هر بار که رد یکی از نگهبانان دون پایه اردوگاههای کار اجباری آلمان قدیم یا شرق اروپا، در آمریکای جنوبی یا دهکورهای در اتریش پیدا میشود، صنعت ترویجدهنده هولوکاست یهودی با آبوتاب فراوان آنرا پوشش میدهد. از سوی دیگر این انتقامجویان، زمانیکه یک رئیس زندان و شکنجهگر یهودی دستش رو میشود، البته نه در کشورهای دوردستی نظیر آرژانتین بلکه همین بغل گوششان در اورلاندوی ایالت فلوریدا، بهطرز وحشتناک و ریاکارانهای سکوت اختیار میکنند.
با "پیتر ثابتی" یا همان "پرویز ثابتی" آشنا شوید؛ وی زمانی سرپرست اداره سوم سرویس مخفی مخوف ایران موسوم به ساواک یا "سازمان اطلاعات و امنیت کشور" بود. مأموران ساواک که چشم و گوش شاه ایران بودند، از سوی آژانس اطلاعاتی آمریکا موسوم به "سیا"، "امآیسیکس" انگلیس و "موساد" اسرائیل آموزش میدیدند. این تعلیمات شامل شنود الکترونیکی، عملیات ضداطلاعاتی و شگرد ویژه ثابتی یعنی "شکنجه" میشد.
تیر و طایفه "ثابتی"ها از یهودیان ایرانی محسوب میگردند. "ثابتی" از "ثبت یا سبت" میآید و عنوان یهودیان مخفیکار امپراطوری عثمانی بود. پیتر یا پرویز ثابتی نهتنها سمت سربازپرس زندان ننگین "عبرت" در تهران را بر عهده داشت، بلکه جیرهخوار موساد و سیا نیز بود. لازمبهذکر است که زندان عبرت از لحاظ هندسی مدور بود و آلمانهای نازی آنرا در سال 1937 بنا کردند.
در بالا، تصویر سمت چپ ورودی زندان 6000 متر مربعی عبرت را نشان میدهد؛ جاییکه ثابتی جنایتکار، شکنجههای بیمارگونه و بیرحمانه خود را اجرا میکرده است. روی سر بازداشتشدگان را عمداً با کیسه سیاهی میپوشاندند تا نتواند این مسیر پایینرو و مدور به سمت شکنجهگاه را ببینند، بلکه آنرا با تمام وجود حس کنند. از جمله زندانیان میتوان به رهبر کنونی ایران آیتالله خامنهای اشاره کرد. پوشاندن صورت با کیسههای پارچهای سیاهرنگ از شیوههای معمول سیا در آن زمان بود.
ثابتی پس از عمری دستگیری و شکنجه وفاداران به مصدق، نهایتاً در سال 1978 تمرکزش را روی گروهی از شیعیان مسلمان معارض گذاشت که علیه دیکتاتوری خفقانآور شاه قیام کرده بودند. شایان ذکر است که محمد مصدق نخستوزیر اسبق ایران در زمان محمدرضا شاه پهلوی طی کودتای 1953 "اجکس" یا "28 مرداد" از سوی سیا کنار زده شد. محمدرضا به ثابتی دستور داده بود تا صدها تن از پیروان آیتالله خمینی را که در آن زمان در نوفل لوشاتوی پاریس بود، دستگیر کرده و برای "بازجویی" راهی زندان عبرت کند. آیتالله خامنهای نیز در بین بازداشتشدگان بود. هرچند بنا به گفته مسئولین زندان تبدیلبهموزهشده "عبرت" ایشان تحت شکنجه قرار نگرفت، اما صحت این موضوع را نمیتوان برای صدها تن دیگری که بهدست زیردستان ثابتی سپرده شده بودند، ادعا کرد.
این جلادان انواع شکنجههای دیکتهشده از سوی آمریکا، اسرائیل و انگلستان را روی بازداشتشدگان اجرا میکردند: خرد کردن پاها، صورت و بالاتنه؛ فرو کردن سوزن در گوشت حساس زیر ناخن، کشیدن ناخنها، فرو کردن سر زیر آب فواره مرکزی زندان بهدفعات زیاد، برعکس آویزان کردن از سقف و ضرب و جرح با باتوم، قرار دادن در وضعیتهایی که فرد را تا سر حد سکته قلبی میبرد، فرو کردن سیگار در پوست، سوزاندن با آتش فندک و دست آخر وصل کردن برق فشار قوی به سر انگشتان دست و نقاط حساس بدن. دستگاه برق فشار قوی از نوع "آپولو" بوده و از اسرائیل به ایران آمده بود. آپولو تشکیل شده بود از یک صندلی فلزی سیاهرنگ که بالای آن سرپوشی به همین رنگ قرار داشت و با قرار گرفتن فرد روی آن و گذاشتن سرپوش کلاهمانند، شوک الکتریکی قویای ایجاد میکرد.
در تصویر بالا، پرویز ثابتی را میبینید. وی هماکنون با تابعیت سهگانه ایرانی-اسرائیلی-آمریکایی ساکن اورلاندو در ایالت فلوریدای آمریکاست. ثابتی دست همه نگهبانان اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی را که از آمریکا اخراج شدند، از پشت بسته است. اما هیچکس نمیپرسد که این آدم الآن در اورلاندو چکار میکند و چرا به ایران فرستاده نمیشود تا به خاطر جنایاتش علیه انسانیت محاکمه شود.
بالا، در تصویر سمت چپ، صندلی الکتریکی "آپولو" ساخت اسرائیل را میبینید که دوستان ثابتی در موساد برایش فرستادهاند. در تصویر سمت راست، ثابتی دومین نفر از سمت چپ است که کنار مقامات ساواک ایستاده است. ثابتی از مهمانان ثابت برنامه "افق" در حال پخش از تلویزیون فارسی صدای آمریکا است.
در تصاویر بالا، سمت چپ، لوحهای یادبود به نام قربانیان شکنجههای ثابتی و ساواک را میبینید که روی دیوار آجری ورودی زندان نصبشدهاند. سمت راست نیز محل سلولی است که آیتالله خامنهای در آن بازداشت بوده و مورد بازجویی عمال ثابتی قرار گرفته است.
پس از انقلاب اسلامی سال 1979 در ایران، ثابتی فرار را بر قرار ترجیح داده و به اسرائیل گریخت؛ وی در آنجا به یکی از افسران موساد بدل شد. نهایتاً نیز در شهر اورلاندوی ایالت فلوریدای آمریکا ساکن شد. ثابتی در این شهر، صاحب یک شرکت ساختوساز به نام "پاریس اینترپرایزز" است. حتی نشانی پستی این شرکت نیز موجود است: ارلاندو، خیابان 401 رابینسون شرقی، واحد 505، صندوق پستی شماره 536401. البته براساس سوابق بهدست آمده از وزارت خارجه آمریکا، مسئول ثبتشده پاریس اینترپرایزز فردی است به نام "فرانک ام تونسند" به نشانی فلوریدا 32741، شهر کیسیمی، خیابان 520 امت غربی.
در میان کارمندان این شرکت، نام یکی از دختران پرویز ثابتی "پردیس ثابتی" دیده میشود. پردیس از دانشجویان رشته ژنتیک تکاملی در دانشگاه هاروارد است که تخصصش را در زمینه ژنوم انسانها و به طور خاص، چگونگی انتقال ویروس "ابولا" از حیوان به انسان میخواند. دیگر دختر پرویز به نام "پریسا"، یکی از سرپرستان بنیاد "ویلیام جی کلینتون" بوده است. پریسا بنا به گزارش نیویورکتایمز با "تد زگت" ازدواج میکند. زگت معاون توسعه امتیاز و شراکت راهبردی رسانه اسپانیولی زبان "یونیویژن" و پسر مؤسس شرکت آماری "زگت سروی" در حوزه رستورانها و هتلها است. "نسرین غفارپور" مدیر کمپانی "پارادایس ایتی" و معاون شرکت "رنسانس فلوریدا" نیز از معاونان "پاریس اینترپرایزز" محسوب میگردد. نشانی وی ارلاندو، جاده 5391 "واینلند" است. البته بعید است مرکز "سایمون وایسنتال" که نازیهای ساکن آمریکا را شکار میکند، و یا بازپرسان جنایی وزارت دادگستری آمریکا به این آدرسها سر بزنند.
در تصاویر بالا، سمت چپ، واحد ساختمانی را که پرویز ثابتی در آن سکونت دارد میبینید. سمت راست نیز منزل شخصی غفارپور مشخص است.
در تصاویر بالا، سمت چپ، فواره آب در مرکز محوطه زندان عبرت را میبینید که برای به حرف آوردن زندانیان، سر آنها را زیر آب فرو میکردند. سمت راست، میلههایی را میبینید که بازداشتشدگان را به آن میبستند و با باتوم به جانشان میافتادند. طراحی مدور زندان موجب میشد صدای ناله و فریادهایشان مثل صدا در سالن آمفیتئاتر بپیچد تا دیگران نیز بشنوند.
در بالا، تصویر سمت چپ، عکس بیرحمترین و قلچماقترین شکنجهگر زندان عبرت را میبینید. سمت چپ، کمی بالاتر از تصویر این شکنجهگر، پسر شاه را میبینید که هماکنون ساکن کالیفرنیا و مریلند است. فرزند شاه سرنگونشده، خود را شاهنشاه جدید ایران میداند و نومحافظهکاران و سیا از وی حمایت میکنند تا روزی بر تخت پادشاهی ایران تکیه زند! اگر پاسخهای زندانی به مذاق آقای "سبیلو" خوش نمیآمد، زندانی به میلهها میخ میشد (تصویر سمت راست) و با باتوم و اشیای دیگر مورد ضربوشتم واقع میشد. برخی گزارشها حاکی از این است که این جلاد به کمک امآیسیکس به انگلستان گریخت و سرانجام نیز در لندن دست به خودکشی زد.
مورد پرویز ثابتی تنها یکی از مواردی بود که در کنفرانس "افق نو" در تهران مورد بحث قرار گرفت. نومحافظهکاران و سازمانها و نشریات صهیونیستی، این کنفرانس را محکوم کرده و آنرا مجمعی از "توطئهچیهای ضدیهودیت" و "انکارکنندگان هولوکاست" خواندند. جالب میشود اگر زمانی بشنویم "اتحادیه ضدافترا" و رسانههای زیردستش، روزی از دولت آمریکا بخواهند "ثابتی" را به ایران تحویل دهد تا به خاطر جنایت علیه بشریت در دادگاه محاکمه گردد. یا شاید این استرداد مجرمین، فقط خاص آنهایی است که علیه یهودیان جنایت کردهاند! با این وجود، هنوز هم فریاد صنعت مروج هولوکاست، هربار که یک فرمانده 90 ساله گارد نازیها پیدا میشود، گوش عالم و آدم را پر میکند، پر از تزویر و دورویی.