به گزارش مشرق به نقل از کیهان، تاجزاده مینویسد: در بازجوییها به ویژه ماه اول، بیشترین فشار به ما وارد شد تا علیه جنابعالی سخنهایی به زبان آوریم که مورد پسند حضرات بود. بازجوی سوم اینجانب که از نظامیان بد دهان و هتاک بود، کوشید با ضرب و شتم و فحاشی مرا مجبور کند که به زعم او به ارتباطات گسترده و پنهانم با آقای مهدی هاشمی اعتراف کنم تا آنان بتوانند ادعای خود را در زمینه انقلاب مخملی که البته چند ماه بعد اصطلاح کودتای مخملی را جایگزین آن کردند، اثبات نمایند تا به این ترتیب معلوم شود که انقلاب مزبور طرح خائنانهای بود که شما درصدد تحقق آن بودید و آقایان موسوی و کروبی و خاتمی و در مرحله بعد بازداشتشدگان ماموریت اجرای آن را به عهده داشتهاند. در این مدت بازجوها مطلقاً پنهان نمیکردند که تمام تلاششان در جهت تهیه پرونده علیه جنابعالی و نیز آقایان موسوی و خاتمی به منظور آنچه خود بازداشت و محاکمه این بزرگواران مینامیدند، بود.
وی همچنین مدعی شد: مشکل حضرات بیش و پیش از آقای مهدی هاشمی خود شما هستید.
تاجزاده این را هم نوشته که مسئله اصلی قانون قدرت و ثروت رسانه، مقابله با فساد نیست بلکه خاموش کردن آخرین صدای مستقل و منتقد داخل حکومت است.
تظاهر تاجزاده به دلسوزی برای هاشمی در حالی است که وی به تصریح محسن هاشمی متهم اول تقلب در انتخابات مجلس ششم (سال 78) علیه آقای هاشمی است. تاجزاده در عین حال سعی کرده با این نامه جرایم مشترک خود و مهدی هاشمی را سبک کند و آقای هاشمی را سپر بلای باند فتنهگران سازد. اما آشوبطلبی سال 88 صورت مسئله روشنی دارد که نه تاجزاده و نه دیگر اعضای سازمان فتنه قادر به طفره از آن نیستند. صورت مسئله این است که این شبکه خیانتکار با طراحی و اشاعه دروغ بزرگ تقلب، سنگ بنای آشوب نیابتی را گذاشتند و این در حالی بود که براساس ویدئوی موجود از تاجزاده در فضای مجازی، وی در جمع برخی دوستانش میگوید، من که سابقه برگزاری انتخابات دارم، میدانم که 11 میلیون تقلب امکان ندارد.» بدین ترتیب خون همه قربانیان آن فتنهگری بر گردن فتنهگرانی نظیر خاتمی و موسوی و کروبی و تاجزاده سنگینی میکند. این طیف اکنون نگرانند آقای هاشمی تمام گرفتاریهای خود و بدگمانیهای ایجاد شده نزد نظام و مردم را از چشم افراطیون مدعی اصلاحات ببیند.
نکته طنزآلود درباره دایهنمایی تاجزاده عملکرد خصمانه وی علیه هاشمی در انتخابات مجلس ششم است. تاجزاده در آن هنگام معاون وزیر کشور و رئیس ستاد انتخابات بود. محسن هاشمی پسر ارشد آقای هاشمی 9 دی 1391 در مصاحبه با روزنامه بهار تصریح کرد:« ایشان(هاشمی) در انتخابات مجلس ششم بیستم شد، اگر صندوقها را باز میکردیم شاید انتخابات تهران باطل میشد. کتابی هست به نام انصراف که حاج آقا دلایل انصرافشان را از انتخابات مجلس ششم نوشتهاند. آن موقع مسئول انتخابات فهرست را میخواند ولی اسم ایشان را نمیخواند. من مدام تماس گرفتم و گفتم چرا نمیخوانید؟ گفت: ما هنوز به رای آیتالله هاشمی شک داریم، بعد شکایت شد و یک بساطی راه انداختند که اگر یادتان باشدکاریکاتور آقاسی را کشیدند. من آن موقع رئيس دفتر حاج آقا بودم، به شورای نگهبان شکایت شد. برخی از صندوقها را باز کردند و هر صندوقی که باز میشد آرای آن مخدوش بود و باطل اعلام میشد. تا 30 درصد بازشماری شد وحاج آقا بیستم شد، بعد گفتند دیگر ادامه ندهید چون مجبور میشوند انتخابات تهران را باطل کنند. وقتی از 30 به 20 رسیدند دیدند انتخابات در تهران مخدوش است، افراطیهای اصلاحطلبان و اجراییهای آنها تقلب کرده بودند.»
یادآور میشود در همان دوره همحزبیهای تاجزاده در روزنامههایی نظیر صبح امروز و ... علناً آقای هاشمی را عالیجانب سرخپوش قتلهای زنجیرهای معرفی میکردند و طنز تاریخ است که حالا یکی از سران همین جریان افراطیگری و تندروی، ژست دفاع از هاشمی میگیرد.
تاجزاده در نامهای به هاشمیرفسنجانی مدعی شد بازجویان از او خواستهاند هاشمی را به انقلاب مخملی متهم کند!