله را اخیراً می‌توان در فیلم‌هایی مثل «آخرین روزها در مریخ» به کارگردانی روآیر رابینسون، محصول 2013، مشاهده کرد. در این فیلم هم ایالات متحده برای مقابله با موجودات فضایی، بهترین تکنولوژی‌های نبرد را در اختیار دارد. به شکلی که در طول تماشای این محصول هالیوودی، ابزارهایی نشان داده می‌شود که هیچ‌گاه هیچ کشوری آن‌ها را اختراع نکرده است.

جلوه‌های ویژه در خدمت میلیتاریسم رسانه‌ای

در فیلم «نبرد لس‌آنجلس»، که داستانی شبه آخرالزمانی هم دارد، تجهیزات ارتش ایالات متحده‌ی آمریکا فوق پیشرفته به نمایش گذاشته می‌شود. حال آنکه تمام این تجهیزات، حاصل جلوه‌های ویژه به علاوه‌ی ساختن ماکت آن‌ها در کارگاه‌های هالیوودی است. همچنین در سری فیلم‌های «ترنسفورمرز» هم ارتش آمریکا و سربازان این کشور از تجهیزاتی استفاده می‌کنند که تنها می‌توان آن‌ها را در این‌گونه فیلم‌ها دید. رادارهای بسیار دقیق، بمب‌ها و موشک‌هایی قابل‌حمل با قدرت تخریب بسیار بالا، از جمله سلاح‌های سربازان آمریکایی در این فیلم برای مقابله با دشمن است. این در حالی مطرح می‌شود که در فیلمی همچون «انتقام‌گیران»، محصول سال 2013 هم قدرت تسلیحاتی ارتش آمریکا، چندین سال جلوتر از تکنولوژی ارتش‌های تمام کشورهای دنیا به تصویر کشیده می‌شود. نکته‌ی جالب این است که در این گونه فیلم‌ها، فضایی ایجاد می‌شود که مخاطب برای همراه شدن با جو فیلم، به خود بباوراند که ارتش آمریکا چنین تواناهایی دارد، در حالی که از منظر روان‌شناسی، این تنها یک نوع خودالقایی محسوب می‌شود.

در این میان، به نظر می‌رسد که باید به این مسئله هم اشاره داشت کهدر نسل جدیدی از فیلم‌های میلیتاریستی هالیوود، مخاطب شاهد نوعی قدرت‌نمایی سیستم نظامی آمریکا برای آینده است. در سری فیلم‌های «کاپیتان آمریکایی»، بیننده شاهد سلسله صحبت‌هایی از پروژه‌های متعدد نظامی است که آمریکا برای آینده در نظر دارد. ساخت سربازانی که نیمی از آن‌ها انسان و نیمی دیگر متشکل از ربات و هوش مصنوعی است، از این‌گونه پروژه‌ها محسوب می‌گردد. در این فیلم، این مسئله به تصویر کشیده شده که آمریکا با داشتن چنین توانایی‌های نظامی در آینده، باز هم رهبری دنیا را در اختیار خواهد داشت.

تبلیغ کمپانی‌های جنگ‌سازی آمریکایی؛ راهی برای قدرت‌نمایی

در این میان، برخی کارگردانان مانند شین بلک هم از ساخت فیلم‌هایی با تم میلیتاریستی استقبال می‌کنند. سری فیلم‌های «مرد آهنی» یکی از مهم‌ترین نمادهای گسترش تبلیغات نظامی برای آمریکا در هالیوود در چند سال گذشته است. در این فیلم، صحبت از کمپانی‌های متعدد نظامی در آمریکا می‌شود که در حال ساخت جدیدترین ابزار نظامی مجهز به هوش مصنوعی فوق‌العاده هستند. در «مرد آهنی»، آمریکایی‌ها توسط لباس‌های فوق مدرن نظامی، توانایی پرواز به تمام نقاط دنیا و موشک‌باران کردن دشمنانشان را دارند. قدرت ربات‌های نظامی آمریکا در این فیلم فوق تصور به مخاطب منتقل می‌شود؛ به شکلی که مخاطب احساس می‌کند که ایالات متحده در هر زمانی توانایی ردیابی و انهدام هرگونه دشمنی را دارد.

در کنار «مرد آهنی»، «انتقام‌گیران» و بسیاری دیگر از محصولات میلیتاریستی هالیوود، باید به دو فیلم از سری «جی‌آی‌جو» هم نگاهی داشت. فیلمی که سخت آن پس از اکران قسمت دوم متوقف شد تا کارگردانی جدید برای قسمت سوم پیدا شود. در این فیلم هم مخاطب تماشاگر قدرت‌های تسلیحاتی و بیوشیمیایی آمریکاست و این‌گونه وانمود می‌شود که آمریکا با این قدرت‌های برتر، توانایی به زانو درآوردن هر کشوری را دارد. این مسئله حتی در فیلم‌های دیگری مانند «کشتی جنگی» که با بازی یکی از خوانندگان معروف آمریکا همراه شده هم صادق است. فیلمی که در آن تجهیزات نظامی دریایی آمریکا بسیار وسیع و گسترده به تصویر کشیده شده است.

اما در این میان، به نظر می‌رسد که نباید از سری فیلم‌های «هالک» هم چشم‌پوشی کرد. در فیلم «هالک»، به کارگردانی انگ لی، محصول سال 2003، یک پروژه‌ی نظامی ایالات متحده به تصویر کشیده می‌شود. کاراکتر خود هالک و ابزارهایی که در این فیلم برای مبارزه با آن به کار گرفته می‌شود، یک تبلیغ نظامی تمام‌عیار برای آمریکاست؛ چراکه در این فیلم هر دو آن‌ها تا آخرین لحظات با قدرتی باورنکردنی و تجهیزاتی مافوق تصور می‌جنگند.

در این میان، با توجه به تعداد قابل توجه محصولاتی که در هالیوود در این‌باره تولید می‌شود و در آن‌ها خطوط خاصی دنبال می‌گردد، باید یک استراتژی مشخص را در این محصولات جست‌وجو کرد. استراتژی‌ای که ابتدای آن را باید در سیاست‌های نظامی آمریکا دنبال کرد. نباید نادیده انگاشت که در بسیاری از این فیلم‌ها، سلاح‌های پیشرفته‌ی آمریکایی علیه دشمنانی به کار گرفته می‌شود که در دنیای امروز سیاست هم ایالات متحده با آ‌ن‌ها تخاصم دارد.

ذهن مخاطب؛ اولین هدف سلاح‌های رسانه‌ای

در این بین، آنچه نقطه‌ی اتکای تمام این محصولات است، تأثیرگذاری روانی روی ذهن مخاطبان است. اثرهایی همچون:

1. ایجاد این احساس که ایالات متحده با وجود چنین برتری تکنولوژیکی و نظامی، فاتح و پیش‌برنده‌ی تمام‌ نبردهاست.

2. القای نوعی هژمونی از ایالات متحده در ذهن مخاطب و اجبار غیرمستقیم فکر او به پذیرفتن قدرت و توانایی این کشور.

3. ایجاد این فضا در ذهن مخاطب با این عنوان که آینده‌ی جهان در اختیار ایالات متحده قرار دارد؛ چراکه پروژه‌های عظیم نظامی که امروز در این فیلم‌ها به نمایش گذاشته می‌شود، در آینده در اختیار این کشور قرار می‌گیرد.

4. ایجاد تصویری مافوق تصور در ذهن بیننده بر این مبنا که آمریکا یک کشور تمام‌عیار در تمام زمینه‌هاست. در واقع در این فیلم‌ها، فیلم‌ساز تلاش می‌کند تا همان تصویر رؤیایی را که از آمریکا در بسیاری از ژانرهای فیلم‌ها ارائه می‌شود، در قالب یک کشور تا دندان مسلح، ارائه کند. کشوری که به تعبیر این فیلم‌ها، در مقابل دشمنان خود سریع‌ترین واکنش‌ها را نشان می‌دهد.

به هر ترتیب، به نظر می‌رسد که موج میلیتاریسم در سینمای هالیوود، بیش از گذشته به راه افتاده است؛ موجی که در آن نمایش جلوه‌های ویژه، انفجارهای رعب‌آور، سلاح‌های سنگین متعلق به آمریکا، آمادگی بالای پنتاگون و قدرتمندی نیروی انسانی ارتش آمریکا، حرف اول را می‌زند. در واقع باید در آینده به انتظار تولید محصولات بیشتری در هالیوود بود که در آن‌ها تبلیغات گسترده‌ای برای بُعد میلیتاریستی آمریکا وجود دارد. به‌ویژه اینکه ایالات متحده علاقه‌ی زیادی به تسخیر ذهن‌ها و قلب‌ها قبل از جنگ‌افروزی‌ها دارد.

منبع: برهان