کاهش شدید قیمت نفت در ماه‌های اخیر و کسری بودجه ناشی از آن، مشکلاتی را در اجرای بودجه امسال برای دولت به وجود آورده و تنظیم بودجه سال آینده را هم برای مجلس و دولت، پیچیده‌تر کرده است.

گروه اقتصادی مشرق-کاهش شدید قیمت نفت در ماه‌های اخیر و کسری بودجه ناشی از آن، مشکلاتی را در اجرای بودجه امسال برای دولت به وجود آورده و تنظیم بودجه سال آینده را هم برای مجلس و دولت، پیچیده‌تر کرده است.

آشکار است که دشمنان منطقه‌ای و جهانی انقلاب اسلامی ایران -که طراح توطئه کاهش اخیر قیمت نفت هستند- با توجه به اتکای بالای بودجه کشورمان به درآمدهای نفتی، با حربه کاهش قیمت نفت می‌خواهند فشارها بر ایران را افزایش داده و احتمالا، امتیازاتی از ایران کسب کنند.

بدیهی است اگر وابستگی درآمدهای بودجه‌ای کشورمان به صادرات نفت به سطح حداقلی کاهش یافته بود، این روزها دشمنان انقلاب با توطئه در بازار جهانی نفت به دنبال کسب امتیاز از ایران نبودند.

در حالی که دولت یازدهم با هدف سازگاری با کاهش قیمت نفت، لایحه بودجه سال آینده را با کاهش محسوس اتکا به درآمدهای نفتی تدوین کرده، هنوز هم این وابستگی آنچنان بالا هست که کاهش قیمت جهانی نفت،مشکلاتی برای اداره کشور بوجود آورد.

طبیعی است به حداقل رساندن وابستگی بودجه به نفت، هدفی نیست که در کوتاه‌مدت بتوان محقق کرد و از دولت یازدهم انتظار نمی‌رود این هدف را در لایحه بودجه 1394 برآورده سازد. با این حال، نگاهی به وقایع دو دهه اخیر نشان می‌دهد دولت‌های متوالی از ضرورت چنین هدفی آگاه بوده‌اند، اما همت جهادی در این راه به خرج نداده‌اند.

اگر 20 سال پیش که رهبر معظم انقلاب اسلامی قطع وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی را به عنوان یک هدف بلندمدت و راهبردی کشور مطرح کردند، دولت وقت و دولت‌های بعدی تا دولت فعلی برای اجرای آن کمر همت می‌بستند، مطمئنا امروز اقتصاد بدون نفت در ایران، حاکم بود و دشمنان انقلاب، اهداف ناکام خود در هماوردهای سیاسی را با دستکاری در قیمت نفت پیگیری نمی‌کردند.

اتفاقا 20 سال پیش که رهبر معظم انقلاب، بحث ضرورت حرکت به سمت اقتصاد بدون نفت را مطرح کردند، یکی از دلایل این هدف را هم‌دستی خائنانه برخی کشورهای تولیدکننده نفت با کشورهای غربیِ مصرف‌کننده نفت، خواندند؛ یعنی درست همان وضعیتی که این روزها کشورهای عربی خلیج فارس با هم‌دستی آمریکا بر سر قیمت نفت آورده‌اند تا شکست‌های سیاسی خود در منطقه را با فشار قیمت نفت -ولو ناچیز- ‌جبران کنند.

دولت وقت

تاریخ

توصیه رهبری

دولت رفسنجانی

28 دی 1375

من یک‌وقت عرض می‌کردم که اگر یک روز نفت منطقه خاورمیانه تمام شود- که ممکن هم هست چنان روزی پیش آید- دولت‌ها باید به فکر باشند. اینکه ما این قدر روی اقتصاد بدون نفت تکیه می‌کنیم و اصرار داریم که هرچه ممکن است، درآمد کشور را از نفت به درآمدهای دیگر ببریم، به همین خاطر است... آن روزی که آن‌ها نفت داشته باشند و کشوری مثل ما العیاذُ باللّه نفت نداشته باشد و بخواهد از آن‌ها نفت بخرد- که امیدوارم چنین روزی پیش نیاید- آن‌ها بابت هر شیشه نفتی که به ما بدهند، ده برابر قیمت یک بشکه نفت از ما پول خواهند گرفت! آن‌ها به ما نفت می‌دهند؟ کسانی که جلوِ چشمشان، ملت‌ها از گرسنگی می‌میرند، ولی گندمشان را در دریا می‌ریزند و به ملت‌های گرسنه نمی‌دهند، برای اینکه قیمت گندم پایین نیاید، به کسی نفت خواهند داد؟!

4 فروردین 1375

من یک نگرانی مختصری دارم- که مربوط به امروز هم نیست؛ سال‌هاست که این نگرانی را دارم- و آن این است که باید اقتصاد ملت ایران از نفت جدا شود. این مسئله را اخیراً به دولت خدمتگزار ابلاغ کرده‌ایم که برایش برنامه‌ریزی کند و در حال برنامه‌ریزی است و کارهایی هم انجام داده است. ما باید کاری کنیم که ملت و دولت ایران، وابسته به نفت خود نباشند. چون متأسفانه، امروز در دنیا نفت به سیاست‌های بین‌المللی، کمپانی‌ها و غارتگران بزرگ و جهان‌خواران و مستکبران وابسته است. در حقیقت، نفت در مشت آن‌هاست. هرگاه بخواهند، قیمتش را پایین می‌آورند، تولید را کم یا زیاد دور می‌کنند، یکی را از دور خارج یا وارد دورْ می‌کنند! نفت مال ماست؛ اما سیاستش در دست دیگران است! چنین سرمایه‌ای مایه دردسر است. البته دولت ما امروز حدّ اکثر استفاده را از نفت می‌کند و باید هم بکند؛ اما باید کاری کند که بتواند روزی به دنیا اعلام نماید که از امروز تا شش ماه دیگر تا یک سال یا چهل روز دیگر، می‌خواهیم درِ چاه‌های نفت را ببندم. می‌خواهم یک قطره نفت صادر نکنم. دولت باید بتواند تصمیم بگیرد. باید به نفت احتیاج نداشته باشد.... ممکن است این طرح در مدت یک سال، دو سال، سه سال یا پنج سال نتیجه بدهد. اگر به فضل پروردگار، چنین شود، بسیاری از مشکلات این کشور کاهش پیدا خواهد کرد.

13 اردیبهشت 1373

آرزوی واقعی من- که البته ممکن است به این زودی‌ها قابل تحقّق نباشد- این است که ما درِ چاه‌های نفت را ببندیم و اقتصاد خود را بر اساس کالاها و محصولات غیرنفتی بنیاد نهیم؛ یعنی فرض کنیم این کشور، کالایی به نام نفت ندارد.

1 فروردین 1373

ن یک وقت خطاب به بعضی از سیاسیونی که در کشورهای دیگر تولیدکننده فعّال نفت هستند، نکته و سؤالی مطرح کردم و گفتم: «ما امروز نفت داریم. کشورهای حاشیه خلیج فارس، بعضی کشورهای آفریقایی و بعضی کشورهای آسیایی هم نفت تولید می‌کنند. این نفتِ گران‌قیمت را به قیمت‌های ارزان و به بشکه‌ای چندین برابر کمتر از قیمت حقیقی آن، از این‌ها می‌خرند. این کشورها هم چون به پولِ فروشِ نفت احتیاج دارند، بالاجبار آن را با قیمت پایین می‌فروشند. آنگاه مستکبرین می‌روند و از این نفت، حداکثر استفاده را می‌کنند.» سؤالی که مطرح کردم این بود. گفتم: «حالا فرض کنید به جای کشورهای عربستان، ایران، اندونزی، امارات، کویت و غیره و غیره، نفت در اختیار امریکا و انگلیس و ایتالیا و بعضی کشورهای دیگر اروپایی بود و ما می‌خواستیم از آن‌ها نفت بخریم. شما را به خدا، حاضر بودند حتی یک قطره نفت به ما بدهند؟! اگر شما می‌خواستید یک بشکه نفت از آن‌ها بگیرید، صد گونه شرط و شروط می‌گذاشتند و بعد هم به هر قیمتی که دلشان می‌خواست، آن را به شما می‌دادند! امروز همان نفت، یعنی همان مایع ذی‌قیمت را، با استفاده از خیانت بعضی از دولت‌های تولیدکننده نفت که دستشان در دست آن‌هاست، به کمترین قیمت ممکن می‌خرند و در واقع غارت می‌کنند و می‌برند و از آن، همه اساس مدنیّت صنعتی کنونی را بر پا می‌دارند. روشنایی‌شان از نفت ماست؛ گرمایشان از نفت ماست؛ حرکتشان از نفت ماست؛ کارخانه و مصنوعاتشان هم از نفت ماست!»

20 تیر 1370

این خلع سلاح، به هر شکلی که مطرح بشود، قابل قبول ملتها نیست. اگر بگویند که همه‌ی کشورهای نفت‌خیز منطقه‌ی خاورمیانه سلاح نداشته باشند، معنایش آن است که این نقطه‌ی ثروتمند، در مقابل قدرتمندان بکلی تهیدست و مخلوع‌السلاح بشود؛ روی اوپک اثر بگذارند، نفت را بالا ببرند و پایین بیاورند و در وقتی که اراده میکنند، کسی جرأت نکند که یک قطره نفت را از آنها منع بکند. اصلاً این چیزی است که اگر بخواهند آن را عمل بکنند، هر واسطه و عاملی را بیاورند، بین او و ملتها فاصله انداخته‌اند و از طرف ملتها قبول نخواهد شد. این سیاست، سیاست موفقی نخواهد بود. از طرف دیگر، اگر بخواهند همین را که حقیقت امر و نهایت کار است - یعنی محاصره و فشار بر جمهوری اسلامی - عمل کنند، باز هم قادر نخواهند بود.

24 خرداد 1368 (یک ماه قبل از تشکیل دولت رفسنجانی)

من برخلاف بعضی از تحلیل‌ها، احتمال می‌دهم که دشمن برای این‌که مردم را از ادامه‌ی این راه و این حضور مأیوس و پشیمان کند، حتی مشکلات جدید اقتصادی را بر ما تحمیل نماید. هیچ بعید نیست مشکلاتی را برای فروش نفت، تهیه‌ی مواد اولیه و کالاهای ضروری به وجود آورد، تا فشار را بر مردم زیاد کند. دولت و مجلس و مسئولان باید دست به دست هم دهند و بهترین راه‌ها و موفق‌ترین شیوه‌ها را جستجو کنند، تا مشکلات اقتصادی مردم کم شود







دولت وقت

تاریخ سخنان

توصیه رهبری

دولت احمدی‌نژاد

1 فروردین 1392

اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولت‌های ما در برنامه‌های اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاه‌های نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان «تکنوکرات» لبخند انکار زدند که مگر می‌شود؟! بله می‌شود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامه‌ریزی کرد. وقتی برنامه اقتصادی یک کشور به یک نقطه خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطه خاص تمرکز پیدا می‌کنند.

3 مرداد 1391

کاهش وابستگی به نفت یکی دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتی است. این وابستگی، میراث شوم صدساله ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیت‌های اقتصادیِ درآمدزای دیگری جایگزین کنیم، بزرگ‌ترین حرکت مهم را در زمینه اقتصاد انجام داده‌ایم. امروز صنایع دانش‌بنیان از جمله کارهایی است که می‌تواند این خلأ را تا میزان زیادی پر کند. ظرفیت‌های گوناگونی در کشور وجود دارد که می‌تواند این خلأ را پر کند. همت را بر این بگماریم؛ برویم به سمت این که هرچه ممکن است، وابستگی خودمان را کم کنیم.

26 مرداد 1390

ما باید به اینجا برسیم و بتوانیم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بی‌نیاز کنیم. یکی از بزرگ‌ترین بلیات اقتصاد ما و نه فقط اقتصاد ما، بلکه بلیات عمومی کشور، وابستگی ما به درآمد نفت است. من چند سال قبل از این گفتم - البته آن وقت مسئولین دولتی از این حرف هیچ استقبال نکردند - ما باید به جایی برسیم که اگر یک روزی به خاطر قضایای سیاسی، اقتضائات سیاسی، یا اقتضائات اقتصادی در دنیا، اراده کردیم که صادرات خودمان را مثلاً برای مدت پانزده روز یا یک ماه متوقف کنیم، بتوانیم. شما ببینید این کار چه قدرت عظیمی را برای یک کشور تولیدکننده نفت به وجود می‌آورد که یک وقت اگر اراده کرد، بگوید آقا من از امروز تا بیست روز نفت صادر نمی‌کنم. ببینید چه حادثه‌ای در دنیا به وجود می‌آید. امروز ما نمی‌توانیم این کار را بکنیم، چون به این درآمد احتیاج داریم. اگر یک روزی اقتصاد کشور از درآمد نفت و صادرات نفت بریده شود، این توان را ملت ایران و نظام اسلامی در ایران به دست خواهد آورد؛ که تأثیرگذاری‌اش در دنیا فوق‌العاده است. ما باید به اینجا برسیم. خب، این حمایت می‌خواهد؛ باید از صادرات حمایت بشود.

1 فروردین 1390

بودجه کشور ما متأسفانه از ده‌ها سال پیش به این طرف، وابسته به نفت است. این روش را همه اقتصاددان‌های دلسوز رد می‌کنند؛ این روش در کشور ما عادت شده است. نفت را استخراج کنند، بفروشند، از پول آن کشور را اداره کنند؛ این شیوه غلطی است. من سال‌ها پیش این را گفتم که یکی از آرزوهای من این است که یک روزی ما بتوانیم کشور را جوری اداره کنیم که حتّی اگر لازم بود، یک قطره نفت هم صادر نکنیم و کشور اداره شود. این چیزی است که تا امروز پیش نیامده است. البته کار آسانی هم نیست، کار بسیار مشکلی است.

15 آذر 1388

غربی‌ها امروز که نفت مال ماست، از زمین ما نفت استخراج می‌شود و به آن‌ها داده می‌شود، دارند برای همین نفت به ما زور میگویند! - امروز این نفتی که از چاه‌های این منطقه بیرون می‌آید، سودش برای دولت‌های غربی از سودش برای کشورهای نفت‌خیز بیشتر است! - امروزی که نفت مال ماست، در اختیار ماست، دست ماست، زورگویی می‌کنند، فردا که ما بخواهیم انرژی هسته‌ای را از خود آن‌ها بگیریم، شما ببینید چه بر سر ملت‌ها می‌آید. نظام جمهوری اسلامی فکرِ آن روز را می‌کند.

21 دی 1387

تغییر نگاه به نفت و گاز و درآمدهای حاصل از آن، از منبع تأمین بودجه عمومی به «منابع و سرمایه‌های زاینده اقتصادی» و ایجاد صندوق توسعه ملی با تصویب اساسنامه آن در مجلس شورای اسلامی در سال اول برنامه پنجم و برنامه‌ریزی برای استفاده از مزیت نسبی نفت و گاز در زنجیره صنعتی و خدماتی و پایین‌دستی وابسته بدان.... قطع وابستگی هزینه‌های جاری دولت به درآمدهای نفت و گاز تا پایان برنامه. (ابلاغ سیاست‌های کلی برنامه پنجم توسعه)

5 شهریور 1387

آن روزی که ما بتوانیم درآمد کشور را از راه دانشمان به دست بیاوریم و درِ چاه‌های نفت را پلمب کنیم، آن روز برای ما روز خوبی است. امروز ما داریم از ذخایرمان می‌خوریم. بیشتر بودجه کشور از نفت است. نفت ذخیره ماست. گنجینه‌مان را داریم تخلیه می‌کنیم؛ از روی ناچاری. باید روزی برسد که این ملت بتواند از دانش خود ثروت تولید کند. آن وقت خودِ آن ثروت به پیشرفت دانش کمک خواهد کرد.

8 آذر 1386

ما امروز داریم فکر روزی را می‌کنیم که کشور ما نفت نداشته باشد؛ انرژی، انرژیِ بدون نفت. کشوری که نفت ندارد، شاید در منابع دنیا هم نفت باقی نماند. دنیا دارد فکر انرژی آن روز را می‌کند. ما هم با این دردسر‌هایی که ملاحظه می‌کنید، ایستاده‌ایم برای اینکه آن آینده را، امروز تأمین کنیم. اگر نکنیم، آن روزی که نفت تمام می‌شود، ما نیستیم، اما اثر سوء این عمل ما آن روز خواهد بود. ما مسئول خواهیم بود.

28 بهمن 1385

اگر همین نفت - فعلاً انرژی کنونی ما نفت و گاز است - که در اختیار کشور ما و کشورهای این منطقه خلیج فارس هست، در دست دیگران بود و بنا بود آن‌ها به ما بدهند، من بارها گفته‌ام که نه بشکه‌ای، هر بطری‌اش را گران‌تر از قیمتی که ما امروز به آن‌ها یک بشکه را می‌فروشیم، به ما می‌فروختند؛ با هزار تحمیل. آن‌ها می‌خواهند فردا که نفتی وجود نداشت در دنیا - نفت که تا ابد نمی‌ماند، تمام می‌شود - اختیار انرژی در دست آن‌ها باشد. ملت‌هایی که می‌توانند خودشان تولیدِ انرژی کنند، نکنند؛ این را می‌خواهند، دنبال این‌اند.

29 خرداد 1385

ما این درآمد را که از طریق نفت به دست می‌آوریم، صرف مسائل روزمره زندگی می‌کنیم؛ این، معنی ندارد؛ بایست این‌ها با محاسبه صحیح انجام بگیرد. ما این نفت را ضایع می‌کنیم؛ البته این، کارِ امروز و دیروز نیست؛ ده‌ها سال است که بنای اقتصاد و پیشرفت کشور روی این روش گذاشته شده است و یک شبه هم نمی‌شود آن را عوض کرد. من ده، دوازده سال پیش به مسئولان آن روز گفتم آن روزی انسان در قضیه نفت احساس رضایت می‌کند که کشور قادر باشد با اختیار خودش اعلام کند که من مصلحت می‌دانم امروز تولیدم را فلان قدر کم کنم؛ امروز سر فلان تعداد چاه کشور را طبق مصلحت کشور می‌خواهم ببندم؛ امروز می‌خواهم صادرات نفتم را این قدر کم کنم و نفت را در کارهای غیر سوخت مصرف کنم - سوخت، بدترین استفاده از نفت است و دنیا الی‌ماشاءاللَّه استفاده‌های بهتر از سوخت نفت را کشف می‌کند و پیش می‌رود - آن روز ما می‌توانیم خوشحال باشیم و به نفت خشنود باشیم.

1 فروردین 1385

نفت یک منبع تمام شدنی و تجدیدناپذیر است. نفت تا ابد که باقی نمی‌ماند؛ اگر این‌طور که امروز مصرف می‌شود، مصرف شود تا بیست سال، بیست‌وپنج سال دیگر نفت ملت ایران تمام خواهد شد. دنیا به جای نفت به سراغ انرژی‌های جایگزین رفته است که از همه مهم‌تر و قابل اطمینان‌تر، انرژی هسته‌ای است... اگر این نفتی که امروز در اختیار ماست، در اختیار اروپا و امریکا بود، ما برای هر بشکه‌اش باید در مقابل آن‌ها سجده می‌کردیم تا یک بشکه نفت به ما بدهند؛ مگر می‌دادند؟!

28 مرداد 1384

ما می‌خواهیم منابع تجدیدناپذیرمان برای نسل‌های دیگر بماند. این‌طور نباشد که بیست سال دیگر، بیست‌وپنج سال دیگر، این کشور نفت نداشته باشد؛ مجبور باشیم نفت خود را از امریکا یا از عوامل امریکا بخریم. ما می‌خواهیم جایگزین نفت داشته باشیم و آن، انرژی هسته‌ای است

دولت وقت

تاریخ سخنان

توصیه رهبری

دولت روحانی

6 شهریور 1392

در زمینه اقتصاد هم این آن چیزی است که به ما کمک اساسی خواهد کرد؛ یعنی اگر ما توانستیم کار علمی را پیش ببریم و علم را اقتصادی کنیم - که حالا اشاره خواهم کرد - قطعاً در زمینه اقتصاد از فروش نفت و از خام‌فروشی‌هایی که داریم و مانند این‌ها، برای ما بسیار پر صرفه‌تر خواهد بود.

14 شهریور 1392

امروز شما ملاحظه کنید، وقتی روی نفتِ ما فشار می‌آورند، ما دچار مشکل می‌شویم، این ناشی از چیست؟ ناشی از این است که ما تکیه‌مان را به نفت از بعد از دوره جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما تکیه‌مان را به نفت کم می‌کردیم، فشار بر روی نفت این‌قدر برای ما سخت تمام نمی‌شد.

30 بهمن 1392

افزایش سالانه سهم صندوق توسعه ملی از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگی بودجه به نفت. (ابلاغ سیاست‌های کلی «اقتصاد مقاومتی»)

20 اسفند 1392

نکته هفتم [از مؤلفه‌های سیاست‌های مقاومتی]، کاهش وابستگی به نفت است؛ یکی از سخت‌ترین آسیب‌های اقتصادی ما همین وابستگی به نفت است. این نعمت بزرگ خدادادی برای کشور ما در طول ده‌ها سال مایه فروریختگی‌های اقتصادی و فروریختگی‌های سیاسی و اجتماعی شد؛ باید ما یک فکر اساسی بکنیم. ما نمی‌گوییم از نفت استفاده نشود، [بلکه] تکیه ما بر استفاده حداقلی از فروش نفت خام است؛ نفت را می‌توان به‌صورت فرآورده در اختیار گذاشت؛ که در این سیاست‌ها دیده شده. یک کار اساسی و مهمی که باید انجام بگیرد این است؛ این همت بلندی لازم دارد که ما در بند سیزده این سیاست‌ها به این پرداختیم و جداً باید این بند عملیاتی بشود.

30 مهر 1393

وقتی قرار شد که ما این ثروت ذخیره تاریخی خودمان را از زیرِ زمین بکشیم بیرون، مدام خام‌فروشی کنیم، به حالت «بچّه‌پول‌داری ملّی» - این‌جوری بگوییم؛ مثل بچّه‌پول‌دارها که قدر پول را نمی‌دانند، هرجور دستشان بیاید خرج می‌کنند - کشور را بخواهیم اداره کنیم، آنجا نه نخبه شناسایی می‌شود، نه به نخبه احساس احتیاج می‌شود، نه نخبه می‌تواند نقش ایفا کند. نتیجه هم همین می‌شود که سرنوشت کشور می‌افتد دست آن کسانی که سیاست‌گذاران کلانِ دنیای نفت و منابع زیرزمینی‌اند. امروز این‌جور است: سیاست آن‌ها این است که یک روز قیمت نفت تنزّل پیدا کند؛ ناگهان شما می‌بینید ۲۰ دلار قیمت نفت تنزّل پیدا کرد؛ تا دیروز مثلاً ۱۰۵ دلار میفروختند، حالا باید ۸۵ دلار بفروشند؛ این‌ها سیاست‌های جهانی است. کشوری که اقتصاد خودش را بسپرد دست سیاست‌گذاران و طرّاحان و برنامه‌ریزانِ خارج از محدوده مصالح او، حال آینده آن کشور معلوم است.