وی در بخش دیگری از اینگفتوگو همچنین در پاسخ به سوالی در رابطه با نسل دوم اصلاحطلبی و واکنش تند خود در یکی از شبکههای اجتماعی نسبت به این مساله گفت: بنده در فضای مجازی و با حال و هوای مجازی و با شیوهای که خودم دارم راجع به یک تشکل و محوریت یک شخص اظهارنظر کردم. به هر حال اصلاحات دارای شناسنامه مشخصی است. حرکتهای اینچنینی که با محوریت برخی اشخاص که رویکرد متفاوتی در مقاطع مختلف و برخلاف تصمیم کلی جریان اصلاحات داشتهاند شکل گرفته است جای بحث و بررسی و تأمل دارد. اینگونه افراد بهخصوص در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال 92 که ما شاهد یک حرکت هماهنگ و مدیریتشدهای از سوی اصلاحطلبان بودیم، بهصورت آشکار و پنهان از کاندیدا دیگری حمایت میکردند. در نتیجه بنده معتقدم چنین افرادی نمیتوانند در شرایط فعلی جریان نسل دوم اصلاحطلبان را پوشش دهند. گرچه پاسخهایی نیز داده شد، اما بنده همچنان موضعام همان است که اعلام کردهام.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در عین حال تصریح کرد: البته موضوع آنقدر اهمیت ندارد و نداشت که بیشتر از این به آن پرداخته شود. اصولأ یکی از ویژگیهای مهم اصلاحطلبی رواداری و تکثر در نگرش به فعالیتهای سیاسی است. اصلاحات از فعالیت یک تشکل در درون جریان اصلاحطلبی استقبال میکند. اصلاحات متعلق به هیچ باندی نیست. اصلاحات که نام مستعار یک گروه سیاسی خاص نیست. اصلاحات یک فرایند و خواست اجتماعی است که البته مشخص است که چه کسانی در طی 20 سال اخیر و از اواسط دهه 70 پیگیر آن بودهاند.
پورنجاتی با بیان اینکه اصلاحطلبی در درون خود نوزایی و آفرینش دارد و نیازی به این مساله ندارد که مانند یک حزب یا گروه به آن توجه شود، اظهار داشت: هر جریان یا طیفی با پذیرش اصول اصلی تفکر اصلاحطلبی مانند توسعه جامعه مدنی، اجرای قانون، رعایت حقوق شهروندی و پاسخگوکردن و پاسخگو دانستن مسئولان و همچنین تحمل مخالف همخوانی داشته باشد اصلاحطلب است. حالا اسمش را هرچه که دوست دارد بگذارد. زیاد فرقی نمیکند. مهم این است که تبدیل به یک چرخ پنجم برای ارابه دیگران نشود. منظورم از دیگران جریانهای مقابل اصلاحطلبی است.
وی با بیان اینکه باید خیلی شفاف و روشن حرکت کرد، در انتقادی آشکار نسبت به ایجاد جریانهای جدید اصلاحطلب گفت: اگر کسی در مجموعه جریان اصلاحطلبی خواستههایش تأمین نمیشود، باید رسما خود را در جریان دیگری تعریف کند. نمیشود با تابلوی اصلاحات شرط و شروطهایی گذاشت که با اساس اصلاحات منافات داشته باشد. درعین حال باید توجه کنیم که اصلاحطلبی در دو بستر قابل توجه و مطالعه است. اول به مفهوم جریان اصلاحطلبی که میخواهد در عرصه قدرت و مسئولیت اداره کشور حضور پیدا کند که یک نوع ملاحظات دارد که قاعدتأ باید به آن ملاحظات توجه کرد. دوم اصلاحطلبی بهعنوان یک اندیشه و پارادایم نظری و خواست اجتماعی که هیچگونه حد و حدود و محدودیت خاصی را برای آن نمیتوان قائل شد. اصلاحطلبی در این حالت میتواند در یک عرصه گستردهای فعالیت کند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در توضیح اظهاراتش مبنی بر سابقه امنیتی و نظامی چهرههای شناختهشده اصلاحطلب اظهار داشت: متأسفانه اشکالی که گفتوگوهای مطبوعاتی دارد این است که زمانی که دوستان خبرنگار با ما گفتوگو میکنند به این نکته توجه نمیکنند که هر مسالهای را که مطرح میکنند ممکن است برای آن یک کتاب پاسخ و توضیح وجود داشته باشد. بعد که قصد دارند این توضیحات را منتشر کنند نه چنین ظرفیتی دارند که بتوانند همه آنچه نیاز به توضیح است را منتشر کنند و نه چنین اجازهای را احتمالا خواهند داشت.
پورنجاتی با بیان اینکه بنده درباره پیشینه حرفهای و شغلی برخی از اصلاحطلبان صحبتهایی را عنوان کردم که باعث سوءتفاهم شده است، ادامه داد: اینجور هم برداشت شده که بنده تمام شخصیتهای نسل اول اصلاحطلب را ساواکی خواندهام. برخی هم به هر حال پیش خود میگویند که عجب! پس چنین بوده است. پس از انقلاب اسلامی در سال 57 افراد زیادی بودند که در بخشهای مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یا نظامی و امنیتی مسئولیتهای مختلفی را برعهده گرفتند.
وی افزود: همه این افراد هم کسانی بودند که در دوران رژیم گذشته به نحوی در عرصه مبارزه با استبداد فعالیت میکردند. کسیکه در مبارزه پر رنج و شکنجه حضور داشته است و آسیبهای آن را نیز متحمل شده است، هنگامیکه انقلاب به پیروزی میرسد طبیعتأ هر جایی که لازم باشد بدون هیچگونه منفعتجویی حضور پیدا میکند. این افتخار است که ما برای حفظ یک انقلابی که با حمایت اکثریت قاطع مردم ایران شکل گرفته است هر کاری کرده باشیم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در عین حال اظهار داشت: اما اگر امروز و با نگاه امروزی انقلاب سال57 مورد ارزیابی قرار بگیرد و تفسیر کژ و کوژ از آن ارائه شود و کسانیکه انقلاب کردهاند محکوم شود بحثی است که نیاز به بررسی و بحثهای مفصل و طولانی دارد. از من سوال شد که شما در یک مقطع تاریخی در وزارت اطلاعات و با آقای ریشهری همکاری میکردید. بنده برای چندمینبار است که این سخن را به زبان میآورم که بنده با توجه به اینکه دو سال در وزارت اطلاعات بودم اما هیچگاه معاون وزارت اطلاعات نبودم. بنده در آن زمان در بخشهای فرهنگی وزارت اطلاعات فعالیت میکردم. این مهم نیست. حتی اگر بنده معاون یا وزیر بودم هم زیاد تفاوتی نمی کند.
پورنجاتی با بیان اینکه بنده در یک نظام که مشروعیت آن را قبول دارم و پذیرفتهام هر جایی و هر کاری که از توانم ساخته بوده است انجام میدادهام، تصریح کرد: من آنجا توضیح دادم که اولا بسیاری از دوستان اصلاحطلب ما همه از جمله کسانی بودند که در نهادهای مختلف پس از انقلاب و از جمله نهادهای امنیتی حضور داشتند. نکته مهم عملکرد این افراد بوده است. آیا عمکرد این افراد قابل خدشه بوده است؟ آیا آنها در حرکتی غیرقانونی و ضدمردمی حضور داشتهاند؟
وی افزود: کسانیکه به این مساله بهصورت منفی توجه میکنند از دو حالت خارج نیست؛ یا اساسا کلیت را قبول ندارند که مطمئنا با آنها حرفی نخواهیم داشت یا کسانی هستند که اتفاقا خودشان در برخی از اقدامات غیرموجه در برخی از نهادها دخالت داشتند و هماکنون دنبال یک شریک جرم میگردند که بگویند که شما حتی با مارک اصلاحطلبی هم از جنس ما هستید. بنده میخواهم عنوان کنم که اینچنین نیست. اگر این چنین بود خب ما هم با شما ادامه میدادیم. سخن من این بود، وگرنه بحث این نیست که به فرض آقای حجاریان و یا آقای امینزاده و یا دوستان دیگری که در دوم خرداد در کنار آقای خاتمی بودند در نهادهای نظام و یا بخشی در وزارت اطلاعات فعالیت کردهاند. بنده معتقدم از نظر نوع نگاه و نوع رفتار در عرصه سیاسی به این شکل نبوده است که این افراد در طول زمان از یک عنصر نظامی و اطلاعاتی به یک عنصر اصلاحطلب نرم تغییر چهره داده باشند.