« ستون محکمی را در نظر بگیرید که در مقابل باد و و تمام عوامل طبیعی از خود سستی و ضعف نشان نمیدهد. بلکه مقاومت میکند چون ضعفها را کنار زده و به این رسیده است. چون اتکایش به خداست و متکایش هیچ نقصی درش نیست و هیچگونه شکست در آن دیده نمیشود و کسی که به خدا تکیه کند یعنی واجب الوجود به قائم به ذات اطمینان دارد که در همه سختیها و در همه رنجها و عذابها خدا پشتوانهاش است.
پس عزم رزمنده از کوه هم مقاوم تر است چون کوه قابلیت مقاومتش تا آن اندازه است که انسان نخواهد آن را از بین ببرد ولی رزمنده مسئولیت الهی دارد. چنانکه خود خدا میفرماید که اگر کوه ها بجنبند انسان نمیجنبد و این مسئولیت را خدا حتی به کوهها داد ولی قبول نکردند. عزم رزمنده آنقدر قوی است که همه مسائل که قبلا برایش مهم بود به خاطر هدفش کنار میگذارد و لحظه ای اندیشه خود را به این نمیدهد و فلاح را در این میبیند رزمنده محکمتر از این است که دشمن با همه سلاحهای مادی بخواهد در مقابل او مقاومت کند و با اینکه همه ابرقدرتها بخواهند با هم در مقابلش بسیج شوند نه تک تک آنها باز هم عزم رزمنده قوی تر است و همه آنها را در هم میکوبد چون مسیرش به سوی الله ختم میشود و این الله است که میتواند همه چیز را تغییر دهد.»