تغییر ترکیب سنای امریکا به نفع جمهوری خواهان در انتخابات میان دوره ای روز سه شنبه اتفاق غیر منتظره ای نبود. پیش تر روشن بود که هم به دلیل وضعیت نه چندان مناسب داخلی در امریکا و هم به این دلیل که افکار عمومی این کشور اوباما را رییس جمهور چندان موفقی نمی داند، شانس حزبی که اپوزیسیون دولت است، برای برنده شدن در انتخابات سنا بیشتر خواهد بود.
در واقع اوباما، پیش از هر جای دیگر افکار عمومی داخل امریکا را باخته است. اوباما روز اول اعلام کرد با هدف صرف بیشتر منابع در داخل امریکا، از مداخله های خارجی این کشور خواهد کاست اما اکنون مردم امریکا می بینند دولتشان بیش از هر زمان دیگری درگیر بحران هایی خارج از مرزهای خود است بی آنکه هیچ راهبرد مشخصی برای فیصله دادن به آنها داشته باشد.
دولت اوباما در حال معروف شدن به عنوان دولتی است که دیر تصمیم می گیرد، به اندازه کافی قاطع نیست و نمی تواند در زمان مناسب راهبردهای مناسبی برای مواجهه با بحران هایی که با آنها روبروست تدوین و اجرا کند.
اخیرا حتی اخباری منتشر شده است مبنی بر اینکه سوزان رایس مشاور امنیت ملی امریکا مامور شده با جمعی از نخبگان مشورت کند تا ببیند یا اصلاحاتی در راستای کارآمدتر شدن تیم امنیت ملی اوباما –که مقصر همه این مشکلات تلقی می شود- لازم است یا نه؟
اما تا آنجا که به موضوع ایران مربوط می شود، این سخن را که روی کار آمدن جمهور خواهان در امریکا وضع را برای ایران بدتر خواهد کرد چندان جدی نباید گرفت.
تجربه 7 سال گذشته نشان می دهد یک سیاست دو حزبی درباره ایران در امریکا وجود دارد که از اواخر دولت بوش درباره آن جمع بندی شده، در دولت اوباما هم همان سیاست پیگیری شده و کنگره هم تا امروز به رغم تفاوت نظرهایی که وجود داشته هرگز از اصول این سیاست تخطی نکرده است.
اساس این سیاست این است که مقدمه براندازی نظام سیاسی در ایران، تغییر محاسبات این کشور در حوزه های مختلف است و این تغییر محاسبات جز از طریق فشار اجتماعی رخ نخواهد داد.
بر خلاف آنچه تصور می شود جمهوری خواهان در مقابل ایران رادیکال تر از دموکرات ها نیستند، بلکه گاهی تندروانه تر سخن می گویند یا تلاش می کنند اهداف مشترک با دموکرات ها به روش های سریع تری محقق کنند. همچنین ممکن است جمهوری خواهان علاقه کمتری به استفاده از ابزارها و روش های دستجمعی برای پیش برد اهدافشان داشته باشند ولی این بدان معنا نیست که راهبردهای آنها در مقابل ایران اساسا متفاوت از جمهور خواهان است.
مشخصا درباره مذاکرات هسته ای ایران، از آنجا که دولت امریکا در تلاش برای دست یابی به توافقی است که نیاز به تایید فوری کنگره نداشته باشد، روی کار آمدن جمهوری خواهان در سنا نمی تواند وضعیت را به طور اساسی دگرگون کند. اوباما تصمیم به توافق با ایران گرفته و آماده است که در این باره روبروی کنگره بایستد. نشانه ای هم از اینکه کنگره واقعا بخواهد در دقیقه 90 ریسک منتفی کردن یک توافق را به جان بخرد وجود ندارد و معقول تر این است که فرض کنیم کنگره و اسراییل بیشتر به دنبال امتیازگیری از ایران و واگذاری امتیازهای هرچه کمتر بویژه در حوزه تحریم ها هستند؛ نه اینکه از اساس در پی منتقی کردن توافق باشند چرا که آنها هم برای وضعیتی که مذاکرات به طور کامل شکست خورده باشد سناریویی ندارند.
برخلاف آنچه عموما تصور می شود پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات سنا ممکن است حتی روند توافق هسته ای را سریع تر هم بکند. نتیجه این انتخابات به اوباما و حزب دموکرات نشان داد که اگر روند به شکل فعلی طی شود شانس چندانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده امریکا هم نخواهند داشت. آنها می دانند برای افزایش شانس خود چاره ای جز به دست آوردن یک پیروزی بزرگ در سیات خارجی ندارند و همانطور که بن رودز معاون مشاور امنیت ملی امریکا گفته است نگاه اوباما این است که توافق هسته ای با ایران می تواند همان برگی باشد که معادله انتخابات آینده در امریکا را تغییر خواهد داد.
مجلس سنای جدید زودتر از ماه ژانویه تشکیل نخواهد شد. بر این اساس، مقطع اکنون تا ژانویه، محتمل ترین زمان برای توافق هسته ای است.