این که این جا مدرسه ای است برای تدریس تاریخ به بچه ها اتفاق خوبی است اما فکر می کنم اگر نشانه ای از بروز اتفاقات تاریخی در این محل به شکل مشخص تری دیده می شد، بهتر بود.

گروه تاریخ مشرق- میشل ستبون عکاس فرانسوی که مهمترین بخش از تاریخ انقلاب اسلامی ایران را ثبت و ضبط کرده است، امسال برای دومین سال پیاپی به ایران آمده تا نتیجه سفر سال گذشته اش به ایران را به تماشا بنشیند.
 
او سال گذشته به دعوت جشنواره عکس رژان به ایران آمده بود تا آن چه را که از تاریخ انقلاب اسلامی ایران به تصویر کشیده بود، بار دیگر مرور کند و با حضور در همه مکان هایی که 35 سال پیش عکاسی کرده بود، خاطرات آن زمان را در قالب یک فیلم مستند زنده کند.
 
یکی از علاقه مندی های او انتشار عکس های منحصر به فردش از انقلاب ایران در قالب یک کتاب برای مردم ایران بود که شرکت رژان به این علاقه مندی او پاسخ مثبت داد و 79 قطعه عکس او را از انقلاب ایران در قالب کتابی با عنوان «79» به چاپ رساند.
 
در مراسم افتتاح سومین جشنواره عکس رژان که 10 شهریورماه در خانه هنرمندان ایران برگزار شد از این فیلم مستند با عنوان «موسیو ستبون و روزهایی که گذشت» و کتاب عکس «79» رونمایی شد.
 
همین امر بهانه ای شد که برای دومین بار به سراغ این عکاس فرانسوی و حافظ تصاویر مهمترین رویداد تاریخی سه دهه اخیر کشورمان برویم و با او گفتگو  کنیم.
 
 

شناسایی خانه امام (ره) بعد از 35 سال
 
از او درباره فیلم مستند «موسیو ستبون و روزهایی که گذشت» و تجربه حضور دوباره اش در مکان هایی که حدود 36 سال پیش عکاسی کرده است، پرسیدم که با لبخندی از سر شعف پاسخ داد: سر زدن به این مکان ها خیلی احساساتم را تحریک کرده بود، در بهشت زهرا (س) دیدن مرقد امام خمینی (ره) برایم بسیار جالب بود چون تاکنون ندیده بودم.
 
عکاس آژانس «سیپا» همچنان بسیاری از اماکنی را که در دوران انقلاب ایران عکاسی کرده به خاطر دارد و با یادآوری سفر سال گذشته اش به خانه امام خمینی (ره) در قم گفت: در سفر به قم وقتی مرا به خانه امام خمینی (ره) بردند، فضا برایم ناآشنا بود، گفتم نه! این جا خانه امام (ره) نبود و من این جا عکاسی نکرده ام، بعد از پرس و جوهای بسیار مشخص شد که درست تشخیص داده بودم و امام خمینی (ره) در مکان دیگری مستقر بودند که محل اسکان اصلی ایشان بود. جایی که من آن را می شناختم و از آن عکاسی کرده بودم. در تهران هم محل اقامت امام خمینی در مدرسه رفاه و مدرسه علوی کاملاً برایم قابل تشخیص بود و محل اقامت امام خمینی در تهران را به خوبی می شناختم.
 
از او درباره تغییراتی که این فضاهای تاریخی از جمله مدرسه علوی در مقایسه با سال های انقلاب کرده است پرسیدم که گفت: این که این جا مدرسه ای است برای تدریس تاریخ به بچه ها اتفاق خوبی است اما فکر می کنم اگر نشانه ای از بروز اتفاقات تاریخی در این محل به شکل مشخص تری دیده می شد، بهتر بود. البته من این جا زندگی نمی کنم و تصمیم‌گیرنده هم نیستم.
 
 
عکسی از امام (ره) که میشل ستبون بیشترین امتیاز را به آن داد

 
میشل ستبون در فیلم مستند «موسیو ستبون و  روزهایی که گذشت» عکس هایش را از انقلاب ایران با چسباندن برچسب های رنگی ارزشگذاری می کند و یکی از این عکس ها تصویری از امام خمینی در مدرسه علوی و  در میان جمعیت مردم بود که او بیشترین برچسب های امتیاز را روی این تصویر چسباند. ستبون درباره دلیلش برای بیشترین ارزشگذاری روی این عکس توضیح داد: عکس ایده آل عکسی است که موضوع جذابی داشته باشد و از نظر فنی هم خوب عکاسی شده باشد و این عکس همه این اتفاقات را در خود داشت. اما اگر همین عکس را من از یک فرد معمولی می گرفتم چنین ارزشی را نداشت. هر آدمی غیر از امام خمینی نمی توانست این عکس را ارزشمند کند. بنابراین پشتوانه تاریخی و فرهنگی عکسی که گرفته می شود بسیار مهم است.
 
ستبون به حضور مردم در اطراف امام خمینی (ره) در این عکس اشاره کرد و ادامه داد: حس این عکس مردمی هستند که اطراف امام حلقه زده اند و همین این عکس را بسیار ویژه می کند. گویی همه مردمی که آن جا بودند، انتظار ویژه ای از امام داشتند و گویی نیازی از آنها برطرف می شد.
 
ستبون وجود سمبل های مذهبی را در ارزشگذاری این عکس نیز تأثیرگذار عنوان و اضافه کرد: توجه به سمبل های مذهبی در انتخاب عکس ها به خصوص در جوایزی که در سالهای اخیر داده می شود بسیار جدی تر شده است. این عکس المان مذهبی داشت، یعنی فقط یک عکس ساده نبود بلکه می توانست تبدیل به یک سمبل مذهبی با ارزش تاریخی شود.
 

 
اولین تصاویر از امام (ره) در قاب دوربین  عکاس فرانسوی

 
میشل ستبون بارها در سخنانش از افتخار ثبت نخستین تصاویر از امام خمینی (ره) در رسانه ها سخن گفته بود این که او نخستین عکاس در فرانسه بوده که تصاویر امام خمینی (ره) را مخابره کرده است.
 
ستبون در این باره خاطرنشان کرد: زمانی که ایران بودم متوجه شدم امام وارد پاریس شده اند، آن زمان اطلاع دقیقی نداشتم که کجا قرار است بروند، به هر حال امام خمینی در ابتدای ورود به فرانسه در حومه پاریس در منطقه ای به نام «کشان» چند روزی اقامت کردند که البته کسی از این موضوع خبر نداشت و پس از آن به منطقه نوفل لوشاتو رفتند که آن زمان من هم بلافاصله به نوفل لوشاتو رفتم و اولین تصاویر حضور امام خمینی را در فرانسه عکاسی کردم. اوایل ورود امام به نوفل لوشاتو اطراف امام بسیار خلوت بود و کمتر مراجعه کننده داشتند که عکس معروف امام خمینی (ره) زیر درخت سیب را در همان زمان گرفتم، اما به مرور بر تعداد این جمعیت اضافه شد و فضای عکس های من هم شلوغ تر شد.
 
بازاریان تهران خریدار عکس های میشل ستبون از امام خمینی بودند

 
او با بیان این که اولین تصاویر از حضور امام خمینی در پاریس را با خود به ایران آورده است در مروری بر خاطراتش بیان کرد: من چون سریعاً به ایران بازگشتم اولین کسی بودم که توانستم عکس های امام خمینی را با خودم به ایران بیاورم. آن زمان مردم ایران عکسی از امام خمینی نداشتند و مایل بودند که این عکس ها را من در اختیار آنها بگذارم. به خصوص بازاری های تهران بسیار علاقه مند به خریداری این عکس ها بودند. اما من عکاس خبری مجله بودم و نمی توانستم عکس ها را در اختیارشان بگذارم اما در نهایت به این راه حل رسیدیم که یکی از عکس هایم از امام خمینی را که روی جلد یکی از مجله ها منتشر شده بود، بزرگ کنند و ازآن برای برنامه های خود استفاده کنند که  این کاری قانونی بود و مشکلی برایم نداشت.


 
او به عدم دخالت باورها و اعتقاداتش در روند عکاسی خبری تأکید کرد و یادآور شد: من می توانم عقاید و باورهایی را برای خودم داشته باشم اما به عنوان عکاس خبری نباید این باورها و عقاید در روند کارم تأثیرگذار باشد. بنابراین در برابر خواسته مردم و بازاری های ایران باورها و اعتقادم را دخالت ندادم اما طبق شرایطی قانونی توانستم عکس امام خمینی را در اختیار مردم ایران قرار بدهم که طبق باور و اعتقاد خود از آن استفاده کنند.
 
 
انتشار کتاب عکس های میشل ستبون از انقلاب ایران
 
حضور دوباره میشل ستبون در ایران ثمره دیگری نیز به همراه داشت و آن رونمایی از کتاب عکس های او از انقلاب ایران است که با عنوان کتاب 79 منتشر شده است، درباره چگونگی انتخاب این عکس ها توضیح داد: وقتی عکس های مربوط به یک کشور را با مردم آن سرزمین بخواهم به اشتراک بگذارم، خیلی مهم است که دیدگاه مردم آن کشور در انتخاب عکس ها دخیل باشد، بنابراین من بر اساس انتظار و توقعی که مخاطب ایرانی از عکس های انقلاب ایران داشت، دست به انتخاب عکس ها زدم. از سوی دیگر حساسیت ها و ویژگی های هر کشوری هم با کشور دیگر متفاوت است و همه اینها را در مجموع در نظر داشتم.
 
این عکاس بین الملی تصریح  کرد: من این جا نیامدم که به مردم درسی بدهم، بلکه آمده ام تا آنچه را که متعلق به مردم ایران بوده به آنها بازگردانم.


 
خوشحالم که بازیگری را انتخاب نکردم
 
نظر او را درباره تجربه حضورش در فیلم مستند جویا شدم که او را به خنده واداشت و گفت: برایم خیلی سخت بود که خودم در فیلم حضور داشتم و الان خیلی خوشحالم که بازیگری را انتخاب نکردم چون احساس می کنم بازیگر خیلی بدی هستم.
 
او با یادآوری مشکلات تصویربرداری این فیلم مستند ادامه داد: مشکل ترجمه، فشردگی زمان و بی خوابی های بسیار از جمله مشکلات ما در ساخته شدن این فیلم بود که همه چیز هم در دقیقه 90 تمام شد. اما در کل راضی کننده بود اگر چه می شد برخی قسمت های آن را کوتاه تر کرد.


 
ستبون تأکید کرد: خیلی خوب است که آدم بتواند احساساتش را این گونه به اشتراک بگذارد.
 
از او درباره برنامه هایی که ممکن است در آینده برای گنجینه تصاویرش از انقلاب ایران داشته باشد پرسیدم که خاطرنشان کرد: قسمت بزرگ این پروژه کتاب و فیلم مستند انجام شده است و اگر چه علاقه مندم که در ایران باز هم بگردم، اما پروژه های دیگری که درباره ایران داشته باشم منوط به این است که ایده جدیدی داشته باشم اما به هر حال این پروژه این جا به اتمام رسیده است.


عکاسان ایرانی قابلیت رقابت با عکاسان دنیا را دارند
 
در خاتمه نظرش را درباره جایگاه عکاسی معاصر ایران در مقایسه با جریان عکاسی روز دنیا خواستم و او گفت: امروزه به کمک اینترنت فاصله ها خیلی کم شده است و اکنون فکر می کنم عکاسان ایران هم سطح دیگر نقاط دنیا فعالیت دارند. در هر کدام از زمینه های عکاسی دنیا، ایرانی ها قابلیت رقابت کردن را دارند. هر عکاسی البته در مملکت خود اولویت ها وامکانات بیشتری را دارد اما فرصت های جهانی هم برایشان فراهم است.
 
در ادامه این  گفتگو با حضور میشل ستبون به نمایشگاه عکس های او درباره انقلاب ایران سری زدیم که در حاشیه نمایشگاه عکس رژان در خانه هنرمندان برپا شده است.
 
ستبون در بازدید از نمایشگاه آثارش به عکسی از امام خمینی (ره) اشاره کرد و توضیح داد: امام فردی نبود که زیاد بخندند و بیشتر فردی جدی بودند که دغدغه ها و افکار زیادی را در سر داشتند.
 
او به سمت عکسی رفت که از تسخیر سفارت آمریکا عکاسی کرده است. او تأکید داشت که تسخیر سفارت آمریکا در ایران طی دو مرحله اتفاق افتاد که او از مرحله اول این تسخیر عکاسی کرده است.
 
 
دیدن عکس معروف امام خمینی (ره) که در حال پایین آمدن از هواپیما و ورود به خاک ایران است بار دیگر لبخندی را بر لبش نشاند و برایمان توضیح داد:  من با هواپیمای امام خمینی به ایران وارد شدم و یکی از نگرانی هایم این بود که چگونه می توانم به عنوان نفر اول از هواپیما خارج شوم که بتوانم ورود امام خمینی را به خاک ایران عکاسی کنم اما بالاخره موفق به این کار شدم.
 
در تصویر دیگری که روی دیوار بود، امام خمینی (ره) در میان سیل عظیم جمعیت دیده می شدند و میشل ستبون درباره این تصویر هم گفت: وقتی امام به تهران رسید، هیچ کس نمی دانست قرار است کجا بروند. به دلیل شلوغی اطراف امام خمینی، مراقب بودم که فاصله یک متری را با ایشان حفظ کنم که ایشان را گم نکنم.
 
تصویر حضور امام (ره) درون خودرویی که در میان جمعیت گسترده مردم به کندی حرکت می کند، موضوع دیگری بود که میشل را به بازگویی خاطرات 36 ساله اش وادار کرد: با توجه به روابطی که با اطرافیان امام داشتم، می توانستم بالای ماشین قرار بگیرم، اما تصمیم گرفتم که این کار را نکنم چون اگر بالا بودم امکان تصویر گرفتن نداشتم.
 
میشل ستبون علیرغم خستگی همچنان از دیدن عکس های تاریخ انقلاب ایران به وجد می آمد و برای توضیح دادن درباره آنها علاقه نشان می داد اما به هر حال زمان بسیاری گذشته بود و وقت خداحافظی بود.
 
*مهر/فاطمه حامدی خواه