کد خبر 344968
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۵

آنچه از جمع‌بندی گزارش‌های حقوق بشری در مورد ایران به دست می‌آید آن است که آنها وقتی سخن از حقوق انسان‌ها در ایران به میان می‌آورند، در حقیقت از حقوق «اشرار» سخن می‌گویند و کاری به حقوق مردم عادی و میلیون‌ها ایرانی که باید از حداقل حقوق الهی و انسانی برخوردار باشند، ندارند.

به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی در سرمقاله شماره امروز روزنامه رسالت نوشت: یکی از ادعاهای غرب علیه ملت و دولت ایران، نقض حقوق بشر است بی‌آنکه آنها اعتراف کنند از چه «حقوقی» و یا از کدام «بشر» در ایران یاد می‌کنند.با پیروزی انقلاب اسلامی، ملت ایران در یک رفراندوم آزاد اعلام کرد نظام ما یک نظام «جمهوری» است نه سلطنتی، نه فاشیستی، نه سوسیالیستی ونه لیبرالیستی.

ملت ایران صراحتا در این رفراندوم اعلام کردند که می‌‌خواهیم مناسبات اسلامی را در امر حکومت‌داری رعایت کنیم و اسلام و قرآن و آموزه‌های دینی، ملاک رعایت حقوق بشر در ایران باشد. نخبگان ملت ایران در قانون اساسی و به تبع آنان ملت ایران اعلام کرد منظور از «حقوق»، همان فقه و شریعت اسلامی است و منظور از انسان، انسان تراز اسلام و قرآن است. انسانی که خداوند از نحوه آفرینش او و اهداف و رسالت‌‌های او در قرآن سخن می‌گوید. انسانی که یک ماموریت ابدی دارد و حیات او مختص چند روزی که در این کره خاکی زندگی می‌کند، نیست.

وحشت غرب از انقلاب اسلامی از همین پدیداری «بشر» تراز قرآن و اسلام و حقوق مبتنی بر فقه و شریعت اسلامی است که تمامی ابعاد و نیازهای فطری بشر را در برمی‌گیرد. لذا از همان ابتدا چون یارای مقابله علمی با حقوق بشر اسلامی را نداشتند، راه دیگری را انتخاب کردند؛ آن راه هم ساده‌ترین و هموارترین و بی‌دردسرترین مسیر بود و آن، اینکه انگ نقض حقوق بشر را بر پیشانی جمهوری اسلامی، دولت و ملت ایران بزنند.

مجموعه گزارش‌هایی که طی سه دهه گذشته تاکنون سازمان‌های حقوق بشری تحت حمایت غرب و بویژه آمریکا علیه ایران تهیه کردند در چند محور خلاصه می‌شود؛

۱- یک محور از گزارش‌های نقض حقوق بشر اختصاص به حمایت غرب از منافقین، عناصر مرتبط با سلطنت‌طلبان، مارکسیست‌ها، کمونیست‌ها و عناصر واداده در برابر غرب و ایستاده در مقابل ملت است. محور اصلی راهبردهای این جریان مبارزه با اسلام و مخالفت با دین و مخالفت با مبنا قرار گرفتن احکام قرآن در مناسبات بین حکومت و مردم است.

این گروه‌ها برای مبارزه با انقلاب و مردم و اسلام تا موقعی که دست به ترور و قتل‌های فجیع گروه‌های مردمی و مسئولان حکومتی نزده بودند کسی به آنها کاری نداشت. اما وقتی به کشتار مردم و نقض حقوق بشر در ایران روی آوردند مطابق قوانین اسلامی با آنها برخورد شد. غرب و بویژه آمریکا به جای دفاع از حقوق ملت ایران و مبارزه با تروریسم و جلوگیری از نقض حقوق بشر، برای حفظ منافع خود از ناقضان حقوق بشر در ایران حمایت کردند و بعد هم سازمان‌های دست‌ساز حقوق بشری را فرستادند ایران تا با گزارش‌های جعلی، ایران را متهم به نقض حقوق بشر کنند. هزاران تن از مردم عادی که طعمه ترور بودند و صدها مقام دولتی که قربانی ترور شدند، از نظر غرب هیچ حقوقی ندارند. اما تروریست‌های ضدبشر وضد حقوق بشر، به‌طور وسیع نه تنها مورد حمایت حقوقی آنان قرار گرفتند بلکه مورد حمایت مالی و تسلیحاتی هم واقع شدند. آمریکا هنوز در عراق متعهد است که از جمع چند صدنفری تروریست‌های منافق که دست‌شان به خون ملت ایران و ملت عراق آلوده است دفاع کند.

۲- یک محور از گزارش‌های نقض حقوق بشر در ایران مربوط است به دفاع از فرقه بهائیت که نقش جاسوسی و فتنه‌گری در کشور دارد. جریان بهائیت یک جریان دست‌ساز سرویس‌های امنیتی انگلیس در ایران بوده است. مرکز این فرقه اکنون در حیفا در قلب سرزمین‌های اشغالی است. بهائیت یک سرویس تمام عیار جاسوسی و امنیتی است که تحت پوشش یک دین جعلی فعالیت می‌کند. اسناد مشهود و غیرمشهود، این ادعا را به خوبی ثابت می‌کند.

در جریان فتنه ۸۸ این فرقه در کنار دیگر جریان‌های مرتبط با سرویس‌های جاسوسی امنیتی غرب، نقش‌آفرینی کردند.

با آنکه این فرقه آزادانه در ایران زندگی می‌کنند و از حقوق شهروندی برخوردارند و حتی در بخشی از فعالیت‌‌های اقتصادی دارای انحصارات هستند، گزارش‌های ضدحقوق بشری از ایران حکایت از نقض حقوق آنها دارد.ترجیع بند گزارش‌های ضدحقوق بشری در ایران آن است که؛ «بهائیان از داشتن اموال، تحصیل و اشتغال در ایران محروم هستند!!»

۳- یک دسته دیگر از اتهامات سازمان‌های حقوق بشر به ملت ایران ناظر به دفاع از قاچاق مواد مخدر و قاچاقچیان مواد مخدر است. سالانه ده‌ها تن از جوانان جان بر کف ما در نیروی انتظامی در مقابله با قاچاقچیان به شهادت می‌رسند. هزاران جوان و خانواده در معرض مواد مخدر، جان خود را از دست می‌دهند و یا دچار فروپاشی خانواده می‌شوند. مواد مخدر کیان زندگی را در ایران، منطقه و جهان تهدید می‌کند. ایران از کشورهایی است که ترانزیت مواد مخدر در آن صورت می‌گیرد و مسیر اصلی ورود مواد مخدر به اروپاست.کشورهای اروپایی به جای تجلیل از شهدای نیروی انتظامی که در مقابله با قاچاقچیان به شهادت رسیده‌اند و به جای دلسوزی برای خانواده‌ها و جوانان ایرانی که در معرض تهدید مواد مخدر هستند، دلسوز قاچاقچیان مواد مخدر شده و معترض به مجازات‌های سنگین برای آنها هستند!

حال آنکه در قوانین بین‌المللی هیچ مصونیتی برای قاچاقچیان مواد مخدر تعریف نشده است. در تمام دنیا قاچاق مواد مخدر از مصادیق جرم است و برای آن مجازات‌های سنگین تعریف شده است و اساسا یکی از وظایف کلیدی پلیس بین‌الملل، مبارزه با شبکه‌های سازمان یافته قاچاق مواد مخدر است.

اما بخشی از گزارش‌های مدعی نقض حقوق بشر در ایران اختصاص به دفاع از قاچاقچیان دارد! چرا؟ برای اینکه از نظر این سازمان‌ها باید ملت ایران را نابود کرد. اگر با تروریسم نشد، با مواد مخدر!

۴- بخش دیگری از گزارش‌های سازمان‌های حقوق بشری علیه ملت ایران اختصاص به حقوق زنان و حقوق همجنس‌گرایان دارد.

آنها به دلیل اینکه در قرآن و احکام الهی، همجنس‌گرایی جرم محسوب می‌شود، ما را به نقض حقوق بشر متهم می‌کنند.

آنها از سرنوشت قوم لوط درس نگرفته و جوامع خود را در مسیری قرار داده‌اند که فروپاشی خانواده‌ها و تهدید و تحدید نسل، کمترین آسیب این رویکرد است. آنها باید منتظر یک صیحه آسمانی باشند تا به قهر الهی نابود شوند.

آنها بی‌آنکه از حقوق اسلامی چیزی بدانند ما را متهم به نقض حقوق زنان می‌کنند در حالی که در جوامع خود سالانه ده‌ها هزار زن توسط شوهران‌شان یا شوهران به دست زنان‌شان به قتل می‌رسند. صدها هزار نفر مورد اذیت و آزار جنسی قرار می‌گیرند، با وجود آنکه داد و فریاد روانشناسان و جامعه‌شناسان آنها به هوا بلند است، خود را در یک گرداب توفانی گرفتار کرده‌اند و می‌خواهند جوامع اسلامی را هم به همان گرداب وحشتناک ببرند، لذا انگ نقض حقوق زنان را به ما می‌زنند تا ما نیز به همان چیزی گرفتار شویم که سال‌هاست جوامع مدرن با آن دست به گریبان هستند.

جمع‌بندی:

آنچه از جمع‌بندی گزارش‌های حقوق بشری در مورد ایران به دست می‌آید آن است که آنها وقتی سخن از حقوق انسان‌ها در ایران به میان می‌آورند، در حقیقت از حقوق «اشرار» سخن می‌گویند و کاری به حقوق مردم عادی و میلیون‌ها ایرانی که باید از حداقل حقوق الهی و انسانی برخوردار باشند، ندارند. جالب اینجاست که گزارش‌های نماینده کمیسیون حقوق بشر در سازمان ملل قبل از طرح در این سازمان، از بی‌بی‌سی، بنگاه سخن پراکنی انگلیس یعنی اصلی‌ترین کشور ناقض حقوق بشر در ایران پخش می‌شود.

نام نماینده کنونی کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، «احمد شهید» است. شایسته‌ترین نام برای او «احمد شریر» است. شرارت او در تنظیم این گزارش‌های شرارت‌آمیز و ارتباط او با بی‌بی‌سی و منافقین، از جرایم مشهود اوست. ماموریت او در ایران حمایت از اشرار، تروریست‌ها و ... است.

دفاع از حقوق ۷۵ میلیون نفر ملت ایران در هیچ جای گزارش‌های او وجود ندارد. سازمان ملل باید به این بازی شرورانه و وقیحانه پایان دهد. مسئولین کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل باید نماینده شرور خود را عوض کنند و یک نماینده بی‌طرف برای دفاع از حقوق بشر که ناظر به حقوق ۷۵ میلیون ایرانی است، به کشور ما گسیل دارند.