گروه فرهنگی مشرق ـ گاهی در کارنامه سراسر سیاه و جنایت صهیونیستها صفحات جدیدی یافت میشود که حتی آگاهان در این موضوع را نیز به تعجب وامیدارد. برخی از این جنایات، روح انسانها را هدف قرار داده است. ظلمهایی که به مراتب خطرناکتر از حذف فیزیکی انسانها هستند.
*******
فیلم «سرقت بزرگ کتاب» (2012) با این جملات، آغاز میشود و آلام فرهنگی فلسطینیها را به سبب از دست دادن تاریخ و فرهنگشان به نمایش میگذارد. این جملات، قسمتی از یادداشت یک استاد فلسطینی است در وداع با کتابهایش؛ کتابخانهای که در سال 1948 توسط صهیونیستها غارت شد.
خداحافظ کتابهای من! بدرود ای عمارت حکمت، معبد فلسفه، مؤسسۀ علمی، آکادمی ادبیات!
من چقدر روغن چراغ به پای شما سوزاندم، خواندم و نوشتم، در سکوت شب، در حالیکه همه خفته بودند... خداحافظ کتابهایم!
نمیدانم بعد از اینکه ما رفتیم چه بر سر شما آمد. آیا غارتتان کردند؟ سوزاندند؟ شما را با یک احترام درخور به یک کتابخانۀ عمومی یا اختصاصی منتقل کردند یا اینکه به مغازۀ سبزی فروشی راه پیدا کردید تا درون ورقهایتان پیاز بریزند؟
خلیل السَکاکینی
بنی برونر (کارگردان مستند)
«سرقت بزرگ کتاب» در روز سوم ژانویه 2013 در سینماتک تلآویو رونمایی شد. این فیلم دربارۀ سرقت هفتاد هزار جلد کتاب در خلال تهاجم سال 1948 صهیونیستها است.
کارگردان فیلم، یک یهودی هلندی به نام بنی برونر (Benny Brunner) است. او در سال 1954 در رومانی به دنیا آمد، در دانشگاه تلآویو درس سینما خواند و کار مستندسازی خود را از سال 1990 آغاز کرد. برونر تاکنون پانزده فیلم ساخته است که همۀ آنها به نحوی به موضوع فلسطین و اسرائیل مربوطند. از مشهورترین ساختههای او، فیلم روز نکبت (1997) Al-Nakba است که در آن اسناد اخراج 000ر750 فلسطینی از خانههای خود در سال 1948 برای اول بار توسط یک یهودی به تصویر درآمده است.
اینکه چرا در این ایام برخی یهودیان به انتقاد از صهیونیسم روی آورده، مقاله مینویسند، فیلم میسازند و همایش و تظاهرات برپا میکنند نکتهای است که باید جداگانه به آن پرداخت. اما هدف اصلی ما در این مقال معرفی آخرین فیلم برونر دربارۀ سرقتها میراث فرهنگی فلسطینیان است؛ موضوعی که تاکنون مورد غفلت بوده و در این مستند، از افراد آگاه یهودی و عرب دربارۀ آن پرسش شده است.
جرقۀ اولیه
در سال 2007 یک دانشجوی دکتری ادبیات عبری، به نام گیش آمیت (Gish Amit) که در دانشگاه بنگوریون تحصیل میکرد به هنگام مطالعه در خصوص پایاننامۀ دکتری خود، با سندی از سال 1948 مواجه شد که یک سرباز در بیتالمقدس به فرمانده خود دربارۀ عملیات جمعآوری کتاب تا محلۀ مصرارة گزارش کرده بود. آمیت سپس اسناد دیگری نیز یافت و این موضوع را با برونر در میان گذاشت و متعاقباً این فیلم ساخته شد. آمیت خودش در این فیلم جزو مصاحبه شوندهها است و نتایج تحقیقات خود را ارائه میکند.
سازندگان یهودی این فیلم در مصاحبه با چند یهودی منتقد صهیونیسم و چند عرب و فیلمبرداری از کتابخانه ملی رژیم صهیونیستی این اثر را خلق کردهاند.
مصاحبه شوندهها
افرادی که در مستند «سرقت بزرگ کتاب» با آنها مصاحبه شده است عبارتند از:
محمد البَطراوی ـ عرب/ نویسنده و ویراستار
خانم غدا کارمی ـ عرب/ نویسنده
گیش آمیت (Gish Amit) ـ یهودی/ محقق، دکتر در ادبیات عبری
ناصر النّشاشیبی ـ عرب/ روزنامهنگار و نویسنده (برادرزادۀ اسعاف النّشاشیبی ادیب عرب)
یوری پالیت (Uri Palit) ـ یهودی/ کتابدار سابق کتابخانۀ ملی
عزیز شحاده ـ عرب/ کتابدار سابق کتابخانۀ ملی، وکیل
ایلان پاپه (Ilan Pappe) ـ یهودی/ مورّخ (اندیشمند برجسته پساصهیونیسم)
یورام کانیوک (Yoram Kaniuk) ـ یهودی/ نویسنده
علاء حلیحل ـ عرب/ نویسنده و ادیب
خانم رونا سلاه (Rona Sela) ـ یهودی/ موزهدار
محمود یَزبک ـ عرب/ مورّخ اجتماعی
حنّا ابوحنّا ـ عرب/ آموزگار
بخشهای برگزیده از فیلم
- تام سگف (Tom Segev) مورّخ یهودی (متولد 1945 م.) در کتابش نامۀ یکی از وزرای کابینه را آورده است که به غارت کتابها اشاره میکند و مینویسد: «یک گروه نیز از کتابخانۀ ملی مأمور شدهاند تا به همراه سربازان بروند و کتابها را از خانههای متروکۀ فلسطینیها در بیت المقدس جمعآوری کنند.»
- ناصر النّشاشیبی خبر میدهد که کتابخانۀ بزرگ عموی او اسعاف النّشاشیبی (1947-1885) شامل گنجینهای از کتب خطی و غیره، تماماً غارت شده است. خانۀ این ادیب عرب در شرق بیت المقدس واقع بوده و اکنون آن خیابان نیز به نام اوست.
- سرقت کتابها به دو شیوه فردی و سازمانی صورت میگرفته؛ مثلاً در شیوه فردی اساتید دانشگاههای یهودی خانههای فلسطینیها را برای یافتن کتاب زیر و رو میکردند.
- حدود 000ر75 نفر از فلسطینیها ثروتمند و دارای گنجینههای ادبی، فرهنگی و مادی بودند. دارایی آنها تا آخرین سکه و آخرین قطعه از اثاثیه، توسط یهودیان غارت شد.
- شلومو شونامی (Shlomo Shunami) از هاگانا فرماندۀ سربازانی بوده است که برای جمعآوری کتابها مأموریت داشتهاند.
ـ کسی نمیتواند آمار کتابهای غارت شده را تخمین بزند.
- تاراج کتابخانهها به غیر از بیتالمقدس، در شهرهای دیگری همچون اَشدود، رَمله و عکّا نیز رخ داده است.
- از آوریل 1948 تا فوریه 1949 مأموران کتابخانۀ ملی، سی هزار جلد کتاب از فلسطینیها جمعآوری کردند. این عملیات، مشترکاً توسط ارتش و دانشگاه عبری اورشلیم انجام شد.
ـ بر روی 5800 جلد از این کتب که در کتابخانۀ ملی باقی مانده، علامت AP درج شده است، به معنی اموال متروکه (Abandoned Property).
ـ کتابداران معتقدند که این برچسب بر روی این کتابها نشان میدهد که آنها باید روزی بازگردانده شوند. ولی آمیت میگوید: الآن 64 سال گذشته و کتب به صاحبانش بازگردانده نشده است.
ـ طبق فهرستی که از سال 1948 به جای مانده است کتابخانههای شخصی این افراد در بیت المقدس به یغما رفته است:
هِنری کتّان، محله بقعه
هانا عطالی، از محله بقعه
عارف حکمت النّشاشیبی، خیابان سنت پل
خلیل السّکاکینی، محله قطامون
وکیل سعا، محلۀ مصرارة
فرانسیس خیاط، محلۀ مصرارة
هاگوب مالیکیان، طلبیة
امیل صلاح، محله آلمانینشین
مدرسه العماریه، جنب ایستگاه راهآهن
م. ت. الدجانی، جنب ایستگاه راهآهن
- علاء حلیحل نویسندۀ عرب میگوید: به ما میگویند که ادبیات فلسطین از دهه 1960 آغاز میشود. در حالیکه ما در دهه 1920 دارای رمان، تئاتر، سینما بودهایم.
- خانم رونا سِلاه، موزهدار یهودی میگوید: «آلبوم خانوادگی ما از زمان ازدواج پدر و مادرم شروع میشود و من هیچ سابقهای از سابقه و تاریخ خانوادگیام ندارم. حال این تهی بودن را در یک مقیاس ملی و وسیع، تصور کنید. در جنگ سال 1948 بسیاری از گنجینههای فلسطینیها را غارت کردند. هماکنون آرشیوهای اسرائیلی پر از گنجینههای فلسطینیها است.»
خانم غدا کارمی به عنوان یک فلسطینی میگوید: «پدر من در سال 1948 در حال تدوین یک لغتنامۀ انگلیسی ـ عربی بود. شما میدانید که برای این کار نیاز به چه کتابخانه بزرگی است و پدر من در آن سالها با زحمت این کتابخانه بزرگ را درست کرده بود که همه در سال 1948 به یغما رفت.»
- مهمترین مراکز فرهنگی فلسطینیها در شهرهای بیت المقدس، یافا و حیفا واقع شده بود. تئاتر، چاپ، سینما از جمله علایق فرهنگی فلسطینیها بود.
- نویسندگان، اندیشمندان، هنرمندان، شخصیتهای فرهنگی و روزنامهنگاران همگی در سال 1948 فلسطین را ترک کردند و فلسطینیها یتیم شدند؛ یعنی رهبر فرهنگی نداشتند.
- 5ر1 میلیون فلسطینی باقیمانده در اراضی 1948، شهروند محسوب نشدند و به رسمیت شناخته نشدند تا مؤسسات مربوط به خود را داشته باشند.
- راهآهن دمشق ـ بیروت ـ حیفا ـ یافا ـ قاهره، نقش مهمی در اتصال فرهنگی جهان عرب داشت.
- خلیل السّکاکینی ابداع کنندۀ آموزش نوین فلسطین بود، آموزش بدون آزمون و نمره. او کتابی از خاطرات خود منتشر کرده است.
- در سال 2009 رونا سلاه مجموعهای از تصاویر به یغما رفته را در قالب یک کتاب منتشر کرد.
- به گفتۀ رونا سلاه، خلیل رصاص از اولین عکاسان مقاومت بود که زندگیاش را وقف کرد تا مقاومت فلسطین را ثبت کنند. در سال 1948 استودیو عکاسی او را تخلیه کردند. سلاه عکسهای او را در آرشیو هاگانا و ارتش اسرائیل پیدا کرد و در کتابش به چاپ رساند.
- ناصر النّشاشیبی: وقتی به دانشگاه عبری اورشلیم رفته بودم یک استاد در آنجا مرا در جریان غارت کتابخانهمان قرار داد. او خبر داد که صدها جلد از کتابهایم در این کتابخانه نگهداری میشود.
- یک سند اسرائیلی: «کتابخانه ملی اسرائیل میتواند به خوبی از این کتابها محافظت کند و حتی آن را به صاحبانش بازگرداند. البته اگر صاحبانش آفتابی[!] شوند... اگر بخش قابل ملاحظهای از این کتابها به کتابخانۀ ملی برسد ظرفیت تحقیقاتی ما گسترش مییابد... ما ابتدا باید کتابهایی را برداریم که نداریم.»
- ایلان پاپه که نام او در ویکی پدیا در زمرۀ یهودیان ضد صهیونیسم ثبت شده است میگوید: تصرف میراث فرهنگی فلسطینیها با تصرف زمین آنها هیچ تفاوتی ندارد. یهودیان با حذف فرهنگ و سابقه تاریخی فلسطینیها قصد داشتند که آنها و دینشان را، شیطانی جلوه دهند. صهیونیستها این کارها را کردند تا هویت و تاریخ فلسطینیها را محو کنند. بنابراین حتی اگر از این کتابها مراقبتی صورت گرفته باشد از نظر من ارزشی ندارد.
ـ محمد البطراوی خاطرات خود را از بیگاری برای اسرائیلیها نقل میکند. او یکی از زندانیان گروه 37 بوده و زیر نظر سربازان یهودی، مجبور گشته تا خانههای فلسطینیها را تخلیه کند. مدتی بعد نوبت به خانۀ خود او میرسد و فرماندۀ اسرائیلی با نگاه کردن به یکی از عکسها متوجه میشود که اینجا خانۀ اوست و در آن روز به او مرخصی میدهد!
- گیش آمیت: در سال 1948 به جز سی هزار جلد کتاب که از خانههای بیت المقدس سرقت شد چهل تا پنجاه هزار جلد نیز از یافا و حیفا جمعآوری گردید.
ـ بین سالهای 1948 تا 1955 وزارت آموزش و پرورش برخی از کتابهای عربی را به معرض فروش میگذارد و حنّا ابوحنّا از این حراج باخبر شده و تعدادی از آنها را میخرد.
ـ دو عرب به نامهای علاء حلیحل و ثمینه حُصَری تعدای از این کتابهای مسروقه را از کتابخانه ملی به امانت میگیرند و در معرض فیلمبرداری قرار میدهند. در برخی از کتابها، نام مالکان قبلی آنها به چشم میخورد.
- علاء حلیحل: برچسب «اموال متروکه» (AP) باید به «اموال مسروقه»SP تبدیل شود (Stolen property). «اموال متروکه» خندهدار است. انگار مردم به گردش رفتهاند و این اموال را فراموش کردهاند. از پذیرایی شما متشکریم. حالا زمان آن است که اموال ما را عودت دهید. وارثان، این کتابها را طلب میکنند. ضبط این کتابها در ادامۀ همان ظلمی است که در سال 1948 واقع شد. با کتابدزدی هیچ فرهنگی را نمیتوان شکوفا کرد.
- ایلان پاپه: بابد برای این کتابها کاری انجام داد. باید آنها را به اعراب پس داد. من به شهردار حیفا پیشنهاد دادم که یک موزه از اموال و کتابهای فلسطینیها در روز نکبت احداث کند. در پاسخ، شهردار حیفا مرا از اتاقش بیرون انداخت.
ـ عزیز شحاده (کتابدار سابق کتابخانۀ ملی) معتقد است که باید این کتابها را بین دو دانشگاه فلسطینی تقسیم کرد؛ دانشگاه ملی النجاح در نابلس و دانشگاه برزیت در رامالله. سپس نام کتابها را در اینترنت منتشر کرد تا هر کسی بتواند به آنها دسترسی داشته باشد.
*******
سخن آخر
با تماشای این فیلم بسیار ارزنده که نتیجه تحقیق تاریخی در این حوزه است برگی دیگر از تاریخ تلخ اشغال فلسطین در حوزه فرهنگ علن میشود تا مخاطبان دریابند که هیچ فرهنگی از گزند صهیونیسم در امان نیست.
در جهت تأیید محتوای این فیلم اخیراً در قاهره همایشی با عنوان «فلسطین در دستنوشتههای عربی» برپا شد. در این همایش نبیل العربی دبیر کل اتحادیه عرب اذعان مینماید که رژیم صهیونیستی در سال 1948 هشتاد هزار کتاب و دستنوشته فلسطینیها را به سرقت برده و در کتابخانههایشان نگهداری میکند. وی در ادامه میافزاید: «رژیم صهیونیستی از سال 1948 اقدام به سرقت این میراث فرهنگی کرده تا هویت اصلی عربها و تاریخ کشور فلسطین را پنهان کند.» (ایسنا، سرقت کتابهای فلسطینی توسط اسرائیلیها، 10 آبان 1393).
صهیونیستها کتاب فلسطینیها را غارت نکردند تا بر دانش خود بیفزایند و یا فرهنگ خود را شکوفا نمایند. سرقت کتاب توسط آنها با هدف شناخت بهتر مخالفان خود و تفوّق بر آنها و کسب درآمد بیشتر بود؛ شکل دیگری از شرقشناسی که در قرون گذشته در قالبی علمی دنبال میشد.
1. کتاب دزدی سعید نفیسی که رئیس کتابخانه وقت مجلس، داستان عجیب آن را در کیهان فرهنگی ذکر کرده بود یک نمونه ایرانی از این شگرد یهودی است.[1]
2. غارت کتابخانه مؤسسه الدراسات الفلسطینه در بیروت به هنگام اشغال آن در سال 1982 به قدری تلخ و ناگوار بود که قلب شنونده از شنیدن آن به درد میآید. دزدیدن کتابخانه تنها مؤسسه معتبر در حوزه مطالعات سیاسی و تاریخی و فرهنگی فلسطین ضربهای اساسی به علم و فرهنگ فلسطین بود؛ به گونهای که جبران آن سالها طول کشید و مسئولان مؤسسه هر آنچه دارند، بدون سابقه و قدمت، و محصول تلاش سالهای پس از 1982 است.
3. غارت موزۀ ملی عراق در سال 2003 در جریان حملۀ امریکا و سرقت اشیاء باستانی و نسخههای خطی
صهیونیستها در عصر حاضر با چاپ و توزیع کتاب، این صنعت را متأثر از وجود منفعتطلب خود کردهاند. بزرگترین بنگاههای چاپ همچون نیوز کورپ (News Corp) در دست روپرت مُرداک و یا توزیع و نشر کتاب در سراسر جهان توسط «شرکت کتاب» در دست امثال بیژن خلیلی در امریکا، نمونههای قابل رؤیتی از تکاپوی پولپرستانه صهیونیستی در عرصه فرهنگ برای گسترش سلطه خود در جهان است که با پژوهش و درنگی افزونتر، مصادیق فراوانتری از آن را میتوان پیدا کرد.
Directed: Benny Brunner
Editor: Noan Knoller
Graphic Designer: Ariel Zachor
Xela Films production & 2911 Foundation
Documentary film, 57 min
برای مطالعات بیشتر:
ـ مهزاد الیاسی، تاراج بزرگ کتاب
ـ صهیونیست ها؛ سارقان حافظه تاریخی یک ملت
ـ اکران بزرگترین سرقت فرهنگی صهیونیستها
http://www.thegreatbookrobbery.org-
- Scores of Palestinian books, Nakba's lesser-known victims
http://www.rnw.org/archive/great-book-robbery-
علیرضا سلطانشاهی
[1]. سعید نفیسی (1345-1274ش) که مسئول کتب خطی کتابخانۀ مجلس بود تعدادی کتاب نفیس خطی را در سال 1323 از این کتابخانه سرقت کرده بود. یکی از کارکنان کتابخانه از این جریان باخبر میشود و متعاقباً با حکم قضایی خانۀ او مورد تفتیش قرار میگیرد. 78 مجلد از کتابهای خطی در منزلش یافت میشود. عبدالحسین حائری مسئول بعدی این کتب در کتابخانۀ مجلس، بعد از نقل این ماجرا به اصالت خانوادگی او میپردازد و میگوید: «در آن زمان دادگستری وقت نه تنها ایشان را دستگیر نکرد، بلکه تطهیر هم نمود، و تحت عنوان جنون کتاب ایشان را تبرئه کرد. میدانید که این آقا، یهودی الاصل بود یعنی جد ایشان نفیس بن عوض همان کسی است که تفسیر نفیسی معروف را نوشته است. هر چند به نظر میرسد که خودش مسلمان باشد، اما اسمش یهودی است و احتمالاً یا خودش و یا پدرش یهودی بودهاند، اینها از پزشکان یهودی ایران هستند.»
نگا: عبدالحسین حائری (مصاحبه)، «استاد عبدالحسین حائری کتابشناس پژوهنده»، کیهان فرهنگی، اردیبهشت 1366، ش 38، صص. 4 و 5
همچنین مئیر عزری (Meir Ezri) (اولین سفیر اسرائیل در ایران که متولد 1303 در اصفهان است)، در کتاب خاطرات خود که با عنوان «مردمان در میان شما» در سال 2001 منتشر شد، سعید نفیسی را یهودی الاصل خوانده و خبر داده است که او سفرهایی به اسرائیل داشته و از پیشرفتهای آن تمجید نیز کرده است.