گروه جنگ نرم مشرق- تحلیلها و نظرات پیرامون ایران و مسائل مرتبط با آن بطور مستمر در اندیشکدههای خارجی - اعم از غربی و منطقهای - منعکس میشود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده درباره ایران میتواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این اتاقها فکر در داخل و نحوه انعکاس و جهتدهی آن به فضای افکار عمومی و متخصصان در کشورهای خود و جهان ارائه دهد. واضح اینکه، رصد خط فکری خارج از کشور و خنثی کردن و پدآفند رسانهای به جریانسازیهای احتمالی بر روی موضوعات خاص، از جمله ضرورتها در فضای رسانهای کشور است؛ گرچه مروری بر این افکار برای عموم مخاطبان نیز خالی از لطف و فایده نیست.
***
ماجرای برنامه هسته ای ایران: وقفه یا بن بست؟
مرکز مسکو اندیشکده کارنگی (Carnegie Moscow Center) در گزارشی روند تحولات پرونده هسته ای ایران را مورد ارزیابی قرار داده و به این نکته اشاره می کند که پس از خوش بینی ها درخصوص دستیابی به توافق جامع هسته ای، این مساله در نهایت محقق نشد. دیپلماتهای طرفین از فضای مثبت و رو به جلوی مذاکرات سخن می گفتند. اما حقیقت این است که امیدها بر باد رفت.
مسائل بسیاری به مثبت بودن نتیجه مذاکرات بستگی دارد. نخست، موفقیت این مذاکرات می تواند از شروع درگیری نظامی جدید در خلیج فارس جلوگیری بعمل آورد. بعلاوه، توفق هسته ای بین طرفین باعث خواهد شد تا خدشه ای به رژیم جهانی منع گسترش هسته ای وارد نشود.
گمانه زنی های بسیاری در خصوص علت تمدید مذاکرات مطرح شده است. بعنوان مثال می توان به بحثها درباره تعداد سانتریفیوژهای ایران، ظرفیت غنی سازی، نحوه رفع کامل تحریمها و حتی برنامه موشکی این کشور اشاره کرد. اما دلیل اصلی این بن بست دلایل متفاوتی دارد چرا که این بحثها از یک سال قبل مطرح بودند و با وجود آنها دیپلماتها با خوش بینی از آینده مذاکرات سخن می گفتند. پس تنها دلیل ایجاد بن بست در مذاکرات تغییر شرایط سیاسی جهان است و ربطی به مسائل فنی ندارد.
مقامات تهران در حال حاضر شرایط جهانی را متفاوت از آنچیزی می بینند که یکسال پیش وجود داشت. پس خواسته های خود را در مذاکرات بالا برده اند. اکنون، شکافی در جبهه غرب ایجاد شده است. امریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان در مقابل روسیه قرار گرفته اند. وضعیت فعلی را می توان اینگونه تعبیر کرد که با بروز بحران اوکراین، دوستان قبلی به دشمنان فعلی تبدیل شده اند و این بهترین اتفاق برای ایران بود چراکه غرب از آن پس مسکو و نه تهران را بعنوان خطر اصلی برای خود در نظر گرفت. بنابراین، غرب تلاش کرد تا با دستیابی به توافقاتی با تهران صادرات نفت و گاز این کشور را که پیش از این تحت تحریمهای شدید بود کمتر نموده و از این طریق هم جایگزینی برای منابع گازی و نفتی روسیه پیدا کند و هم با کاهش قیمتها به اقتصاد روسیه ضربه بزند. بعلاوه، حصول توافق بین ایران و امریکا باعث کاهش اتکاء سیاسی و اقتصادی تهران به مسکو و در نتیجه تضعیف کرملین خواهد شد. از طرفی دیگر، روسیه نیز در حال حاضر بشدت بدنبال افزایش سطح روابط با تهران است و بنظر نمی رسد که علاقه چندانی به کاهش تنشها بین ایران و غرب داشته باشد.
از نقش مثبت ایران در سوریه و عراق نیز می توان بعنوان عامل مهم دیگری در بحث چانه زنی های هسته ای یاد کرد. ایران و غرب در مساله مبارزه با تندورهای تکفیری از یک موضع واحد برخوردارند. تاکنون، واشنگتن علناً از همکاری نظامی با تهران سخنی به میان نیاورده است، اما به احتمال فراوان این رویداد در آینده رخ خواهد داد.
به توجه به جمیع موارد گفته شده، حصول توافق هسته ای در پایان مهلت مقرر شده دور از دسترس نیست و اگر این اتفاق رخ ندهد، به احتمال فراوان باید شاهد درگیری دیگری در خلیح فارس باشیم، هرچند که احتمال سومی هم وجود دارد و آن کاهش سطح تنشهای غرب و روسیه بر سر بحران اوکراین و در نتیجه نرم تر شدن موضع تهران و پایان موفقیت آمیز مذاکرات هسته ای است.
ایران افزایش توان دفاعی خود را سرعت میبخشد
به گزارش موسسه امریکن اینترپرایز (American Enterprise)، مقامات ارشد نظامی ایران از برگزاری رزمایش نظامی در این کشور بمدت هفت روز خبر دادند. در این رزمایش قرار است یکسری از جنگ افزارهای ارتش این کشور مورد آزمایش و بره برداری قرار گیرند. به گفته تحلیلگران غربی، این رزمایش با هدف نشان دادن توان نظامی ایران بدنبال تمدید مذاکرات صورت می پذیرد. از طرفی دیگر، می توان این رزمایش را بعنوان تمایل تهران برای نشان دادن توان نظامی خود برای مقابله با تهدیدات احتمالی امریکا و رژیم صهیونیستی ارزیابی کرد.
انحراف دنیا با دورغ بمب اتمی ایران
به گزارش پایگاه گلوبال ریسرچ (Global Research)، سالهاست که غرب به سرکردگی امریکا درحال بحران سازی برای ایران بوده و حال کاهش بدگمانی درباره ایران در این برهه از زمان که توافق هسته ای در دسترس است بسیار دشوار بنظر می رسد.
قبل از آنکه به بُعد تسلیحاتی برنامه هسته ای ایران بپردازم، باید اندکی درباره فقه اسلامی صحبت کنم. همانگونه که امام خمینی (ره) رهبر پیشین ایران و آیت الله خامنه ای رهبر فعلی این کشور بارها اشاره کرده اند ساخت بمب هسته ای بنابر اصول اسلامی شرعاً حرام است. با مرور تاریخ می توان مثالی برای این فتوا یافت. زمانیکه صدام حسین در جریان جنگ ایران و عراق اقدام به استفاده از سلاحهای کشتار جمعی کرد، تهران هیچگاه به استفاده از این نوع تسلیحات روی نیاورد. این در حالیست که امریکا و غرب هیچگاه در اصول اعتقادی خود ثابت قدم نبوده اند.
هرچند که مقامات غربی بارها در خصوص نکات مبهم برنامه هسته ای ایران صحبت کرده اند، اما به این نکته کمتر توجه شده است که این نکات مبهم تنها بخشی از تاکتیک تهران برای کشاندن غرب به پای میز مذاکرات و رفع تمامی تحریمهایی می باشد که از زمان ریاست جمهوری کارتر وضع شدند. حال که واشنگتن به آرامی روابطی با رهبران ایران برقرار کرده است، باید سیاستهای خود درباره این کشور را نیز تغییر داده تا در آینده شاهد حصول توافق هسته ای بوده و دروغ بمب اتمی ایران نیز به تاریخ بپیوندد.
سنگاندازی تندروهای جمهوریخواه در مسیر مذاکرات هستهای
مجله نشنال اینترست (National Interest) که وابسته به مرکز منافع ملی (center for National Interest) آمریکا است، نوشته است: جمهوری خواهان جنگ طلب در امریکا هیچ وقت بدنبال توافق هسته ای با ایران نبوده اند، بلکه هدف آنها تنها وادار کردن تهران به تسلیم شدن در برابر زیاده خوهی غرب و زیر پاگذاشتن حق حاکیمت خود می باشد. آنها از تهران می خواهند که تسلیم شود و نه اینکه مذاکره کند.
اگرچه این جماعت تندرو معتقدند که تحریمها سبب شده است که ایران پای میز مذاکره بیاید و همین تحریمها نیز باعث خواهد که تسلیم شود، اما این منطق اساساً غلط است چراکه این ایران بود که به خواسته خود وارد مذاکرات شد.
جمهوری خواهان معتقدند که واشنگتن تا کنون امتیازات بسیاری به ایران داده است، در حالیکه تهران هیچ کاری نکرده است. این حرف نیز تماماً غلط است. ایران همکاری های بسیاری با گروه 5+1 و علی الخصوص آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام داده است و این امریکا بوده است که تنها به آزادسازی بخش اندکی از دارایی های بلوکه شده تهران اکتفاء کرده است.
این افراد همچنین به بخشی از سخنرانی آیت الله خامنه ای مبنی بر اینکه ایران حتی در صورت رسیدن به توافق نهایی خطوط قرمز خود را زیر پا نخواهد گذاشت اشاره کرده و این خطوط قرمز را بعنوان غنی سازی اورانیوم تفسیر می کنند. این برداشت هم اشتباه است. این سخنان تنها درباره حق غنی سازی اورانیوم بودند.
به اعتقاد نویسنده این مقاله، تندروهای امریکایی دارند فرصت دیگری برای دستیابی به توافق هسته ایی با ایران از دست می دهند، فرصتی که شاید شرایط ناپایدار خاورمیانه را برای همیشه تغییر دهد.