گروه اقتصادی مشرق- رئیسکل بانک مرکزی در سخنان مشروحی در جمع مدیران عامل بانکها به ارائه دستاوردهای دولت و بانکمرکزی در ثبات و رشد اقتصادی پرداخته است. بخشی از سخنان ولیالله سیف به بازار سرمایه اختصاص دارد که او از ثبات مطلوب بورس سخن گفته است.
رئیسکل بانک مرکزی ضمن تاکید بر ایجاد ثبات در بازار ارز و بورس در طول فعالیت دولت یازدهم، گفته است: «عوامل بنیادی در اقتصاد از تعادل و استحکام لازم برخوردار است و نوسانات گذشته دیگر در آن نمیتواند اتفاق بیفتد. اقتصاد، خوشبختانه ثبات لازم را دارد و مقدمات بحث اقتصاد مقاومتی در حال نهادینه شدن است.»
ولیالله سیف با بیان اینکه در بازار بورس در برههای از زمان نوساناتی شکل گرفت، اضافه کرده است: «البته نوسانات در بورس همیشه وجود دارد لیکن در اقتصاد باثبات، در کل شاخص اثر آن کم است، البته با برنامهریزیهای انجام شده این تعادل و ثبات در بازار بورس بروز جدی خواهد داشت.»
اظهارنظر آقای سیف درباره وجود ثبات در بازار سرمایه در حالی است که اتفاقا بورس از جمله بازارهایی است که طی یک سال اخیر به شدت دچار نوسانات شدید و در مجموع روند نزولی بوده است.
آمارها نشان میدهد طی یک سال اخیر و دقیقا چند هفته پس از امضای توافق ژنو، سقوط بورس آغاز شده و شوکهای موقتی که دولت به بازار وارد کرده نیز نتوانسته مسیر نزولی بازار سرمایه را متوقف کند.
طی یک سال گذشته شاخص بورس نزدیک به 20 هزار واحد سقوط کرده، ارزش بازار سرمایه بیش از 30 هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرده، گردش معاملات 50 تا 60 درصد کمتر شده و به طور خلاصه تمام چراغها در بورس، ماههای متوالی است که قرمز است.
با توجه به حقایق بازار سرمایه، اگر بخواهیم نگاه منصفانهای به این بازار داشته باشیم باید گفت ثباتی که آقای سیف مطرح کرده احتمالا «ثبات در روند نزولی بورس» است. طی یک سال گذشته بسیاری از سهامداران بورس، زیانهای هنگفتی کردهاند و اتفاقا سایر مسئولان دولتی نیز خطر خروج سرمایهها از بورس را احساس کرده و نسبت به آن هشدار دادهاند. برای مثال میتوان به سخنان اسحاق جهانگیری اشاره کرد که چند روز پیش گفت: «نوسانات زیاد باعث شده بورس نتواند به مسئولیت خود عمل کند.»
بنابراین رئیسکل بانک مرکزی دولت یازدهم بهتر است واقعیت مشکلات اقتصادی کشور را پذیرفته تا به سرنوشت آقای محمود بهمنی مبتلا نشود، که به علت شفاف نبودن و عدم اطلاع رسانی دقیق وضعیت اقتصادی کشور، کار را به جایی رسانده بود که در اواخر دولت دهم، فعالان اقتصادی عکس سخنان او را مبنای برنامهریزیهای خویش قرار میدادند.
پنهان ساختن مشکلات اقتصادی کشور یکی از عوارضی است که از دیرباز گریبانگیر برخی از مقامات و مسئولان در دولتهای مختلف بوده است.
این دسته از مسئولان از ترس این که مبادا اذعان آنان به وجود مشکلات و نارساییها، بهانه به دست منتقدان دولت بدهد، تلاش دارند وضعیت تمامی حوزههای زیرمجموعه دولت را گل و بلبل جلوه دهند. این در حالی است که تجربه چند دولت اخیر نشان میدهد اتفاقا این نوع برخورد پنهانسازی حقایق تلخ، در سطح عامه مردم بیشترین ضربه را به دولتها زده است.
ولیالله سیف با بیان اینکه در بازار بورس در برههای از زمان نوساناتی شکل گرفت، اضافه کرده است: «البته نوسانات در بورس همیشه وجود دارد لیکن در اقتصاد باثبات، در کل شاخص اثر آن کم است، البته با برنامهریزیهای انجام شده این تعادل و ثبات در بازار بورس بروز جدی خواهد داشت.»
اظهارنظر آقای سیف درباره وجود ثبات در بازار سرمایه در حالی است که اتفاقا بورس از جمله بازارهایی است که طی یک سال اخیر به شدت دچار نوسانات شدید و در مجموع روند نزولی بوده است.
آمارها نشان میدهد طی یک سال اخیر و دقیقا چند هفته پس از امضای توافق ژنو، سقوط بورس آغاز شده و شوکهای موقتی که دولت به بازار وارد کرده نیز نتوانسته مسیر نزولی بازار سرمایه را متوقف کند.
طی یک سال گذشته شاخص بورس نزدیک به 20 هزار واحد سقوط کرده، ارزش بازار سرمایه بیش از 30 هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرده، گردش معاملات 50 تا 60 درصد کمتر شده و به طور خلاصه تمام چراغها در بورس، ماههای متوالی است که قرمز است.
با توجه به حقایق بازار سرمایه، اگر بخواهیم نگاه منصفانهای به این بازار داشته باشیم باید گفت ثباتی که آقای سیف مطرح کرده احتمالا «ثبات در روند نزولی بورس» است. طی یک سال گذشته بسیاری از سهامداران بورس، زیانهای هنگفتی کردهاند و اتفاقا سایر مسئولان دولتی نیز خطر خروج سرمایهها از بورس را احساس کرده و نسبت به آن هشدار دادهاند. برای مثال میتوان به سخنان اسحاق جهانگیری اشاره کرد که چند روز پیش گفت: «نوسانات زیاد باعث شده بورس نتواند به مسئولیت خود عمل کند.»
بنابراین رئیسکل بانک مرکزی دولت یازدهم بهتر است واقعیت مشکلات اقتصادی کشور را پذیرفته تا به سرنوشت آقای محمود بهمنی مبتلا نشود، که به علت شفاف نبودن و عدم اطلاع رسانی دقیق وضعیت اقتصادی کشور، کار را به جایی رسانده بود که در اواخر دولت دهم، فعالان اقتصادی عکس سخنان او را مبنای برنامهریزیهای خویش قرار میدادند.
پنهان ساختن مشکلات اقتصادی کشور یکی از عوارضی است که از دیرباز گریبانگیر برخی از مقامات و مسئولان در دولتهای مختلف بوده است.
این دسته از مسئولان از ترس این که مبادا اذعان آنان به وجود مشکلات و نارساییها، بهانه به دست منتقدان دولت بدهد، تلاش دارند وضعیت تمامی حوزههای زیرمجموعه دولت را گل و بلبل جلوه دهند. این در حالی است که تجربه چند دولت اخیر نشان میدهد اتفاقا این نوع برخورد پنهانسازی حقایق تلخ، در سطح عامه مردم بیشترین ضربه را به دولتها زده است.