به گزارش مشرق، 7 مارس هر سال(که بعضی سالها یکشنبه و بعضی سالها شنبه است) در آمریکا موسوم به «یکشنبه خونین» است؛ یکشنبهای خونین که در پی تظاهرات مردم شهر کوچک سلما در ایالت آلاباما شکل گرفت.
یکشنبه خونین شهر سلما در 7 مارس 1965 پس از آن اتفاق افتاد که پلیس محلی و نیروهای ایالتی با معترضینی که به رهبری مارتین لوترکینگ و به صورت صلحآمیز در نزدیکی پل «ادموند پتوس» تجمع کرده بودند، درگیر شدند.
تجمع کنندگان که قصد داشتند تا از شهر سلما به سمت مونتگمری تظاهرات کنند متقاضی حق رای برای سیاهپوستان بودند و به ناگاه با مداخله پلیس و نیروهای محلی مواجه شدند.
انتشار تصاویر خشونت به کار رفته از سوی پلیس علیه مردم موجب تشویق سایر مردم آمریکا برای حضور در اقدامات و تجمعاتی شد که از سوی لوترکینگ برای مبارزه با نژادپرستی انجام میشد.
حال این روزها یکی از فیلمهای مهم هالیوود فیلم سینمایی «سلما» است که «آورا دو ورنی» آن را کارگردانی کرده و در آن به بهانه حوادث «یکشنبه خونین» شهر سلما زندگی مارتین لوترکینگ رهبر مبارزات ضدنژاد پرستی آمریکا به تصویر کشیده شده است.
در این فیلم «دیوید اویلو» در نقش مارتین لوترکینگ، «کارمن اجوگو» در نقش «کورتا اسکات کینگ» همسر مارتین لوترکینگ و «آندری هالند» در نقش «اندرو یانگ» سیاستمدار و فعال اجتماعی آمریکائی ظاهر شده است.
یکشنبه خونین شهر سلما در 7 مارس 1965 پس از آن اتفاق افتاد که پلیس محلی و نیروهای ایالتی با معترضینی که به رهبری مارتین لوترکینگ و به صورت صلحآمیز در نزدیکی پل «ادموند پتوس» تجمع کرده بودند، درگیر شدند.
تجمع کنندگان که قصد داشتند تا از شهر سلما به سمت مونتگمری تظاهرات کنند متقاضی حق رای برای سیاهپوستان بودند و به ناگاه با مداخله پلیس و نیروهای محلی مواجه شدند.
انتشار تصاویر خشونت به کار رفته از سوی پلیس علیه مردم موجب تشویق سایر مردم آمریکا برای حضور در اقدامات و تجمعاتی شد که از سوی لوترکینگ برای مبارزه با نژادپرستی انجام میشد.
حال این روزها یکی از فیلمهای مهم هالیوود فیلم سینمایی «سلما» است که «آورا دو ورنی» آن را کارگردانی کرده و در آن به بهانه حوادث «یکشنبه خونین» شهر سلما زندگی مارتین لوترکینگ رهبر مبارزات ضدنژاد پرستی آمریکا به تصویر کشیده شده است.
در این فیلم «دیوید اویلو» در نقش مارتین لوترکینگ، «کارمن اجوگو» در نقش «کورتا اسکات کینگ» همسر مارتین لوترکینگ و «آندری هالند» در نقش «اندرو یانگ» سیاستمدار و فعال اجتماعی آمریکائی ظاهر شده است.
فیلم سلما که در آمریکا برنده بیش از 20 جایزه از جمله جوایزی در اسکار و گولدنگلوب شد با مشارکت گروهی از تهیهکنندگان مطرح هالیوود از جمله «اپرا وینفری» (صاحب مؤسسه «هارپو»)، «برد پیت» (بازیگر سرشناس هالیوود و صاحب کمپانی «پلن بی») و «کریستین کالسون» (تهیه کننده فیلم «میلیونر زاغه نشین») ساخته شد.
همه این اطلاعات از فیلم «سلما» را کنار این خبر بگذارید؛ باراک اوباما در مراسم پنجاهمین سالگرد حادثه «یکشنبه خونین» سخنرانی خواهد کرد.
یک سیاهپوست در آستانه سخنرانی اوباما در شهر سلما؛ تیشرتی با عکس لوترکینگ و اوباما؛ روی تیشرت زیر تصویر لوترکینگ نوشته شده «من رویایی دارم» و زیر تصویر اوباما نوشته شده «من آن رویا هستم»
حال سوال این است؛ آیا سینمای هالیوود در میانه بحرانهای جامعه سیاهپوستان آمریکا که از سالها پیش پیشبینی میشد تلاش میکند قهرمانان سیاه مبارز و عدالتخواه اما همراه با سیستم معرفی کند؟ آیا دستگاه حاکمه آمریکا به واسطه هالیوود با تولید فیلمهایی چون «سلما»، «12 سال بردگی»، «لینکلن»، «پیشخدمت» و ... تنشهای موجود در جامعه سیاهان این کشور را کنترل کرده و نشان میدهد که این دستگاه برای جایگاه بهتر سیاهان تلاش میکند؟
به نظر میرسد جواب این سوال «آری» باشد؛ جوابی که از اتفاقی در سال 2008 و با وارد شدن یک سیاهپوست به کاخ سفید پس از 200 سال نشات میگیرد.
زمانی که پس از دو جنگ آمریکا در افغانستان و عراق، ایالات متحده در آستانه یک بحران اقتصادی بود که بیشترین افراد در معرض آسیب، سیاهپوستان آمریکایی بودند؛ سیاهپوستانی که بنابر گزارشهای سازمانهای مختلف آمریکایی از جمله سازمان «سیاستهای مجازات» مردان سیاهپوست در آمریکا بیش از سفیدپوستها هدف بازداشت، محاکمه و مجازات قرار میگیرند(بنگریم به حوادث فرگوسن در چند ماه گذشته).
بنابر این گزارش، ساخته شدن فیلم «سلما» و موج رسانهای آن در آمریکا عملا به نوعی مقدمهای برای حضور باراک اوباما در سالگرد پنجاهمین سالگرد «یکشنبه خونین» است تا نهایتا دولت آمریکا خود را معتقد به حقوق مردم آمریکا و همراه با کسانی معرفی کند که زمانی همین دستگاه حاکمه آنها را به خاک و خون کشید.
و نهایتا این سوال برای ایران و سینمای ایران باقیست؛ آیا ادعای برخی مبنی بر اینکه هالیوود و هنرمندان این کشور و جوایز مختلف سینمایی آن از جمله گولدن گلوب و اسکار از سیاست به دور است و هماهنگ با سیاستهای کلان دولت آمریکا حرکت نمیکند، همچنان درست است؟
حال سوال این است؛ آیا سینمای هالیوود در میانه بحرانهای جامعه سیاهپوستان آمریکا که از سالها پیش پیشبینی میشد تلاش میکند قهرمانان سیاه مبارز و عدالتخواه اما همراه با سیستم معرفی کند؟ آیا دستگاه حاکمه آمریکا به واسطه هالیوود با تولید فیلمهایی چون «سلما»، «12 سال بردگی»، «لینکلن»، «پیشخدمت» و ... تنشهای موجود در جامعه سیاهان این کشور را کنترل کرده و نشان میدهد که این دستگاه برای جایگاه بهتر سیاهان تلاش میکند؟
به نظر میرسد جواب این سوال «آری» باشد؛ جوابی که از اتفاقی در سال 2008 و با وارد شدن یک سیاهپوست به کاخ سفید پس از 200 سال نشات میگیرد.
زمانی که پس از دو جنگ آمریکا در افغانستان و عراق، ایالات متحده در آستانه یک بحران اقتصادی بود که بیشترین افراد در معرض آسیب، سیاهپوستان آمریکایی بودند؛ سیاهپوستانی که بنابر گزارشهای سازمانهای مختلف آمریکایی از جمله سازمان «سیاستهای مجازات» مردان سیاهپوست در آمریکا بیش از سفیدپوستها هدف بازداشت، محاکمه و مجازات قرار میگیرند(بنگریم به حوادث فرگوسن در چند ماه گذشته).
بنابر این گزارش، ساخته شدن فیلم «سلما» و موج رسانهای آن در آمریکا عملا به نوعی مقدمهای برای حضور باراک اوباما در سالگرد پنجاهمین سالگرد «یکشنبه خونین» است تا نهایتا دولت آمریکا خود را معتقد به حقوق مردم آمریکا و همراه با کسانی معرفی کند که زمانی همین دستگاه حاکمه آنها را به خاک و خون کشید.
و نهایتا این سوال برای ایران و سینمای ایران باقیست؛ آیا ادعای برخی مبنی بر اینکه هالیوود و هنرمندان این کشور و جوایز مختلف سینمایی آن از جمله گولدن گلوب و اسکار از سیاست به دور است و هماهنگ با سیاستهای کلان دولت آمریکا حرکت نمیکند، همچنان درست است؟