اطلاعاتی وجود دارد که نشان می‌دهد القاعده به دنبال اقدامی غافلگیرانه همانند آنچه در موصل اتفاق افتاد، در صنعاست و بنا دارد با یورش گسترده به سوی پایتخت وارد جنگ علیه جنبش مردمی انصارالله شود.

به گزارش مشرق، برای کشور فقیر و عقب نگه داشته شده ای همچون یمن که طی یک قرن گذشته کمتر سالی را بدون بحران و جنگ سپری کرده ، 21 سپتامبر 2014 نقطه تحولی بود که توانست بار دیگر خواست مردم را بر برنامه های استعمارگران خارجی ومنطقه ای  پیروز ساخته و قدرت بستر جامعه را نه تنها به رخ حاکمان این کشور بلکه رهبران مادام العمر تمامی کشورهای همسایه تا حوزه جنوبی خلیج فارس بکشد.

به اعتقاد کارشناسان یمنی واقعه سقوط صنعاء که روز 21 سپتامبر به وقوع پیوست تا سالیان متمادی نه تنها در ذهن آنها بلکه در یاد وخاطره مردم این کشور نیز باقی خواهد ماند ، واقعه ای که در آن یک گروه کوچک موفق شد در چارچوب اعلام خواسته های مردم و در سایه حق طلبی وارد پایتخت شده و نقشه سیاسی جدیدی را برای ساختار سیاسی آینده این کشور تحمیل کند.

در این سلسله نوشتار که بخش ششم آن از نظر شما خواهد گذشت بیش از آنکه به دنبال پرداختن و ثبت حوادث و رخدادهای به وقوع پیوسته در دهه اخیر در یمن باشیم ، کنکاشی در علل به وجود آمدن آن و دلایل شکل گیری جریانی خواهیم داشت که دست آخر خود را مجبور به فتح صنعاء وبه کارگیری سلاح برای رساندن پیام مظلومیت اقشار عظیمی ازمردم این کشور دید، مظلومیتی که حتی نمایندگان سازمان ملل متحد نیز به آن اذعان کردند.

نقش مخرب سعودی در برابر انقلاب ملت یمن

وقتی کشتار اخیر میدان التحریر صنعاء به وقوع پیوست همه صاحبنظران امور یمن بر این امر واقف شدند که طرف هایی در منطقه وجود دارند که آماده اند با قتل عام تمامی مردم یمن اجازه ندهند منافعی برای این کشور خارج از چارچوب اهدافشان تحقق یابد.

وقتی روز پنج شنبه 9 اکتبر مردم یمن در تجمعی مردمی  خواهان تحقق مفاد توافقنامه شورای همکاری خلیج فارس برای تاسیس دولت وحدت ملی و پایان یافتن دخالت کشورهای بیگانه در کشور خود شده بودند یک انتحاری به میان آنها آمد و150 نفر که بسیاری از آنها کودک و نوجوان بودند را به خاک وخون کشید.

همزمان با این عملیات یک انتحاری دیگر نیز خود را در  استان حضرموت یمن در میان شماری از نظامیان ارتش این کشور منفجر کرد تا مراتب اعتراض سلفی ـ تکفیری ها از همسویی ارتش با خواسته های مردم بدین شکل اعلام شود.

چرایی انتخاب نام انصارالشریعه در برابر انصارالله

انصار الشریعه یکی از شاخه های القاعده در یمن مسئولیت حمله تروریستی به مردم صنعاء را به عهده گرفته و در بیانیه ای مدعی شد " ابو معاویه الصنعانی" عامل این اقدام بوده است .

از نکات قابل توجه در این عملیات تروریستی آن است که این عملیات دقیقا ساعاتی بعد از آن صورت گرفت که  وزیر کشور عربستان اعلام کرد  ریاض هرگز اجازه نخواهد داد خواسته های اعلام شده انصار الله در یمن تحقق یابد؟

همچنین نباید از انتخاب واژه  انصار الشریعه در برابر انصار الله و انتخاب کنیه ابو معاویه و آنهم صنعانی (منتسب به صنعاء) برای مجری این عملیات انتحاری به آسانی گذشت در حالیکه همگان می دانند القاعده در یمن یکی از اولین شاخه های این گروه تروریستی بود که انشقاق خود را از الظواهری اعلام وبا ابو بکر البغدادی بیعت کرده بود.

جزئیات طرح ترکیه ،‌عربستان و ترکیه علیه یمن

در این حال چند  سایت معتبر یمنی به نقل از یکی از افسران بلند پایه سازمان اطلاعات یمن خبر دادند ، هم اکنون طرحی عربستانی ، قطری  ، ترکیه ای در یمن در حال اجرا است  تا با استفاده از جریان های وابسته به گروه القاعده جنگی طایفه ای همانند آنچه که در عراق ، سوریه و لیبی شاهد آن هستیم در یمن نیز به وقوع بپیوندد.

در این گزارش که پنج روز قبل از انفجار صنعاء منتشر شد ، آمده است ، نبیل الذهب ومسعد الخبزی از معروف ترین رهبران گروه القاعده در یمن با سرگرد عبد الرحمن المری افسر سازمان اطلاعات قطر  وعبد العزیز الاسمری معروف به ابو خالد از سازمان  اطلاعات عربستان دیدار وگفتگو کرده اند.

در این جلسه که  با حضور شماری از اعضای سازمان اطلاعات یمن برگزار شد نحوه همکاری در راستای تحقق طرح مذکور مورد بحث وبررسی قرار گرفت.

براساس افشاگری های این سازمان که در پایگاه های اینترنیت الصرخه نیوز ، الاتحاد پرس وچند سایت  اطلاع رسانی دیگر یمنی منتشر شد ، آمده است ، در این جلسه که روز 27 سپتامبر 2014 در روستایی به نام الطیاب تشکیل شد ، مقرر گردید ، به هر شکل ممکن لشکر 139 ارتش که همراهی وهمسویی خود را با خواسته های مردم یمن اعلام کرده از بین رفته ومناطق تحت کنترل این لشکر به دست گروه هایی سلفی بیافتند.

به گفته این افسر ، ماموران سازمان های اطلاعاتی قطری وعربستانی تصمیم داشتند با شماری از رهبران و شیوخ عشایر یمن نیز دیدار کنند اما مخالفت این شیوخ با برگزاری این نشست ، این جلسه را به شکست کشاند.

به اعتقاد این افسر یکی از اهداف آن نشست امکان سنجی همکاری قبایل مناطقی خاص از یمن  جهت تسهیل عبور ومرور جنگجویان القاعده و رسیدن به صنعاء جهت درگیری  با گروه  انصار الله در این منطقه بود.

این افسر اطلاعاتی که به دلایل امنیتی نام وی فاش نشده تاکید کرد شمار قابل توجهی از جنگجویان القاعده از جمله جنگجویان غیر یمنی و عرب تبار در حال انتقال به یمن می باشند  و تقریبا سناریویی که در عراق (موصل) شاهد آن بودیم در انتظار یمن هم می باشد.

برخی از رسانه ها هم پای را از آن هم فراتر نهاده و تاکید می کنند اطلاعاتی در اختیار دارند که نشان می دهد  القاعده به دنبال اقدامی غافلگیرانه همانند آنچه که در موصل اتفاق افتاد در صنعاء می باشند وبه زودی شاهد یورش گسترده آنها به سوی پایتخت برای قلع و قمع انصار الله خواهیم بود.

تاریخچه گروه القاعده در یمن

هسته ی اولیه گروه القاعده در یمن را شماری از جنگجویانی تشکیل دادند که بعداز گذراندن آموزش های جنگی وتروریستی در افغانستان وچند نقطه دیگر جهان  اوایل هزاره سوم به  این کشور بازگشتند.

به گفته عبد الرزاق الجمل روزنامه نگار و متخصص امور القاعده هسته اولیه گروه القاعده در یمن در سال 2002  توسط علی الحارثی در این کشور شکل گرفت ، ابتدا گفته می شد که دولت علی عبد الله صالح موفق به کنترل  وسرکوب آنها شده است اما فرار 23 فرمانده ارشد القاعده از زندان امنیت سیاسی صنعاء نسل دوم ساختار القاعده را به شکل گسترده تری در این سرزمین بسط داد.

جغرافیای حضور القاعده در یمن

به گفته برخی از کارشناسان ، عربستان موفق شد  با تزریق شماری از رهبران القاعده شاخه ی جزیره العرب به ساختار القاعده یمن آنرا تقویت بخشیده واز فرایند الحاق این دو به یک دیگر ساختار قدرتمندی را  جریان تکفیری به وجود آورد.

این مسئله را عایش عواس از مرکز پژوهش های استراتژیک "سبا" یمن  نیز تایید کرده ودر گفتگویی با شبکه الجزیره تاکید می کند، یکی از دلایل قدرت گرفتن القاعده در یمن نزدیکی آن به عربستان است .

به گفته رسانه های یمنی هم اکنون منطقه ولد ربیع و شهر رداع  از مهمترین مراکز وپایگاه های  القاعده در یمن محسوب می شود ، جنگجویان القاعده بخش هایی از المناسح ، المشیرف ، حمه صرا ، بکلا ، خبزه ، الزوب ، صرار الجشم ، دار النجد ، الحجفه وحریه از توابع رداع را در قبضه خود داشته وبه ویژه در دو منطقه المصلی والعرش برای خود به نوعی خود مختاری رسیده اند.

از دیدگاه این  کارشناسان با وجود آنکه  مناطق تحت کنترل القاعده یکی از سوق الجیشی ترین مناطق یمن محسوب شده  و نقطه اتصال شهر استراتژیک بیضاء به صنعاء  پایتخت ونیز ذمار ، شبوه ، ضالغ ، مارب ، ابین ولحج از مهمترین شهرهای یمن به یکدیگر می باشد ولی تاکنون هیچ نوع اقدامی نه از سوی دولت مرکزی و نه از سوی دولت عربستان که این روزها فریاد از دست رفتن یمن وتضعیف  دولت مرکزی را سر می دهد علیه آنها صورت نگرفته است.

نقاط حمله احتمالی القاعده به یمن

همچنین نباید فراموش کرد، منطقه ابین که یکی از پایگاه های مهم گروه القاعده محسوب می شود ، یکی از مهمترین شهرهای این کشور به شمار می رود ، این شهر نقطه تلاقی شاه راه ارتباطی عدن مهمترین شهر جنوب یمن وضالع یکی از شهرهای مهم این منطقه  ونیز بین شبوه وحضرموت والمهره می باشد وهر کسی که بر آن تسلط داشته باشد بر بخش های مهمی از جنوب  یمن تسلط پیدا می کند ، همچنین این منطقه به دریای ازاد هم مرتبط است از اینرو می توان گفت که گروه القاعده به راحتی می تواند نیرو ومهمات مورد نیاز خود را از طریق دریای عرب وارد یمن کرده  در حالیکه تنگه مهم و استراتژیک باب المندب را که در فاصله نزدیکی با آن واقع است تحت نظر داشته باشد.

با این وجود دولت مرکزی  یمن چه در زمان علی عبد الله صالح و چه در دوره فعلی با توجه به منافع داخلی ونیز خواستگاه های خارجی  کشورهای همسایه تعامل خصمانه ای با گروههای سلفی که بخشی از خاک این کشور را در تصرف خود دارند  نداشته وهمچنان نیز ندارد.

به گفته محسن خصروف تحلیلگر وپژوهشکر امور نظامی یمنی هرگز نمی توان برای توصیف نوع تعامل دولت مرکزی  با القاعده از واژه خصمانه استفاده کرد .

پیشینه رابطه دوجانبه القاعده و دولت صنعا

بر اساس توصیف این کارشناس  نوعی  منافع متقابل بین دولت مرکزی والقاعده (در سرکوب جریان های مردمی وحق طلبانه) وجود داشت که همچنان نیز ادامه دارد ، شاید گاهی رهبران گروه القاعده را در زندان ببینیم اما چند صباحی بعد همین افراد آزادانه در فعالیت های سیاسی واجتماعی شرکت می کنند  حتی رهبران القاعده در کاخ ریاست جمهوری هم به چشم خوردند وبرخی از آنها  برای مدتی در وزارت دفاع دیده شدند تا بعد از مدتی هم مجددا به زندان منتقل گردند .

خصروف در ادامه می گوید : آیا واقعا می توان باور کرد 400 جنگجو القاعده بتوانند یک استان کامل را به تسخیر خود در آورند ، به طور حتم دست های دولت را هم پشت سر خود دارند دولت گاهی آنها را در زندان قرار می دهد و در اوقات دیگر از آنها استفاده های دیگری می برد.

بر اساس آخرین گزارش های موجود هم اکنون بیش از 163 کارشناس بمب گذاری ومواد منفجره از ملیت های مختلف ، مصری ، مراکشی ، تونسی ، عربستانی ، سوری ، عراقی ، لیبی ، سومالیایی ، اتیوپیایی وکویتی زیر نظر دو افسر عربستانی وقطری در حال ساخت وتولید  مواد منفجره و تعلیم نحوه به کارگیری آنها به گروه های تروریستی می باشند.

در قسمت بعد نحوه تامین بودجه گروه های سلفی وروش های انتقال آن را به یمن مورد بررسی قرار خواهیم داد.

منبع: فارس