تحولات در خط دوجانبه بین تهران و مسکو پی در پی دنبال می‌شود، گویا که 2 کشور در چند هفته و چند ماه به دنبال جبران فرصت همکاری‌هایی هستند که در طول دهه‌های قبل از دست داده اند.

گروه بین‌الملل مشرق - در سی و ششمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی به سمت تحقق اهداف بزرگ ملی خود پیش می‌رود، ایران به عنوان یک قدرت اصلی منطقه‌ای که در جامعه جهانی به رسمیت شناخته می‌شود، موقعیت خود را بازیافته و دیر یا زود از طریق موقعیت استقلال خواهانه دیگران را به رسمیت شناختن خود به عنوان یک دولت هسته‌ای وادار خواهد کرد، این موضوع ضرورتا از طریق توافق با غرب حاصل نمی‌شود، چرا که آغاز جنگ سرد جدید فرصت تعمیق مناسبات راهبردی ایران با روسیه و چین را بیشتر کرده و به ایران اجازه خیزش در ابعاد توسعه و دفاع و تأثیرگذاری سیاسی و فرهنگی داده است. به نظر می‌رسد استفاده از این فرصت امروز در اولویت‌های ایران قرار گرفته است.

"من می‌خواهم این سؤال را از آقای جمال بن عمر (فرستاده سازمان ملل در یمن) بپرسم: نظر شهروندان یمن در مورد حوثی ها چیست؟ آیا به اعتقاد شما دشمن جامعه جهانی در یمن حوثی ها هستند یا القاعده؟" این موضع قطعی "ویتالی چورکین" نماینده دائم روسیه در شورای امنیت سازمان ملل به نفع جریان حوثی غافلگیر کننده نبود، این اولین مرحله از پذیرش پروژه انصارالله در ادامه مرحله انقلابی و انتقالی در یمن است که به دنبال ثبات و سازندگی و رهایی از نفوذ عربستان سعودی و تهدیدات تروریستی و مداخله‌های آمریکا است.

مسکو در درگیری جهانی بر ضد غرب و متحدان فاشیسم آن قرار گرفته است و می‌داند که پیروزی انقلاب حوثی ها در این کشور در راستای منافع آن است.
اما در این میان نباید از دیپلماسی ایران که پل محکمی بین روسیه و انقلابیون یمن ایجاد کرد، غافل شد. ایران که همچنان در رد بررسی پرونده‌های منطقه‌ای با غرب در حاشیه مذاکرات هسته‌ای اصرار دارد، به دنبال افزایش چارچوب تفاهم استراتژیک با ایران در مورد این پرونده‌ها است. تفاهم بین 2 کشور در زمینه سوریه نمونه‌ای است که بر عراق و یمن و بحرین و مصر و همچنین عربستان سعودی و آمریکا در منطقه و مبارزه با تروریسم نیز منطبق است.



"ناهض حتر" نویسنده این مقاله در الاخبار تاکید می کند: روابط استراتژیک با روسیه امروزه بیشترین حضور را در موضوعات مورد طرح در تهران دارد، ایرانی‌ها معتقدند که مسکو یک و نیم دهه فرصت ائتلاف بین 2 کشور را از دست داده و الان باید اقدامات مشترک در این روند فشرده‌تر شود. در دهه اول انقلاب اسلامی در ایران درگیری ایدئولوژیک بر مناسبات دوجانبه حاکم بود، از سوی دیگر صدام حسین رئیس جمهور عراق هم‌پیمان سنتی روسیه به شمار می‌رفت و مسکو با اینکه با جنگ بین 2 کشور برادر مخالف بود، اما طبعاً به سمت عراق تمایل داشت. همچنین مسکو از روند سرکوب حزب مارکسیسم توده سرخورده شده بود.  

روس ها در دهه دوم بین سال‌های 1990 تا 2000 از ایدئولوژی مارکسیسم جدا شدند، آن‌ها به دنبال هم‌گرایی با غرب بودند و ایران در ابعاد مثبت و منفی برای آن‌ها اهمیتی نداشت. در اوایل دهه 90 ایرانی‌ها نیز عملاً با رویکردهای ایدئولوژیک در یوگسلاوی سابق در کنار غرب و بر ضد روس ها قرار گرفتند. آن‌ها به دنبال کمک به مسلمانان بوسنی در مقابله با ارتودکس های صرب بودند.

وقتی که ولادیمیر پوتین به کاخ کرملین راه پیدا کرد و طرح نجات روسیه و حفظ وحدت و استقلال و تقویت توانمندی‌های اقتصادی و دفاعی این کشور را آغاز کرد، مسکو همچنان به دنبال مشارکت برابر با غرب بود. این گفتمان تا همین اواخر رویکرد غالب دیپلماسی روسیه بود و آن‌ها از "شرکای غربی " خود سخن می‌گفتند. این سیاست دوگانه در رویکردهای روسیه در مورد ایران تأثیرگذار بود.



از سویی مناسبات دوجانبه منافع روسیه را تقویت می‌کرد و از سوی دیگر مسکو به دنبال بی‌طرفی منفی در درگیری‌های ایران با غرب بود. مسکو در دوره پوتین در همین راستا به تحریم‌های سازمان ملل بر ضد تهران متحد می‌ماند و بهانه‌هایی در زمینه نگرانی از نظامی سازی برنامه هسته‌ای ایران مطرح می‌کرد.
در دوران پوتین تهران به دنبال ایجاد مناسبات استراتژیک با مسکو برآمد، اما همچنان کرملین واکنش‌های در قبال این ائتلاف را در نظر می گرفت.

روسیه و ایران انقلاب های عربی را با نگرانی آغاز کردند. البته مسکو اشتباه بزرگ خود را مرتکب شد و موافقت با حمله به لیبی به بهانه کمک به انقلابیون را اعلام کرد. تهران تحولات موجود در جهان عرب را بیداری اسلامی خواند. اما این دو وقتی روند تحولات به سمت حمله به متحد مشترکشان یعنی سوریه منجر شد هم‌گرایی ها و هماهنگی‌های سیاسی و اقدامات خود را برای جلوگیری از فروپاشی این کشور مرکزی در ابعاد ژئوپلیتیک آغاز کردند تا سوریه در دست غرب و گروه‌های تکفیری و شبه‌ نظامیان مزدور گرفتار نشود.



علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی در مجلس شورای اسلامی در گفتگویی تصریح کرد که نقطه تحول بی‌سابقه در مناسبات روسیه با ایران در بحران اوکراین و هجمه گسترده آمریکا و غرب بر ضد روسیه بود. در این مرحله تهدیدات نظامی و تحریم‌های آزاردهنده و کاهش ساختگی قیمت نفت آغاز شد و حتی موضوع تحریک گروه‌های تروریستی در چچن و دیگر جمهوری‌های مسلمان روسیه نیز مطرح گردید. در این مرحله بود که مسکو متوجه شد که در همان جبهه ایران قرار دارد و با همان دشمنان مواجه است، به همین علت افق تحرک چرخ مناسبات استراتژیک بین 2 کشور با چین تحت عنوان نهضت شرقی آغاز شد.

محتوای سیاست ایران در قبال روسیه جدید نبود، چرا که امام خمینی مؤسس این دیدگاه استراتژیک بوده و معتقد بود که موازنه جهانی قدرت با "روسیه مقتدر" و "ایران مستقل" بهتر می‌شود. این شعار البته در ابعاد تاریخ و جغرافی و استراتژیک جمله ای پیچیده به شمار می‌رود.

روسیه تزاری پیشتر قدرتی مقتدر بود اما در شمال ایران نفوذ کرده بود، این در حالی بود که انگلیس در جنوب این کشور نفوذ داشت، روسیه در آن زمان مانع از جنبش‌های آزادیبخش ایرانی‌ها می‌شد و محور اصلی سرکوب انقلاب قانون اساسی دموکراتیک در سال 1906 معروف به انقلاب مشروطه بود. شوروی سابق نیز تا مدتی پس از جنگ جهانی دوم مقتدر بود و حضور نظامی و سیاسی خود را در ایران تحمیل کرده بود.

این کشور از ایجاد جمهوری مهاباد برای کردها حمایت می کرد و تا زمانی که آمریکایی‌ها بعد از سرنگونی مصدق حضور خود را بر ایران تحمیل کردند به عامل اصلی در سیاست ایران تبدیل شده بود. اما حضور آمریکایی‌ها که انقلاب اسلامی ایران آن را ریشه کن کرد، سطحی بود و نتوانست به فرهنگ بومی این کشور راه پیدا کند. این در حالی است که نخبگان تهران هنوز هم با روسیه هم‌گرایی دارند.



خیابان جمهوری آنجایی که از خیابان فردوسی منشعب می‌شود 2 سفارتخانه دارد که قدمت آن‌ها به قرن 19 بازمی‌گردد، تاریخ همچنان در این خیابان وجود دارد. این 2 سفارتخانه با وسعت زیاد و ساختمان‌های بزرگ و کلاسیک و درختان و دیوارهای بلند از رقابت امپراتوری روسیه و انگلیس در گذشته ایران حکایت دارند، اما حافظه تاریخی واقعیت‌های ژئوپلتیک را نمی‌تواند از بین ببرد. روسیه، انگلیس یا آمریکا نیست که بتوان آن را از منطقه اخراج کرد. روسیه همسایه بزرگ ایران است و دیکتاتوری جغرافیا اشکال متنوعی از مناسبات دوجانبه را در تمامی ابعاد از اقتصادی گرفته تا دفاعی و ... به طرفین تحمیل می‌کند. 

در باب استراتژیک ائتلاف بین این 2 کشور قلعه ای محکم برای منافع آن‌ها و منافع متحدانشان است. البته چنین ائتلافی طبعاً نباید به استقلال ایران ضربه بزند. روسیه ضعیف می‌تواند گذرگاهی برای آزار دادن جمهوری اسلامی باشد، اما انقلاب اسلامی اساساً انقلابی برای استقلال است و در هیچ ائتلافی افراط نمی‌کند. رویکردهای محافظه‌کارانه در کشور از جمله حسین شریعتمداری رئیس مؤسسه مطبوعاتی کیهان استفاده از اصطلاح ائتلاف در مناسبات دوجانبه را رد کرده و به اصطلاح مناسبات استراتژیک اصرار دارد. تفاوت آشکار بین این 2 اصطلاح تأکید ایران در رویکردهای رویکرد‌های استقلال‌طلبانه خود را نشان می‌دهد. 



این مشاجره البته اساسی نیست، چرا که موازنه های قدرت کنونی بین روسیه و ایران اجازه سیطره مسکو بر تهران را نمی‌دهد و آنچه از شادی سیاست‌مداران ایرانی در پیوستن روسیه به روش ایران در هم‌گرایی با پرونده‌های منطقه‌ای و بین‌المللی به چشم می‌خورد، به علت پیروزی استراتژی جمهوری اسلامی است.

تحولات در خط دوجانبه بین تهران و مسکو پی در پی دنبال می‌شود، گویا که 2 کشور در چند هفته و چند ماه به دنبال جبران فرصت همکاری‌هایی هستند که در طول دهه‌های قبل از دست داده اند. در بیستم ژانویه گذشته وزیر دفاع روسیه در سفری مهم به تهران رفت تا توافق نامه بی‌سابقه‌ای در زمینه دفاعی با این کشور امضا کند.

یک منبع عالی‌رتبه مرتبط با این پرونده توضیح داد که صنایع نظامی ایران پیشرفته و فعال است و نیازهای نیروهای مسلح شامل خودروهای زرهی و تانک‌ها و توپخانه‌ها و موشک‌ها را برآورده می‌کند، اما آنچه ایران در میان صنایع نظامی روسیه نیاز دارد، در 3 محور مطرح است: سامانه های ضدموشکی اس 300 و اس 400؛ شبکه‌های رادار پیشرفته و هواپیماهای جنگی استراتژیک.



این منبع در مورد احتمال موافقت روسیه با این درخواست می‌گوید در ابعاد سیاسی مشکلی وجود ندارد و در ابعاد فنی ما به دنبال مقدمه سازی و اقدامات اجرایی در این زمینه هستیم. در ادامه این سوال مطرح است که آیا این هم‌گرایی به ارتباط صنایع نظامی 2 کشور منجر خواهد شد؟ در اینجا ملاحظه سنتی ایرانی‌ها در مورد حساسیت به استقلال کشور باز هم خود را نشان داد. روند واقعی مناسبات دفاعی بین روسیه و ایران روش‌هایی از همکاری را اعمال خواهد کرد که لزوما تا سطح مورد نظر نخبگان نخواهد رسید. 

در ابعاد اقتصادی روسیه و ایران دستاورد تاریخی را در توافقی به دست آوردند که گرچه حجمش اندک است ( با ارزش 20 میلیارد دلار) اما مهم این است که زمینه را برای خارج کردن دلار آمریکا از مناسبات اقتصادی و تجاری بین 2 کشور فراهم کرد و 2 طرف در مبادله‌های خود از واحد پول ملی خود استفاده می‌کنند. این روند به انفجار در مبادلات روسیه و ایران و تشویق پروژه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های مشترک منجر خواهد شد. طبعاً ما در اول راه قرار داریم، اما این مسیر آماده و تا بی‌نهایت گسترده است.



ایران خطوط راه‌آهن و شبکه لوله‌گذاری خود را در تصرف صادرات نفتی - و اخیراً غیرنفتی – روسیه قرار داده که به بندرهای این کشور در خلیج‌ فارس می‌رسد. این بندرها در آینده میزبان ناوگان دریایی روسیه خواهند بود که برای اولین بار می‌توانند در آن‌ها بارگیری و اقامت کنند.

در پرونده هسته‌ای روس‌ها صرف‌نظر از امضای توافق‌نامه با غرب و رفع تحریم‌های بین‌المللی یا عدم امضای توافق‌نامه به همکاری با تهران ادامه خواهند داد و نیروگاه اتمی برای ایران احداث خواهد کرد. رئیس جمهور این کشور که آمریکا را گرگ خوانده، باب معاهده دفاعی شانگهای را در برابر ایران گشوده است، چرا که "شیطان بزرگ " را دشمن مشترک 2 طرف می‌بیند. ما امروز در آستانه یک لحظه استراتژیک در تاریخ جهان هستیم، لحظه‌ای که ائتلاف روسیه مقتدر و ایران مستقل ایجاد شده و پیش بینی امام خمینی محقق خواهد شد.