کد خبر 397645
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۳:۱۸

مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب به روزهای سرنوشت‌ساز خود رسیده است. آنگونه که از فحوای کلام مقامات ایران و آمریکا برمی‌آید، دولت حسن روحانی نمی‌تواند چندان به توافق جامع و نهایی با غرب امیدوار باشد؛ موضوعی که از آغازین روزهای شروع مذاکرات بارها از سوی رهبر حکیم انقلاب مورد تاکید قرار گرفته است.

به گزارش مشرق، مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب به روزهای سرنوشت‌ساز خود رسیده است. آنگونه که از فحوای کلام مقامات ایران و آمریکا برمی‌آید، دولت حسن روحانی نمی‌تواند چندان به توافق جامع و نهایی با غرب امیدوار باشد؛ موضوعی که از آغازین روزهای شروع مذاکرات بارها از سوی رهبر حکیم انقلاب مورد تاکید قرار گرفته است. حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای مکرراً و در مقاطع گوناگون بر عدم خوش‌بینی‌شان به تداوم مذاکرات ایران با غرب بویژه ایالات متحده تاکید کرده‌اند. موضوعی که صحت آن، امروز و به‌رغم مذاکرات گسترده ایران با غرب بیش از پیش خودنمایی می‌کند. با مروری بر نحوه عملکرد غرب بویژه دولت ایالات متحده در این سال‌ها می‌توان «عدم صداقت» را به‌عنوان ویژگی اصلی طرف‌های گفت‌وگوی ایران در مذاکرات هسته‌ای به شمار آورد. آمریکا در مراحل مختلف مذاکرات هسته‌ای و برخلاف روند حرکتی جریان مذاکرات (روند مثبت مذاکرات البته به‌زعم مسؤولان دولت یازدهم)، به بهانه‌هایی واهی‌ چون «تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای»، «حمایت ایران از  گروه‌های تروریستی»، «رفتارهای ضدحقوق بشری» و... نوک پیکان خود را به سوی ایران نشانه رفته است. رفتارهایی که همگی نشان از عدم صداقت دولت ایالات متحده در تعامل با دولت ایران دارد.
 
با درنگی هرچند کوتاه بر جایگاه دولت ایالات متحده در سیستم بین‌المللی و نقش‌آفرینی این دولت به‌عنوان «هژمون رو به افول»، بسیاری از رفتارهای واشنگتن و همپیمانانش در قبال ایران قابل درک و نیز قابل پیش‌بینی است. بنابراین شناخت، همانگونه که رهبر بزرگوار انقلاب بارها به آن تاکید کرده‌اند، نمی‌توان نسبت به آینده مذاکرات و حتی توافقات احتمالی هسته‌ای ایران با غرب خوشبین بود. رهبر انقلاب با درک و پیش‌بینی این شرایط، بارها خواستار عدم تکیه مسؤولان دولتی به ظرفیت‌های بیرونی شده و تاکید کرده‌اند فارغ از آنکه مذاکرات هسته‌ای چه نتایجی را به بار آورد مسؤولان باید بویژه در حوزه اقتصاد با تکیه بر مفهوم «اقتصاد مقاومتی» به فکر چاره‌جویی برای مشکلات فعلی و مشکلات احتمالی آینده باشند.

ایشان شهریور 89 برای اولین‌بار عبارت «اقتصاد مقاومتی» را وارد ادبیات سیاسی کشور کردند و خواستار توجه جدی مسؤولان و اندیشمندان کشور به این مفهوم کلیدی شدند. موضوعی که متاسفانه به رغم برخی توجهات و اقدامات بیشتر در سطح شعار و حرف و نه عمل باقی مانده است. با تدقیق در محورهای اصلی اقتصاد مقاومتی درمی‌یابیم ایران اسلامی برای عبور از شرایط حساس کنونی چاره‌ای جز توجه به بایسته‌های این مفهوم سه‌وجهی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ندارد.

رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران نظام در رمضان سال 91 می‌فرمایند: «ما چند سال پیش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم... اقتصاد کشور ما براى آنها نقطه‌ مهمى است. هدف دشمن این بود که روى اقتصاد متمرکز شود، به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشکل شوند، دلزده شوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن این است و این محسوس بود... من سال ۸۶ در صحن مطهر على‌بن‌موسى‌الرضا(علیه آلاف‌التحیه و الثناء) در سخنرانى اول سال گفتم اینها دارند مساله‌ اقتصاد را پیگیرى می‌کنند؛ بعد هم آدم می‌تواند فرض کند که این شعارهاى سال حلقه‌هایى بود براى ایجاد یک منظومه‌ کامل در زمینه‌ مسائل اقتصاد یعنى اصلاح الگوى مصرف، مساله‌ جلوگیرى از اسراف، مساله‌ همت مضاعف و کار مضاعف، مساله‌ جهاد اقتصادى و امسال تولید ملى و حمایت از کار و سرمایه‌ ایرانى. ما اینها را به‌عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نکردیم؛ اینها چیزهایى است که می‌تواند حرکت عمومى کشور را در زمینه‌ اقتصاد ساماندهى کند؛ می‌تواند ما را پیش ببرد. ما باید دنبال این راه باشیم».

این بیانات که در مناسبت‌های گوناگون و در دیدار مسؤولان و مردم با معظم‌له، مکرراً مورد اشاره و تاکید قرار گرفته است به وضوح اهمیت و ضرورت اقتصاد مقاومتی برای حال و آینده کشور را گوشزد می‌کند. در ادامه به محورهای اساسی اقتصاد مقاومتی اشاره می‌کنیم:

1- کاهش وابستگی به بیرون از مرزها با تاکید بر مزیت‌های تولیدی در داخل کشور

2- تلاش برای خوداتکایی و خودکفایی بویژه در تولید کالاهای ضروری و اساسی

3- ایجاد شرایط لازم برای پویایی اقتصاد کشور و جلوگیری از افتادن اقتصاد به مسیر اقتصاد بسته دولتی

4- سیاستگذاری و اجرای برنامه‌های اقتصادی معطوف به استقامت در همه سطوح با فرض فشار همه‌جانبه از سوی نظام سلطه

5- برنامه‌ریزی و تلاش جدی برای اصلاح  الگوی مصرف مردم

6- حمایت همه‌جانبه از تولیدات داخلی و تغییر الگوی مردم برای استفاده حداکثری از تولیدات داخلی

7- چکش‌کاری بدنه اقتصادی کشور و ایرانیزه کردن سیستم اقتصادی به‌گونه‌ای که اقتصاد ایران در مقابل هرگونه تحریم و فشار همه‌جانبه خارجی تاب تحمل داشته باشد.

8- کاهش وابستگی به نفت و حذف درآمدهای نفتی از بودجه جاری کشور و انتقال این درآمدها برای گسترش زیرساخت‌های تولیدی کشور

9- توجه بیشتر و جدی‌تر به اقتصاد دانش‌بنیان.

غالباً از سوی کارشناسان اقتصادی از این موارد به‌عنوان محورهای اصلی اقتصاد مقاومتی یاد می‌شود. همانگونه که پیداست، تحقق این امور بیشتر ناظر بر استمرار شرایط تقابلی ایران با غرب و تداوم تحریم‌های ظالمانه علیه ایران است. با این حال اغراق نیست اگر ادعا کنیم اقتصاد مقاومتی نه‌تنها در شرایط تداوم تقابل ما با غرب و استمرار تحریم‌های ظالمانه علیه ایران تنها چاره رهایی کشور از مشکلات پیش رو است بلکه حتی در صورت به ثمر نشستن مذاکرات و تعامل بیشتر ایران با اقتصاد جهانی، تحقق اقتصاد مقاومتی تنها راه کشور برای خروج از انفعال و خمودگی در عرصه اقتصاد جهانی خواهد بود. توضیح آنکه با فرض به ثمر رسیدن مذاکرات و حل تمام مشکلات ایران با غرب شاهد باز شدن بیشتر درهای اقتصاد ایران و حضور گسترده‌تر ایران در بازار جهانی خواهیم بود. در شرایط کنونی این امر بی‌تردید بیش از آنکه فرصت در اختیار اقتصاد ایران قرار دهد، جنبه تهدید خواهد داشت، چراکه بنگاه‌های اقتصادی و تولیدی ایران در شرایط کنونی در صورت پیوستن دفعی به بازار جهانی توان مقابله با غول‌های اقتصادی دنیا را نخواهند داشت و به‌تبع همین عدم توازن رقابتی شاهد ورشکستگی بسیاری از بنگاه‌های تولیدی ایران خواهیم بود. بنابراین در چنین شرایطی نیز تنها با توجه به بایسته‌های اقتصاد مقاومتی- که بر تقویت حداکثری زیرساخت‌های تولید ملی تاکید دارد- ایران توان رقابت با رقبای جهانی را خواهد داشت.

نکته پایانی آنکه مسؤولان دولتی باید بدانند فارغ از نتایج مذاکرات هسته‌ای، بایسته‌های اقتصاد مقاومتی باید به شکلی اساسی مورد توجه و تدقیق قرار گرفته و اساساً برنامه‌های سالانه بویژه اسناد بالادستی نظیر برنامه ششم توسعه با عنایت به این بایسته‌ها تنظیم و اجرا شود.


منبع: وطن امروز