نشنال اینترست مینویسد: عوامل نیابتی، نمایندگیها، بازرگانان، واسطهها، خردهفروشان و قدرتمندان دولت ایران سالهاست که در پی یافتن راه گریزی از تحریمهای آمریکا و کمک به ایران در جهت دستیابی به تسلیحات هستهای دنیا را زیر پا گذاشتهاند. گرجستان، کشور کوچکی که پیش از رسیدن به استقلال رسمی یکی از جمهوریهای شوروی سابق بود و در قفقاز جنوبی قرار دارد، کمتر از هزار مایل از تهران فاصله دارد. این طور به نظر میرسد که این کشور نقشی بسیار مهم در تلاشهای ایران جهت خرید فنآوری هستهای دارد. در صورتی که دولتهای غربی توجه بیشتری به کوشش ایران در گرجستان در جهت نقض قوانین جامعه بینالمللی نشان ندهد، دولت ایران همچنان میتواند راه گریز از محدودیتهای اعمالشده در مورد صادرات را ادامه دهد و از طریق قفقاز جنوبی تحریمها را دور بزند.
گرجستان پس از آن در سال گذشته مورد توجه مقامات آمریکایی قرار گرفت که سه بازرگان ایرانی کنترل یک موسسه بانکی کوچک را در تفلیس، پایتخت گرجستان در دست گرفتند و از این موسسه جهت تسهیل معاملات موجودیتهای ایرانی استفاده میکردند که مورد تحریم واقع شده بود. در کنار بانک نیز تجارتهایی برای مبادله پولی، یک شرکت هواپیمایی و گروههایی از شرکتهای دیگر را راهاندازی کرده بودند که عمدتاً در تفلیس و کناره دریای سیاه در امتداد گرجستان واقع شده بودند.
نهایتاً، وزارت خزانهداری آمریکا در فوریه 2014 سه شخص را همراه با شماری از تجارتهای صورت گرفته توسط آنان در گرجستان و خارج از این کشور تحریم کرد. مقامات گرجستان نیز بدین امر واکنش نشان دادند. بنا بر گزارشها، تفلیس بیش از صد حساب افراد دارای ملیت ایرانی و شرکتهای آنان را مسدود نموده است. بسیاری از این شرکتها در شهر بندری پوتی واقع در منطقه صنعتی آزاد کرانه دریای سیاه به ثبت رسیده بودند. بانک مرکزی گرجستان پس از اینکه سه ایرانی تحریم شده سهام هفتاد درصدی خود را تسلیم کردند، نظارت شدیدی را بر این بانک اعمال نمود. مقامات گرجستان همچنین با برداشتن گامی سختگیرانه در جهت باطل کردن روال عدم نیاز به دریافت ویزا برداشتند که از سال 2011 اعمالشده بود چون سیستم بدون ویزا به افرادی که ملیت ایرانی داشتند امکان میداد تا به سهولت به گرجستان رفته و تجارتی را در این کشور تأسیس کنند.
در ظاهر، با بسته شدن این پرونده و دیگر چالشهای مالی غیرقانونی که در سرتاسر دنیا مورد توجه قرار گرفته بود، نگاهها به جاهای دیگری معطوف گشت. اما ایران از گرجستان دست نکشید.
درک دلیل آن آسان است. این کشور با وجود قابلیت دسترسی به بازارهای غربی از طریق بنادر واقع شده در دریای سیاه به عنوان یک کانال ایدهآل برای خریداران ایرانی تلقی میشود. مجاورت جغرافیایی آن نیز موجب تسهیل امر شده است. به عنوان سرزمینی که از روی جاهطلبی ترکیه، روسیه و ایران بر سر آن نزاع کردهاند، گرجستان به دلیل وجود ارتباطات تاریخی و نیز دلایل قانعکننده دیگری، انگیزه لازم را دارد تا از طریق ایران در منطقه پایگاهی مطمئن داشته باشد و قفقاز جنوبی به عنوان یک منطقهای که دارای انرژی پتانسیل لازم است و همچنین نقش کانالی تجاری بین شرق و غرب را ایفا میکند که میتواند از روسیه و ایران نیز عبور کند، از نظر استراتژیک در موقعیتی بسیار مهم قرار دارد و کشورهای دیگر تمایل دارند تا در این منطقه نفوذ کنند.
این نشریه مدعی میشود: از این رو، سه تاجر ایرانی تحریم شده کاملاً از صحنه محو نشدند. بنا بر اظهارات یک تاجر ایرانی که با فعالیتهای آنان آشنایی داشت، این افراد تلاش میکنند تا داراییهای از دست رفته خود را احیاء کنند. شرکای آنها هنوز در تفلیس هستند و حداقل در یکی از موارد تحت نامی جدید، تجارت خود را از نو آغاز نمودهاند. اگرچه این تجارت اکنون تحت مالکیت رسمی و مدیریت گرجیها است.
فراتر از این، صدها شرکت ایرانی دیگر نیز در گرجستان فعالیت میکنند که بسیاری از آنها برای دور زدن تحریمها ایدئال به نظر میرسد. از جمله، شرکتهای کشتیرانی، دفاتر تجاری، صادرات- واردات پتروشیمی، تجارتهای مرتبط با هوانوردی و افرادی که خدمات مالی ارائه میدهند. با وجود اینکه همه آنها در فعالیتهای غیرقانونی شرکت ندارند ولی روشن است که بسیاری از آنها رابطههایی با موجودیتهای تحریم شده ایرانی دارند.
اسناد ثبت تجاری نشان میدهد که مقامات ارشد در ارتباط با شخصیتهای تحریم شده ایرانی در گرجستان تجارتی را آغاز کردهاند. رویترز طی گزارشی در دسامبر 2013 از ارتباط وی با ستاد پرده برداشت.
تجارتهای دیگری در منطقه آزاد صنعتی پوتی در مجاورت پایانه انتهایی کانتینر پوتی واقع در کرانه دریای سیاه شکل گرفته است. منطقه آزاد در نوامبر 2010 گشایش یافت. منطقه آزاد صنعتی به عنوان یک راهگاه مورد استفاده قرار میگیرد که از طریق آن میتوان بدون پرداخت مالیات به جاده ابریشم جدید دسترسی یافت. جاده ابریشم جدید یک کانال است که برای سرعت بخشیدن به معاملات مورد استفاده قرار میگیرد و دریای سیاه را به آسیای مرکزی پیوند میدهد. منطقه آزاد صنعتی از طریق یک خط آهن چهار مایلی به پایانه انتهایی کانتینر پوتی متصل شده است.
بیشتر شرکتهایی که در منطقه آزاد صنعتی ثبت شدهاند، تجارتخانههایی هستند که از این منطقه به عنوان نقطه انتقال از کشتی استفاده میکردند. بنا بر اظهارات یک عامل اجرایی منطقه آزاد صنعتی از 166 شرکتی که هماکنون در آنجا فعال میباشند، تنها شش عدد متضمن پروژههای صنعتی هستند. بیشتر آنچه شرکتهای باقیمانده خریداری میکنند مجدداً به خریداران در خارج از گرجستان فروخته میشود. آنها از این منطقه به عنوان مکانی برای ترخیص از گمرک استفاده میکنند و همچنین جهت انجام تشریفات اداری انتقال کالاها به مقصد خارجی دیگری از این منطقه استفاده میشود و مالیاتی به درآمد آنها تعلق نخواهد گرفت.
بسته شدن نود شرکت از اواخر سال 2013 به علت نقض قوانین بانکی از حضور ایرانیان جلوگیری نکرد. از جمله، کشف ارتباطات معدودی با سه شخص ایرانی که در فوریه امسال تحت تحریم خزانهداری آمریکا قرار گرفتند نیز مانع ادامه فعالیتها نگردیده است.
84 شرکت از 166 شرکت ثبت شده تحت مالکیت تابعیتهای ایرانی قرار دارند که برابر با 52.5% میباشند. همچنین 9 شرکت نیز توسط اشخاص ایرانی ایجاد شده بود که از پاسپورتهایی استفاده میکردند که بهواسطه دریافت حق شهروندی از طریق برنامه سرمایهگذاری جزایر سنت کیتس و نویس در دست داشتند. همان نوع حق شهروندی که توسط سه فرد ایرانی مذکور استفاده شده بود تا بیشتر شرکتهای خود را ثبت کنند. در مجموع، بیش از شصت درصد موجودیتهای ثبت شده در منطقه آزاد پوتی تحت مالکیت ایرانیان است.
این گزارش می افزاید: حتی یک شبکه حامی این معاملات نیز وجود دارد. سرویسهایی که شرکتهای تجاری فارسیزبان را همراه با ارتقای منطقه آزاد به ثبت میرسانند نیز در نزدیکی همین منطقه قرار دارند. این سرویسهای پشتیبان در بندر جنوبی گرجستان واقع شدهاند که باتومی نام دارد و به ایرانیان کمک میکنند تا پایگاهی مطمئن را در کرانه دریای سیاه بنا کنند. میتوان از وجود شرکتهای بزرگ مشاور نیز بهره برد که باعث ارتقای سرمایه ایرانیان در گرجستان میشوند و همچنین به ملیتهای ایرانی کمک میکنند تا پاسپورت خارجی دریافت کنند.
علت توجه ایرانیان به بندر پوتی به بهترین وجه بهواسطه وجود 10000 کامیونی توجیه میشود که هر ساله بهواسطه گذر از کرانه دریای سیاه و مرزی که از ارمنستان و آذربایجان عبور میکند از گرجستان به شکل ترانزیت میگذرند. قطارها نیز کانتینرها را از پوتی به باکو انتقال میدهند چون کالاها پس از آن میتوانند از طریق دریای خزر به سهولت به ایران برسند و اکنون با وجودی که ایران هزینههای ترانزیت را برای کامیونهای ترکیهای افزایش داده است و ترکیه نیز تلافی کرده است، بیشتر ترافیک بهسوی گرجستان متمرکز میشود. دولت ایران با توانمندی روابط دوجانبه را تحکیم بخشیده است. روابط دوجانبه بین این دو کشور از طریق مأموریتهای دیپلماتیک عمده در تفلیس، ایجاد کنسولگری در باتومی، ایجاد مدرسهای تحت نظارت سفارت در پایتخت، برنامه مبادله دانشجو برای دانشجویان گرجستانی در دانشگاههای محلی و ایجاد یک بنیاد مذهبی (شعبه اهل بیت) که وابسته به رهبر ایران است.
لغو سیستم عدم نیاز به ویزا به شکل عمده باعث کاهش فعالیتهای تجار ایرانی نگردید. اگرچه تجار ایرانی پذیرفتهاند که استفاده از سیستم بانکی مشکل شده است، شرکتهای ایرانی میتوانند به عملکردهای تجاری خود از تهران (شیوه کنترل از راه دور) یا بهواسطه عوامل نیابتی ادامه دهند.
نشنال اینترست در پایان تصریح میکند: به نظر میرسد که گرجستان دارای یک سیستم قضایی عالی و مقرونبهصرفه است تا به عنوان کانالی برای دادوستد مالی بین اروپا و آسیا مورد استفاده قرار گیرد یا حتی برای تأمین فنآوری هستهای نیز مورد استفاده قرار میگیرد. گرجستان نزدیک ایران است و از نگاههای کنجکاوانه سران غرب و سرویسهای اطلاعاتی آن در امان است و به نظر میرسد که مورد توجه هیچ کس نیست.