به گزارش مشرق، بیانیه انجمن روزنامه نگاران مسلمان به این شرح است:
مقارن زادروز نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) پیامبر مهربانیها و چند روزی پس از ولادت پیامبر بزرگ الهی، حضرت عیسی مسیح (ع) حملهای مسلحانه به دفتر یک نشریه فکاهی در پاریس پایتخت فرانسه توسط افرادی مسلح صورت گرفت که طی آن ۱۲ نفر کشته و چند نفر نیز زخمی شدند. هدف عناصر مسلح از این حمله خونین در ظاهر واکنش به انتشار کاریکاتوری از ابوبکر بغدادی رهبر گروه تروریستی - تکفیری داعش و نیز انتشار کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اسلام (ص) در این نشریه عنوان شده است.
همانگونه که پیشبینی میشد حمله تروریستی به نشریه «شارلی ابدو» با سرعت برقآسایی به تیتر یک، اکثر رسانههای غربی تبدیل شد و بسیاری از رسانهها نیز که از قافله پرداختن به این موضوع عقب ماندند بلافاصله با انتشار مقالاتی به محکومیت این حادثه - که نظیر آن دهها بلکه صدها بار در سایر نقاط جهان روی میدهد اما وقتی گذاشته نمیشود - پرداختند.
بیشک خشونت و افراطگرایی افسار گسیخته در هر جا و از سوی هر جایی مذموم، نکوهیده و غیر قابل دفاع است، همانگونه که از جرم اهانت یک نشریه به مبانی دین مبین اسلام و پیامبر اعظمش (ص) هم نمیتوان گذشت. لیکن نکوهیده تر، استفاده از این رویداد برای فضاسازی علیه پیروان یکی از بزرگترین مکاتب آسمانی است که بلافاصله پس از این حادثه آغاز و همچنان ادامه دارد.
قطعا مذمت این حادثه تروریستی به معنای تأیید انتشار کاریکاتور موهن علیه پیامبر نور و رحمت حضرت مصطفی (ص) و سایر مبانی دین مبین اسلام که طی این سالها بارها از سوی این نشریه هتاک منتشر شده، نبوده و نخواهد بود. این دو مقولهای جداست که هر یک را باید جدا از هم بررسی و تحلیل نمود. بیشک پرداختن به یکی و غفلت از دیگری نوعی عوامفریبی و تلاشی برای مرعوب ساختن و زمینه چینی علیه عقیده و تمدن اسلام و جمعیت دو میلیاردی مسلمانان است که بسیاری مایلند آن را در برابر غرب قرار دهند.
سادهاندیشی است اگر ماجرای «شارلی ابدو» را تنها در حد یک «ترور فیزیکی» از سوی عدهای، تحلیل و ارزیابی کنیم و پشت صحنه آن را رها نماییم چه اینکه پیچیدگی رقابتهای این روزهای قدرتهای جهانی و استفاده آنها از هرگونه ابزاری برای غلبه بر رقیب و «ترور عقیدتی» او، ما را از تحلیلهای سطحی پرهیز میدهد.
انجمن روزنامهنگاران مسلمان به دور از هیاهوی رسانهای باور دارد به همان اندازه که ترور فیزیکی محکوم است ترور عقیدتی و اعتقادی نیز محکوم است. چه بسا پشت صحنه ترورهای فیزیکی پاریس، کسانی قرار دارند که ترورهای عقیدتی را طرحی و اجرا میکنند. به یک معنی جریاناتی که بیمحابا اعتقاد یک امت را به سخره میگیرند در حقیقت مبنای تروریست را پایهگذاری میکنند و در نبود یک روال حقوقی برای مقابله با اینگونه «تروریسم پروری» متأسفانه دولتهای غربی نیز به اسم آزادی بیان از این گونه تفکرات بیمارگونه حمایت میکنند. از همین رو، وقوع حادثه تروریستی پاریس را میبایست تداوم همان پروژه تروریسم اعتقادی و مقوله «اسلام هراسی» دانست.
چگونه است در غرب مقولهای تحت عنوان هولوکاست با هوادارانی در خوشبینانه ترین حالت ۱۳ میلیون جمعیت در سراسر گیتی دارای قوانینی است که هرگونه بررسی - حتی تاریخی - آن را نهی میکند اما مقولهای چون اسلام با جمعیت هواداری نزدیک به ۲ میلیارد جمعیت در پهنای گیتی از هیچ مبنای حقوقی حمایت برخوردار نیست؟ وقتی راه قانونی برای حمایت از حقوق میلیونها مسلمان در غرب و جلوگیری از توهین روزمره به مقدسات اسلامی به بهانه آزادی بیان مسدود باشد، همان دستهای پشت صحنهای که چنین انسداد حقوقی را ایجاد کردهاند، وارد عمل شده و با تدارک عملیاتی تروریستی، روی دیگر سکه اسلام هراسی و اسلامستیزی را به نمایش میگذارند.
نکته دیگری که در جریان حوادث اخیر پاریس به روشنی عیان گردید، برخورد دوگانه غربیها با پدیده تروریسم است. زمانی که غرب میان «تروریسم خوب» و «تروریسم بد» تمایز قایل است و از همان تروریستهایی که حادثه شارلی ابدو را خلق کردند تحت عنوان انقلابیون آزادیخواه در سوریه، عراق، لبنان و یمن حمایت مالی، تسلیحاتی و دیپلماتیک میکنند دیگر چه جای گله است که از دنیای اسلام انتظار محکومیت داشته باشند.
چگونه است که این همه قتل و غارت و خونریزی توسط تروریستها در سوریه، عراق و لبنان و سایر بلاد اسلامی با کمترین واکنشی از سوی کشورهای غربی روبرو نمیشود لیکن حادثه شارلی ابدو در پاریس با فریاد وامصیبتای رهبران اروپایی و صهیونیستی همراه میشود؟ آیا واقعا آنگونه که غربیها مینویسند میان خون زنان و مردان و دخترکان فلسینی، سوری و عراقی و خون هرزهنگارانی چون شارلی ابدو تفاوت وجود دارد؟
انجمن روزنامهنگاران مسلمان ضمن محکوم کردن دوگانگی غرب در برخورد با پدیده تروریسم، «ترور عقیدتی» مسلمانان جهان به بهانه «ترور فیزیکی» عدهای هرز نگار را غیر قابل پذیرش میداند و از همه اندیشمندان، متفکران، روزنامهنگاران و نویسندگان مسلمان و آزادیخواه میخواهد در تحلیل و بررسی اینگونه حوادث با علم به پیچیدگیهای طراحی غرب علیه دنیای اسلام، اهداف ظاهری و باطنی آن را لحاظ کرده و آگاهی بخشی نمایند.
مقارن زادروز نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) پیامبر مهربانیها و چند روزی پس از ولادت پیامبر بزرگ الهی، حضرت عیسی مسیح (ع) حملهای مسلحانه به دفتر یک نشریه فکاهی در پاریس پایتخت فرانسه توسط افرادی مسلح صورت گرفت که طی آن ۱۲ نفر کشته و چند نفر نیز زخمی شدند. هدف عناصر مسلح از این حمله خونین در ظاهر واکنش به انتشار کاریکاتوری از ابوبکر بغدادی رهبر گروه تروریستی - تکفیری داعش و نیز انتشار کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اسلام (ص) در این نشریه عنوان شده است.
همانگونه که پیشبینی میشد حمله تروریستی به نشریه «شارلی ابدو» با سرعت برقآسایی به تیتر یک، اکثر رسانههای غربی تبدیل شد و بسیاری از رسانهها نیز که از قافله پرداختن به این موضوع عقب ماندند بلافاصله با انتشار مقالاتی به محکومیت این حادثه - که نظیر آن دهها بلکه صدها بار در سایر نقاط جهان روی میدهد اما وقتی گذاشته نمیشود - پرداختند.
بیشک خشونت و افراطگرایی افسار گسیخته در هر جا و از سوی هر جایی مذموم، نکوهیده و غیر قابل دفاع است، همانگونه که از جرم اهانت یک نشریه به مبانی دین مبین اسلام و پیامبر اعظمش (ص) هم نمیتوان گذشت. لیکن نکوهیده تر، استفاده از این رویداد برای فضاسازی علیه پیروان یکی از بزرگترین مکاتب آسمانی است که بلافاصله پس از این حادثه آغاز و همچنان ادامه دارد.
قطعا مذمت این حادثه تروریستی به معنای تأیید انتشار کاریکاتور موهن علیه پیامبر نور و رحمت حضرت مصطفی (ص) و سایر مبانی دین مبین اسلام که طی این سالها بارها از سوی این نشریه هتاک منتشر شده، نبوده و نخواهد بود. این دو مقولهای جداست که هر یک را باید جدا از هم بررسی و تحلیل نمود. بیشک پرداختن به یکی و غفلت از دیگری نوعی عوامفریبی و تلاشی برای مرعوب ساختن و زمینه چینی علیه عقیده و تمدن اسلام و جمعیت دو میلیاردی مسلمانان است که بسیاری مایلند آن را در برابر غرب قرار دهند.
سادهاندیشی است اگر ماجرای «شارلی ابدو» را تنها در حد یک «ترور فیزیکی» از سوی عدهای، تحلیل و ارزیابی کنیم و پشت صحنه آن را رها نماییم چه اینکه پیچیدگی رقابتهای این روزهای قدرتهای جهانی و استفاده آنها از هرگونه ابزاری برای غلبه بر رقیب و «ترور عقیدتی» او، ما را از تحلیلهای سطحی پرهیز میدهد.
انجمن روزنامهنگاران مسلمان به دور از هیاهوی رسانهای باور دارد به همان اندازه که ترور فیزیکی محکوم است ترور عقیدتی و اعتقادی نیز محکوم است. چه بسا پشت صحنه ترورهای فیزیکی پاریس، کسانی قرار دارند که ترورهای عقیدتی را طرحی و اجرا میکنند. به یک معنی جریاناتی که بیمحابا اعتقاد یک امت را به سخره میگیرند در حقیقت مبنای تروریست را پایهگذاری میکنند و در نبود یک روال حقوقی برای مقابله با اینگونه «تروریسم پروری» متأسفانه دولتهای غربی نیز به اسم آزادی بیان از این گونه تفکرات بیمارگونه حمایت میکنند. از همین رو، وقوع حادثه تروریستی پاریس را میبایست تداوم همان پروژه تروریسم اعتقادی و مقوله «اسلام هراسی» دانست.
چگونه است در غرب مقولهای تحت عنوان هولوکاست با هوادارانی در خوشبینانه ترین حالت ۱۳ میلیون جمعیت در سراسر گیتی دارای قوانینی است که هرگونه بررسی - حتی تاریخی - آن را نهی میکند اما مقولهای چون اسلام با جمعیت هواداری نزدیک به ۲ میلیارد جمعیت در پهنای گیتی از هیچ مبنای حقوقی حمایت برخوردار نیست؟ وقتی راه قانونی برای حمایت از حقوق میلیونها مسلمان در غرب و جلوگیری از توهین روزمره به مقدسات اسلامی به بهانه آزادی بیان مسدود باشد، همان دستهای پشت صحنهای که چنین انسداد حقوقی را ایجاد کردهاند، وارد عمل شده و با تدارک عملیاتی تروریستی، روی دیگر سکه اسلام هراسی و اسلامستیزی را به نمایش میگذارند.
نکته دیگری که در جریان حوادث اخیر پاریس به روشنی عیان گردید، برخورد دوگانه غربیها با پدیده تروریسم است. زمانی که غرب میان «تروریسم خوب» و «تروریسم بد» تمایز قایل است و از همان تروریستهایی که حادثه شارلی ابدو را خلق کردند تحت عنوان انقلابیون آزادیخواه در سوریه، عراق، لبنان و یمن حمایت مالی، تسلیحاتی و دیپلماتیک میکنند دیگر چه جای گله است که از دنیای اسلام انتظار محکومیت داشته باشند.
چگونه است که این همه قتل و غارت و خونریزی توسط تروریستها در سوریه، عراق و لبنان و سایر بلاد اسلامی با کمترین واکنشی از سوی کشورهای غربی روبرو نمیشود لیکن حادثه شارلی ابدو در پاریس با فریاد وامصیبتای رهبران اروپایی و صهیونیستی همراه میشود؟ آیا واقعا آنگونه که غربیها مینویسند میان خون زنان و مردان و دخترکان فلسینی، سوری و عراقی و خون هرزهنگارانی چون شارلی ابدو تفاوت وجود دارد؟
انجمن روزنامهنگاران مسلمان ضمن محکوم کردن دوگانگی غرب در برخورد با پدیده تروریسم، «ترور عقیدتی» مسلمانان جهان به بهانه «ترور فیزیکی» عدهای هرز نگار را غیر قابل پذیرش میداند و از همه اندیشمندان، متفکران، روزنامهنگاران و نویسندگان مسلمان و آزادیخواه میخواهد در تحلیل و بررسی اینگونه حوادث با علم به پیچیدگیهای طراحی غرب علیه دنیای اسلام، اهداف ظاهری و باطنی آن را لحاظ کرده و آگاهی بخشی نمایند.