آیت الله میلانی خودش می‌گفت که ما و پدرتان هم‌مکتب بودیم و باهم درس می‌خواندیم و بازی می‌کردیم.

گروه تاریخ مشرق - آیت‌الله سید محمد خامنه‌ای درباره دوستان ابوی محترمشان در کتاب خاطراتش می نویسد: آیت الله میلانی خودش می‌گفت که ما و پدرتان هم‌مکتب بودیم و باهم درس می‌خواندیم و بازی می‌کردیم. آن دو خیلی به هم نزدیک بودند و ایشان در اوایل اقامت در مشهد تقریبا هفته‌ای یکبار به منزل ما می‌آمدند. علامه طباطبایی، آیت الله میلانی و پدرم در شهر نجف هم سه یار دبستانی بودند و این ارتباط و دوستی همچنان میان ایشان تا سال‌ها و تا اواخر عمرشان پابرجا بود.

علامه طباطبایی بعضی از سال‌ها با خانواده خود به مشهد مشرف می‌شدند و یکی دو ماه می‌ماندند و بیشتر اوقات، صبح‌ها برای دیدن آقای ابوی به منزل ما می‌آمدند و ساعتی با هم می‌نشستند و با هم از هر دری صحبت می‌کردند: گاه بحث‌های علمی داشتند، گاهی کتاب‌های مثل تحریر اقلیدس در علم هندسه را جلوی خودشان می‌گذاشتند و دو دقیقه می‌نشستند و دربارۀ قضایای هندسی باهم بحث می‌کردند. احتمال می‌دهم پدر من سؤال می‌کرد و مرحوم علامه، که قوی‌تر و استادتر بود، جواب می‌داد.[1]


[1] - کتاب خاطرات آیت‌الله سید محمد خامنه‌ای، ص 44