به گزارش مشرق، خیزش مردم کشورهای عربی منطقه که در سال 2011 شعلهور و تبدیل به جنبشهای مردمی شد را اگر با دید تاریخی نگاه کنیم، خواهیم دید که پس از پایان جنبشهای ناسیونالیستی در اواسط قرن بیستم و تلاش برای در دست گرفتن زمام امور و خارج ساختن آن از دست پادشاهان دست نشانده غرب و استقلال طلبی، خیزش دوباره مردمی به معنای واقعی کلمه تا سال 2011 مشهود نبوده است. در این دوره، دیگر بحث بر سر استقلال از یوغ دستهای خارجی نیست، بلکه خلاصی از استبداد داخلی و بازگشت به ارزشهای اسلامی که در درون خود نفی دخالت خارجی را نیز در بر میگیرد؛ مطرح است.
در این دوره، جنس اعتراضات غنیتر شده و جنبشهای مردمی کماکان با همان انگیزه و با همان مطالبات بر قوت خود باقی است. با نگاهی به مطالبات اولیه قیام کنندگان در کشورهای عربی، کماکان شاهد برآورده نشدن این مطالبات هستیم. فقر و فساد و وابستگی به قدرتهای غربی کماکان حضور دارد و انقلابیون، مسأله فلسطین را در مطالبات خود لحاظ دارند.
قیام دوباره مردم یمن، با همان شعارهای ابتدایی انقلاب و با داشتن تمامی معیارهای بیداری اسلامی دوباره جان گرفته است. در خیزش دوباره مردم یمن، همان مطالبات با خودآگاهی بیشتری همراه است، شرایط داخلی و منطقهای و فرصتها و چالشها بهتر دیده میشود. اگر در سال 2011 با ورود قبائل سهم خواه و جریانات سیاسی منطقهای، برای مدت کوتاهی توانسته شد، خیزش مردم را متوقف کنند، این بار این قبائل نیستند که در صنعاء تحصن کردهاند، بلکه صدها هزار مردمی هستند که از استانهای مختلف از شمال و جنوب و مرکز خود را به پایتخت یمن رساندهاند. اگر در سال 2011 قبیله «الحاشد» با ربودن انقلاب سعی کرد خیزش مردم را به سمت سهم خواهی ببرد، اما این بار مرزها مشخص شده و قبیله «الحاشد» خود بانی قدرتی است که مردم خواهان به زیر کشیدن آن هستند.
نکته دیگر اینکه موضوع فلسطین و درد این روزهای مردم غزه، در تمام سخنرانی رهبران انقلابیون دیده میشود. انقلابیون یمن، این روزها به خوبی از نقش مداخلهگرانه و مخرب عربستان سعودی آگاه هستند. آنها دیگر «ابتکار خلیجی» دوباره نمیخواهند؛ نشستی که با حضور کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و نمایندگان شورای امنیت در 3 آوریل 2011 برگزار شد و «علی عبدالله صالح » مصونیت قضایی یافت و «منصور هادی» معاون عبدالله صالح به جای وی نشست.
نشست «ابتکار خلیجی» بارزترین نمونه انحراف یک انقلاب در طول خیزش اسلامی منطقه محسوب میشد. اما این روزها مردم به خوبی در این باره آگاه هستند و نامه 10 سفیر کشورهای مداخله گر حاضر در ابتکار خلیجی نیز هیچ تأثیری در اوجگیری انقلاب نداشته است.
برای بررسی بیشتر این موضوع گفتوگویی با «سعدالله زارعی» کارشناس ارشد مسائل راهبردی خاورمیانه انجام دادهایم؛ وی در خصوص آخرین «موج دوباره بیداری اسلامی در یمن» گفت: یمن پس از انقلابی که در سال 2011 شروع کرد دورهی جدیدی را طی میکند و طرح معروفی که انقلابیون توانستند ارائه دهند به این خاطر نهایی نشد که سعودیها برای آن وقفه به وجود آوردند.
به نظر من این حرکت نقطه جدیدی است در مسیر حرکت مردم، اما این حرکت تفاوتهایی با حرکت قبلی دارد از جمله ویژگی نخست آن «هدفگذاری» است که در فوریه سال 2011 در یمن اتفاق افتاد و «اسقاط نظام سیاسی» از جمله اهداف آن شمرده میشد ( الشعب یرید اسقاط النظام) شعار مردم سرنگونی نظام بود در حالی که حرکت فعلی مردم یمن بر مبنای تغییر دولت شکل گرفته نه نظام سیاسی، یعنی نظام سیاسی را قبول داریم و دولت را قبول نداریم و باید دولت جدیدی در یمن شکل بگیرد.
وی با اشاره به اینکه دولت یمن مورد حمایت عربستان سعودی است، اظهار داشت: یکی از شعارهای مردم یمن دخالت نکردن عوامل خارجی در امور داخلی این کشور است.
زارعی در پاسخ به این سوال که آیا احتمال دوباره رویارویی عربستان با انقلابیون وجود دارد؟ گفت: مسلماً اگر حرکت عربستان به سمت امنیتی شدن و استفاده از جنگافزار بر علیه انقلابیون از جمله حوثیها پیش برود شاهد یک نتیجه عکس خواهیم بود این امر برای حوثیها که به امکانات نظامی خوبی مجهز هستند، باعث میشود تا موقعیتشان افزایش یابد چرا که سعودیها نمیتوانند با نیروی هوایی خود بر گروههای مسلح و شبه مسلح غلبه کنند، بنابراین رفتن به سمت آرایش نظامی به نفع سعودیها نیست و عربستان طی هفته گذشته به جز عملیات محدود در نزدیکی مرزهای خود عملاً دخالت نظامی نکردهاند.
به نظر من آن درگیری چند سال گذشته که میان عربستان و حوثیها شکل گرفت دیگر تکرار نمیشود، هر چند آن درگیریها که در کوههای صعده رخ داد به نفع حوثیها به پایان رسید. در طی شش جنگی که از سال 2002 تا 2008 در این کشور رخ داد، حوثیها برنده بودند به خصوص در جنگ ششم حوثیها توانستند خواستههای خود را به دولت تحمیل کنند.
این کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به اینکه استراتژی جدید انقلاب یمن این است که با «گفتمان» مسائل حل شود، تصریح کرد: به این خاطر است که حوثیها به انقلابیون میگویند که در راهپیماییها سلاح حمل نکنید در حالی که حمل سلاح سرد و گرم در یمن یک سنت محسوب میشود و مستحب است و حمل سلاح را ثواب میدانند و زیدیها حمل سلاح را نوعی آمادگی برای ظهور امام زمان (عج) میدانند و آن را در رأس مستحبات تلقی میکنند.
وی افزود: نتیجه استراتژیک حوثیها از تغییر نظام به تغییر دولت این اجازه را میدهد تا از ظرفیت بیشتری از داخل دولت استفاده کند و مخالفین دولت را کنار خودشان داشته باشند. منصور (رئیسجمهور یمن) گفت ما تمام خواستههای شما را قبول داریم و قیمتهای سوخت به گذشته برمیگردد، این امر نشان میدهد که انقلابیون توانستند ظرفیت حاکمیتی یمن را در خود داشته باشند. البته علی محسن الأحمر که از خاندان عبدالله صالح است و بخشی از ارتش یمن را در اختیار دارد، از مخالفان این توافق هستند، عربستان و حزب اصلاح یمن که تحت حمایت عربستان هستند به همراه نخستوزیر یمن از دیگر مخالفان این امر هستند و میتوان گفت به هم خوردن توافق منصور و عبدالملک الحوثی نتیجه همین دخالتها بود و این امر نشان میدهد که آنچه که منصور میگوید و دیگران تفاوت اصولی وجود دارد. در انقلاب قبلی حوثیها موقعیت مرکزی نداشتند و انقلاب یمن فاقد یک سازمان قوی برای پیش بردن اهداف خود بود، در واقع فوریه 2011 عمده عناصر فعال جوانانی بودند که به میدان تغییر معروف بودند و با توجه به اینکه سازمانی نداشتند. آنها از عقبه مردمی برخوردار نبودند و نتوانستند از موجی که در دنیای عرب بر علیه حاکمیت به وجود آمده بود استفاده کنند و بر موج سوار شوند، سازمانی نداشتند که موفق شوند، اما این بار انقلاب یمن دارای سازمانی مجرب است که توانسته 6 بار بر دولت یمن و عربستان پیروز شود و از لحاظ ساختار یک حزب کامل با دهها هزار نفر عضو فعال است و تشکیلات با خواستههای معین است.
زارعی خاطرنشان کرد: اتفاق دوم «جنگ غزه» است که علیرغم حمایت عربها از اسرائیل، فلسطینیها طی 50 روز مقاومت در آن پیروز شدند و این امر در جهان عرب توجه را به سمت مصر و عربستان برده که با شکست مواجه شدند و بار دیگر پیروزی فلسطین با حمایت ایران را دوباره نشان میدهد.
اتفاق سوم یمن «ابتکار خلیجی» است که متوقف شد و کشورهای عربی منطقه به خیال اینکه 10 سال موج مردمی را متوقف کردند اما امروز شاهد این هستیم که در شمال یمن حوثیها و زیدیها آمدند و خواستار اصلاح یمن شدند.
این کارشناس مسائل راهبردی منطقه در پاسخ به این سوال که آیا عربستان همچون بحرین در یمن هم ورود فیزیکی خواهد داشت؟ گقت: با قاطعیت میگویم؛ نه ؛ سعودیها در پرونده بحرین خودشان را پیروز نشان نمیدهند، الان سعودیها دست به دامن جمهوری اسلامی ایران هستند که با یک روند سیاسی بحران بحرین متوقف شود. آنها معتقدند که شیعههای بحرین به خواستههای خودشان برسند و عربستان بحرین را به شکل آبرومندانه ترک کند. این امر در دیدار مقامات ایران و عربستان مطرح شده است.
نکته دوم اینکه جمعیت یمن 25 میلیون نفر است نزدیک به 18 میلیون در استانهای شمالی یمن به سر میبرند که بیشتر آنها زیدی و شافعی هستند که با اتفاق حوثیها در وحدت کامل به سر میبرند، این نکته را عنوان کردم که نشان دهیم که جمعیت یمن از عربستان بیشتر است و امکان تکرار حادثه بحرین در یمن وجود ندارد.
حتی در جنگ ششم حوثیها با عربستان سعودی شاهد اشغال 15 پاسگاه مرزی عربستان توسط حوثیها بودیم. عربستان میداند که از پس چریکهای یمنی بر نمیآید.
وی یادآور شد: انقلاب یمن اهداف خود را به صورت پلکانی طی میکند و احساساتی برخورد نمیکند؛ پذیرش انتخابات آزاد، تغییر دولت و مبارزه با فساد را خواستههای خود میداند. امروز حوثیها با برداشتن پرچم مقابله با افزایش قیمت سوخت 80 درصد جمعیت یمن را که از افزایش قیمت سوخت آسیب میبیند با خود همراه کرده است.
زارعی در پاسخ به دیگر سوال فارس مبنی بر اینکه آیا موج دوم بیداری اسلامی که از سمت یمن آغاز شده آیا به عربستان کشیده خواهد شد؟ گفت: ما سه اتفاق مهم در منطقه داشتیم که میتوان از آن سه اتفاق به موج بیداری اسلامی تعبیر کرد؛ نخست جنگی است که در منطقه با محور مقاومت، علیه داعش روی داده و توانسته توجه بسیاری از مسلمانان را به خودش جلب کند. در مقابل نقطه خطر تروریسم را که با حمایت عربستان صورت گرفته است را شاهد هستیم.
این امر در عربستان متفاوت است مگر اینکه مردم عربستان که تا حالا نشان دادهاند، بگویند که سنگ و چوب هستند؛ تحول در عربستان به کندی صورت میگیرد در عین حالی که در گذشته شاهد تحولات عمیق در عربستان بودیم؛ این کشور تا کنون شاهد پیدایش تفکرهای مختلف از جمله تفکر شیعی (در مدینه)، تفکر زیدیه ، تفکر اسماعیلیه، وهابیت و.. بوده است که همه اینها زادگاهشان عربستان است.
ممکن است از لحاظ رشد شاهد یک حرکت آرام و رو به جلو در عربستان باشیم. زمانی که عربستانیها در منطقه حجاز که بیشتر آنها شافعی و مالکی هستند اگر به پاخیزند باید شاهد رویدادی بزرگ بود؛ دولت ریاض حنفی است و بر حجاز سلطه دارد در حالی که حجازیها همیشه حاکم بودند و از زمانی که سعودیها آمدند بر این منطقه بیشتر تاثیر دارند.
وی با اشاره به موج دوم بیداری اسلامی در یمن، گفت: امکان شکاف میان حوثیها و شافعیها وجود ندارد چون اینها در هم تنیدهاند نماز جمعه این هفته یمن به امامت یک روحانی شافعی برگزار شد این اتفاق در حالی روی داد که شافعیها کمتر بودند و این نشان دهنده این است که اینها با هوشمندی وارد صحنه شدهاند.
زارعی در خصوص واکنش ایران در خصوص تحولات یمن، گفت: اول اینکه ایران از وحدت یمن حمایت میکند و به شدت مخالف تجزیهطلبی در یمن است دوم اینکه ایران از هر تغییری که به نفع مردم یمن باشد حمایت میکند؛ سوم اینکه ایران از هر اقدامی برای دفع سلطه خارجی حمایت میکند؛ و چهارم اینکه ایران از هر اقدامی که مبتنی بر هویت یمن باشد حمایت میکند.
وی یادآور شد: یکی از موضوعهای که در یمن اهمیت دارد این است که یمنیها باید به اصالت و هویت خود بازگردند یمن یک کشور زیدی است و زیدیها دارای «فرهنگ جهاد» هستند و حوثیها از این اقدام حمایت میکنند و این به معنای دخالت ایران در صحنه یمن نیست و ایران از آنچه که آنها به عنوان جامعه اکثریت یمن در اداره یمن میکنند از این خواستهها به طور معنوی، تبلیغی، دیپلماتیک و رسانهای حمایت میکند.
این کارشناس مسائل راهبردی منطقه در خصوص واکنش آمریکا در باره تحولات یمن گفت: نتیجه و دستاورد تلاش آمریکا که به همراهی دهها کشور فشار افکار عمومی را بر علیه بشار اسد وارد کرد چه چیزی است که امروز بخواهد برای یمن این کار را انجام دهد و این سؤال را باید مطرح کرد که شما برای سوریه چه کاری کردید و تروریستهای سوریه آیا موفق شدند بشار اسد را کنار بزنند که آن سرنوشت در انتظار حوثیها باشد.
باید در پاسخ گفت شماها سرنوشتی را در مواجهه با حوثیها پیدا میکنید که در مقابله با بشار اسد پیدا کردید اما این نکته را باید در نظر داشت که اساسا این امکان وجود ندارد که جریانی که خواستههای آن مردمی است و به افزایش قیمت سوخت و انتخابات اعتراض دارد اینگونه وارد شود و این کار برای آمریکا نتیجهای ندارد.
شرایط تغییر کرد و آمریکاییها تجربه کسب کردند و اکنون در مخیله آمریکا نمیگنجد که کشور دیگری را اشغال کند. در فاصله 2001 به این طرف سلطه نظامی آمریکایی در کشورها خط خورده است.
زارعی در پاسخ به این سوال که آیا احتمال تجزیه یمن وجود دارد؟، گفت: یمن جنوبی با داشتن دو سوم وسعت این کشور 20 درصد جمعیت کل کشور را در خود جای داده است و آقای عبد ربه تلاش کرد که تلاشهای جدایی طلب را مهار کنند و موفق هم شد در منطقه کسی از جدایی یمن شمالی و جنوبی حمایت نمیکند حتی عربستان. چون یمن جنوبیها ارتباط نزدیکی با ایران داشتند الان هم همینطور است اگر عربستان تن به تجزیه یمن بدهد یک جمهوری متحد با ایران درست میشود؛ ایران هم از تجزیه یمن راضی نیست و مخالف تجزیه است و کشوری نداریم در منطقه که موافق تجزیه این کشور باشد در عین حال در حال حاضر روابط خوبی میان شمالی ها و جنوبیها در یمن وجود دارد و دارند داخل صنعا مدیریت میکند در یمن یک قوه عاقلهای وجود دارد که با هم گفتوگو میکنند بعد از تظاهرات روز جمعه شاهد این مسائل بودیم و این امر حکایت از هوشمندی یمنیها دارد.