گروه بینالملل مشرق - مواضع متزلزل ترکیه در حمایت از تروریسم تکفیری و عدم همراهی با نیروهای ائتلاف با گذاشتن پیششرطهایی مبنی بر ضرورت حمله به دولت سوریه و سرنگونی بشار اسد، سیاست منطقهای این کشور را طی سه سال گذشته در بدترین شرایط ممکن قرار داده است. از سویی اتحادیه اروپا روی خوشی برای پیوستن ترکیه نشان نمیدهد و آمریکا برای پیوستن این کشور به ائتلاف فشار میآورد و از سوی مقابل اردوغان صدای پای داعشِ دستپرورده خود را در پشت مرزهایش میشنود.
محمد فرهاد کلینی کارشناس ارشد مسائل استراتژیک طی پرسش و پاسخی سیاست منطقهای ترکیه را مورد ارزیابی قرار داده است.
سیاست منطقه ای ترکیه را در شرایط جدید با توجه به تحولات منطقه ای را چگونه ارزیابی می کنید؟
ترکیه بعد از انتخابات داخلی کماکان با اختلافات محدود ولی جدی در داخل تیم تصمیمگیر عالی در این کشور به رفتار خود در سیاست خارجی ومنطقه ای ادامه می دهد. حد فاصل واقع گرایی منطقه ای با ایده آلیسم قدرت منطقه ای در تناقض است.
ترکیه بعد از شدت گرفتن نقش داعش در معادلات نامتقارن و ژئوپلتیک سوریه وعراق عملا بصورت محدود با تاکتیک بازی منطقه ای منهای ناتو و سپس با نقش دو فاکتو با ائتلاف کم شدت غرب اقدام کرد. کماکان برای تعریف خود شرط قایل است و نگرانی خاص خود را در پیامدهای وضعیت جدید در منطقه دارد.
اردوغان هنوز به بلوغ کافی برای انتخاب یک نقشه راه نرسیده و تلاش میکند تا با موضعگیری و سیاست تاکتیکی دو گانه با صورت مسئله برخورد کند. شدت رفتار امنیتی هنوز غالب بر رفتار سیاسی و حتی نظامی است و این مطلوب برخی از مسئولین عالیرتبه در ترکیه نیست. اقای اردوغان اشراف کافی نسبت به میزان شکنندگی نظری در داخل ترکیه دارد.
مواضع ترکیه در طی ماه های اخیر در موضوع داعش ، کوبانی ، نحوه تعامل با شرایط سوریه ، انگشت اخطار نشان دادن به غرب ، تاخیر عمدی و پنهان در واکنش های تاکتیکی ، پرشدت نشان دادن مصنوعی از مواضع رسمی و .... بنظر جنابعالی این رفتار ترکیه شامل یک سیاست پراکنده یا منسجم است؟
متاسفانه ترکیه نشان داده است که قادر به اشتباه متوالی است و در تاریخ معاصر ترکیه این موضوع مشهود است. هزینه این اشتباه در گذشته در بحث ارمنی و بحث قبرس کم وبیش مشاهده شده است. البته توان نرم افزاری هر کشوری در تشخیص منافع و ترکیب ان در متغیر های متعدد و متنوع در ابعاد داخلی و ترکیب ان با فرصت های پیرامونی ویا دفع تهدیدات متفاوت است.
ترکیه با "ماتریس داوود" بنظر می رسد تاکنون نتوانسته است شرایط را کاملا چند بعدی تحلیل نماید. امروز رژیم تل آیو گاز منطقه را از آن خود می داند و در حال جابجایی بحران های سرزمینی و دور کردن تنش ها از مرزهای نزدیک به خود است و موضوع ایجاد تنش در مرزهای ترکیه در اصل یک تعهد روشن برخی جریان های قدرت در غرب نسبت به این رژیم است. تعهد غرب به این رژیم فقط در امنیت نظامی خلاصه نمیشود بلکه در امنیت انرژی نیز نهفته است.
در هر کدام از محورهای که در سوال مطرح شد موضوع خاص خود را دنبال میکند. چنانچه اشاره کردم آنکارا از بیماری عدم انسجام رنج میبرد و این عدم تشخیص صحیح از نقش بازگیران باعث شده است تا ترکیه شتاب زده موضعگیری نماید. البته ظرفیت موجود در ترکیه کم نیست و آنها هنوز قادر به اصلاح هستند این بستگی دارد تا از انتظارات عقلانی پیروی کنند.
بصورت مشخص راه حل مناسبی برای افزایش درک منطقه ای برای مهار بحرانهای خاورمیانه مشاهده میشود ؟
ایران از همکاری مناسب ومتناسب با ترکیه، مصر و حتی عربستان برعلیه افراطی گری استقبال می کند. غرب از افراطی گری نگرانی خاص ومنافع خاص خود را دارد و جنس این منافع ونگرانی ها با نگرانی و آینده همکاری کشورهای منطقه در یک سو قرار ندارد. آنها بر اساس فهرست خود عمل می کنند و به فهرست منطقه ای کمترین توجه را نشان می دهند . در نهایت و غایت کشورهای منطقه را چرخ پنجم هم بحساب نمی آورند. این هم یکی دیگر از اشتباهات و خطای مشهود برخی کشورها در غرب است.
هر بحران منطقه ای نیازمند راه حل منطقه است و دخالت فرامنطقه ای جز تشدید بحران نتیجه قابل قبولی را بوجود نمی آورد. تهدید داعش در درجه اول متوجه منطقه و سپس جهانی است. در حالیکه رفتار غرب در درجه اول تحمیل برنامه های خود به منطقه وسپس توجه به ارزیابی کشورهای منطقه است. این موضوع را بایستی ترکیه که همسایه هر سه کشور ایران ، عراق و سوریه است بهتر از دیگران متوجه شود.
بعنوان فوریترین و با اولویت ترین سیاست برای تغییر شرایط در مناسبات ایران و ترکیه چه پیشنهادی دارید ؟